به گزارش ایسنا، «عصر ایران» با انتقاد از رویکرد روزنامه کیهان در استفاده از راهکارهای غیراخلاقی، نوشته است: «اهانت مدیران اشرافی به ولینعمتهای خود: قبل از دولت یازدهم مردم کف زمین زایمان میکردند!!» این تیتر نخست دیروز روزنامه کیهان است. آنطور که از این تیتر و متن خبر برمیآید، وزیر بهداشت با توهین به مردم ایران گفته است که قبل از دولت یازدهم، مردم روی زمین زایمان میکردند!
ستوننویس کیهان نیز در «گفت و شنود» نیز با اشاره به این خبر نوشت:
«گفت: وزیر بهداشت گفته است «تا قبل از دولت یازدهم مردم روی زمین زایمان میکردند»!
گفتم: یعنی همه آنهایی که قبل از خرداد ۹۲ به دنیا آمدهاند، مادرانشان آنها را کف زمین زایمان کردهاند؟!
گفت: با این حساب تمامی اعضای کابینه از جمله خود آقای وزیر بهداشت باید کف زمین به دنیا آمده باشند!
گفتم: چه عرض کنم؟! شاید هم اعضای کابینه هنوز به دنیا نیامدهاند! و یا بعد از خرداد ۱۳۹۲ به دنیا آمدهاند!
گفت: مرد حسابی! اگر بعد از خرداد ۹۲ به دنیا آمده باشند، که الان حداکثر باید چند کودک ۳ ساله و یا شیرخواره باشند!
گفتم: خب! به همین علت است که حرفهای کودکانه میزنند!»
قطعاً اگر وزیر بهداشت، چنین حرفی را درباره «نحوه زایمان مردم ایران» در «قبل و بعد از دولت یازدهم» گفته باشد، نباید حتی برای لحظهای در سِمت وزارت باقی بماند. اما واقعیت چیست؟ آیا وزیر بهداشت واقعاً چنین گفته است یا مدعیان اصولگرایی و ارزشگرایی، بیاخلاقی و بیتقوایی کردهاند؟!
واقعیت ماجرا این است که دو سال قبل، وزیر بهداشت در سفر به کرج از یک بیمارستان بازدید میکند که بهتر است روایتش را از زبان رئیس دانشگاه علوم پزشکی البرز بخوانید:
«اولین مرکزی که دکتر هاشمی در این سفر بازدید کردند، یکی از بیمارستانهای کرج بود که وضعیت اسفباری در آنجا حاکم بود و یک خانه قدیمی تبدیل شده بود به جایی که اسمش را بیمارستان گذاشته بودند.
در این مرکز سالانه ۵ هزار زایمان انجام میشد؛ این بیمارستان دارای ۱۰ تخت بود که دو تخت آن مربوط به زایمان بود و به دلیل عدم وجود امکانات، بیماران در جایی که همراهان میایستادند، زایمان میکردند و اگر قرار بود بیماری به سزارین احتیاج پیدا کند باید همراهان بیمار برانکارد میآوردند و بیمار را به دلیل نبود آسانسور از پلهها به اتاق عمل میبردند. فکر نمیکنم در هیچکجای دنیا چنین اتاق زایمانی وجود داشته باشد ... خیلی از بیماران به دلیل عدم امکانات مجبور میشدند در شرایط غیر بهداشتی و حتی کف زمین زایمان کنند و طبیعی است در مرکز کوچکی که سالانه ۵ هزار زایمان اتفاق بیفتد چنین شرایطی حاکم باشد.»
آن روز وزیر بهداشت با دیدن وضعیت نابسامان آن مرکز که تنها با دو تخت زایمان، سالانه ۵ هزار نوزاد در آن به دنیا میآمدند متأثر میشود و دستور ویژهای برای حل مشکل میدهد. اینک بعد از کمتر از دو سال، به تعداد لازم تخت بیمارستانی، از جمله اتاق و تخت ویژه زایمان راهاندازی شده است.
حال دو سال بعد از آن ماجرا، وزیر بهداشت دوباره به کرج رفته و در وصف حال آن بیمارستان گفته است که قبلاً در اینجا به دلیل کمبود امکانات، بسیاری از مراجعان در کف اتاقهای بیمارستان و نه روی تختهای خاص، زایمان میکردند - که واقعاً هم اینگونه بود - ولی با راهاندازی تجهیزات و تختهای جدید، این مشکل حل شده است.
