به گزارش ایسنا، در کلیسای تاریخی ارمنیهای اصفهان واقع در محله جلفا، مجسمهای بزرگ از یک پیرمرد رخ مینماید که عبایی بلند بر تن دارد. یک دستش روی کتابهای چاپ شده در دستگاه چاپی است که هرگز آن را ندیده، جهت نگاهش نظارهگر یک قالب حروفچینی کوچک است و رد نگاهش تا درهایِ باز کلیسای وانک امتداد پیدا میکند.
مجسمه درست در وسط یک حوض آب تعبیه شده است. از پشت سر هم که به آن نگاه کنیم، قامتی را میبینیم که در حال نگاه کردن به قالب حروفچینی است.
مجسمه کلیسای وانک متعلق به «خاچاطور گساراتسی» بنیانگذار نخستین چاپخانه ایران و خاورمیانه است.
درباره او چنین نوشتهاند: خاچاطور گساراتسی خلیفهای بود که در سال ۱۶۳۶ میلادی، نخستین چاپخانه ایران و خاورمیانه را در «آمنا پر گیچ مقدس» یا همان کلیسای وانک بنا کرد.
این چاپخانه هم اکنون نیز فعال است و به گفته مسوول کنونیاش، خاچاطور وارتاپد گساراتسی، روحانی قومپرور و ادبدوست ارمنی، بین سالهای ۱۶۳۶ تا ۱۶۳۷ چاپخانه را در محوطه کلیسای وانک بنا نهاده است. قبل از این تاریخ، در ایران و در تبریز، چاپ سنگی رواج داشت اما این چاپخانه به سبک حروفچینی کار میکرد و از این نظر در ایران و خاورمیانه نظیر نداشت.
اولین کتابی که در چاپخانه خاچاطور وارتاپد گساراتسی چاپ شد، زبورِ حضرت داوود در سال ۱۶۳۸ میلادی بود. در حال حاضر کپیِ این کتاب در موزه کلیسای وانک نگهداری میشود و اصل آن از موزهای در انگلستان سر درآورده است!
در آن زمان خواست خلیفه خاچاطور این بود که چاپخانهای مجهز با توان بالا داشته باشد؛ به همین دلیل در سال ۱۶۳۹ یکی از شاگردان خود به نام «خلیفه هوانس» را به ایتالیا فرستاد تا دانش لازم را کسب کند و سپس به جلفا برگرد. خلیفه هوانس چندین سال در هلند مسکن کرد و بعد از آشنایی با اصول چاپ مدرن، با یک دستگاه چاپ به کلیسای وانک برگشت. ولی در آن زمان خلیفه خاچاطور از دنیا رفته بود و هوانس پس از شنیدن این خبر ضربه روحی سنگینی خورد، آنقدر سنگین که سالیان سال دستگاه جدید او بیاستفاده ماند. برخی از ارامنه با چاپ کتاب که نشانهای از تجدد بود مخالفت داشتند و شاید به همین علت یا چیزهای دیگر، چاپخانه وانک یکبار آتش گرفت و سوخت. بنای فعلی چاپخانه مربوط به سال ۱۹۳۰ میلادی است. از طرفی خلیفه هوانس زمانی به کار چاپ برگشت و سال ۱۶۴۷، یک کتاب تقویم هم به چاپ رساند اما به دلیل مخالفتهایی که گفته شد، دلآزرده چاپخانه را تعطیل کرد و دستآخر هم طی یک خیانت، به قتل رسید. چاپخانه بعد از فوت خلیفه هوانس تا سال ۱۶۸۷ به مدت چهل سال فعالیتی نداشت تا اینکه خلیفه استپانوس دستگاه چاپ او را به کار انداخت و درباره مسائل مورد بحث ارامنه، کتابهایی را چاپ کرد.
بار دیگر چاپخانه تعطیل شد. در سال ۱۸۴۴ مانوک هوردانیان، یک دستگاه چاپ به چاپخانه اهدا کرد و طبق روایات نقلشده به دلیل نبود نیروی متخصص و کاردان از آن استفادهای نشد.
سال ۱۸۶۲ به همت کشیش یغیازاریان، چاپخانه کار خود را از سر گرفت و تقویمی به زبان ارمنی در سال ۱۸۶۳ توسط آن منتشر شد. سال ۱۹۰۴ هم برای چاپخانه سال خوبی بود چون هوسپ تومانیان یک دستگاه چاپ جدید به آن اهدا کرد؛ دستگاهی که با نیروی انسانی به حرکت درمیآمد و به کمک صنعتگران ارمنی پس از چند سال برقی شد.
به طور کلی چاپخانه خلیفه خاچاطور فراز و نشیبهای زیادی را طی کرد تا اینکه در سال ۱۹۸۷ «ویکتوریا شهبازیان» (ماردیروسیان) به نام و یاد فرزندش «امیل» یک دستگاه چاپ کاملاً اتوماتیک به چاپخانه اهدا کرد و «سرکیس ماتین» نیز به نام و یاد خواهرش «کارتارینه در ماردیروسیان» یک دستگاه برش جدید به آن بخشید. در حال حاضر این چاپخانه با همین دستگاهها کار میکند و فصلنامه جلفای جدید و کتابهای دعا به زبان ارمنی منتشر میکند.
انتهای پیام
نظرات