به گزارش ایسنا، در نخستین روزهای تابستان سال ۸۸ زمانی که ریزگرد تهران را به زیر پردهای از گرد و غبار فرو برد، به مساله جدی تبدیل شد؛ چراکه در این روز خورشید از آسمان شهرهای تهران و اهواز و بسیاری از شهرهای مرکزی، جنوبی و غربی ایران از پس لایه ضخیمی از ریزدانهها کم فروغ دیده شد و در غروب، ته رنگ آبی آسمان به سیاهی زد.
این ریزگردها معمولا سفر کوتاهی دارند، ولی این بار از کوههای مرتفع زاگرس و رشته کوههای سر به فلک کشیده البرز عبور کردند و راه خود را به سمت کرانههای دریای خزر در پیش گرفتند.
خشکسالیهای دهه ۸۰، کشاورزی سنتی، چرای بیش از حد دام، عدم استفاده از سیلابها، عدم دریافت حقابهها و همه و همه دست به دست هم دادند تا مراتع و زمینهای زراعی به بیابان تبدیل شوند که با کمترین بادی، ریزدانهها در هوا معلق شوند.
دانشیار دانشگاه سیستان و بلوچستان در حوزه اقلیم شناسی، ریزگرد را یک مخاطره جدی برای بشر توصیف میکند و معتقد است این ریزگردها در سامانه جهانی در حال حرکت است؛ از این رو همه کشورها متاثر از این پدیده شوم زیستمحیطی هستند.
در ایران بهویژه شهرهای جنوبی همچون اهواز وضعیت دیگری حاکم است، چرا که میزان استاندارد ریزگردها در هوا 150 میکروگرم در مترمکعب است ولی میزان ریزگردها در هوای اهواز 3، شادگان 6 ، دشتآزادگان و آبادان و خرمشهر حدود 5 برابر حد مجاز است.
در سیستان و بلوچستان نیز خشک شدن دریاچه هامون و رودخانه هیرمند، پدیده ریزگرد را که به گفته این محقق دانشگاه سیستان و بلوچستان یک پدیده هزار ساله است، به چالش جدی در این منطقه مبدل کرده است.
بادهای 120 روزه و ریزگردهای معلق در آسمان
دکتر محمود خسروی، دانشیار گروه اقلیمشناسی دانشگاه سیستان و بلوچستان در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، با بیان اینکه منطقه دشت سیستان از لحاظ جغرافیایی یک منطقه ویژه است، گفت: هزاران سال است که رسوبات ریز دانهای رودخانهای در این دشت جمع و ته نشین شده است، به نحوی که مطالعات ما نشان میدهد این رسوبات در عمق 500 تا 600 متری در این منطقه وجود دارد.
وی با اشاره به تغییرات منابع آب دریاچه هامون، اظهار کرد: منابع آبی این دریاچه هر ساله به همراه خود مقادیر زیادی رسوبات را به محیط وارد میکند و از آنجایی که این محیط یک محیط خشک و بیابانی است، آب تبخیر میشود و این رسوبات ریز دانهای در محیط باقی میمانند که با یک حرکت کوچک باد به حرکت درمیآیند.
خسروی با بیان اینکه ورودی آب هیرمند به ایران در سالهای اخیر تحت تاثیر شرایط اقلیمی و عدم حقابه ایران از سوی افغانستان بوده است، خاطرنشان کرد: این دو عامل سبب شده که در سالهای اخیر میزان آب رودخانه هیرمند دارای نوسات زیادی شود که این امر، پدیده ریزگرد را که از هزاران سال گذشته وجود داشته است، تشدید کند.
وی عامل اصلی حرکت ریزگردها را بادهای منطقهای دانست و ادامه داد: معروفترین آنها بادهای 120 روزه سیستان است و این باد هر چند که یک باد محلی است؛ ولی باعث شده رسوبات در وسعت زیادی پراکنده شود و منشا اصلی ریزگردها نیز بستر خشک شده دریاچه هامون است.
به گفته این محقق، منطقه هامون یک منطقه حفاظتشده است که در فهرست ذخایر زیست کره سازمان ملل قرار گرفته است، ولی به دلیل اینکه این بستر دریاچه هامون خشک شده است، با وزش بادهایی که در برخی مواقع سرعت آن به 140 کیلومتر در ساعت میرسد، رسوبات ریزدانهای به راحتی از سطح آن برداشته میشود.