* * *
روی سخن من، بدنه اصولگرایانی است که به خدا و آخرت ایمان دارند؛ سؤالم این است که آیا آن تیتر و آن گفت و شنود، منطبق با تقوا و اخلاق و شرافت بوده است؟ کدام بخش از دین، مذهب، وجدان، اخلاق و انسانیت به ما اجازه چنین کاری میدهد؟!
هدف، دفاع از وزارت بهداشت نیست، چراکه این وزارتخانه روابط عمومی و وکیل و وصی خودش را دارد؛ آنچه از دیروز دغدغه مرا تشدید کرده، تشدید موج بیاخلاقی در جامعه است. مهم هم نیست که این بیاخلاقی از جانب چه کسی و علیه چه کسی صورت میگیرد؛ مهم و دردناک این است که جامعهای که ما در آن زندگی میکنیم را بیاخلاقیهای مکرر فرا گرفته است. قسمت غمانگیز ماجرا هم اینجاست که بخش عمدهای از تولید بیاخلاقی، توسط کسانی صورت میگیرد که ادعاهایشان زمین و زمان را کر نموده است!
از دولت انتقاد کنید، اگر جایی تخلفی کرده است، در بوق و کرنا کنید کما این که به درستی بحث فیشهای حقوقی چند مدیر افشاگری شد ولی به خاطر سالم نگه داشتن جامعهای که خودمان در آن هستیم و قرار است فرزندانمان در آن زندگی کنند، اینقدر دروغ و بیاخلاقی و عقدهگشایی پمپاژ نکنید.
وزیر به یک بیمارستان رفته که به علت کمبود تخت زایمان، بسیاری از مراجعان در کف اتاقهای آن زایمان میکردند (۵۰۰۰ زایمان در سال با دو تخت) و دستور داده که این مشکل را حل کنند و انصافاً هم در کمتر از دو سال مشکل حل شده است و وزیر با خوشحالی از این اتفاق خوب، گفته که قبلاً وضعیت این بیمارستان آنگونه بود و الان اوضاع مرتب شده است.
انصافاً این، جای تقدیر دارد یا اینکه چشم بر این عملکرد بپوشیم و برای تخریب دولت، تیتر بزنیم که فلانی به مردم توهین کرد و گفت: «قبل از دولت یازدهم مردم کف زمین زایمان میکردند»؟
کجا توهین شده؟ کجا سخن از این دولت و آن دولت شده؟ توهین، این تیتر و آن گفت و شنودی است که در منتهیالیه بیتقوایی و بیاخلاقی رسانهای زدهاند.
جالب اینجاست که آقایان مدعی اصولگرایی، ابتدا دروغی مینویسند و در بوق و کرنا میکنند و سپس درباره دروغ خودنوشتهشان، مقاله مینویسند و طنز میبافند و با این و آن مصاحبه میکنند و در شبکههای مجازی هم به اسم مردم، واکنش میسازند و لابد در انتخابات هم از آرشیوی که درست کردهاند، بهرهها میبرند. واقعاً شرم و ننگ بر رأی و قدرت و منصبی که برای به دست آوردنش هر روز باید دروغ گفت و بیاخلاقی کرد!
به ما یاد دادهاند که روز قیامت، درباره کلمه به کلمه حرفهایمان باید جواب پس دهیم. اگر آقایان به قیامت و سؤال و جواب ایمان دارند، به این فکر کنند که فقط در همین یک فقره که آگاهانه و آشکارا دروغ بافتهاند، دقیقاً چه پاسخی خواهند داد؟
اینکه پاسخشان چه خواهد بود و مقبول میافتد یا گرفتار عذاب الهی میشوند، به خودشان مربوط است، آنچه مهم است و به ما مربوط میشود، نگرانی از گسترش روزافزون بیاخلاقی در جامعه است.
بهراستی بزرگان اصولگرایی چرا در برابر بیاخلاقی لجامگسیختهای که به نام اصولگرایی پراکنده میشود، سکوت کردهاند؟!
آنان که بیپروا، اینگونه میکنند، بدانند که اخلاق، شیرازه یک جامعه است که اگر آن را از بین ببرند، کل جامعه از هم فرو میپاشد و چون این کشتی غرق شود، نه دیگران میمانند و نه خود مدعیان؛ دستکم به آینده خودشان فکر کنند که موج بیاخلاقی، خودشان را هم قربانی میکند؛ مانند یک سیل که همه را با خود میبرد.
انتهای پیام
نظرات