محسن علياكبري از آن افرادي است كه در سخنانش خيلي صريح آنچه را در نظر دارد، ميگويد. اگرچه همه ميدانند كه علياكبري با رييس سازمان سينمايي دوستي ديرينهاي دارد، اما اين آشنايي باعث نميشود كه عملكرد مديريت دولتي سينما را نقد نكند و البته از سوي ديگر در جايي كه لازم است از او دفاع هم ميكند. بهقول معروف «زبان روزهاي بايد حق را گفت»!
اين عضو شوراي عالي سينما ميگويد: « آقاي شمقدري به اين نتيجه رسيده است كه بايد وحدت را در سينما ايجاد كند.» و تاكيد دارد بر اينكه كه؛ «الان زمان قهر كردن نيست و به نفع سينما است كه همه براي وحدت برگرديم.»
آنچه در پي ميآيد، حاصل گفتوگوي مشروح خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) با محسن علي اكبري دربارهي شرايط اين روزهاي سينماست و او به عنوان تهيهكننده و يكي از اعضاء شورايعالي سينما اين شرايط را تحليل كرده است.
آقاي علي اكبري! الان در شرايطي هستيم كه از يك سو گفته ميشود مخاطب از سينما رويگردان شده و از سوي ديگر برخي از مديران معتقدند كه وضعيت آنقدرها هم خراب نيست يا حال سينما خوب است. شما بهعنوان يك تهيهكننده نظرتان چيست؟ وضعيت فعلي، مناسب است؟
ـ به نظر من، وضعيت سينما در حال حاضر، وضعيت مناسبي نيست.
بگذاريد ابتدا يك چيزي را بگويم. من برعكس خيلي از دوستان سينماگر كه معتقدند ما دو نوع سينماي عام و خاص داريم، اصلا به اين دستهبندي اعتقاد ندارم. به نظرم ما اصلا سينماي عام نداريم. در سالهاي اخير قشري كه به سينما ميرود، در فيلمهايي كه پرفروشترين آثار سينماي ايران بودهاند حداقلي 10 درصدي از جمعيت كل جامعه را هم تشكيل ندادند و گاه در فيلمهاي پرفروش، مخاطب ما به دو تا سه درصد از جمعيت كل كشور رسيده است.
بنابراين مخاطب سينماي ما مخاطب خاص است نه مخاطب عام. حالا نكته اينجاست؛ زماني كه با اين مخاطب خاص برخورد ناشايستي انجام شده و به او بياحترامي ميشود، از سينما قهر ميكند و سعي ميكند تفريحش را به مكانهاي ديگر (مانند خيلي از جاهايي كه ميدانيم) منتقل كند كه اين اصلا خوب نيست.
در شرايطي كه ما مدعي داشتن سابقه 2500 سال قدمت فرهنگي هستيم، اصلا خوب نيست كه با مخاطب سينما اينگونه برخورد شود؛ با مخاطبي كه ميدانيم حداقل براي بقاي سينما نيازمندش هستيم.
حال اگر اين مخاطب اندك را هم از دست بدهيم، به بحرانيتر شدن وضعيت سينما كمك كردهايم و همين اندك سرمايهاي كه براي صاحبان فيلمها از طريق فروش گيشه باز ميگردد هم قرباني حوادث روز ميشود.
شما عضوي از شوراي عالي سينماي كشور هستيد و طبيعتا از وضعيت، تحليلهايي داريد. اين ريزش مخاطب از كجا شروع شد؟
ـ شايد جا داشت در شرايطي كه يكي از عزيزان به موضوع ورود كرد و به پايين آمدن دو فيلم از روي پرده منجر شد و پشت بندش حوزه هنري و شهرداري آن وضعيت را براي سينما به وجود آوردند، قدري بيشتر فكر ميشد؛ اما در مجموع اين اتفاقات باعث شد آن اندك مخاطب را هم از دست بدهيم.
