به گزارش ایسنا، به نوشته روزنامه واشنگتن پست، در حال حاضر که شورشیان سوری در گوشهای از سوریه فشرده شدهاند، دیگر هیچگونه تهدیدی به شمار نمیروند و هیچ رقیب جدی دیگری برای ریاست جمهوری در کشوری که بیش از ۵۰ سال گذشته در کنترل خاندان اسد بوده است، وجود ندارد.
با این حال شکافهایی در جبههای رویت میشود که زمانی در طول نبرد برای شکست شورشیان در کنار او قرار گرفت و به تازگی انتقادی در رسانههای خبری روسیه، توجهات را به آن معطوف کرده است.
به نوشته این روزنامه آمریکایی، مهمتر از همه، اقتصاد در حال فروپاشی، سوریها را به سمت فقری سوق میدهد که حجم آن در تاریخ اخیر بیسابقه است. روسیه و ایران هم در موقعیتی قرار ندارند که میلیاردها دلار برای بازسازی و احیا به سوریه تزریق کنند؛ در عین حال اسد همچنان اعمال اصلاحات سیاسی که ممکن است درها را به سوی تامین اعتبار غربیها و عربهای خلیج فارس باز کند، نمیپذیرد.
در حالی که هنوز کنترل یک سوم این کشور چندان تحت کنترل اسد نیست، زمزمههایی از وقوع یک شورش جدید در استان درعا، واقع در جنوب سوریه میتواند درگیریهای جدیدی در مناطقی به راه بیندازد که دولت دمشق پس گرفته است.
"لینا خطیبی" از اندیشکده «چتم هاوس» لندن میگوید، اسد احتمالا اکنون بیش از هر زمان دیگری طی ۹ سال جنگ آسیبپذیرتر شده باشد. خطیبی میگوید: «اسد به شدت به حمایت ایرانیها و روسیها متکی شده است. او منابع داخلی برای ارائه به کشورش ندارد. او مشروعیت بینالمللی نداشته و قدرت نظامیای که پیش از درگیری از آن برخوردار بود، ندارد. جعبه ابزار او خالی است و او در واقع آسیبپذیرتر از هر زمان دیگریست.»
تعمیق شکاف خانوادگی
اختلاف آشکار میان اسد و "رامی مخلوف"، پسر دایی او تنها یک نشانه از عمق مشکلات است. مخلوف از تلاشهای دولت برای مصادره اموالش شکایت داشته و تاکید دارد که دیگر نمیتواند مستقیما با رئیسجمهوری سوریه ارتباط داشته باشد. او به وضوح در پیامهایی تهدیدآمیز تاکید کرده است، بیش از ۶۰۰ میلیون دلاری که به گفته دمشق او بابت مالیات بدهکار است، پرداخت نمیکند.
رامی مخلوف به قابلیت خودش برای ویرانسازی اقتصاد سوریه، از طریق شبکهای از شرکتهایی که هزاران سوری را در استخدام دارد، اشاره میکند و این شامل شبکه تلفن همراه سیریاتل، بزرگترین شرکت سوریه میشود.
در همین حال تلاش گستردهتری برای دریافت نقدیندگی از کسب و کارهای قدرتمند و جدید سوری که از این جنگ سود کردهاند، وجود دارد تا آنها از این اقتصاد متزلزل حمایت کنند. علاوه بر این، لینا خطیبی میگوید اینطور به نظر میرسد که اسد تلاش دارد تا از نفوذ کسب و کارهای مشکوک از جمله مانند رامی مخلوف که شبهنظامیانی در کنار شرکتهای تجاری خودشان دارند، بکاهد.
بشار اسد اما با فشار روی رامی مخلوف، اختلافات را به قلب خاندان حاکم کشانده است. "ایمن عبدالنور" که سابقا از دوستان و معتمدان اسد بود، میگوید: این مساله خیلی جدی است. این با تحت فشار قرار دادن کسب و کارهای تجاری دیگر متفاوت است. این درون حلقه خودی است.
با این حال "دنی مکی"، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی سوری میگوید او (مخلوف) آشکارا با رئیسجمهوری سوریه مخالفت کرده است و این مساله معمولا در سوریه تحمل نمیشود. او میگوید: آنچه اکنون میبینیم صرفا مخالفت نیست، بلکه مخالفت آشکار با رئیسجمهوری و نهاد ریاست جمهوری از سوی یک تاجر است. بزرگترین پرسش این است که در بلندمدت چه اتفاقی برای اقتصاد رخ میدهد. مساله زمان برای اسد مطرح است تا راهی برای برونرفت پیدا کند. موضوع فقط بقای نظام نیست. مساله کل کشور است.
مشکل اقتصادی گسترده
این روزنامهنگار سوری میگوید، این اختلاف برای مردم عادی یادآور آن است که ثروت کاستهشده سوریه در دستان یک حلقه کوچکتر متمرکز شده است و در عین حال بیشتر جمعیت سوریه فقیرتر میشوند.
