نجیبه کرمی در گفتوگو با ایسنا، در اهمیت بعثت پیامبر اکرم (ص) اظهار کرد: بعثت به معنای برانگیختن فردی بهعنوان پیامبر برای هدایت جامعه است و بعثت پیامبر اکرم(ص) بزرگترین رویداد را در تاریخ مسلمانان رقم زده و نقطه آغازین دین اسلام بهشمار میرود.
وی در تبیین فلسفه بعثت پیامبر خاتم گفت: فلسفه بعثت پیامبر خاتم، در اساس، با فلسفه بعثت پیامبران تفاوتی ندارد. تنها تفاوت این است که او برنامه سایر پیامبران را تکمیل کرده و بدین جهت، نبوت به او ختم شده است.
وی در ادامه، فلسفه بعثت از نگاه قرآن را در دو عنوان دعوت به خدا و تکامل انسان بیان کرد و افزود: دعوت به خدا، جامعترین فلسفه بعثت همه انبیای الهی است، این دعوت، در واقع، همان دعوت به پیمودن راه خدا و عمل کردن بر اساس دین اسلام، یعنی برنامه تکامل انسان است که ضامن تامین حیات مادی و معنوی اوست.
کرمی بیان کرد: در تکامل انسان باید گفت برای این که انسان بتواند به فلسفه آفرینش خود برسد، حکمت بالغه الهی ایجاب میکند که راهنمایی برای ارائه برنامه تکامل انسان اعزام کند زیرا در غیر این صورت، تکامل انسان ممکن نخواهد بود و این، به معنای بی هدف بودن آفرینش خواهد بود. به سخن دیگر، انکار وحی و بعثت انبیا، مساوی با انکار توحید است.
وی با اشاره به اهداف و ثمرات بعثت پیامبر اسلام(ص) در روایات اظهار کرد: بخشی از اهداف و ثمرات بعثت پیامبر شامل تکمیل مکارم الاخلاق، رهایی مردم از گمراهی و جهالت، دعوت مردم به پرستش خدا، برطرف کردن شبهات و استدلال با دلایل و منطق روشن، برحذر داشتن مردم از مخالفت با خدا به وسیله آیات الهی و ریشه کن کردن بدعت ها و بیان احکام و رحمتی برای جهانیان و اتمام نعمت است.
او با بیان اینکه متکلمان قدیم، وجود پیامبران را لازمه لطف خداوند میدانستند، گفت: این محققان چنین استدلال میکردند که لطف، یکی از اوصاف الهی است و در نتیجه خدا لطف خود را از خلق دریغ نخواهد کرد. محال است که آدمی با توجه به ضعف و نقصان سرشتش، بدون استمداد از معرفت ربوبی بر جهل و رنج فائق آید. این معرفت ربوبی، جز از طریق فردی که خدا او را به رسالت انتخاب کرده ممکن نیست، بنابراین، انبیا بهترین انسانها قلمداد میشوند که خود را از گناه حفظ میکنند در غیر این صورت نمیتوانند به عنوان الگوی اخلاقی و رهبری دینی ایفای نقش کنند.
این مدرس حوزه گفت: وحدت حق تنها از طریق وحی میتواند برای بشر آشکار شود. بنابراین ظهور رهبر دینی ژرفاندیشی چون محمد(ص) در شب ظلمانی جهالت اعراب بتپرست، مصداق کاملی از مشیت و لطف خدا به حساب میآید و بعد از ایشان لطف الهی در قالب پیشوایان برجسته ای به نام امام که از نسل پیامبرانند تداوم مییابد.
وی افزود: جلالالدین دوانی، فیلسوف قرن نهم هجری میگوید خاتم انبیا(ص) منبع انوار جلال و جمال الهی بود و آثار عظمت و شکوه نامتناهی الهی را ظاهر می ساخت، هیبت خارقالعادهای به دلها میافکند و رحمت و مودت پیامبر نیز خارقالعاده بود. از دیدگاه این فیلسوف، پیامبر با هر کس مطابق شأن و حق او معامله میکرد، چنانکه گاهی در چهره حاکمی قدرتمند ظاهر میشد و زمانی در چهره فردی فروتن و معمولی و بدین وسیله الگویی از عدالت به دست میداد.
کرمی گفت: در برداشتهایی از غیر مسلمانها رسول مکرم اسلام فردی جامعهگرا معرفی شده است. شخصیتی که آرمانهای متجددانهای چون برابری اجتماعی و عدالت را متجلی میسازد و در برداشتهای عرفانی، حضرت محمد را نه تنها اسوه اخلاق بلکه نوری ازلی تصویر میکند که خدا عالم را از او و به واسطه او آفرید.
وی تصریح کرد: همه گزارشهای تاریخی بر آنند که حضرت محمد(ص) فردی صاحب نفوذ بود که به امانتداری شهرت داشت. روایات بیشماری او را ملقب به امین دانستند که حاکی از آن است که حتی در جوانی داوری بیطرف بوده است و بواسطه مراقباتش از رشد تدریجی روحی برخوردار شد.
انتهای پیام
نظرات