الان فيلمهاي ما 10 درصد از همان جمع مخاطب دو سه درصدي را كه سالهاي قبل در اختيار داشت، ديگر ندارد. ميبينيد اكنون هر فيلمي در گيشه با شكست مواجه ميشود؛ البته به جز «خوابم ميآد» رضا عطاران كه اگر فيلمش را در هر زماني اكران ميكرد، طبيعتا از آن استقبال ميشد. با اين شرايط طبيعي است كه در سال 91 دوستان تهيه كننده فيلم نسازند. چون برخورد با فيلمها در سال 90 خوب نبود.
برخي معتقدند كه حواشي چند ماه اخير از چينش اكران نوروز شروع شد و در واقع ميشد جلو اين اتفاق را گرفت.
ـ بله. من آن سبك اكران را قبول ندارم. به نظرم شوراي صنفي نمايش تركيب اشتباهي را در نوروز امسال روي پرده فرستاد و خوب بود به جاي يكي از آن فيلمهاي حاشيهاي، «بوسيدن روي ماه» آقاي اسعديان روي پرده ميرفت اما به دليل عدم تفكر و نبود سياستورزي چنين اتفاقي افتاد كه ميبينيد.
سالهاي قبل فيلمهاي به مراتب تندتري نسبت به اكران عيد امسال داشتيم اما در كنار آنها فيلمهايي هم بودند كه تركش آن فيلمهاي تند را ميگرفتند، اما امسال اصلا اين گونه نبود. بنابراين به نظرم مقصر اصلي اين وضعيت، شوراي صنفي نمايش است.
و گويا حواشي تمامي ندارد! وضعيت آينده اكران را چگونه ميبينيد؟ همينطور بيرمق؟ بالاخره برخي معقتدند كه حال سينما خوب است اما برخي ديگر ميگويند كه بد است، بالاخره خوب است يا بد؟
ـ فعلا كه امسال وضعيت خوب نبوده است. سالي كه تابستانش با شكست روبهرو باشد، زمستانش ديگر چه ميشود؟! بعضي از دوستان ميگويند سينما حالش خوب است، من اصلا اين حرف را نميفهمم، وقتي از روبهروي سالني رد ميشوم كه پنج نفر تا 10 نفر داخل آن نشستهاند، اصلا حال خوب را نميفهمم!
راهش چيست؟ خودتان ميگوييد مخاطب قهر كرده...
ـ ميتوان باز هم از مخاطب خواست كه با سينما آشتي كند اما اين خيلي سخت است. اگر مسئولين (چه از سازمان سينمايي، چه از حوزه هنري و چه از شهرداري) بخواهند از موضع قدرت صحبت كنند، هيچ چيز درست نميشود. اگر مسئولين در بخشهاي مختلف اين سينما، عاشق فرهنگ و هنر كشورشان هستند و ميخواهند دوباره سينما رونق پيدا كند بايد متواضعانه، رك و پوستكنده از مردم عذرخواهي كنند. مطمئن باشيد كه مردم ما بزرگوار هستند و قبول ميكنند. بايد از اشتباهات مختلفي كه در اين مدت اتفاق افتاده عذرخواهي كرد.
با اين حساب، به نظر شما «گشت ارشاد» و «خصوصي» فيلمهاي قابل دفاعي بودند؟
ـ من اصلا حرفم اين نيست كه فيلمهاي نوروز كه از روي پرده پايين آمدند، خوب بودند يا بد. همين الان ميگويم كه من اصلا آن فيلمها را نديدهام، پس اصلا از آنها دفاع نميكنم، بلكه نقدم نقد مديريتي است و معتقدم كه مشكل ما در سيستم مديريتي است.
