دكتر نورالدين پيرموذن در نطق پيش از دستور خود ضمن تسليت شهادت حضرت زهرا (س)، درگذشت آيت الله العظمي فاضل لنكراني و هتك حرمت به حرمين شريف عسكريين(ع) گفت: ماسههاي تفتيده مزينان و شنهاي هميشه خيزان، اما روان كوير دردوران ستمشاهي كه هوايي خفقان و ظلماني داشت، مردي را پروراند و روياند و شكوفاند و شوراند و سوزاند و به آتش كشاند كه پيامآور و پيامرسان رسالتي بس سنگين، حساس و بزرگ بود.
به گزارش خبرنگار پارلماني خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، نماينده اردبيل در ادمه افزود: رسالتي كه ميبايست مشعل بينايي، بيداري و خودآگاهي را از چنگ خدايگان آسمان بربايد و به دست محبوسان و در بند كشيدگان زمين بسپارد تا در ظلمت قيرگون جهل و جور ستم چراغي باشد؛ فرا راه نسل پرشور و پرسشگر جوان كه از فرط ايستها و ايسمها و جهالت مربيان ناآگاه از دين و عقيده و ايمان پاي در گريز داشتند.
مخبر كميسيون بهداشت و درمان مجلس افزود: به قول پروفسور دلاكرواي موحد، دكتر شريعتي صفحه ثابت و راكد تفكر توحيدي را با سرانگشتان اعجازگرش ورق زد و صفحه تغيير، اصلاح و حركت انديشه و احساس توحيدي را با دم مسيحايياش باز گشود كه نه تنها در زمان حال، در آينده نيز نشانه راه روشنفكران حقيقتجو، آرمان خواه و اصلاحطلب در سرتاسر گيتي بوده و خواهد بود.
پيرموذن خاطرنشان كرد: معلم عشق و ايمان، آگاهي و آزادي و عرفان شهيد دكتر شريعتي 30 سال پيش به دست قابيليان ستمپيشه به ابديت پيوست تا مرگ كه از چندين سال پيش از آن، مشتاقانه و عاشقانه برايش آغوش گشوده بود، جسم او را از ما ربود تا شهادت شريعتي بار ديگر بر باطل بودن تاريخي قوم قابيل و هم بر حقانيت جاودانه طايفه هابيل شهادت دهد و سند تاريخي زنده باشد، بر محكوميت هميشگي زور، زر و تزوير و رسواگر جاودانه ناكثين، قاسطين و مارقين؛ او كه در سراسر زندگي حقيقي و معنوياش، بارها و بارها مرد و زنده گشت تا آن چنان بميرد كه زندگي ميكرد.
به گفته وي، شريعتي متعلق به عصري است كه افقش هنوز سرخ و خونين است و معلم نسلي است كه همچنان در كوير باورهاي اساطيري و برداشتهاي متحجرانه از دين در جستجوي نشانهها و منارههايي است كه او را از وحشت اين بيابان جهل و تحقير و سرگرداني برهاند و به صراط مستقيم حق دلالتش كند.
به گفته سخنگوي فراكسيون اقليت مجلس، شريعتي عارف، نويسنده و متفكر، مبارز و مهاجر في سبيل الله است كه بيش از هر عارف و قلمزن و متفكر و جهادگري، نسل جوان و تشنه حقيقت و عدالتجوي معاصر ما را از انديشههاي ناب و والاي خود سيراب ساخته و آگاهي و خودآگاهي نابود گشته آنان را به خودشان بازگرداند و اين قشر پريشان گشته و حيران جامعه را به نيروي عظيم آرمان خواه، خداپرست، اصلاح طلب و توجيهگرا مبدل نموده و با سربلندي تمام و با اعلام اينكه من افتخار ميكنم مقلد خميني هستم، چراغ هدايت و سفينه نجات امت را به آنها نشان داد.
پيرموذن تصريح كرد: آري در چنين روزي پيشگام تجديد حيات انديشه مذهبي، مفسر نوانديش قرآن، شارع روشن نهج البلاغه پس از عمري سوختن و گداختن در راه ابلاغ پيام اسلام رحمت و عدالت و آزادي، پايان دنيايش را لبخند زنان لبيك گفت.
وي در ادامه گفت: هر چند عمر پربركت و خلاق او به پايان رسيد، اما اين پايان آغاز شكوهمندي را نويد داد. پايان او يك آغاز بود. آغاز رشد كردن، شكوه بستن و به بار نشستن بذر اسلام احياء شده، اسلام حق و حقيقت و عدالت و آزادي. بذري كه او از عنفوان جواني در دستان نحيفش برگرفته بود و در سرزمين دلهايمان ميكاشت. به همين سبب به همه كساني كه اين بذر را در دل خويش پرورش داده و ميدهند پايان او را تسليت و آغازش را تهنيت ميگويم. يادش را گرامي، عقيده و آرمانش را با همراهي و همگامي تمامي انسانهاي آزاده پاس ميداريم و به روان پاكش درود ميفرستيم.
پيرموذن در پايان افزود: آرزومندم همواره نقش موثر و روشنگرانه او در بيداري نسل معاصر و شكلگيري انقلاب اسلامي به بوته فراموشي سپرده نشود.
انتهاي پيام
نظرات