پول سوریه بیش از نیمی از بهای خود را در ماه گذشته از دست داد و شش ماه پیش از آن هم افت مشابهی داشت. براساس گزارش برنامه جهانی غذا، سوریه با خطر ابتلا به قحطی مواجه است.
مساله عمیقتر، اقتصادی است که با جنگ ویران شده است. تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا هم مانعی بر سر راه سرمایهگذاری یا بازسازی با اعتبار لازم برای شروع رشد است. از اول ژوئن هم تحریمهای سخت و جدید آمریکا اجرایی خواهند شد که طبق آن، هر فرد یا نهادی در جهان که از نظام سوریه حمایت به عمل آورد، مجازات میشود.
با این حال بشار اسد به ندرت هدف این خشم قرار میگیرد و عمده انتقادها به مقامهای فاسد اطراف او وارد است. "بسام برابندی"، دیپلمات سابق سوری میگوید گرچه کل دولت دمشق با این جنگ ضعیف شده است، اسد اما همچنان "قویترین در میان ضعیفترینها" است.
یک پشتیبان ناامید
رویت نشانههایی از تیرگی روابط اسد با روسیه، بر فشارها علیه او میافزاید. مطالب خبری اخیر در رسانههای روسیه از نظام اسد بابت ناسازگاری و فساد گلایه میکنند و شائبههایی درباره افول حمایت روسیه از ریاست جمهوری او به گوش میرسد.
در میان منتقدان سرشناس میتوان به سفیر پیشین روسیه در سوریه اشاره کرد. او استدلال میکند که امتناع اسد از ارائه امتیازهای سیاسی علیه منافع روسیه است.
الکساندر آکسنیونوک، سفیر پیشین روسیه نوشت: با توجه به مواردی که دیدهایم، دمشق علاقهای به نمایش یک رویکرد منعطف و دوراندیش ندارد. این نظام یا بیتمایل است یا اینکه نمیتواند سیستم دولتیای را به وجود آورد که فساد و جرم را محدود کند.
با این حال تحلیلگران روسی معتقدند، هیچ علتی وجود ندارد که باور کنند این اظهارات به تغییر سیاسی مهمی در مسکو میانجامد. فیودور لوکیایوف، رئیس شورای سیاست خارجی و دفاعی (مستقر در مسکو) متعقد است، روسیه با مداخله مستقیم در این درگیری در سال ۲۰۱۵ به اهداف سیاست خارجی مهمی دست یافت و قرار نیست آن دستاوردها را از دست بدهد.
او میگوید: قطعا اسد به حمایت روسیه وابسته است اما به لحاظ سیاسی، روسیه هم وابسته اوست. ترک اسد از سوی روسیه تبعات سیاسی هنگفتی برای مسکو دارد.
با این حال نیکولای سرکوف، استاد گروه مطالعات شرقشناسی در انستیتوی روابط بینالملل دولتی مسکو میگوید، در مسکو بابت امتناع نظام سوریه از پذیرش اصلاحات سیاسی، نارضایتی و ناامیدی وجود دارد. از دیدگاه او، چنین اصلاحاتی "شرط ضروری برای آتشبس و سازش بلند مدت" محسوب میشود. او گفت: حتی اگر دولت دمشق به لحاظ نظامی پیروز شود، ریسک بالای از سرگیری اقدامات شورشیان، تا زمانی که علت رنجهای اساسی سوریها رسیدگی نشده باشد، وجود دارد.
ناآرامی در استان درعا شاهدی از وجود این خطر است و نیروهای دولتی به آنجا اعزام شدهاند و تعداد زیادی از نیروهای دولتی در ماههای اخیر جانشان را در آنجا از دست دادهاند. به گفته یک محقق، اینکه دقیقا چه کسی پشت این خشونت است، مشخص نیست اما به نظر میرسد که یک شورش جدید در حال شکلگیری است.
فیودور لوکیایوف، رئیس شورای سیاست خارجی و دفاعی میگوید، نبرد متوقف شده در ادلب نمونه دیگری از فشارها بر اسد است. پس از آنکه حمله ارتش سوریه در ادلب با حمایت روسها به اراضی تحت اشغال شورشیان، ناگهان با ضد حمله نیروهای ترکیه در ماه مارس مواجه شد، روسیه توافق آتشبس امضا کرد که طبق آن منافع ترکیه بیش از عزم اسد برای شکست این شورشیان مورد توجه قرار گرفته بود. لوکیایوف میگوید، واضح است که اسد نمیتواند بدون حمایت روسیه اراضی را پس بگیرد.
مکی، تحلیلگر سیاسی سوری میگوید، تمامی اینها بیانگر این مطلب است که آن طور که اسد مایل است نشان دهد، کنترل کشورش را در اختیار ندارد. او میگوید: این خطرناکتر و چالشبرانگیزتر از هر زمان دیگری در کل طول جنگ است. اگر او نتواند راهکارهایی بیابد، هیچگاه نمیتواند بر یک کشور باثبات حکمرانی کند.
انتهای پیام
نظرات