پیشتر در ایسنا مصاحبههایی را دربارهی موسیقی مذهبی در عاشورا منتشر کردیم و به تغییراتی که موسیقی مذهبی در سالهای اخیر به خود دیده و سبکهای مختلف اجرای موسیقی مذهبی در مناطق مختلف ایران پرداختیم.
این بار نیز به مناسبت فرا رسیدن اربعین حسینی تصمیم گرفتیم صحبتی با علی مغازهای ـ کارشناس موسیقی ـ درباره موسیقی مذهبی داشته باشیم. او با بیان جملات بالا میگوید: نمونههایی مانند مویه یا موگه در میان لکها، مور در کرمانشاه و ایلام، موتک در بلوچستان و نواجش در مازندران و اشکال دیگری از همین دست که در میان مردمان اقوام ایرانی اجرا میشوند، عمدتاً بر همین اساس شکل میگیرند. نواهایی که دارای ریتمهای ساده و پیچیده یا در هم تنیده هستند. درواقع در موسیقی اقوام ایرانی، یک سری الفاظ و یک سری حالات سوگوارانه به یک رپرتوار موسیقیایی عجیب و تاثیرگذاری تبدیل شده است.
مغازهای با نگاهی تاریخی اینگونه ادامه میدهد: مهمترین آیینهای موسیقایی سوگواری در ایران که از ابتدای قرن پانزدهم میلادی به طور رسمی دارای حکومتی شیعه مذهب شد، آیینهای سوگواری محرم هستند. وقتی که قرار است ارکان و اجزای این آیین به نمایش دربیاید، میبینیم با موسیقیهای بسیار ریشهدار و عمیق آمیخته شده است. ساختار موسیقایی این آیینها از زمانی که مذهب شیعه در ایران رسمیت پیدا میکند، قوام و تداوم بسیار وسیعی پیدا میکند اما تاریخ اینگونه موسیقی آیینی به فرمان امیرمعزالدوله دیلمی در بغداد میرسد. در پی بازسازی حرم و بارگاه امام حسین(ع)، این فرمان توسط او صادر میشود و مردم بغداد کسب و کار و زندگی خود را رها میکنند و جامههای سیاه به تن میکنند و ۱۰ روز به یاد امام حسین(ع) سوگواری میکنند.
او بیان میکند که «پیش از این رویداد که بیش از ۱۰ قرن از آن گذشته است، موسیقی مذهبی به صورت نقالی در بلاد و حکمتهای اسلامی اجرا میشد که به ستایش و تمجید پیامبر (ص) و خاندان علی (ع) و مردان مقدس اختصاص داشت. پس از رحلت پیامبر (ص) نقالی شکل مرثیه به خود گرفت و در دوره بنیامیه سوگواری نخست برای امامان شیعه و در ادامه حتا به مرثیهخوانی درباره افراد غیرمذهبی هم تسری یافت.»
این کارشناس موسیقی تصریح کرد: اما بزرگترین اجتماع سوگواری شیعیان در حدود هفتصد سال پیش در انطاکیه سوریه که اکنون شهر جدید انتاکیه در ترکیه در نزدیکی همان شهر قرار دارد، و از زمان جلالالدین روحی شکل میگیرد که مراسم عاشورای شیعیان حلب از آن تاریخ ظهور مییابد. آنان اعتقاد داشتند عزاداری درباره روح مطهر حسین ابن علی (ع) بیشتر از طوفانهای نوح در خاطره و یادها باقی خواهد ماند.
مغازهای ریشههای موسیقی آیینی مذهبی شیعی در ایران را اینگونه شرح میدهد: بر اساس کتاب النقض شیخ قزوینی رازی، از دوره سلجوقیان نمایش مذهبی و حماسی در طبرستان رواج مییابد. در این دوره گروهی از خوانندگان با عنوان نقالان و مناقبانبه خواندن قصیدهها و مدح امام علی (ع) و گسترش یا افزایش اعتقاد شیعیان میپردازند. همزمان فضایل خوانی یا اجرای اشعار فضائلی توسط اهل تسنن که در آن تاریخ پراکندگی و جمعیت بیشتری هم داشتند، در کاروانسراها و برخی اماکن عمومی اجرا میشده است.
او اضافه میکند: پیش از این موسیقی مذهبی و اشعار ایدئولوژیک در وجوه مختلف زیست اجتماعی در جریان بود. اشعار مرثیهخوانی و نقالی از حمد و ثنا تا اندوه و ماتم در عید و عزا و مناسبتهای مختلف در جریان بود، ولی همانگونه که اشاره شد، از زمان رسمیت یافتن مذهب تشیع به عنوان مذهب رسمی کشور در زمان صفویان، تمرکز موسیقی آیینی مذهبی بر مفهوم اندوه مرگ است تا بر زندگی. اگرچه این تمرکز یک سابقه تاریخی باستانی نزد ما ایرانیان داشته که به سوگ سیاوش مربوط میشود، گویی ما آمادگی پذیرش و مستحیل شدن عناصر فرهنگی و ادغام یا درآمیزی و ارتقای ارزشی مفاهیم مختلف را همواره داشتهایم.
مغازهای میگوید که به عنوان نمونه اگر بخواهیم موسیقی محرم را در نظر بگیریم، متوجه میشویم که آیین موسیقایی خاصی است که وجوه مختلفی دارد. یکی از ابعاد این بخش راهپیمایی و عزاداری است که از یک نوع آیین حماسی و مذهبی برآمده است و در آن از سازهای کوبهای بزرگ و بادی استفاده میشود؛ البته در مراسمهایی که در تکیهها و هیئتها و حسینیهها برگزار میشود نیز سینهزنی و زنجیرزنی در همراه با سوگ آوا وجود دارد.