نگاه مديريتي ما اين است: هنرمندي كه فيلم ميسازد و مخاطبي كه پول ميدهد و به سينما ميرود وظيفهاش را انجام ميدهد! در حالي كه اصلا اين گونه نيست. در هر صورت، معتقدم جا دارد مديران سينمايياي كه در بخشهاي مختلف، باعث اين اتفاقات و دلسردي مردم شدند از رفتارشان عذرخواهي كنند.
به نظرتان اگر در اكران عيد يا حواشي پس از آن، آقاي شمقدري اقتدار در تصميمگيري داشتند، مشكلات امروز كمتر نميشد؟ الان هر كس هر كاري ميخواهد، ميكند و نهايتا آقاي شمقدري در حد يك جدل لفظي وارد ماجرا ميشود، البته به جز مساله خانه سينما.
ـ متاسفانه مباحث سياسي و جناحي وارد سينما هم شده است. من هميشه احساس ميكردم كه سينما نميتواند به اين وضوح در حوزه سياست ورود كند. در سالهاي قبل هم سينما هيچ وقت تا اين حد سياسي نشده بود، اما الان سينما از جنبههاي فرهنگياش فاصله زيادي گرفته است. معتقدم فرهنگي كه سياسي شود، حتي اگر زيباترين حرفها را هم بزند، نميتواند تاثيرگذار باشد و هيچ جذابيتي ندارد. فرهنگ زماني تاثيرگذار است كه براساس چيدمان، گذشته و كهن خودش باشد.
در پاسخ به سوال شما بايد بگويم متاسفانه دوستان ما هم عليرغم آنكه دوست نداشتند، وارد اين حوزه شدند. من از سالهاي قبل با آقاي شمقدري و دوستانشان ارتباط نزديك دارم. آنها كه نميخواهند سينما را نابود كنند اما يكسري اعتقادات خاص دارند و يكسري را قبول دارند و يكسري ديگر را خير. اينها براي كساني كه در راس مديريت فرهنگي قرار دارند مسالهساز ميشود.
البته اين را هم بگويم كه آقاي شمقدري در مصاحبه با برنامه «دو نيم ساعت» شبكه خبر كه چند هفته قبل بود، گفتند (نقل به مضمون) «اگر دوستان در دو سه سال گذشته ما را ياري نكردند، در اين شش ماه ياريمان كنند». درست است اين حرف با تاخير زده ميشود اما بايد آن را به فال نيك گرفت.
در مجموع دوستاني كه اكنون مديريت را بر عهده دارند هم بعضي از اتفاقات گذشته را دوست ندارند و آقاي شمقدري هم به اين نتيجه رسيدهاند كه بايد وحدت را در سينما ايجاد كنند.
به نظر ميرسد بخشي از اين فقدان وحدتي كه ميگوييد مربوط به ماجراهاي خانه سينما است. سازمان سينمايي ميگويد مديريت خانه سينما باعث حاد شدن وضعيت شد و هيات مديره خانه سينما هم آقاي شمقدري را مقصر ميداند. نظر شما چيست؟
ـ ببينيد! به نظرم دوستان خانه سينمايي هم اشتباه كردهاند. آن عزيزي كه در رأس خانه سينما بود، اگر آن نامه توهين آميز را به وزير نمينوشت، مساله تا اينجا پيش نميرفت. طبيعتا وقتي حرمتها ميريزد، اتفاقات ناخوشايندي پيش ميآيد. جا داشت آنها در برخي موارد سكوت ميكردند. خود من بارها لزوم سكوت را به دوستان گفتم اما انجام ندادند و به جاي آنكه فكر اهالي سينما و خانوادههاي آنها باشند، فكر مباحث شخصي بودند و دعواي شخصي را ادامه دادند كه در نهايت به بسته شدن خانه سينما منجر شد كه اصلا خوب نبود. حتي فكر ميكنم كه آقاي شمقدري هم دوست نداشت كه خانه سينما بسته شود.
