• دوشنبه / ۱۵ دی ۱۳۹۹ / ۱۱:۳۱
  • دسته‌بندی: ایکسنا
  • کد خبر: 99101511030
  • خبرنگار : 71503

«زورگیری»‌های محترمانه در بازار تهران

«زورگیری»‌های محترمانه در بازار تهران

راننده بنز با نزدیک شدن به مانعی که دو نگهبان با لباس مخصوص کنارش ایستاده‌اند، نیش‌ترمزی می‌زند. نگهبانان دستی برایش تکان می‌دهند و اجازه ورود به منطقه ممنوعه را صادر می‌کنند. کار نگهبانان این است که به کسی اجازه ورود به محدوده بازار را ندهند اما بسیاری اجازه ورود را می‌گیرند!

نیم‌ساعتی می‌شود که کنار اولین مانع ورود به خیابان پامنار نشسته‌ام. جریان زندگی در این محدوده روی دور تند است. از بالاترین طبقه جامعه که می‌خواهد به مغازه‌هایش سرکشی کند تا پایین‌ترین طبقه که بیدار شده و کارتنش را دارد جمع می‌کند، در عرض حدود ۳۰ دقیقه جلوی چشمم ظاهر می‌شوند؛ یکی می‌آید و دیگری می‌رود.

خیابان شلوغ است و اطرافش پر از موتورها و ماشین‌هایی است که پارک شده‌اند. گاهی صف وسایل نقلیه طولانی می‌شود تا چک و چانه‌های یکی از سرنشینان خودروها با نگهبانان به نتیجه برسد. ماشین‌های شاسی‌بلند و گران‌تر حق تقدم دارند. برخی موتورسوارها برگه‌ای نشان می‌دهند و می‌روند. پیک‌موتوری‌ها اما اجازه ورود ندارند؛ حتی اگر بار یا بسته‌ای برای یکی از مغازه‌دارها داشته باشند. باید آنقدر صبر کنند تا شاگردمغازه از راه برسد و بسته‌ را بگیرد و برود.

سعی می‌کنم از همان نقطه‌ای که ایستاده‌ام و این مستند را دنبال می‌کنم، عکس بگیرم. اولین عکسم تار می‌شود. دومی و سومی هم همین‌طور. چهارمی کمی بهتر است. یکی از نگهبانان متوجه حضورم می‌شود. همان‌طور که با چشم‌هایش دنبالم می‌کند، درِ گوش همکارش چیزی می‌گوید. حالا چهار چشم دنبالم می‌کنند. یکی از نگهبانان کنار مانع می‌ایستد و دیگری جلو می‌آید:

- نباید بندازی خانوم.

- چرا؟

- اینجا عکسبرداری ممنوعه. نباید بندازی. پاکش کن.

- تابلوی «عکسبرداری ممنوع» کجاست؟

- اصن مجوز داری؟

- مگه منطقه نظامیه؟

- یا مجوزتو نشون بده یا همین الان عکستو پاک کن.

- مگه کار بدی کردی که می‌ترسی؟ من خبرنگارم.

- کارتتو ببینم.

- شما برو عقب تا کارتمو نشون بدم.

چشمانش چندثانیه‌ای به اطلاعات روی کارتم خیره می‌شود. گوشی تلفنش را درمی‌آورد و زیرلب می‌گوید: «اینجوری نمیشه که هر کی از راه می‌رسه یه عکسی بگیره. من الان به بالا میگم پیگیری کنه». همان طور که با خودش حرف می‌زند آهسته به سمت جای قبلی‌اش برمی‌گردد.

