به گزارش ایسنا، تصور بدنی عبارت است از احساسات، ادراکات و افکاری که فرد از بدن خویش دارد و مواردی از قبیل ارزیابی جذابیت جسمی و عواطف مربوط بهاندازه و شکل بدن را در برمیگیرد. این تصویر، از زمان تولد شکلگرفته و همانطور که فرد رشد میکند، طی مراحل زندگیاش تغییر میکند. در این رابطه، زنان، نسبت به بدن و تصویر ذهنی آن بسیار حساستر هستند و آموختههای دوران کودکی ممکن است در پیدایش تصور آنها از بدنشان، عاملی تعیینکننده باشد. تصور و چگونگی درک زنان از بدن خود، بر توانایی آنها در برقراری ارتباط با دیگران و همچنین بر پاسخهایی که دیگران به آنها میدهند، تأثیر میگذارد.
نارضایتی از تصویر و تصور بدنی، گاهی منجر به این میشود که افراد و بالأخص زنان، تن و ظاهر طبیعی خود را به تیغ جراحان سپرده و در پی ظاهری جدید برای خود باشند. ولی بهطورکلی و به نظر متخصصین امر، وجود چنین نارضایتیهایی، در سطوح فردی و اجتماعی دارای پیامدهایی منفی است. ازجمله این پیامدها میتوان به ابتلا به انواع اختلالات جسمی و روانی، اختلالات تغذیه، استفاده روزافزون از لوازمآرایشی، هزینه شدن پول، وقت و انرژی افراد برای همانندسازی بدن خود با بدنهای ایدهآل به نمایش درآمده در رسانهها، تغییر ذائقه فرهنگی در زمینه بدن و تغذیه، دورشدن از ارزشهای مذهبی و سنتی راجع به بدن، غافل ماندن از ابعاد معنوی و باطنی و سرگرم شدن به جنبههای ظاهری و جسمی اشاره کرد.
در همین راستا، پژوهشگری از دانشگاه الزهرا به انجام مطالعهای تحقیقاتی پرداخته که هدف از آن، مطالعه ادراک زنان جوان از بدن خویش، شناخت راهبردهای اتخاذشده توسط زنان در نتیجه نوع ادراکشان نسبت به بدن و بررسی پیامدهای تصور بدنی ادراکشده توسط زنان ذکر شده است.
در این پژوهش کیفی، روش گردآوری دادهها شامل مصاحبه عمیق نیمه ساختیافته با زنان جوانی از شهر تهران بوده که تجربه جراحی زیبایی داشتهاند.
یافتههای این پژوهش نشان میدهد که زنان واجد تجربه جراحیهای زیبایی، تصور چندان مثبتی از بدن خویش نداشتهاند. لذا این ارزیابی، گرایش آنها برای مدیریت بدن به شیوه دلخواهشان را باعث شده است.
افسانه قاسمی، پژوهشگر مسائل اجتماعی از دانشگاه الزهرا در این خصوص میگوید: «مقولههای استخراجشده از ادراک زنان تحت بررسی، نسبت به بدنشان نشان داد، آنها بدن خود را بهعنوان سرمایه، نقاب، جایگاه هویت مستقل و جایگاه کسب لذت و آرامش درک میکنند. چنین زنانی تلاش میکنند با استفاده از سازماندهی بدن خود به شیوه دلخواه، بسیاری از معایب خود را بپوشانند و هویتی را بازسازی کنند که ممکن است در عرصه و زمانی خاص از زندگی، زیر سؤال رفته باشد یا حتی هویت دلخواه خود را بسازند و خود را به شیوه دلخواه به دیگران معرفی کنند».
این محقق میافزاید: «همچنین، بدن بهعنوان جایگاه کسب لذت و آرامش، ازجمله ادراکاتی است که دیدگاه منفی زنان نسبت به بدنشان را تعدیل میکند. چراکه اگر به بدن توجه شود، برای ما لذت و آرامش به همراه میآورد».
در این تحقیق، بررسی عوامل مؤثر بر بدن زنان نشان داده که ادراکات زنان نسبت به بدن خود، از ارزشها و هنجارهای جامعه تأثیر گرفته است.
قاسمی میگوید: «عواملی مانند غلبه هنجارهای مردانه در جامعه، جامعهپذیری جنسیتی و رسانههای جمعی، تأثیر جامعه بر ادراک زنان از بدنشان را نشان میدهند. حتی عامل خودکمتربینی که بر درک زنان از بدنشان تأثیر میگذارد در ابتدا عاملی فردی به نظر میرسد، اما با واکاوی بیشتر متوجه میشویم این نوع نگرش، ریشه در تجربههای زنان در طول زندگی دارد».
این محقق ادامه میدهد: «یکی از زیرمقولههای خودکمتربینی زنان، دریافت القاب تحقیرآمیز است که تأثیر رفتار اطرافیان در برههای از زندگی بر زنان را نشان میدهد. بهعلاوه، عوامل اجتماعی و فرهنگی نیز در نوع ادراک زنان از بدنشان تأثیر فراوانی دارد. بنابراین، سیاستگذاران باید به این مسئله توجه داشته باشند و پایههای تغییر در گرایش زنان به تصور بدنی منفی، گرایش به جراحی زیبایی، استفاده از لوازمآرایشی و درنهایت صرف وقت و انرژی برای ساختن بدن ایده آل خود را در روند تغییر جامعه قرار دهند. آموزش زنان، مردان و والدین، ازجمله این اقدامات برای تغییرات اجتماعی و فرهنگی در جامعه است».
گفتنی است یافتههای این تحقیق ارزشمند، بهصورت مقالهای علمی پژوهشی در مجله «جامعهشناسی کاربردی» متعلق به دانشگاه اصفهان به چاپ رسیده است.
انتهای پیام
نظرات