به گزارش ایسنا، اولین پیشنشست علمی ششمین دوره همایش سواد فضای مجازی با عنوان «سواد فضای مجازی و تولید محتوای تخصصی» ۲۹ مردادماه با حضور سیدمحسن بنیهاشمی، دبیر علمی ششمین همایش سواد فضای مجازی، حمید ضیاییپرور، کارشناس رسانه و ارتباطات؛ حامد اسماعیلی، مدیر گروه سواد فضای مجازی مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی، سیدحمیدرضا حسینیدانا، رئیس اندیشکده راهبردی رسانهها و فضای مجازی و سعید پورابوالقاسم، رئیس مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) برگزار شد.
طبق گزارش ایکنا، در ابتدای این نشست سیدحمیدرضا حسینیدانا، رئیس اندیشکده راهبردی رسانهها و فضای مجازی طی سخنانی گفت: این نشست به عنوان اولین پیش نشست تخصصی از ششمین همایش سواد فضای مجازی است که طی سالهای اخیر توانسته جایگاه مناسبی را در حوزه علمی و ادبیات تخصصی برای حوزههای مدیریتی و تصمیمسازی در زمینه ترویج فرهنگ سواد رسانهای پیدا کند. امسال سطح همایش ارتقا یافته است؛ در پنج همایش گذشته، سواد رسانهای محور اصلی همایش بود و در سال جاری موضوع سواد فضای مجازی به عنوان موضوعی کاملتر که سواد رسانهای را نیز در خود جای میدهد، مورد توجه قرار گرفته و در این راستا تمرکز بر حوزههای کودک و نوجوان، هوش مصنوعی و فناوریهای نوین را به محورهای همایش افزودهایم.
وی افزود: یک مرکز دولتی که در حکمرانی جایگاه مهمی دارد و به عنوان مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی متولی این همایشها شده و دانشگاهها و فعالان فضای مجازی را گردهم آورده و به کمک جمعی از متخصصان در این زمینه گام برمیدارد، دستاوردهایی داشته است که شایسته است رئیس مرکز در این باره توضیحاتی ارائه دهد.
در ادامه سعید پورابوالقاسم، رئیس مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی گفت: در این نشست میتوانیم سواد فضای مجازی را نمایه کنیم. این سواد عنصر تأثیرگذاری در حوزه خانواده است و بسیاری از خانوادهها را درگیر کرده است. بنابراین اگر نتوانیم آگاهیبخش باشیم، با آسیبهای متعددی مواجه خواهیم شد.
وی درباره چرایی برگزاری این همایش گفت: دغدغه اصلی مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی، آگاهیبخشی و سواد رسانهای است و انجمنها و NGOهایی را گردهم آوردیم و نیز انجمنی تأسیس کردیم. همچنین همایش سواد رسانهای را طی پنج دوره با حضور فعالان مجازی برگزار کردیم. در ادارات کل ارشاد استانها تأکید کردیم باید یک کارشناس سواد رسانهای حضور داشته باشد تا به اهداف مهم آگاهیبخشی در حوزه سواد رسانهای دست یابیم و سعی کردیم این اتفاق را از خانواده شروع کنیم که آخرین دوره همایش با محوریت کودک و نوجوان و خانواده به پایان رسید، چراکه در این حوزه ضعفهای بسیاری داشتیم و دانشگاهها به خوبی همکاری کردند و برنامههای تلویزیونی را هم مورد توجه قرار دادیم. متأسفانه در کشورمان با فقر استفاده از موبایل و فضای مجازی مواجه هستیم؛ بنابراین تلاش میکنیم که خانوادهها را در حوزه فضای مجازی توانمند کنیم تا بتوانند کودکان و نوجوانان را آموزش دهند و این دادهها به آنها منتقل شود.
او همچنین در رابطه با سند فضای مجازی گفت: سند فضای مجازی را روز گذشته به مرکز ملی فضای مجازی ارائه کردیم که در حال حاضر به مرحله خوبی رسیده است. وقتی یک سند جامع داشته باشیم، این مسئله در حکمرانی فضای مجازی نیز مؤثر خواهد بود. در واقع این مرکز با تمام توان تلاش میکند که با آگاهیبخشی به جریان سواد رسانهای و سواد مجازی در جامعه کمک کند. یکی از اتفاقات مهم امسال انتشار فصلنامه سواد فضای مجازی است که اواخر تابستان منتشر میشود و اساتید ارتباطات و رسانه میتوانند دغدغهها و مسائل خود را در قالب مقاله به این فصلنامه ارائه کنند.