سراغ برخی از کاسب‌ها می‌روم تا حرفشان را بشنوم: «خیابون ۱۵ خرداد و پامنار اول آسفالت بود و ماشینا می‌رفتن و می‌اومدن اما بعد سنگفرشش کردن و سر چهارراه سیروس و پامنار مانع و نگهبان گذاشتن و از ساعت ۸ صبح تا ۵ عصر خیابون رو می‌بندن. ساعتایی که خیابون بسته‌ست منبع درآمد شده واسه بعضیا. یه سری ون گذاشتن سر چهارراه سیروس تا گلوبندک و مسجد شاه، برای هر رفت و آمدی نفری دو هزار تومن می‌گیرن. همه موتورسوارا یا اونایی که  ماشین دارن هم نمی‌تونن وارد بازار بشن. یه سری موتوریا اینجا کار می‌کنن، یا پیکن یا کارگر که نونشونو از همین کار در میارن و برای مغازه‌ها بسته می‌برن و میارن. به خاطر همین مجبورن ماهانه یه پولی به نگهبانا بدن تا اجازه ورود به بازارو بهشون بدن. شما فکر کن این بنده‌خداها یه نفر و چند نفر نیستن. صد تا موتور هفته‌ای ۱۰۰ تومن هم به این نگهبانا بدن، میدونی چه پولی میشه؟ نگهبانا هم شیفتی کار می‌کنن. صبح تا ظهر دو نفرن، ظهر تا شب هم دو نفر دیگه. البته اونایی که اینا رو گذاشتن اینجا خودشونم میدونن داستان چیه چون هر چند وقت یه بار نگهبانا رو عوض می‌کنن اما بازم وضعیت همینه. من نگهبان می‌شناسم اول که اومده بود اینجا دوچرخه هم نداشت که بیاد و بره اما با همین باج سیبیلایی که گرفته، الان یه ماشین خوب داره! چون کاسب مجبوره رد بشه و به کار و کاسبیش برسه، اینا هم سواستفاده می‌کنن و تا جا داره میتیغن. یه جور زورگیریه دیگه؛ منتها محترمانه.»

مشتری‌های مغازه زیاد می‌شوند و صاحب‌مغازه وقت صحبت‌کردن ندارد. مجبور می‌شوم آنجا را ترک کنم.  

اعتراض برخی بازاری‌ها از سال ۱۳۹۴ شروع شد؛ زمانی که طرح پیاده‌راه‌سازی در محدوده بازار و خیابان پامنار کلید خورد. عده‌ای راضی بودند و برخی دیگر اعتقاد داشتند راه‌اندازی قطارهای فانتزی و ممانعت از ورود تاکسی و ون‌های خطی به محدوده بازار، باعث می‌شود کسب و کارشان از رونق بیفتد. با همه این حرف‌ها طرح «ارتقای کیفیت زندگی در قلب تهران» و سنگفرش‌کردن هشت مسیر «طهران قدیم» در منطقه ۱۲ اجرا و رفت و آمدها هم محدود شد. حالا چند نگهبان و مانع برای جلوگیری از ورود خودروها و موتورسیکلت‌های متفرقه به محدوده بازار گذاشته‌اند که خودش تبدیل به معضلی جدید شده است.

وارد مغازه دیگری می‌شوم. صاحبش دل پری دارد: «خیلی از کاسبا با موتور میرن و میان چون ترافیک اینجا زیاده. به صرفه نیس ماشین بیاریم. مثلا یه پارکینگ روبروی پله‌های نوروزخانه که به صاب‌مغازه‌هایی که موتور دارن برچسب میده و روزی پنج تومن پول پارکینگ می‌گیره. اون برچسب میشه مجوز ورود. البته ماها که قدیمی‌تریم دیگه نیازی به برچسب نداریم چون نگهبانا می‌شناسنمون، وقتی هم که وارد بازار میشیم موتورمونو تو پارکینگ میذاریم و میریم دنبال کارمون اما تازه‌واردا باید برچسب بگیرن. روزی بیشتر از هزارتا موتور تو این پارکینگ پارک میشه. اگه صاب‌پارکینگ بخواد زمینشو بفروشه متری ۱۰۰ میلیون پولشه و می‌تونه پول فروششو بذاره بانک و ماهی دو میلیارد سود بگیره. چند سال پیش بازارو سنگفرش کردن که موتوریا نتونن وارد بشن ولی حالا دیگه این وضعیت جا افتاده. یه سری هم مشتری‌ان و هفته‌ای یکی دو بار میان بازار که برای اونا یه سری پارکینگ گذاشتن و اجازه نمیدن موتوراشونو بیارن تو، به خاطر همینم موتوراشونو پارک می‌کنن و پیاده وارد بازار میشن. مثلا منو از سمت چهارراه سیروس راه نمیدن چون نمی‌شناسنم. حتما باید از درِ پامنار بیام. در کل طرح پیاده‌راه‌سازی، مشتری خیلیا رو کم کرد از جمله خود من. واسه همینم بازار صالح‌آباد راه افتاد. کسی که اونجا مغازه میگیره بسته به کاری که انجام میده از سالی ۳ میلیارد تا ۱۰۰ میلیارد تومن دستش میاد اما هزینه‌ها انقدر سرسام‌آور شده که دخل و خرج جور در نمیاد. البته اونی که ۱۰۰ میلیارد درمیاره که مشکلی نداره اما یکی مث من با سه میلیارد هم نمی‌تونه یه خونه بخره. ۹۰ درصد کاسبای بازار که کارشونو بلدن تو صالح‌آباد هم شعبه دارن. الان یه متر زمین تو صالح‌آباد شده خدا تومن. اجاره‌مغازه‌ها هم از ماهی ۴ تومن رسیده به ۱۰ تومن. هیچ نظارتی هم نیست! چن سال پیش می‌شد با ۲۰۰ تومن تو صالح‌آباد یه مغازه یا زمین خرید اما حالا باید واسه خرید یه مغازه ۱۵ میلیارد بدی!»