مغازهای اظهار میکند در واقع «موسیقی عاشورایی و اربعین در کشور ما در امتداد یا شاید تداوم نوعی موسیقی سوگوارانه در پیش از اسلام است که آن موسیقیها به شکلهایی در موسیقیهای بعد از اسلام ظهور پیدا میکنند.»
این کارشناس موسیقی ادامه میدهد: برای درک این بحث میتوانیم داستان سوگ سیاوش را در شاهنامه بخوانیم؛ آیینی است که به شکل خیلی دیرینه در ایران جا و جایگاه دارد. همین ریشههای کهن ایران باستان در شکلهای مختلف موسیقیهای سوگ، کار و حتی شادیانه ورود پیدا کرده است. بخشی از موسیقیهای سوگ در دل موسیقی تعزیه یا شبیهخوانی ما رواج پیدا کرده است. شبیه خوانی یا تعزیه حدود ۵۰۰ سال پیش حوالی پادشاهی شاه تهماسب بستر حفظ و تداوم موسیقی رایج کنونی به عنوان موسیقی مقامی یا دستگاهی ایران شده بود؛ چون در مقاطع زمانی خاص موسیقی شامل تحریمهای سیاسی یا ایدئولوژیک میشود. موسیقی ایرانی در مراسمهای مذهبی مانند تعزیه یا مراسمهای عاشورا و محرم، کارکرد دینی پیدا میکند؛ یعنی کاربرد رسانهای موسیقی بستری برای گسترش پیام ایدئولوژی میشود و ایدئولوژی نیز بستری میشود اما متقابلاً موسیقی میتواند به میانجی این نقش از دل تحریمها نجات پیدا کند.
او بیان میکند درست همین نقطه است که بحث پویایی فرهنگ مطرح میشود؛ به دلیل اینکه در زمانهایی موسیقی، با لایههایی از اجتماع همراه میشود، خودش نیز قوام و تداوم پیدا میکند.
این کارشناس موسیقی معتقد است این گزاره که موسیقی ایرانی با غم همراه است درست است. او در این زمینه توضیح میدهد: ریشههای موسیقی ایرانی به دلیل ذات و زیست توام با فشار، تحریم، محرومیت و سختیهای زیستی غم بار است. این غم باری موسیقی ایرانی در دستگاههای موسیقی نیز نهفته است. ما حتی زمانی که میخواهیم موسیقی خود را شاد کنیم باز نمیتوانیم به معنای واقعی این کار را انجام دهیم؛ چون به قول استاد صبا نخست باید زیستمان شاد باشد تا هنر موسیقیمان شادی افزا شود. به دلایل خاص جغرافیایی و سیاسی اجتماعی، فرهنگ ایرانی با غم و سوگ بیشتر آمیخته شده است. اما همین شرایط بستر اندوهِ خلاق یا به قول فرنگیها creative sadness را در هنر ما ایجاد کرده است که خود بحث مفصلی است.
با این توضیحات او میگوید که موسیقیهای دهه محرم نمود بسیار هنری و آیینی دارد و دارای کارکردهای عظیم فرهنگی شده است که اگر از آسیب انحراف و ابتذال در امان بماند، موافق و مخالف از آن لذت میبرد.
مغازهای همچنین گذری کوتاه به موسیقی مذهبی مناطق مختلف ایران میزند و میگوید: میتوان نمودهای سوگوارهها و آواهای غمناک مرسوم در تمام نقاط ایران را به شکلهای مختلف دید. مثلاً در مرکز ایران و درواقع به تعریف جغرافیای سیاسی و دیپلماتیک قدیم، در محدوده عراق عجم، بیشترین گونههای اجرایی تعزیه و عزاداری را میبینید. در ناحیه حاشیه شمال خلیج فارس نیز میبینیم که گونهای شروهخوانی که از نظر تأٌثیرگذاری بسیار غنی است، در تمام محدوده حاشیه خلیج فارس، جا و جایگاه مهمی داشته و دارد و کافی است در محضر اجرا باشید تا باور کنید در دل و جان هر شنوندهای نفوذ میکند.
او ادامه میدهد: در خراسان نیز شکلهای دیگری از موسیقی مذهبی رواج دارند از آن جمله نقارهخانه در حدود کمتر از پنج قرن پیش در حوزه و گونه مذهبی پدیدار شده است. در حالی که پیش از آن این ژانر به لشکرکشی یا عزیمت پادشاهان یا حاکمان منطقهای اختصاص داشت. البته این گونه فقط محدود به مشهد نیست نقاره خانههایی مثل آستانه اشرفیه یا شاهچراغ شیراز و یا نقارهخانه کرمان هم تاسیس شدند. یا آیین موسیقایی شاخسی واخسی در آذربایجان یک رپرتوار مذهبی خاص و دارای ارزش و اعتبار فرهنگی مختص خود است. اگرچه که الآن با ورود سیستمهای صوتی به چرخه اجرای موسیقی، این دسته موسیقیها کارکرد سابق خود را از دست دادهاند ولیپوشیده نیست که یک زمان همه آنها کارکرد ایدئولوژی و رسانهای بسیار قدرتمندی داشتند.
انتهای پیام
نظرات