پورابوالقاسم به دستاوردهای این همایش اشاره کرد و گفت: اگر به یکی از همایشها که درباره اخبار جعلی بود اشاره کنم، متوجه خواهید شد که چه دستاوردهای مهمی داشته است. این موضوع در ابتدا از نظر علمی بسیار محدود بود و تلاش کردیم سامانه جامعی را طراحی کنیم و با برگزاری همایش اتفاقهای خوبی رقم خورد و بسیاری متوجه شدند که اخبار جعلی چه بر سر کشورمان میآورد و چه آسیبهایی میزند. در واقع این همایشها میتواند خلأهای موجود را نقطهزنی کند و چون یک جریان شکل میگیرد، میتواند با حضور اساتید و دانشگاهیان اثر بیشتری داشته باشد.
طرح موضوع سواد رسانهای در مجلس
حمید ضیاییپرور، کارشناس رسانه و ارتباطات نیز دیگر سخنران این پیش نشست بود. وی طی سخنانی اظهار کرد: در بین تمام نهادهای تنظیمگر و قانونگذار در کشور جا افتاده است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی متولی رویدادهای مربوط به سواد رسانهای است و وزارت ارشاد نقش محوری و قانونی در حوزه سواد رسانهای دارد. حداقل چهار سند مصوب از سوی نهادهای بالادستی وجود دارد که متولی سواد رسانهای در کشور را وزارت ارشاد معرفی کرده است. در یکی از این اسناد وزارت ارشاد تنظیمگر حوزه سواد فضای مجازی در کشور دانسته شده و تقریباً تمامی نهادهایی که در حوزه سواد فضای مجازی (مانند صدا و سیما، آموزش و پرورش، پلیس فتا و ...) فعالیت میکنند، محوریت وزارت ارشاد را در این حوزه پذیرفتهاند؛ چون در دستورالعملهای قبلی نیز به صراحت از وزارت ارشاد به عنوان متولی این امر نام برده شده است.
ضیاییپرور ادامه داد: در قانون لایحه برنامه هفتم توسعه و قانون بودجه سال ۱۴۰۳ نیز موادی به حوزه سواد رسانهای اختصاص داده شده و تکالیف دستگاهها مشخص شده و برای اولین بار به موضوع سواد رسانهای در مجلس توجه شده است. باید در این حوزه فعال باشیم و همایشها و برنامههای مختلف علمی و تحقیقاتی را برگزار کنیم، زیرا از دههها قبل بدان پرداخته شده است. ابتدا باید به گاهشماری این پدیده تقریباً از هشت دهه قبل بپردازیم و جایگاه ایران را در این زمینه بررسی کنیم.
ضیاییپرور اظهار کرد: در دهههای ۴۰ و ۵۰ میلادی مفهوم سواد رسانهای به شکل امروزی وجود نداشت و تا سالهای سال موضوع سواد اطلاعاتی مطرح بود. محققان در این حیطه متوجه میشدند که اطلاعات در کجا و چگونه منتشر میشود. اندکاندک موضوع سواد رسانهای در اوایل دهه ۵۰ و سپس، در دهههای ۶۰ و ۷۰ جا فراگیر شد که ابتدا تلویزیون مطرح بود.
وی با بیان اینکه در آن زمان تلویزیون بیشترین و تأثیرگذارترین رسانه بود، گفت: بعدها در دهههای ۸۰ و ۹۰، که اینترنت و فناوریهای دیجیتالی مانند موبایل ظهور کردند، این پدیده به سواد دیجیتالی تبدیل شد که منظور نحوه استفاده از این فناوری در جهان بود. از سال ۲۰۰۰ به این سو با ظهور رسانههای اجتماعی، مفهوم سواد فضای مجازی در جهان شکل گرفت. در حال حاضر مفهوم سواد فضای مجازی در دنیا فراگیر شده و در متون دانشگاهی با توجه به ایجاد هوش مصنوعی مولد، کمکم در مقالات و کتب مختلف علمی نیز مفهوم سواد هوش مصنوعی مطرح میشود؛ لذا مفهوم سواد هوش مصنوعی جدیدترین مفهوم رسانهای است. البته هیچکدام از این مفاهیم از یکدیگر جدا نیستند، بلکه در دنباله هم قرار دارند.