برخی از مغازه‌دارهای بازار هم می‌گویند مسائل مهم‌تری از نگهبانان و معضلی که به وجود آمده، هست؛ مثل تعرض به بازار که خودش آثار تاریخی محسوب می‌شود: «ساخت و ساز تو بازار ممنوعه اما تو همین پاساژی که ما مغازه داریم هر کاری که بخوان یه‌شبه می‌کنن. یه وقتایی شبونه ۱۰۰ تا کارگر و کامیون، کامیون شن و ماسه می‌آوردن تا چند تا مغازه بیشتر بسازن یا حتی یه طبقه جدید راه بندازن. کی جرات داره یه جرثقیل چند تنی واسه جابجایی پله‌برقی یه پاساژ بیاره تو بازار؟ خب چطوری این کارا رو میکنن؟ یه پیمانکار معروف تو بازار هست که همه می‌شناسنش. اون آدم میدونه چطوری باید همه کارا رو ردیف کنه که آب از آب تکون نخوره. پولای درشتی واسه این کارا تو بازار جابجا میشه. از این موارد هم خیلی زیاده. کسی متوجه نمیشه. اما ما که هر روز اینجا رفت و آمد می‌کنیم خیلی چیزا رو می‌فهمیم و می‌بینیم ولی مجبوریم ندیده و نشنیده بگیریم که خودمون از نون‌خوردن نیفتیم.»

با یکی از پیک‌موتوری‌ها هم همکلام می‌شوم. اسمش «حسین» است. دانشجوست و برای آنکه شهریه دانشگاهش را بپردازد در بازار کار می‌کند: «پیک‌موتوریا تو بازار خوب پول در میارن. اگه قدیمی باشی مغازه‌دارا بهت اعتماد می‌کنن و بارشونو میدن بهت اما اگه یه پیک‌موتوری عادی باشی کار سخت میشه چون محوطه بازار بسته‌ست و به هر کسی اجازه ورود نمیدن. اما اگه بتونی وارد محدوده بشی کلی مسافر بهت می‌خوره چون هر کی میاد بازار باید ساعتا وقت بگذرونه و چون خسته‌ست دنبال موتوره. اما وقتی ممنوعیت ورود هست باید سر پامنار منتظر بمونی تا اگه یه وقت مسافری از اونجا رد شد سوار بشه. اگرم که بسته داشته باشی باید موتورو سر پامنار و ناصرخسرو پارک کنی و چند دقیقه‌ای پیاده‌روی کنی تا بسته رو به دست صاحابش برسونی که اینم خودش یه مسئله‌ایه. کنار خیابون امنیت نداره که بتونی موتورو پارک کنی و بری دنبال کارِت. اگرم بخوای موتورو بذاری پارکینگ که واسه دو دقیقه باید کلی پول بدی، بازم نمی‌صرفه. من همه این راها رو امتحان کردم. یه وقتایی بسته‌های سنگین بهم میدادن و مجبور بودم تا جایی که موتورمو پارک کردم چرخ بگیرم. گرفتن کرایه همون چرخ از صاب‌مغازه خودش یه داستان بود. بعضی‌وقتا از جیب خودم می‌رفت. اما یه سریا راحت میان تو بازار چون یا به نگهبانا پول میدن یا آشنا دارن یا برگه پارکینگ می‌گیرن که برگه پارکینگ هم به هر کسی نمیدن. راستش خودِ منم آشنا پیدا کردم. حتی یه مدتی هم رفتم با پیکایی که اپلیکیشن‌شونو نصب می‌کنن کار کردم چون قیمتاشون پایین‌تره مشتری بیشتری دارن اما واقعا نمی‌صرفید چون یه درصدی ازت می‌گیرن. همین الانشم شما چند دقیقه کنار نگهبانا وایسی می‌بینی سر ورود و خروج روزی چقدر دعوا میشه.» بین صحبت‌هایش تلفنش زنگ می‌خورد، عذرخواهی می‌کند و می‌رود.

