به گزارش ایسنا، نیویورک تایمز در گزارشی درباره چهار سال تصدی وزارت خارجه آمریکا از سوی آنتونی بلینکن نوشته است: «آنتونی جی. بلینکن» وزیر امور خارجه آمریکا که هفته گذشته آخرین سفر خود را به عنوان دیپلمات ارشد انجام داد، با استقبالی همچون یک قهرمان به پاریس، که بچگیاش را در آن گذراند، وارد شد.
امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه، در مراسمی در کاخ الیزه، پیش از اعطای بالاترین نشان کشورش به بلینکن، او را «خادم برجسته صلح» معرفی کرد. بلینکن با روبان ابریشمی قرمزی که به کتش چسبانده شده بود، این مدال را «افتخار یک عمر» نامید.
چند روز بعد اما با بازگشت به واشنگتن و زمانی که بلینکن در مقابل جمعی از کارشناسان سیاست خارجی سخنرانی نهاییاش را کرد، صحنه بسیار متفاوت بود.
یک معترض که در مراسم «شورای آتلانتیک» نفوذ کرده بود، فریاد زد: آقای وزیر بلینکن! میراث شما نسلکشی خواهد بود! شما برای همیشه به عنوان «بلینکن خونریز، وزیر نسل کش» شناخته خواهید شد. افسران امنیتی این معترض را همراه مردی با پلاکاردی که روی آن نوشته شده بود «بلینکن: جنایتکار جنگی»، بیرون بردند.
درام مشابهی دو روز بعد، کنفرانس خبری خداحافظی بلینکن در وزارت امور خارجه را منفجر کرد، زمانی که یک روزنامهنگار فریاد زد «بلینکن جایش در (دادگاه) لاهه است» و توسط افسران امنیتی از اتاق خارج شد. این صحنهها دوگانگی دوران تصدی بلینکن به عنوان وزیر امور خارجه را نشان میدهد. طی ۴ سال و بیش از یک میلیون مایل پرواز ثبت شده، بلینکن چهره مشارکت عمیق آمریکا در دو جنگ، یکی در اوکراین و دیگری در غزه بود.
به نوشته نیویورکتایمز، اولین مورد، دفاع از اوکراین در برابر روسیه، یک هدف محبوب بود که با پرچمهای اوکراین برافراشته از ایوانهای آمریکا مشخص شد و بلینکن با استناد به عالیترین اصول حقوق بینالملل و حقوق بشر مورد تمجید قرار گرفت. اما جنگ بین اسرائیل و حماس در غزه به یک کابوس سیاسی و اخلاقی برای دولت بایدن تبدیل شد، زیرا حملات اسرائیل با تسلیحات تهیه شده توسط آمریکا باعث کشته شدن حدود ۴۶ هزار فلسطینی شد که بسیاری از آنها زن و کودک بودند.
اگرچه رئیسجمهور بایدن به عنوان سیاستگذار دیده میشود اما این بلینکن، دستیار چند دههای و فردی همچون پسر بایدن بود که آنها را به مرحله اجرا در آورد. این دیپلمات متهم شد که همان اصولی را که در اوکراین از آن دفاع کرده بود، زیر پا گذاشته است و با چنان انتقاداتی روبرو شد که کمتر وزیر خارجهای دیده است. کار بلینکن و شهرت او با این درگیریها به قدری درهم آمیخته است که به همین راحتی میتوان از او به عنوان «وزیر جنگ» کابینه یاد کرد.
بلینکن در مصاحبهای در دفتر کارش در این باره گفت: اگر بخواهیم از اصطلاح «جنگ» به طور گسترده استفاده کنیم، فکر میکنم وزارت امور خارجه این کار را کرده است - او مکث کرد - «بله، زمان و تلاش زیادی از ما گرفته است، و بله، به عنوان بخشی از آن، حتی شما چیزهای زیادی در مورد سیستمهای تسلیحاتی یاد میگیرید!»
بلینکن گفت که جنگ به دولت بایدن فرصت داد تا مشارکتهای بینالمللی نزدیکتری ایجاد کند و در آنجا است که رئیسجمهور و دستیارانش «عالی» بودهاند. او گفت: «ایالات متحده از موضع قدرت میتواند با دنیایی پر مناقشهتر، پیچیدهتر و قابل احتراقتر درگیر شود. این چیزی است که من معتقدم میراث ما است.»
بلینکن زمانی که در سمت فعلی، کارش را شروع کرد، با جنگ بیگانه نبود. او در طول یک دوران طولانی به عنوان دستیار سیاست خارجی واشنگتن، از جمله معاون وزیر امور خارجه، با درگیریهای مسلحانه، به ویژه باتلاقهای آمریکا در عراق و افغانستان دست و پنجه نرم کرده بود. و دوران کودکی او با خاطره جنگ جهانی دوم شکل گرفته بود، به ویژه با داستانهایی در مورد اینکه چگونه ناپدری او، ساموئل پیزار، از هولوکاست جان سالم به در برد.