عضو هیات علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان با تاکید بر اینکه این سرعت باد در هیچ منطقه از ایران وجود ندارد، اضافه کرد: بستر شعبه رودخانه هیرمند، بستر دریاچه هامون، اراضی خشک شده کشاورزی و مناطق خشک شده جنوب خراسان و بخشهای غربی افغانستان از جمله منشاهای تولید رسوبات هستند و از سوی دیگر باد در منطقه سیستان در تمام روزهای فصل تابستان در حل وزش است؛ از این رو در این منطقه بر خلاف بخشهای جنوب غربی کشور مانند خوزستان، هم توفان ماسه داریم و هم ریزگرد.
وی ریزگردها را موادی معلق در هوا توصیف کرد که میتوانند در فواصل خیلی دوری حرکت کنند و گفت: توفانهای ماسهای معمولا در خود منطقه به حرکت در میآیند و ایجاد تپههای ماسهای را به همراه دارند.
منشا ریزگردهای ایران
خسروی با تاکید بر اینکه ریزگردهای منطقه سیستان علاوه بر منابع داخلی همچون بستر رودخانه هیرمند و بستر دریاچه هامون، منشاهای خارجی دارند، گفت: منشاهای خارجی ریزگردهای منطقه سیستان شامل کشور افغانستان و شهرهای همجوار شمالی چون خراسان جنوبی و رضوی است.
وی، منطقه سیستان را به لحاظ جغرافیایی یک منطقه مسطح توصیف کرد که فاقد هر گونه عارضه توپوگرافی چون کوه و تپه است و افزود: پوشش گیاهی منطقه نیز بسیار ضعیف است که این امر به دلیل جبر جغرافیایی منطقه است؛ ولی اتفاقی که در دو دهه اخیر رخ داده، این است که در گذشته زمانی که بادهای شمال غربی بر روی آب حرکت میکرد، رطوبت آب حاصل موجب کاهش ریزگردها میشد؛ از این رو وقتی بادهای 120 روزه میوزید کاهش گرمای هوا را به همراه داشت.
خسروی اضافه کرد: ولی حالا که آب نیست، بستر خشکیده هامون و هیرمند منشا ریزگرد شده است؛ ولی اگر آب مورد نیاز که حدود 10 میلیارد متر مکعب آب ورودی هیرمند است، تامین شود وضعیت به حالت قبل باز خواهد گشت.
تغییرات دریاچه هامون در گذر زمان
به گفته این محقق اقلیمشناس، اگر آب به میزان یک میلیارد متر مکعب باشد و یا اصلا آب موجود نباشد، وضعیت بدتر خواهد شد.
تغییرات اقلیمی در کنار بدعهدیهای سیاسی
وی با اشاره به تغییرات اقلیمی در سالهای اخیر، خاطرنشان کرد: اولین اثر تغییرات اقلیمی در عرضهای جغرافیایی کاهش منابع سطحی است و این پدیده تنها بر روی رودخانه هیرمند و دریاچه هامون نیست، بلکه سطح آب رودخانههایی چون کارون و زاینده رود نیز کاهش یافته است.
این عضو هیات علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان ادامه داد: اثرات گرم شدن زمین از یک سو، کاهش بارش بهویژه بارش برف را در ارتفاعات افغانستان که به عنوان منابع تامینکننده آب هیرمند مطرح است، به همراه داشته است و از سوی دیگر، دما را افزایش داده است.
خسروی با بیان اینکه در حال حاضر افغانستان به ثبات نسبی سیاسی رسیده است، افزود: این امر موجب بازگشت مهاجران به این کشور شده، از این رو برای تامین آب زمینهای زراعی اقدام به سدسازی کردند؛ ولی با بدعهدیهایی که با ایران دارند، حقابه ایران را به ما نمیدهند.
به گفته وی، کشور افغانستان در خشکترین سالها باید به ایران 800 میلیون متر مکعب و در زمان عادی حدود 600 میلیارد متر مکعب آب میداد؛ ولی این کشور به هیچ یک از این عهدنامهها پایبند نیست.
خسروی به سیلهای اخیر در منطقه سیستان اشاره کرد و افزود: سیلابهایی که در این منطقه رخ داد، به دلیل این بوده که در بالادست قادر به مهار آب نبودند و مجبور به رهاسازی آب شدند، از این رو حقابه کشور را به دلایل سیاسی نتوانستیم دریافت کنیم؛ لذا به سمت گرمتر و خشکتر شدن به پیش رفتیم.
وی با بیان اینکه دشت سیستان پرجمعیتترین منطقه سیستان و بلوچستان است، گفت: زمانی که ریزگردها رخ میدهد، دید افق کاهش مییابد و بیماریهای تنفسی، جسمی و روانی و مهاجرت را به دنبال دارد.