ماسکم را سفت‌تر می‌کنم و از محدوده بازار بیرون می‌زنم. خیلی از باربرها بدون ماسک از اینور به آنور می‌روند. مردم در تکاپوی خرید ارزان‌تر مغازه‌ها را می‌چرخند. اینجا همچنان زندگی روی دور تند است.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۱۱:۵۰

از بس که شهرداری به فکر مردم بوده وضعیت میدان بهارستان و سی تیر و میدان امام حسین تا شهدا هم همینه الکی پول خرج کردن برای بهتر شدن ولی هم به کسب و کار مردم ضرر زدن هم به ماشین ها و هم به مردم. اگر پول دارن چرا خرج جاهای دیگه نمی کنن اصلا کسی ازشون بود بپرسه این وضعیت رو برای مردم درست کردید بعدش چی شد؟ چقدر به نفع مردم بود یا فقط یک بودجه ای داشتید که باید خرجش می کردید؟

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۲۲:۴۲

مگه تا الان به نفع مردم هم کار کردن کار اینا فقط برای خالی کردن جیب مردم و مشکلات و گرفتاری هست

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۶ ۱۹:۲۰

حتما به شما اجازه ورود ندادن که بهتون خیلی فشار اومده 😅😅😅😅

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۱۱:۵۵

خدا قوت درود بر شما خیلی عالی بود دمتون گرم

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۱۴:۳۷

گزارشی خوبی بود

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۱۳:۱۸

درود به خانم حسین زاده و جناب مقدم؛ سر منشاء تمام این مشکلات از کپی کاریهای غیر کارشناسی شهرداری تهرانه. برخی از این مدیران شهرداری میرن سفرهای خارجی و میبینن که مثلا در فلان شهر فلان کشور خارجی، چنین کارهای صورت گرفته؛ اونوقت مثل همون رو میارن بدون هیچ کار کارشناسی به یه پیمانکار آشنا میدن که براشون انجام بده و آخرسر هم میشه همینی که میبینید!!! اگر این الگوها بر اساس کار کارشناسی دقیق و انجام نیاز سنجی های اصولی هر منطقه صورت بگیره، اونوقت پروژه با موفقیت انجام میشه و مردم هم اینطور گرفتار نمیشن...

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۱۴:۲۶

دمتون گرم واقعا پولی که میگیری برا تهیه این خبر نوش جانت اینجا ایرانه پول داری زندگی کن نداری مثل من که یک پیگ موتورم باید بدبخت شی واقعا واقعیتو گفتی اینجا همین جوره شهرداری هم از همه چی باخبره

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۱۴:۳۲

گزارش‌های خانم حسین‌زاده معمولا جوندار و پرمحتواست، معلومه که براش خیلی هم زحمت کشیدن. دست مریزاد

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۱۴:۴۳

درود بر خبرگزار قهرمان و رشید ایسنا. اگر همین رویه را رسانه ما ادامه دهند، بساط باج و مافیا برداشته میشود.

