بزرگترین گروههای قومی در افغانستان، پشتونها، هزارهها، تاجیکها و ازبکها هستند که هر کدامشان پایگاهی در کشورهای همسایه دارند، پشتونهای سنی مذهب رفت و آمد بیشتری به پاکستان دارند، درحالی که هزارههای شیعه زمانی که ناچار به ترک کشور شوند، بیشتر ایران را برای سکونت انتخاب میکنند.
در تمام چهار دهه گذشته، عرصه سیاست داخلی افغانستان به شدت متاثر از رقابتهای قومی بوده است، هر زمان که گروهی در قدرت قرار گرفته، گروههای دیگر دچار این احساس شدهاند که از حقوقشان محروم میشوند یا مورد تبعیض قرار میگیرند و این موضوع در ادامه چالشهای سیاسی در افغانستان موثر بوده است.
همین حالا هم با وجود این که قانون جدید در افغانستان تلاش کرده است تفکیکهای قومی را برای تصدی مناصب مهم دولتی مدنظر قرار دهد و در نهادهای دولتی، ارتش و پلیس سهم مشخصی برای هر قوم در نظر بگیرد، هنوز گروههایی که نسبت به پشتونهای در قدرت، از امکانات کمتری برخوردار هستند بر وجود تبعیض قومی در ساختار سیاسی و اقتصادی افغانستان تاکید میکنند.
عوامل مختلفی می تواند این نارضایتیها را دامن بزند و آن را به عرصه روزمره سیاست افغانستان بکشاند، نمونه آن درگیری بر سر پروژه « توتاپ»، برنامه ای برای انتقال برق از آسیای مرکزی به آسیای جنوبی که قرار است از ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، و پاکستان بگذرد و در افغانستان نیز مسیری برای آن تعیین شده است که از ولایتهای مرکزی هزاره نشین از جمله بامیان می گذرد.
این اقدام می تواند به برق رسانی به ولایات مرکزی افغانستان کمک کند، با این که برنامه ریزان این پروژه معتقد هستند که بهترین مسیر برای انتقال برق در افغانستان ایالت بامیان است، دولت، عموما متشکل از پشتون ها، تصمیم گرفته است مسیر این خط انتقال برق را در افغانستان تغییر دهد و از ایالت سالنک بگذراند که به گفته دولت هزینههای مالی پروژه را کاهش می دهد.
همان زمانی که دولت تصمیم گرفت خلاف وعدههای قبلی طراحان پروژه مسیر انتقال برق را تغییر دهد، خیلیها پیش بینی میکردند که این اقدام برای دولت هزینه های سیاسی به دنبال داشته باشد. جنبش مدنی هزارهها برای تغییر برنامه دولت آغاز شد و با تشکل یافتگی که در تاریخ مدرن افغانستان کم سابقه بوده است، تظاهراتی را سامان داد که شنبه گذشته زیر عنوان «جنبش روشنایی» و تحت تدابیر شدید امنیتی بناداشت صدای مردمی که « برق و روشنایی» میخواستند و به بیعدالتی، معترض بودند را به گوش مردم و دولت برساند، از طرف دیگر این امید وجود داشت که جنبش روشنایی، که عموما توسط هزارههای جوان و تحصیل کرده سامان داده شده بود، بتواند مبنایی برای مبارزه با تبعیضی که به نظر برخی به صورت سیستماتیک بر علیه قومیتهای خارج از دولت اعمال میشود، باشد.
همه چیز اما به گونه دیگری به پایان رسید؛ یک عملیات انتحاری در قلب تظاهرات، ... سه مهاجرم انتحاری که یکی از آن ها توانست کمربند خودش را منفجر کند، دست کم 80 نفر را کشت و 231 نفر را زخمی کرد، و خون مردم را کف خیابانهای پایتخت این کشور ریخت.
واکنش ها به این عملیات انتحاری بسیار گسترده بود، عکس ها نشان از فاجعه ای بود که در خیابان ها رخ داده، جوانان زیادی از دست رفته بودند، و بسیاری در عزای آنها نشسته بودند، در حالی که احتمال می رفت پای تسویه حسابهای قومی در میان باشد، یا این که طالبان، گروه معاند مسلح پشتون، مسوولیت آن را به عهده بگیرد، داعش، در سایت خبری اش اعلام کرد که مسوولیت حمله به این گروه از شیعیان افغانستان را به عهده گرفته است.
شبکه های اجتماعی جایی برای بیان این درد و گفتن از تبعیضی که در حق مردم میرود بود، در تمام روزهای گذشته عکسهای مراسم عزاداری خانوادههایی که اعضایشان را از دست داده بودند این طرف و آن طرف دست به دست می شد، اما در نهایت فعالان افغانستان و فعالان شبکه های مجازی در ایران، و یکی دو کشور دیگر از جمله در آمریکا، و پاکستان، تلاش کردند با محبوب کردند هشتگ «جنبش روشنایی» (#enlaightment و #enlaightmentnovment) در مورد اتفاقی که هفته گذشته در کابل افتاد اطلاع رسانی کنند.
امروز هفت روز از انفجار هفته گذشته در کابل می گذرد، خانوادهها و دوستان کسانی که کشته شدهاند، هنوز داغشان تازه است و بسیاری هنوز در بیمارستان بستری هستند، دولت افغانستان هنوز در مورد این که آیا به خواسته مردم برای برگردانندن مسیر برق انتقالی از ترکمنستان به پاکستان، ترتیب اثر خواهد داد یا نه، اظهار نظری نکرده است. با این حال مردم امیدوار هستند که جنبش های مدنی، به کاهش نابرابری ها در داخل افغانستان کمک کند.
ایسنا - فاطمه کریمخان
نظرات