در مراسمی که در پاریس برگزار شد، بلینکن درسی را که از ناپدریاش آموخته بود، ذکر کرد: «ما باید همیشه هوشیار باشیم، زیرا تلاش بشریت برای بهترینها گاهی با ظرفیتش برای بدترینها قابل غلبه است.»
روزنامه آمریکایی ادامه داده است: هنگامی که بلینکن مسئولیت وزارت امور خارجه را برعهده گرفت، جهان رژه بسیار زشتی از وحشت را پشت سر میگذراند: درگیری و جنایات در یمن، سوریه، هائیتی، اتیوپی، ارمنستان، میانمار، جمهوری دموکراتیک کنگو و سودان، جایی که به گفته وزیر شبهنظامیان در حال انجام یک نسلکشی بودند.
بلینکن با رفتار بی عیب و نقص مودبانه و خودآگاهانه، ساعتهای بی شماری را صرف حل و فصل و جلوگیری از درگیری کرد. اما خوب یا بد، میراث او دستیابی به معاهدات صلح بزرگ نیست - جوایز دیپلماتیک سنتی به او تعلق نخواهد گرفت - بلکه بر نقش او در دو جنگ استوار است که اغلب او را در پرتوهای بسیار متفاوتی قرار میدهند.
خط کشی علیه روسیه
اولین آزمایش بلینکن، خروج آمریکا از افغانستان، به طور گسترده به عنوان یک شکست تلقی شد. تسلط سریع طالبان بر کابل در اوت ۲۰۲۱، وزارت امور خارجه را غافلگیر کرد و باعث شد شهروندان آمریکایی و متحدان افغان بی نظم تخلیه شوند. برخی از قانونگذاران جمهوریخواه خواستار استعفای بلینکن شدند. لحظه او زمانی فرا رسید که ولادیمیر وی. پوتین، رئیس جمهور روسیه در فوریه ۲۰۲۲ دستور حمله تمام عیار به اوکراین را صادر کرد.
در حالی که پوتین در حال آماده شدن برای حمله بود، بلینکن در برلین سخنرانی کرد و از چگونگی ایستادگی روسای جمهور جان اف کندی و رونالد ریگان در مقابل قدرت شوروی گفت و اعلام کرد که ایالات متحده دوباره از «اصول حاکم بر صلح و امنیت بینالمللی دفاع خواهد کرد.»
یک روز بعد در ژنو، او با همتای خشمگین روس خود، سرگئی لاوروف، روبرو شد و هشدار داد که حمله روسیه «پاسخی سریع، شدید و متحد» خواهد داشت. این همان دیپلماسی قدرتمند و پرمخاطرهای بود که ممکن است در سریال «دیپلمات» نتفلیکس ببینید. بلینکن فرانسوی بی عیب و نقص خود را در پاریس و بروکسل به کار گرفت و نتیجه، ائتلافی متشکل از حدود ۵۰ کشور متعهد به تامین سلاح به اوکراین یا اعمال تحریمهای اقتصادی علیه روسیه بود.
با پیشرفت جنگ، هیچ یک از طرفین به دنبال مذاکره نبودند، بنابراین بلینکن بیشتر استراتژیست جنگ بود تا صلح جو. او که در جزئیات سختافزار نظامی و شرایط میدان جنگ غوطهور بود، اغلب با مقامات پنتاگون که ریسک گریزتر بودند به نفع ارسال سلاحهای قدرتمند آمریکایی به اوکراین بحث میکرد و هنگامی که رئیس ستاد مشترک ارتش، مارک ای. میلی، در اواخر سال ۲۰۲۲ پیشنهاد کرد که اوکراین باید از دستاوردهای میدان نبرد با تلاش برای گفتگوهای صلح با مسکو استفاده کند، بلینکن اصرار داشت که مبارزه باید ادامه یابد.
بلینکن، یک نوازنده گیتار، در دیدار از کییف در ماه مه، در یک کلوپ موسیقی مملو از جمعیت روی صحنه رفت و یک گروه محلی را در اجرای یک آهنگ رهبری کرد. دفاع اوکراین به او یک لحظه واقعی یک ستاره راک ارائه کرده بود.
بمبها و اجساد در غزه
پنج روز پس از عملیات طوفان الاقصی حماس در اکتبر ۲۰۲۳، بلینکن در کنار بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در یک پایگاه نظامی در تلآویو ایستاد و به جهان گفت: من نه تنها به عنوان وزیر امور خارجه ایالات متحده، بلکه به عنوان یک یهودی نیز در مقابل شما حضور دارم.