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۱۴:۵۴

چرا که نه،وقتی هر کس یک مورد پیدا کنه که بشه جیب ملت را خالی کنه اینکار را انجام میدهد

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۱۵:۰۹

سلام روزتان بخیر سپاسگزارم خیلی عالی بود اما کو گوش شنوا و چشم بینا. واقعا متاسفم برای شهرداری

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۱۵:۱۰

سلام خانم خبرنگار شما اینقدر فعال هستین.یک مبرهن ازمانگهبانان بانک های خراسان رضوی گزارشی تهیه کنید.نه بیمه داریم.نه مرخصی داریم.حقوق ام که روز مرد هستیم.روزی 84هزار.خواهشا پیگیر ماهم باشید

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۱۹:۱۲

لطفا شماره تماس‌‌تون رو به این آدرس ای‌میل‌ کنید یا برای ادمین کانال ایسنا بفرستید nedhosseinzadeh@gmail.com

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۱۵:۱۷

هر کسی به توان - جایگاه و روش خودش دست توی جیب مردم می کند !!!

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۱۵:۱۸

آخه ما کجا قانون داریم که تو بازار تهران داشته باشیم اگه کسی رو دیدین که قانون رو اجرا کرد سلام مارو برسونید البته بجز شورای رفاقت که خودرو رو حراج کرده بقیه دیگه خوبن

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۱۵:۲۱

سلام. این که چیز تازه ای نیست. حروم خوری وتبعیض شده جریی از زندگی بعضی‌ها. اگه پول بدی از نرده های پامنار و ووووووو خیلی جاهای دیگه رد میشی اگر هم ندی باید یه لنگه پا بایستی. بعد همون نون رو میبرن سر سفره زن و بچشون. ازشون میپرسی میگن همه میخورن ما چرا نخوریم؟

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۱۵:۲۲

کار از بیخ ایراد داره دوستان شما یک نمونه توسط این خانم محترم رو دیدین.... پس خودرو سازی چی؟؟؟؟؟ مرغ فروشی چی؟؟؟؟؟ میوه فروشی چی؟؟؟؟؟؟ سوپری سر کوچمون که یه بسته تیغ لورد میده ۱۰هزار چیییییی؟؟؟؟؟الانه که خودمو بکشم!!!!!!

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۱۵:۲۴

متاسفانه نگهبانانی بی ادب و بارفتار کاملا زشت

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۸ ۱۸:۲۶

کاملا موافقم،اون محوطه باید بازسازی و بعنوان تهران قدیم مثل موزه مورد بازدید مردم و جهانگردان قرار بگیره

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۱۵:۲۹

ای کاش این بازار بزرگ تبدیل به موزه بشه تمام مغازه ها هم ببرن خارج تهران بخدا هم از کرونا و ویروسهای بعدی راحت میشیم هم از الودگی هایی که این رفت و امدهاشون ایحاد میکنه

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۱۶:۳۹

احسنت به خبرنگار با عرضه اینا که به راحتی رفت وآمد میکنن پارتی دارن و زیر میزی میدن کسی نیست رسیدگی کنه

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۱۶:۴۰

متاسفانه سنگ فرش کردن خیابان ها تهران جز ایجاد مزاحمت برای معلولین وافراد پیر ومادران وکودکان در بر نداشته‌ وباعث کندی تردد آلودگی بیشتر وهیچ زیبایی مشاهده نشده جر هزینه گزاف

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۲۳:۵۸

کاملا درست هست گزارش

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۱۷:۳۷

ممنون از شجاعتت

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۱۷:۴۱

خیلی عالی بود باریکلا به این خبرنگار

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۱۸:۵۰

سلام، اولش قیمت ماشین برقی ها 500 تومن بود، آخه چه جوری حساب کردین که الان شده 2000 تومن، شهرداری این ماشین ها را با پول مردم خریده، اگه تاکسی شخصی بزارن کرایه حداکثر 1000 میشه، اسنپ هم بزارن از ناصر خسرو تا باب همایون میشه 6000 تومن نفری 1500

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۱۸:۵۸

با سلام جسارتا این خودرو بنز نیست دانگ فنگ هست

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۱۹:۲۷

سنگفرش کپی غیر منطقی و بی فکرانه ....بیایید کوچه اکبر نژاد در خ پانزده خرداد را ببینید....?