تعریف بنیادین سواد رسانهای
ضیاییپرور تصریح کرد: تعریف بنیادین از سواد رسانهای، توانایی و مهارت استفاده، نقد و تولید است. همین معنا برای حوزه فضای مجازی و هوش مصنوعی نیز به کار میرود؛ لذا بالاترین درجه سواد رسانهای برای یک فرد تولید محتوای صحیح در این فضا و کنشگری در آن است. در سال ۹۲ کتابی با عنوان پرتال ایرانی منتشر شد که برخی به نام کتاب انتقاد کردند، اما پرتال ایرانی با پرتال رایج در دنیا تفاوت دارد و باید یک مدل بومی از سواد فضای مجازی را داشته باشیم.
وی اظهار کرد: علت اینکه به موضوع سواد فضای مجازی اهمیت میدهیم، دربرگیری این مفهوم و تأثیرات فراگیر آن است. فضای مجازی در لحظه لحظه زندگی افراد نفوذ کرده است. همچنین، بحث رویکرد یا تغییر ماهیت فضای مجازی از سامانههای اطلاعرسانی به پدیدههای تعاملی یعنی پلتفرم است تا جایی که برخی حتی از سواد پلتفرمی نام میبرند. این حوزه امروز انسانهای بسیاری را درگیر کرده و نظارتناپذیرترین حوزه رسانهای است. در این فضا کنترل و نظارت بسیار پایین است و وقتی متوجه تأثیر آن میشویم که در جامعه بروز یابد.
ضیاییپرور بیان کرد: علاوه بر تأثیر این حوزه، چهار محور در مورد فضای مجازی مطرح است که در سند ارتقای فضای مجازی نیز آمده و آن ارتقای سواد فضای مجازی برای چهار سطح کاربر، شبکه، پلتفرم و محتواست. باید به تولید محتوا و نحوه استفاده از آنها پرداخته شود و باید دانش استفاده از شبکه در اختیار کاربران قرار گیرد. ۸۰ میلیون فیلترشکن در ایران نصب شده که خطرات زیادی برای جامعه و افراد دارند. دانش مردم از زیرساخت شبکه بسیار مهم است که باید مدنظر قرار گیرد.
ضیاییپرور اظهار کرد: در حوزه پلتفرمها، موضوع شناخت آنها یعنی شناخت پلتفرمهای داخلی از خارجی در حوزه سواد فضای مجازی بسیار مهم است و در حوزه محتوا نیز کاربران امروز تولیدکننده محتوا شدهاند. این روند به سمت سواد هوش مصنوعی پیش خواهد رفت. مرحله آخر تولید محتوا در حوزه هوش مصنوعی است که اگر به درستی در جامعه انجام شود، میتوانیم در بسیاری از موضوعات ملی و مذهبی بخشی از سواد فضای مجازی و هوش مصنوعی مردم را ارتقا دهیم.
ارتقای سواد فضای مجازی توصیهای است
در ادامه حسینیدانا با بیان اینکه حامد اسماعیلی، مدیرگروه سواد رسانهای در مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی هستند و در رابطه با اسناد تلاشهای زیادی کردهاند، گفت: اگر بخواهیم نگاهی به اسنادبالادستی بیندازیم، این اسناد از نگاه شما، دستگاه محور، کاربرمحور یا سازمانمحور هستند؟ وضعیت ما در حوزه کاربران به ویژه کودک و نوجوان و محتوای ارائه شده برای آنها چگونه است؟
حامد اسماعیلی، مدیرگروه سواد رسانهای در مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی در پاسخ گفت: اسناد بالادستی که تدوین و ابلاغ میشود، نگاه دستگاهمحوری دارد و در موارد بسیار اندک کاربرمحور است. اسناد باید در دستگاهها تکمیل و سپس در لایههای پایینتر جامعه اجرا شوند و در میان عموم مردم گسترش یابد.