خسروی با اشاره به آمارهای رسمی و غیر رسمی، تاکید کرد: آمارهای غیر رسمی حکایت از مهاجرت 25 درصدی جمعیت دارد که اثرات غیر قابل بازگشتی در منطقه گذاشته است.
این محقق اقلیمشناس با تاکید بر اینکه ریزگردها از هزاران سال قبل در کشور وجود داشته است، اظهار کرد: در زمانهایی که آب در منطقه بود، ریزگردها مهار میشد و زمانی که منطقه با کمبود آب مواجه میشود، ریزگردها تشدید خواهد شد.
به گفته وی، از سال 1379 تاکنون با توجه به اینکه یک دوره خشکی هیدرولوژیکی تاریخی را پشت سر گذاشتهایم، لذا هیچگاه آب به آن اندازهای نبوده است که ریزگردها را مهار کند، بنابراین اثرات شدیدتر شده است.
وی اقدامات انسانی مانند تردد خودروهای قاچاق سوخت در دریاچه هامون و فعالیتهای حوزه مرزداری برای کاهش قاچاق کالا را از جمله زمینههای تشدید ریزگردها ذکر کرد و ادامه داد: در حال حاضر ریزگردها به یک چالش پیچیده تبدیل شده که رفع آن نیاز به راهکارهای پیچیدهای دارد.
خسروی خاطرنشان کرد: پیشنهادات متعدد با سرمایهگذاریهای عظیم برای رفع این چالش در منطقه دشت سیستان ارائه شده است که از جمله آن راهکار دکتر کردوانی، پدر علم کویرشناسی ایران است که به گفته وی با ریختن قلوه سنگ در کف دریاچه هامون، از حرکت ریزگردها جلوگیری به عمل میآید.
راهکارهای واقعی برای یک مشکل ملی
وی با بیان اینکه روشهای ارائه شده در این زمینه رؤیایی است، گفت: نیاز منطقه در گام اول گرفتن حقابه ایران است و از طرف دیگر با توجه به وجود اراضی کشاورزی، باید مدیریت آب به گونهای باشد که میزان آب مورد نیاز دریاچه هامون تامین شود.
خسروی با بیان اینکه آب شرب زاهدان و زابل نیز از همین آب تامین میشود، اضافه کرد: این آب در گودالهایی به نام «چاه نیمه» جمع و ذخیرهسازی میشود که از این طریق کشاورزی جزئی وجود دارد، ولی شاهدیم که با همین کم آبی محصولاتی چون هندوانه و گندم کاشته میشود!
وی یادآور شد: در هر هکتار یک تن گندم با حجم زیادی از آب تولید میشود و این در حالی است که این آب سهم دریاچه است و از سوی دیگر آب رودخانه هیرمند به عنوان رودخانه «جریان مشترک» مورد مناقشه ایران و افغانستان است و مدیریت آن به درستی صورت نمیگیرد.
ادامه تخریب دشتها با برداشتهای بیرویه
خسروی با تاکید بر اینکه کل فلات ایران متاثر از پدیده تغییر اقلیم است، اظهار کرد: این امر به گونهای است که شهرهای شمال کشور با مشکل کمبود منابع آب و 600 دشت موجود در کشور با کاهش شدید سطح آبهای زیر زمینی مواجه هستند و اینکه انتظار داشته باشیم که به وضعیت ایدهآل برگردیم، بعید است.
وی با بیان اینکه باید کاری کرد که وضعیت ما بدتر نشود، تحقق این امر را در گرو مدیریت بحران در منطقه سیستان دانست.
اثرات ریزگردهای سیستان در کل کشور
وی با بیان اینکه ریزگردهای دشت سیستان هیچ اثری بر روی استانهای مجاور ندارد، گفت: اثرات ریزگردهای ناشی از بادهای سیستان تا منطقه زاهدان و به ندرت به زاهدان میرسد، ولی گاهی که این سیستم پرفشار باشد، مشاهده شده که ریزگردها تا ابوظبی رسیده است.
خسروی در عین حال با تاکید بر اینکه این ریزگردها در استان کرمان تاثیر زیادی ندارد، یادآور شد: متاسفانه ریزگردهای غربی در اکثر استانهای کشور تاثیرگذار است.
عضو هیات علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان با تاکید بر اینکه اندازه ریزگردهای دشت سیستان درشتتر و ریزگردهای غربی ریزتر است، خاطرنشان کرد: حمل ریزگردهای کمتر از 2.5 میکرون آسانتر است و از آنجایی که این ریزگردها در هوا معلق میشوند و تا مدتها میتوانند در هوا باقی بمانند، احتمال اینکه این نوع ریزگرد در کشور پراکنده شوند، بیشتر است.