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۲۰:۰۱

تا پایتخت منتقل نشه تهران هرروز بدتر از دیروز

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۲۰:۱۴

درتهران وکرج قانون نیست متعثفانه شهرهرته

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۲۰:۱۹

من خودم موتوری بازارم باید هفتگی ۵۰ تومن بدی ک راه بدن بری

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۲۰:۳۷

سلام خانم خبر نگار ممنون و سپاسگزارم بابت خبر عالیتون ولی بنظر خودتون مسئولین در جواب خبر شما چی میگن جز اینکه تو دلشون شما و مارو مسخره کنن و بخندن کاری میکنن ؟

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۲۲:۳۰

کار این خبرنگار بی نظیر بود امیدوارم موفق باشد

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۲۲:۴۵

من بچه شهرستانم ولی بالای ۲۰سال اصفهان ساکنم عاشق این گزارش شدم دست کسانی ک این گزارش تهیه کردن میبوسم کاش یکی پیدابشه جلوشون بگیره واگرنگیره شایدتوتمام شهرهابه مروراینکاررواج پیداکنه خانمی که ثابت کردی ایرانی هستی وگزارش گرفتی شمابه صدهامردکه اون بالاهستن برای ماباارزش تری خدابهت سلامتی بده خاهرایرانی من

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۲۳:۴۳

از زمان شهرداری کرباسچی قرار بود بازار تهران از بافت تجاری به تاریخی تبدیل بشه و مغازه ها به یک مجتمع تجاری بسیاربزرگ در اطراف شهر منتقل شوند. طرح اولیه ایران مال هم برای همین موضوع بوده ولی هنوز بازار تهران با اونهمه کسبه و مغازه دار در یک بافت فرسوده و خطرپذیر فعال و شلوغه.

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۵ ۲۳:۵۲

درود بر شما مطلب خوبی بود در صورت امکان در مورد مزاحمت ها و آلودگی صوتی که افرادی با وانت بار و بلند گو برای فروش میوه در کوچه ها ایجاد میکنن هم لطف کنید

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۶ ۰۰:۲۱

سلام .. گزارش جالبی بود هم پر از نگرانی و هم کلی جذاب ... تا به حال به این بخش از گرفتاری های اون منطقه فکر نکرده بودم ... ممنون از شما

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۶ ۰۱:۱۳

سلام خسته نباشید تگهبانهایی که میگیم فقط از ماشین یاموتوریها پول نمیگیرن از تمام اون کاسبهای که دست فروشی میکنن هم پول میگیرن هیچکس هم چیزی بهشون نمیگه

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۶ ۰۲:۳۲

گزارش شما عالی بود با اینکه من تهران نیستم ولی مفصل وبی کم و کاست🌟🌟🌟🌟🌟

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۶ ۰۴:۱۲

بععله خیلی از این چیزا زیاده میبینیمو ولی مجبوریم دهنمون بسته باشه چ آدمایی ک دارن ملیونی و میلیاردی پول میخورن بعد ماها باید برای روزی ۱۰۰هزار تومن بدوییم

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۶ ۰۵:۳۴

شیر پاک مادرت حلالت خواهرم...دستتو میبوسم....

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۶ ۰۶:۲۳

خیلی اذیت میشه اونجا راه نمیدن باید یک پول اضافی خرج کنی تا بار رو بیارن جلو نردها، بعد بعضی هارو راه میدادن، گزارش کاملا دقیق و درسته موبه مو 👍

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۶ ۲۳:۴۹

عالی بود 👍

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۶ ۰۷:۲۶

درود برشرفت همین

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۶ ۰۸:۱۶

سلام وقت بخیر ممنونم بابت پیگیری تون انشالله این شرایط ارباب رعیتی و اختلاف طبقاتی جمع بشه متشکرم

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۶ ۰۹:۱۷

سالی سه تا صد میلیارد درآمد بازاری هاست ؟ وای خدا .... خدایا شکرت با یه زندگی کارمندی از این پولها نیومده توی زندگی مون ... خدایا شکرت

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۶ ۰۹:۴۴

والا یک کوه میریم پول راه پله از ادم میگیرن چی برسه پارگینگ

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۶ ۲۲:۵۷

بسیار بسیار عالی.

avatar
۱۳۹۹-۱۰-۱۷ ۱۲:۲۳

گزارش خوبی بود دست مریزاد

avatar
۱۳۹۹-۱۱-۰۴ ۰۹:۴۷

این حقیقت هستش تازه یکم جزی دیدین اصل ماجرا رو کسی نمیبینه چجوری کاسب ها رو سر کیسه میکنند