وی درباره سند صیانت از کودک و نوجوان افزود: ذیل این سند، که مصوب مرکز ملی فضای مجازی است، در سال ۱۴۰۲ نظامنامه ردهبندی سنی محتوا و خدمات مجاز در فضای مجازی برای کودک و نوجوان توسط مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی ابلاغ شد، چون نگاه ما ایجاد محیط تعالیبخش برای کودک و نوجوان است. از این رو باید فضا را طوری فراهم کنیم که کودک و نوجوان و خانواده بتوانند از آن فضا بهره سالمی ببرند و دچار مخاطره نشوند. این سند، وظیفه را به وزارت ارشاد ارائه کرد که مصوب آن مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی متولی تدوین نظامنامه ردهبندی سنی محتوا و خدمات در فضای مجازی شد. این سند با بهرهگیری از نظامنامههایی بود که در کشور، دستگاههای مختلف بر روی آن کار میکردند. این نظامنامه از سوی وزارت آموزش و پرورش، صدا و سیما و سازمان تبلیغات اسلامی به عنوان دستگاههای همکار به وزارت ارشاد معرفی شد تا در تدوین این نظامنامه مشارکت کنند و جلساتی برگزار شد. همچنین نظامنامههایی که برای ردهبندی محتوا و خدمات در فضای مجازی در دستگاههای مختلف بود جمعآوری شد و در نهایت به نظامنامهای رسیدیم که محتوا و خدمات را در فضای مجازی برای ردههای سنی تعریف کرد.
اسماعیلی ادامه داد: این سند مطالعات بینالمللی هم داشت و یکسری اهداف و اصولی را برای این نظامنامه در نظر گرفتیم که ایجاد شرایط ارائه خدمات فضای مجازی سالم و ایمن برای کودک و نوجوان و خانواده، همیاری والدین و کودکان و نوجوانان برای دسترسی به محتوا و خدمات متناسب با سنشان و مصون ماندن از مخاطرات فضای مجازی و ارتقای کیفیت مقررات و سازوکارهای ردهبندی سنی از جمله این اهداف بود. ردهبندی سنی مطابق با نظام ردهبندی است که در دورههای تحصیلی آموزش و پرورش استفاده میشود، یعنی رده اول ۲ تا ۶ سال پیش از دبستان، رده دوم بین ۶ تا ۹ سال، رده سوم ۹ تا ۱۲ سال، رده چهارم ۱۲ تا ۱۵ سال، رده پنجم ۱۵ تا ۱۸ سال و رده ششم بزرگتر از ۱۸ سال است. در این نظامنامه محتواها نیز دستهبندی شده که شامل سبز، سفید، نارنجی، خاکستری و سیاه است. هدف ما این بود که تمام محتواهای فضای مجازی، لیبلگذاری شوند تا مشخص شود یک محتوا برای چه رده سنی محتوایی سبز، سفید، نارنجی و ... است. محتوای سبز برای کودک و نوجوان طراحی میشود و بیشترین تأثیر مثبت را دارد.
وی تصریح کرد: در حوزه فضای مجازی، کار دستوری جوابگو نخواهد بود و همه آنچه گفته شد توصیهای است و با کمک همین همایشها میتوانیم سواد فضای مجازی و سواد رسانهای را ارتقا و به جامعه آگاهی دهیم. در نهایت موجب ارتقای سواد مجازی خواهد شد و خانوادهها با این ردهبندیها آشنا خواهند شد.
اسماعیلی ادامه داد: در این سند علاوه بر محورهای منفی که برای ردهبندی محتوا وجود دارد، شاخصهای مثبت را هم در نظر گرفتیم که جزء ارزشهاست و آموزشهای متناسب با مهارتهای خانواده و سبک زندگی ایرانی - اسلامی، ارزشهای دفاع مقدس و انقلاب اسلامی، عفاف و حجاب جزء شاخصهای مثبت هستند. محتوای فضای مجازی نیز شامل بازیها، انیمیشنها، فیلم، کارتون و ... است. در شاخصهای منفی نیز میتوان به خشونت، ترس، ناهنجاریهای اجتماعی، دخانیات، میزان پوشش و عدم تطابق با احکام و ارزشهای اسلامی اشاره کرد.
وی گفت: نقطه شاخص این سند، دستهبندی خدمات و امکانات بسترهای فضای مجازی است که برای آن هم چهار پایه خدمات سبز، سفید، نارنجی و خاکستری در نظر گرفته شده و خدماتی است که در اپلیکیشنها، سایتها و ... برای استفاده کودک و نوجوان وجود دارد و وظیفه اصلیاش صیانت از حریم شخصی و خصوصی، نظارت والدین، احراز هویت، پشتیبانی امنیتی، مناسبسازی سنی خدمات در فضای مجازی و ... است. ارتقای سواد فضای مجازی با دستور و ابلاغ امکانپذیر نیست و در کنار آن به آموزش نیاز است تا به ارتقای سواد فضای مجازی و آگاهی بخشی کمک کند و این ابزارها کمک میکند تا فضای سالم و مفیدی برای کودکان و نوجوان شکل بگیرد و از این فضا استفاده کنند.