من قبل از صدور دستور انحلال توسط وزير ارشاد با هيات مديره خانه سينما صحبت كردم و همه پذيرفتند كه استعفا دهند اما دير به اين نتيجه رسيدند. همان شبي كه وزير ارشاد در گفتوگوي ويژه خبري انحلال را اعلام كردند، ما و دوستان خانه سينما از 6 بعدازظهر جلسه داشتيم و ساعت 10 شب به اين نتيجه رسيديم كه دوستان استعفا دهند اما ديگر دير شده بود و وزير انحلال را روي آنتن زنده اعلام كرده بودند.
در هر صورت در حال حاضر مديران دو بخش (سازمان سينمايي و خانه سينما) لطمه نميخورند. الان لطمات خوب نبودن حال سينما را سه چهار هزار خانواري كه سرپرستانشان بيكار هستند، ميبينند.
اما ميگويند الان تعداد زيادي فيلم در حال ساخت است. طبيعتا نبايد خيلي بيكار داشته باشيم.
ـ درست است كه آمار داده ميشود كه 20 تا 30 فيلم در حال ساخت است اما واقعا 4- 5 فيلم از بدنه سينما ساخته ميشود و بقيه دولتي هستند. شما چهار تا پنج هزار خانوار داريد كه از محل سينما ارتزاق ميكنند. در حال حاضر در خوشبينانهترين حالت، هزار نفر سر كار هستند و چهار هزار نفر بيكار. حال در اين شرايط سوال من اين است كه چه كسي ميتواند بگويد حال سينما خوب است؟
وقتي اسفندماه اعلام شد كه كارتهاي هديه رئيس جمهوري به سينماگران ميدهند، صفهاي طولاني را ديديد؟ همين الان در ماه مبارك رمضان ميخواهند به اهالي سينما جيره بدهند. وقتي يك مدير اين صفها و وضعيت را ميبيند، خودش بايد شرايط را متوجه شود.
به هر حال فكر ميكنم كه هنوز دير نشده است. هر چه زودتر وحدت در سينما ايجاد شود و بتوانيم با همكاري يكديگر، توليد را فعال كنيم، بهتر است. قطعا اگر سينما در اين مدت به اين چند دسته و گروه تبديل نشده بود، هيچ نهاد يا شخصي نميتوانست با آن اينگونه رفتار كند.
در اين شرايط خواهشم از اهالي سياستمدار فرهنگ وهنر كه در رئوس تصميمگيري براي سينماي كشور هستند يا خودشان را در آن جايگاه ميبينند، اين است كه در اين شش ماهه كمك كنند تا آثار مثبت اين همكاري و وحدت را در جشنواره فجر امسال مشاهده كنيم.
مطمئن باشيد كه اگر مخاطب هم ببيند كه سينماگران براي حل مشكل، دست به دست هم دادهاند با سينما آشتي ميكند و دوباره بر ميگردد.
هنگامي كه مسائل خانه سينما به وجود آمد، برخي آن را با موضوع تغيير ريل گذاري سينما كه آقاي شمقدري گفته بودند، مرتبط دانستند. واقعا ايشان از ابتدا قصدشان تعطيلي خانه سينما بود؟
ـ آقاي شمقدري، ميرعلايي، سجادپور و همه مديران فعلي، عضو خانه سينما بودند. آقاي ميرعلايي و خود من به آخرين جشن خانه سينما در سال قبل هم رفتيم.از سوي ديگر، دوستاني كه در خانه سينما بودند، از آمريكا و اسرائيل كه نيامده بودند. اينها بچههاي همين انقلاب هستند و در جنگ تحميلي رزمنده بودند و حالا به هر دليلي نگرششان متفاوت است؛ مانند خيليهاي ديگر. طبيعي است كه افراد ميتوانند سلايق و نگاههاي مختلفي داشته باشند. در هر صورت من به شخصه هميشه بچههاي خانه سينما را دوست داشتم.
