دکتر بابک داریوش در گفت و گو با ایسنا ضمن اشاره به اینکه کوهها دارای اهمیت بسیاری برای انسان هستند و این اهمیت سبب شده تا ۱۱ دسامبر به عنوان روز جهانی کوهستان نامگذاری شود، اظهار کرد: کوهها منابع آبی هستند که خود سبب بارش برف و باران، تقویت آبهای زیرزمینی و تشکیل رودها میشوند همچنین کوهها را برجهای آب شیرین جهان مینامند.
وی در ادامه ضمن اشاره به سایر خدمات کوهستان برای انسان تصریح کرد: بهطور کلی کوهستان دارای اهمیت آب و هوایی است و در مجاورت خود «خرد اقلیم» را تشکیل میدهد و سبب میشود که آب و هوای مناطق کوهستانی و دامنههای آن مطلوبتر از سایر نقاط باشد همچنین فشردگی منطقه آب و هوایی در بخشهای کوچک، تنوع توپوگرافی و انزوای زیستگاه سبب میشود تا محیطهای کوهستانی دارای تنوع زیستی گیاهی و جانوری بالایی باشند.
این عضو هیات علمی و رئیس موسسه تحقیقاتی شیخ بهایی با بیان اینکه محدودیتهای محیط کوهستانی سبب شده تا کوهها خاستگاه فرهنگ و تنوع فرهنگی باشند، گفت: جالبترین نمونه آن کشور گینه نو است که در مساحتی به نسبت کم، حدود ۱۰۰۰ زبان مختلف تکلم میشود همچنین ویژگیهای مناطق کوهستانی مانند ارتفاع و چین و شکنهای زیاد سبب شده تا کوه همواره اهمیت و کارکرد دفاع و پناه را برای انسانها داشته باشد.
به گفته داریوش کوهها همواره منبع اقتصاد و معیشت انسانها و از سویی منبع سوختهای زیست توده مانند چوب و سایر اشکال انرژیهای تجدیدپذیر هستند همچنین خاک آبرفتی کوه امکان کشاورزی را فراهم میکند و منابع عظیم مراتع نیز امکان دامداری را مهیا کرده است. کسب درآمد از طریق گردشگری نیز از کارکردهای نوین کوه است.
این متخصص منظرکوهستان با اشاره به اینکه این کارکردها و اهمیتهای کوه برای انسان سبب شده تا در گذر زمان روابط عینی و ذهنی مختلفی میان انسان و کوه شکل گیرد، اظهار کرد: از جمله این روابط میتوان به رابطه دیداری (بصری) اشاره کرد. کوه به دلیل چین و شکنها و ارتفاع آن خط افق را می شکند، درههایی ایجاد و مناظر زیبایی خلق میکند.
وی ادامه داد: دیدن کوه الهامبخش است و به سرعت معانی ذهنی و روابطی همچون رابطه هویتی و رابطه نمادین را پدید میآورد. براین اساس مجاورت انسان و سکونتگاهها در بستر کوهستان سبب هویت بخشی به انسان و محیطهای شهری و روستایی میشود همچنین کوهها به دلیل عظمت و ناشناختگی دارای جایگاه نمادین در ذهن انسانها هستند. بهعنوان مثال کوه همیشه رمز استقامت، بلندی، تعالی و جایگاه قدرت و قداست بوده است. رابطه دیگر انسان و کوه رابطه مذهبی و آیینی است. چنانچه در ایران طی ادوار مختلف تاریخی، کوه دارای تقدس ویژهای بوده و هم در دوره مهرپرستی، هم دوره زرتشتی و هم در دوره اسلامی این مسئله روشن است.
این متخصص منظرکوهستان در ادامه با اشاره به اینکه رابطه دیگر میان انسان و کوه که قدمت کمتری دارد، رابطه تفرجی و ورزشی است، تصریح کرد: با تمام اینها کوه در ایران به لحاظ جغرافیای خاص آن از اهمیت بیشتری برخوردار است. در ایران کوه یک اصل است و اگر کوه نبود، آب و جنگل نیز نبود و فلات ایران اینگونه شکل نمیگرفت همچنین تمام عوامل طبیعی مساعد برای زندگی از برکت کوههایی است که در ایران وجود دارند چراکه ایران در عرضهای جغرافیایی و تحت تاثیر نامطلوب هوای پرفشار جنب حارهای (کمربند بیابانی و خشک) واقع شده است و اگر این رشته کوهها در کشور ما نبودند سراسر ایران مانند کشورهایی همچون امارات متحده عربی، کویت و بخش اعظم عربستان و صحرای آفریقا میشد.
به گفته داریوش از اینرو کارکردها و اهمیت ویژه کوه برای ایرانیان منجر به روابطی عمیق عینی و ذهنی میان مردم و کوه شده است و برای ایرانیان کوه عنصری چند وجهی و دارای ابعاد مختلف است.
این عضو هیات علمی و رئیس موسسه تحقیقاتی شیخ بهایی با اشاره به رابطه انسان و گردشگری کوهستان گفت: رابطه تفرجی از گذشته دور میان ایرانیها و کوه وجود داشته است و ایرانیان از دیرباز برای بهرهمند شدن از هوای فرح بخش و تماشای گل و گیاه و شنیدن نوای دلکش آب به کوه میرفتند ولی نگاه به گردشگری کوهستان مرتبط با اهمیت اقتصادی آن است که در گذشته مطرح نبود.