حسینیدانا ادامه داد: حال این سؤال مطرح میشود که فرهنگ ایرانی این ابزارها را شکل میدهد یا فرهنگ ایرانی با جامعه جهانی همراه میشود؟ برخی کشورها وضعیت عادیتری دارند و توانمندسازی میکنند و توصیههایی هم دارند و فرهنگ پذیرش در میان آنها وجود دارد و همین امر باعث ارتقای سواد فضای مجازی میشود. برخی رویکردها هم دولتها را به کنترل بیشتر و ساختارسازی و تنظیم مقررات هدایت میکند.
وی با اشاره به اولویتها و تمرکزی که بر خانواده و صیانت از کودک و نوجوان وجود داشته است، تصریح کرد: گاهی در کتاب پایه دهم بر یادگیری تفکر انتقادی تأکید میکنیم تا دانشآموزان بتوانند محتوا را تشخیص دهند و مصرف درستی در فضای مجازی داشته باشند. در حال حاضر که تحت تهاجم شناختی هستیم، تنظیمگری برای فضای فرهنگی ما کفاف نمیکند و باید موضوع دیگری هم ما را از این سطح ارتقا دهد.
وی خطاب به سیدمحسن بنیهاشمی، دبیر علمی ششمین همایش سواد فضای مجازی گفت: با توجه به مطالعاتی که شما که در حوزه شناختی دارید، روندی که در این حوزه داریم را چگونه ارزیابی میکنید؟
ضرورت توجه ویژه به فرهنگ ایرانی
سیدمحسن بنیهاشمی، دبیر علمی ششمین همایش سواد فضای مجازی، نیز در این نشست بیان کرد: برای اینکه به عمق موضوع سواد رسانهای یا سواد فضای مجازی پی ببریم، باید بدانیم که از کجا قصد حرکت داریم و مقصد کجاست. فرهنگ دژ مستحکمی برای حرکت هواپیمای جامعه به سمت سواد رسانهای و فضای مجازی محسوب میشود و شاید به همین دلیل مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی مسئولیت حوزه سواد رسانهای را بر عهده گرفته است.
وی افزود: بسیار خرسندیم که این موضوعات در خبرگزاری قرآن مطرح میشود؛ باور داریم که قرآن کریم یک ابررسانه است؛ وقتی با یک ابررسانه مواجه هستیم، رسانههای خردتر باید چشم به دست این ابررسانه داشته باشند تا ستونهای مستحکمی از فرهنگ برقرار شود. بسیاری از افراد به غنا و عظمت فرهنگ ایرانی توجه نمیکنند. در سالهای اخیر پیشقراولان رسانهای کشور به فرهنگ و تفکر دیگری توجه و ذهن خود را مغشوش کردهاند که باید به فرهنگ خود بازگردیم و بدانیم که فرهنگشناسی مهمترین موضوع است.
بنیهاشمی بیان کرد: از ایرانی صحبت میکنیم که چند هزار سال فرهنگ و تمدن دارد، اما آیا این چند هزار سال فرهنگ برای درک و آگاهی امروز جامعه از پیشامدهای مختلف داخلی و خارجی کفایت میکند؟ امروز با بازگشت به عقب معقول متوجه میشویم که در تاریخ فرهنگی ایران دستاوردهایی داشتیم که در نقاط بحرانی فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، ارتباطی، جهانی و خانوادگی به ما کمک میکرد. در این دنیای پرسرعت گاهی اوقات به خوبی به فرهنگ ایران زمین توجه نکردهایم.
وی با بیان اینکه رسانهها رهبر افکار عمومی ما شدهاند، تصریح کرد: بدون تردید در هر خانهای یک تلویزیون وجود دارد. اما جامعه ما اندکاندک مدرنتر شده و موبایل و گوشیهای مختلف در دست افراد جامعه قرار گرفته و آرام آرام سبک زندگی پیوسته به گسسته تبدل شده است. مدرنیته تا عمق استخوان ما نفوذ کرده و ما را هر لحظه تنها و تنهاتر میکند. طبق تحقیقات، فاصله ما و حداکثر دوری افراد از گوشیهای همراه به عنوان نماد فضای مجازی دو متر و ۲۰ دقیقه برآورد شده است. تلفن همراه افراد را حیران کرده و از حالت ابزار ارتباطی صرف خارج شده است و برای مردم حکم دفترچه یادداشت، کتاب، ساعت و ... را دارد. مهمترین کارکرد این وسیله، دسترسی به اطلاعات است و به همین دلیل با طوفانی از اطلاعات مواجه میشویم و ماجرای نبأ عظیم و خبررسانی معکوس مدنظر قرآن کریم در گوشیها اتفاق میافتد؛ چراکه در طوفانی از آلودگی اطلاعات قرار داریم.