اما این بار روایت بسیار پیچیدهتر بود. در جلسات خصوصی در همان سفر، بلینکن و دستیارانش به اسرائیلیها گفتند که پاسخ سنجیدهای را دنبال کنند. اما آنها نظراتی را در مورد مشکلات احتمالی اجتناب از تعداد زیاد تلفات غیرنظامی در غزه شنیدند - از جمله یادآوری شوم مقامات اسرائیلی مبنی بر اینکه آمریکا زمانی مایل بود هیروشیما و ناگازاکی را با بمبهای اتمی نابود کند.
بلینکن در زمان جنگ، ۱۲ سفر به غرب آسیا داشت. برخلاف تورهای اروپایی که از او به عنوان ناجی اوکراین ستایش میشد، آنها چیزهای تلخی بودند. مقامات اسرائیلی در یک روز از فشار واشنگتن شکایت کردند، در حالی که پادشاهان عرب روز بعد از اینکه اسرائیل از کنترل خارج شده، خشمگین بودند.
او دوباره در مسائل نظامی غوطه ور شد. در ملاقات با کابینه جنگ اسرائیل، او نقشههای غزه را مطالعه میکرد و جزئیات استراتژی را مورد بحث قرار میداد - البته اغلب با نگاهی انتقادی، و اصرار داشت که اسرائیل برای محافظت از غیرنظامیان اقدامات بیشتری انجام دهد. بلینکن ماهها گفته بود که وزارتخانهاش گزارشهای جنایات جنگی اسرائیل را «ارزیابی» میکند. با گذشت زمان، دیدارهای بلینکن با نتانیاهو کمتر و کمتر موثر به نظر میرسید. گاهی اوقات نتانیاهو حتی ساعاتی پس از میزبانی میهمان آمریکایی خود علناً مواضع او را تضعیف میکرد.
منتقدان جنگ میگفتند که تنها خودداری از کمک نظامی رویکرد اسرائیل را تغییر میدهد، که هرگز اتفاق نیفتاد. با توجه به رویکرد «آغوش خرس» (حمایت سفت و سخت) بایدن، بلینکن و وزارت امور خارجه به ارسال تسلیحات به اسرائیل، از جمله بمبهای ۲۰۰۰ پوندی که مقامات نظامی ایالات متحده آن را برای نبردهای شهری نامناسب میدانند، ادامه دادند.
در طول ۱۶ ماه جنگ، بایدن کمک ۲۶ میلیارد دلاری به اسرائیل را تایید کرده است. بلینکن هرگز از عدم استفاده از این اهرم برای تأثیرگذاری بر نتانیاهو ابراز پشیمانی نکرده است. مقامات وزارت امور خارجه به بلینکن در مخالفت با این سیاست نامههای مخالف فرستادند. تعداد انگشت شماری استعفا دادند و به مخالفان عمومی تبدیل شدند. مایکل کیسی، دیپلمات و کهنه سرباز جنگ عراق که سال گذشته از سمت وزارت خارجه خود در بیتالمقدس استعفا داد، گفت: «ما سیاستی نداریم. ما از اهداف دولت اسرائیل بر منافع خود حمایت میکنیم.» او میگوید: «از بین تمامی شخصیتهای اصلی، آنتونی بلینکن ناامیدکنندهتر بوده است.» او گفت که علیرغم همدلی با فلسطینیان، بلینکن هرگز از حمایت از اسرائیل منحرف نشد.
معترضان در خارج از خانه او در ویرجینیا اردو زدند. نواده یکی از بازماندگان هولوکاست متهم به فعال کردن «نسلکشی» شد.
در نهایت توافق آتشبس برقرار شد. حتی اگر از سوی دونالد جی. ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا تحت فشار باشد، این توافق، اگر برقرار باشد، میتواند بخشی از میراث بلینکن باشد.
او اعتراف میکند که افکار عمومی نسبت به ایالات متحده در جاهایی که آمریکا برای محکوم کردن جنگ روسیه در حالی که از اسرائیل دفاع میکند، «بسیار چالش برانگیز» شده است. سرنوشت اوکراین در زمان ترامپ ممکن است در خطر باشد و در مورد غزه، برخی تردید دارند که آتش بس پایدار باشد.
این ماهیت جنگ است، بلینکن میگوید: «بیشتر این چالشها پایانهای هالیوودی منظمی ندارند.» او گفت: «آنچه که واقعاً بیش از هر چیز دیگری مرا به حرکت در میآورد، سیاهنماییهایی است که در همه جهات میبینیم. ناتوانی در اعتراف به رنج هر طرف، ناتوانی در دیدن انسانیت در طرف دیگر است.»
انتهای پیام
نظرات