ريلگذاري چه؟
ـ در بحثي كه آقاي شمقدري براي تغيير ريلگذاري در سينما داشتند، واقعا نگاهشان اين نبود كه خانه سينما بسته شود. در بحث ريلگذاري مثلا بنياد سينمايي فارابي مطرح بود كه بخش عمدهاي از كارهاي سينمايي كشور را انجام ميدهد اما ما در سفرهايمان به جشنوارههاي خارجي اكثرا نميديديم كه دولت تا اين حد در سينما دخالت كند.
حال با اين تغيير ريلگذاري بايد فارابي منحل شود؟ خير. قطعا آقاي شمقدري نميخواست فارابي يا مركز گسترش را ببندد، بلكه قرار بود اين دو مركز تغيير سياست داده و راهشان ادامه بدهند. خانه سينما هم همين طور. خانه سينما قرار بود آن حركتهاي صنفي كه بايد انجام ميشد و انجام نشده بود را پيگري كند. مثلا در طول سالهاي گذشته چند نفر از اهالي خانه سينما به جز شوراهاي مركزي صاحب مسكن شدند؟ يا در بحث درمان چه كار بزرگي انجام شد؟
الان ما از طريق شوراي عالي سينما دو هزار واحد مسكن مهر براي سينماگران گرفتيم، در حالي كه اين كار بر عهده صنف بود يا مثلا وركشاپهايي كه توقع داشتيم برگزار شود انجام نشد، در حالي كه همه ميدانيم سينماگران ما در بحثهاي فني به روز نيستند.
در كل مقصودم اين است كه در بحثهاي تخصصي، آموزشي، درماني، مسكن و ...، خانه سينما ورود نكرد. طبيعتا وقتي به اينها ورود نميكني به محل يك حزب سياسي درميآيي.
البته اين را هم تاكيد ميكنم كه من نميگويم آقاي شمقدري و مديرانشان كاملا درست عمل كردند. يعني دو طرف اشتباهاتي داشتهاند.
شما مي گوييد كه قصد آقاي شمقدري در ابتدا انحلال و تشديد شكاف نبود. اما بعضا گفته ميشد كه ايشان تنها مجري انحلال خانه سينما هستند و بايد اين اتفاق ميافتاده. اين درست است؟
ـ قبلا هم گفتم كه نگاه آقاي شمقدري بسته شدن خانه سينما نبود چون خودشان را عضو آنجا ميدانستند. نگاه ايشان اين بود كه آن نوع تفكري كه در راس خانه سينما بود را تغيير دهند. بحث تغيير هيات مديره بود.
چرا؟
اگر خانه سينما را يك صنف ببينيم بايد متوجه باشيم كه نوع مديريت در آنجا بايد با معاونت (سازمان) سينمايي همسو باشد؛ چرا كه ما در سينماي كشورمان با قشر بسيار آسيبپذيري روبرو هستيم كه امكانات براي آنها بايد از طريق سازمان سينمايي تامين شود. در هر صورت سينماي ما ساختار دولتي دارد نه خصوصي.
حالا دوستان چند ماه قبل به اين نتيجه رسيدند كه براي مديريت خانه سينما هر كس كه آقاي شمقدري ميگويد باشد، اما متاسفانه دير شد.
در حال حاضر به محض آنكه صنوف ثبت قانوني شوند، ميتوانند در خانه سينما را باز كنند و بروند داخل و كارشان را انجام دهند. آنها بايد بندهايي كه زمان آقاي رييسيان حذف شده بود را باز گردانند، مجمع عمومي را برگزار كنند و هيات مديره جديد را انتخاب كنند. حالا نام آن جمع هر چه ميخواهد باشد. طبيعتا در صورتي كه صنوف قانوني باشند جمعشان هم ميتواند بدون مشكل باشد.