بحران آلودگی اطلاعات در جامعه
بنیهاشمی افزود: دچار بحرانی شدهایم که از آن به عنوان بحران آلودگی اطلاعات یاد میکنند. فرهنگ به عنوان سپر بلاست و انسانها را نجات میدهد. این همان فرهنگ خاص ایرانزمین است. اینکه هنوز منابع پزشکی و ادبی و فرهنگی آداب و رسوم ما در دنیا مرجع است، نشان میدهد که ما طبیبان فرهنگ در حوزه رسانه باید بیماران خود را آگاه کنیم و مردم را در جریان این فرهنگ غنی قرار دهیم. اگر اسناد و پروتکلها و سازههای حکمرانی در حوزه سواد رسانهای مطرح است، این اسناد باید مسئولانه باشند. اینکه یک بیانیه منتشر کنیم و انتظار داشته باشیم که دین ما به کشور ادا شود، کاملاً دور از انتظار است. انتظار داریم که اسناد استمرار و ضمانت اجرایی داشته باشند.
وی افزود: استمرار چنین اسنادی باید در سازوکارهای اثرگذار قرار داشته باشد. به همین دلیل برپایی پیشنشستهای این همایش را به دنبال ابررسانهها و خبرگزاریها آغاز کردیم. طبق تحقیقات، برای ورود به عرصه سواد فضای مجازی و سواد رسانهای به هیچ وجه نباید تجربه تلخ برخورد سخت با عناصر نرم یا فرهنگ نرم یا حوزههای نرم اجتماعی را از یاد ببریم. هر برخورد سختی در این رابطه کردیم، نتایج معکوسی به همراه داشته است. لذا مسئولان باید بدانند که توصیههای سیاسی و انتظامی هر چند از روی دلسوزی نیز باشد، در این حوزه مؤثر نیست. برای برخورد با حوزههای فرهنگی به عناصر فرهنگی صبور و آگاه در این زمینه احتیاج داریم. این همان معنای «استعینوا بالصبر»» در قرآن کریم است.
وی با بیان اینکه امروز به طور کلی با چند دسته اصلی در حوزه سواد رسانهای مواجه هستیم، گفت: استادان دانشگاهی و صاحبان تفکر، فنسالاران و کسانی که وبها را به خوبی میشناسند، دستاندرکاران حوزههایی که به دنبال سواد رسانهای هستند و رسانهایها چهار دسته اصلی در حوزه سواد رسانهای هستند. طبق تحقیقات، متأسفانه برخی رسانهایها در حوزه سواد رسانهای کمسواد و پرمدعا هستند.
صیانت حریم افراد در فضای مجازی
وی ادامه داد: فیلترینگ فضای مجازی باعث شده است که کودکان و جوانان جامعه خود را برای استفاده از فیلترشکن محق بدانند. باید صیانت از حریم افراد و جامعه در فضای مجازی را در آموزش و پروش نهادینه کنیم تا صیانت از درون جامعه و افراد رخ دهد تا بیرون جامعه. برای آگاهی بیشتر از سواد رسانهای احتیاج داریم که معلمان، رسانهها، صدا و سیما و ... از سواد رسانهای کافی برخوردار باشند. ایجاد نهضت آموزش سواد رسانهای به والدین و خانوادهها ضروری است و خانوادهها باید از سواد رسانهای مطلوبی برخوردار باشند.
بنیهاشمی در پایان تصریح کرد: طبق مطالعات در حوزه علوم شناختی، اعتیاد به رسانهها اعم از رایانه، گوشی و بازیهای رایانهای از همان سازوکار اخلال در کارکرد دوپامین در اعتیاد به مواد مخدر است که باید تدبیری اندیشید و با افزایش آگاهی جامعه درباره سواد رسانهای، زمینه بهرهگیری صحیح از فضای رسانهای و مجازی را فراهم کرد.
نظرات