وی در عین حال با اشاره به اثرات رطوبت خاک در کاهش ریزگردها، خاطر نشان کرد: بررسیهای ما نشان میدهد که اگر بادی با سرعت 6 متر بر ثانیه در سیستان بوزد، میتواند گرد و غبار ایجاد کند و این در حالی است که در مناطق جنگلی و مرتعی حتی باد با سرعت 20 کیلومتر در ثانیه هیچ گرد و غباری را ایجاد نخواهد کرد.
منشا خارجی ریزگردها
وی با اشاره به منشا ریزگردها در سیستان و کل کشور، توضیح داد: ریزگردهای سیستان بیشتر منشا داخلی دارند و نتایج مطالعاتی که در جنوب غرب کشور انجام دادیم، نشان داد در جنوب غرب کشور 75 درصد ریزگردها منشا خارجی و تنها 25 درصد منشا داخلی دارند.
خسروی، منشا خارجی ریزگردها را بیابانهای عراق، سوریه، عربستان و اردن دانست وتاکید کرد: چشمههای ریزگرد به ایران بسیار گسترده و متعدد است، به گونهای که تصاویر ماهوارهای و نقشههای گرد و غبار نشان میدهد ریزگردها از شرق آفریقا در ایران اثرگذار بوده است.
دانشیار دانشگاه سیستان و بلوچستان با تاکید بر اینکه ریزگردها در یک سامانه جهانی حمل میشوند، گفت: در عراق نیز بادهای 120 روزه که به آن باد «شمال» میگویند، در جریان است و زمانی که این باد به دلیل اختلاف فشار میان کوههای ترکیه و خلیج فارس میوزد، در خوزستان شرایط بحرانی ایجاد خواهد شد؛ چراکه این باد، ریزگردهایی از مناطق زراعی رهاشده عراق و منطقه بینالنهرین را به همراه دارد.
وی با بیان اینکه منطقه خلیج فارس یک منطقه کم فشار بوده و جریان باد در مناطق کم فشار بر خلاف حرکت عقربههای ساعت است، ادامه داد: از این طریق ریزگردها از عربستان، کویت، سوریه و عراق وارد خوزستان و بوشهر خواهند شد.
منشاهای داخلی ریزگرد
این محقق اقلیمشناسی با اشاره به 25 درصد منشا ریزگردهای داخلی، یادآور شد: بعد از جنگ تحمیلی، عراق آبهای ورود به «هورها» از جمله هورالعظیم و هورالهویزه را منحرف کرد و به دلایل امنیتی از بین برد که این امر موجب شد امروزه هورالعظیم و تالاب شادگان به عنوان یکی از منشاهای داخلی ریزگرد مطرح شوند.
وی با بیان اینکه تالاب شادگان همانند دریاچه هامون پوشیده از رسوبات ریز دانهای است، اظهار کرد: علاوه بر اینها پوشش گیاهی منطقه که «نی» است، از بین رفت و منطقه به اراضی خشک و لم یزرع تبدیل شد و زمانی که بادهای ورودی از کانونهای خارجی ریزگرد تغذیه شدند، با ورود به ایران ریزگردها تشدید خواهند شد.
خسروی همچنین به مطالعات دیگری که در این زمینه انجام داده است، اشاره کرد و گفت: بررسی تصاویر ماهوارهای از سال 1380 تا 1395 نشان میدهد که ضریب پوشش گیاهی کشور روند کاهش خطی دارد که این امر به دلیل کاهش منابع آب و سدسازیهایی است که از سوی ترکیه بر روی رود دجله و فرات صورت گرفته است.
وی ادامه داد: کشورهایی چون روسیه که یک وجب خاک خشک ندارد، با پدیده ریزگرد مواجه است و بر اساس مدلهای جهانی این پدیده یکی از مخاطرات جدی برای بشر خواهد بود؛ چراکه ریزگردها در سامانههای جهانی در حال حرکت هستند.
راهکارهایی برای کاهش ریزگرد
دانشیار دانشگاه سیستان و بلوچستان مدیریت جامع منابع آب را از مهمترین راهکارها برای کاهش ریزگرد دانست و تصریح کرد: علاوه بر آن باید نسبت به کشت برخی از محصولات در اراضی بایر اقدام شود. پوششهای گیاهی در کاهش تقویت کانونهای ریزگرد موثر هستند.
انتهای پیام
نظرات