بايد نكتهاي را بگويم كه شبههاي ايجاد نشود. هم دوستان اينسو و هم دوستان آنسو، سياستشان در كلان، نظام جمهوري اسلامي است اما ممكن است در نگاههاي اجرايي متفاوت باشند. در هر حال نميتوانيم بگوييم كه مديران خانه سينما، انقلابي نيستند. اصلا اين طور نيست. حداقل مي دانم از من كه خيلي انقلابيتر و ولاييتر هستند.
برگرديم سراغ همان ريلگذاري. فكر ميكنيد تيم مديريت دولتي سينما توانست در اين بحث به اهدافش برسد، يعني ريلگذاري موفق بوده؟
ـ در بحث ريلگذاري مثلا همين مساله بنياد سينمايي فارابي كه در چند سوال قبلتان گفتم، مطرح بود. آقاي شمقدري نگاهشان اين بود كه بايد بخش خصوصي فعالتر شود.
شد؟
ـ خير! الان بخش خصوصي تعطيل است. اما قرار است در سازمان سينمايي اتفاقي بيفتد كه به كوچكتر شدن بخشهاي دولتي منجر شود و از اين طريق امكانات به بخش خصوصي منتقل شود. اين نگاه بود كه سينماي دولتي به سينماي بخش خصوصي تبديل شود كه اگر اين كار عملي شود، اتفاق خوبي ميافتد.
فكر ميكنيد با زماني كه از عمر دولت دهم مانده، دستيافتن به چنين تحول بزرگي ميسر خواهد بود؟
اگر هنرمندان ما از اين رخوت و خواب زمستاني بيدار شوند، دولت همه تعهداتي كه آنها را مصوب كرده اجرا كند و مبالغي كه تصويب شده را در اختيار سينما بگذارد تا برنامههاي و مصوبات مختلف از جمله مصوبات شوراي عالي سينما اجرايي شود، مشكل مخاطب و وضعيت رخوت حل ميشود.
برآورد من اين است كه در آن شرايط، هم هنرمندان و هم مخاطب با سينما آشتي ميكند. بايد باور كنيم كه هنوز هم وقت هست كه بتوانيم سال خوبي را از نظر توليد و اكران پشت سر بگذاريم. اما اگر بخواهيم مانند سه سال قبل جلو برويم و به اختلافات دامن بزنيم همين فرصت اندك را هم از دست ميدهيم.
بگذاريد از استفاده از فرصت كه ميگويم يك مثال بزنم. اتفاقي مانند تشكيل شوراي عالي سينما كار كوچكي نيست. اينكه رييسجمهور يك كشور به اين نتيجه برسد كه سينما ميتواند تاثيرگذاري بسيار زيادي داشته باشد و براي او آن قدر مهم باشد كه خود را درگيرش كند، يك فرصت طلايي است كه بايد قدرش را بدانيم.
در هر صورت به نظر من الان زمان قهر كردن نيست. به نفع سينما است كه همه براي وحدت برگرديم. دوره اين دولت و آقاي شمقدري به زودي تمام ميشود اما حالا كه درخواست وحدت كردهاند، دوستان بايد استفاده كنند.
خودتان به اجراي اين وحدت اميدوار هستيد؟ با توجه عمق اختلافات و شكاف ايجاد شده، اين وحدت ميتواند به سرعت ايجاد شود؟
ـ ببينيد! ما در چند ماه قبل شاهد برخي اتفاقات خوب بوديم كه قول داده و انجام شده است. مشكل بيمه، مسكن و ماليات حل شد. نگاه من به اين درخواست وحدت مثبت است. فكر ميكنم مشكل حل ميشود و جا دارد هنرمندان كمك كنند تا سال آخر را به خوبي پشت سر بگذاريم.
البته معتقدم حتما لازم نيست صنوف سينمايي تحت نظر كميته ساماندهي ثبت قانوني شوند. دوستان صنوف اگر ميتوانند خودشان به وزارت كار، وزارت كشور، وزارت تعاون و ... بروند و صنفشان را ثبت قانوني كنند.
انتهاي پيام
نظرات