وی با بیان اینکه درباره موضوع گردشگری و حضور در کوهستان مساله مهم آن است که برای درک کامل از محیط و برقراری رابطه بهتر با آن شناخت جامعتری از محیط نیاز است، اظهار کرد: هر چه شناخت از محیط بیشتر باشد درک ما از آن بیشتر خواهد شد. شناختی جامع و چند بعدی از کوه سبب ارتباط بهتر گردشگران و محیط میشود و علاوه بر این احساس بهتر و ادراک بیشتر گردشگران از محیط، احساس تعلق بیشتر و آسیب کمتر به کوهستان را بهدنبال دارد.
این متخصص منظر کوهستان افزود: از اینرو با وجود تمام کارکردها و معنای کوه برای ایرانیان، نیاز به شناختی کلنگر است. برای مثال اگر تهرانیهایی که برای گردشگری به کوههای شمال تهران میروند، بدانند که علت بهوجود آمدن و استقرار شهرشان همین کوهها بوده است و این کوهها دارای چه تاریخ و داستانهایی هستند، نحوه ارتباطشان با کوه متفاوت خواهد بود.
داریوش در ادامه با اشاره به اینکه رویکردهای متنوعی به گردشگری کوهستان در ایران وجود دارد، تصریح کرد: برای مثال رویکرد نظام برنامهریزی به گردشگری کوهستان بیشترین فراوانی را در این حوزه دارد و این رویکرد برنامهریزی نامناسب را دلیلی بر ناکامی و عدم استفاده از ظرفیت ویژه کوهستان در صنعت گردشگری میداند.
وی در ادامه گفت: رویکرد دیگر به کوهستان اقتصاد گردشگری کوهستان است. بهدلیل اهمیت اقتصادی این موضوع این رویکرد سایر جنبههای آن را تحت الشعاع قرار میدهد و گردشگری کوهستان را راهی مهم برای توسعه اقتصادی مناطق کوهستانی میداند. رویکرد توسعه پایدار در گردشگری کوهستان ازجمله رویکردهای دیگری است که توسعه اقتصادی گردشگری کوهستان را ضمن توجه به حفظ و استفاده بهینه از منابع و محیط زیست در نظر میگیرد.
صاحب کرسی ترویجی نظریهپردازی هوش محیط زیستی ضمن اشاره به رویکرد ورزشی به گردشگری کوهستان تصریح کرد: این رویکرد ورزش را در این موضوع دارای اهمیت زیاد میبیند و بر توسعه ورزش کوهنوردی تاکید دارد. رویکرد توجه به توسعه مشارکت و منفعت عمومی نیز رونق اقتصادی ناشی از گردشگری کوهستان را زمینهای در راه دستیابی به عدالت اجتماعی میداند.
داریوش در بخش دیگری از صحبتهای خود با تاکید بر اینکه تداوم صدمات به کوه عمدتا ناشی از بیتوجهی گردشگران به محیطزیست کوهستان یا هجوم مردم به کوهستانها در تعطیلات است که اعتراض شدید فعالان محیط زیستی در رسانهها را بهدنبال داشته است، گفت: رویکردهای فعلی به گردشگری کوهستان در ایران نیازمند تغییر است. امروزه رویکردی کل نگر به نام رویکرد منظرین در رابطه میان انسان، طبیعت و محیط مطرح است که در آن طبیعت، به عنوان یک چشمانداز صرف یا یک عنصر اکولوژیک صرفا کالبدی تلقی نمیشود.
وی افزود: هر چند که مفهوم «منظر» از غرب آمده است اما بررسیها نشان میدهد که نگاه ایرانیان در گذشته به طبیعت نگاهی چند معنایی بوده است بنابراین این مفهوم میتواند در بررسی رابطه انسان و طبیعت در ایران موثر باشد. برای مثال معنای کوه دماوند یا البرز برای ایرانیان بسیار متفاوت از معنایی است که غیر ایرانیها در مواجهه با این کوهها دارند.
به گفته این متخصص کوهستان ایرانیانی که در قلمروی فرهنگی کوهها زندگی کردهاند بر اساس اشعار، داستانها، اسطورهها، ضرب المثلها و نقاشیها ذهنیتی مشترک از این کوهها دارند؛ ذهنیتی چند معنایی که فقط مربوط به این افراد است.
داریوش با اشاره به انگیزه کوه رفتن مردم تصریح کرد: در واقع میتوان گفت مردم از شهرها به سمت کوه فرار میکنند و این هجوم مردم به کوه اتفاق خوبی نیست چراکه گردشگری در کوه از برنامههای روزانه ایرانیان نیست و بسیاری از کسانی که به کوه میروند کوه را به درستی نمیشناسند. کوه ترکیبی از عینیت و ذهنیت است ولی ما در حال حاضر صرفا به عینیت آن توجه داریم.
وی در پایان تاکید کرد: شناخت درست کوه به ما این امکان را میدهد تا از حضور در کوهستان احساسات بیشتری به دست آوریم، در کوه هویت پیدا کنیم و درنتیجه ادراکمان نسبت به خودمان و محیط کوهستان رنگ و بوی دیگری پیدا کند بنابراین بر اساس تعریف منظرین کوه، به نظر میرسد کوه را بهصورت یک «کل» ندیدن سبب شده تا تعاریف و رویکردهای گردشگری کوهستان کامل نباشد.
انتهای پیام
نظرات