سالار صالحیه، دکتری باستانشناسی دارد و تحصیلات کارشناسی ارشد او در زمینه پژوهش هنر بوده است. او میگوید با رویکرد تاریخ هنر تجسمی هم به باستانشناسی نگاه و در این زمینه پژوهش کرده است. این پژوهشگر تاریخ هنر به بهانه ورود «نقش برجسته مرد عالیرتبه ساسانی» به ایران که این روزها خبرساز شده است درباره اینکه آیا نقش برجسته در زمانهای گذشته اثر هنری محسوب میشد یا خیر، تاریخچه هنر تجسمی در ایران، دو نگاه هنری و کاربردی در تاریخ هنر تجسمی در ایران توضیحاتی را به ایسنا ارائه کرد. این نقش برجسته حدود ۳۵ سال پیش به شکل غیرقانونی از ایران به امارات و سپس بریتانیا قاچاق شده بود. این نقش برجسته مدتی در موزه بریتانیا در معرض دید قرار داده شد و حالا به ایران بازگردانده شده است. گفته شده است که به احتمال زیاد این نقش برجسته به جایی در جنوب فارس متعلق باشد.
صالحیه در گفتوگویی با ایسنا اظهار کرد: هنر تجسمی در ایران هم مانند نقاط دیگر جهان با نقاشی روی صخرهها آغاز شد؛ این در حالی است که البته نقاشی روی صخرهها به صورت آنچه که حالا میشناسیم به عنوان «هنر» شناخته نمیشده است. می توان اذعان کرد که نقاشیهای صورت گرفته بر روی صخرهها حالت تزیینی نداشته و احتمالا با هدف مشخصی صورت میگرفته است. انسانها با فرمت نقاشی برای ایجاد هنر بیگانه بودند و اغلب در مراسم آیینی، شکار و... از نقاشی استفاده میکردند. همانطور که دورههای متفاوت ایجاد دیوارنگارههایی مانند دیوارنگارههای کوی خواجه مربوط به دوره اشکانی، دیوارنگاره کول فرح در دوره ایلامیان، دیوارنگاره کورانگون در دوره ایلامی ها و ... اهداف خاص خود را دنبال و مفاهیم دوران خود را بازگو میکردند، بعد از آن نیز هنر به نقش برجستهها و نقاشی روی پارچه و ... راه پیدا کرد، در هر دوره مفاهیم خاصی را منتقل کرد.
او ادامه داد: البته در دوره ساسانی مفاهیم هنریتر وارد عرصه شدند. در واقع از دوره اشکانی، اواخر دوره هخامنشی و همچنین دوره ساسانی ورود مفاهیم هنری تداوم پیدا کرد؛ میتوان گفت در دوره ساسانی با محوریت موضوعاتی مانند شاه و دربار و ... شاهد ایجاد آثار هنری بودیم.
سرآغاز هنر تجسمی در ایران کجاست؟
صالحیه با تاکید بر اینکه سرآغاز هنر تجسمی در تاریخ ایران را میتوان نقاشیهای صخرهای دانست، گفت: این نقوش در غارهای دوشه و میرملات لرستان دیده میشود. همچنین در غار خره هنجیران در مهاباد هم دیده شده است. این نقوش بیشتر در قالب شکار دیده میشده و میبینیم که با تیر حیوانات را زخمی میکنند. همچنین در میان این نقوش تصویری از اعتماد به نفس میان شکارچیان هم دیده میشود؛ این موجب میشد که شکارچیان برای بازگشت به میدان شکار تردید نکنند. گاهی شکارچیها در میدان نبرد زخمی میشدند یا جان خود را از دست میدادند، این نقاشیها را به نوعی آرتیستهای آن زمان با برداشتهای مختلف اما نه برای تزیین و جنبه هنری یک اثر به تصویر میکشیدند.
«نقشبرجسته مرد عالیرتبه ساسانی» ابعاد هنری پیدا کرده بود
او ادامه داد: به مرور زمان به جنبه هنری آثار بیشتر توجه شد. در دورههای متفاوت، مثلا در دوره اسلامی در جَوْسَقالخاقانی، کاخ بزرگی در دوره عباسی تصاویری در قالب دیوارنگاره و نقاشی ایجاد شده که اغلب موضوعات آن پیرامون دربار بوده است. در دوره ساسانی هم تا حدودی به همین شکل شاهد ایجاد این آثار بودیم که اغلب درباره موضوعاتی مانند صحنههای تاجگذاری، دربار، پیروزی در شکار و... بودند. این آثار در آن زمان ابعاد هنری خود را یافته بودند و احتمالا میتوان گفت که «نقشبرجسته مرد عالیرتبه ساسانی» ابعاد هنر تجسمی را پیدا کرده بود؛ آن زمان برخی پیکرکهایی که ساخته میشد هم از حالت صرفا آیینی خارج شده و جنبه هنری و حتی تزیینی نیز پیدا کرده بودند.
این پژوهشگر هنری و باستانشناس در ادامه نیز با اشاره به این موضوع که گفته شده نقش برجسته مرد ساسانی احتمالا به جایی در جنوب فارس متعلق است درباره انواع آثاری که احتمالا متعلق به این محدوده جغرافیایی بوده است، گفت: در حوزه هنرهای تجسمی در منطقه شیراز با آثار متعددی روبهرو بودیم. نقش و نگار روی سفال یکی از مواردی از هنر است در تَلِ باکون در استان فارس دیدهایم؛ این آثار مربوط به دوره مس و سنگ است. در دوره ایلام و هخامنشی هم آثار ارزشمندی را در این مناطق دیدیم و هنر ایلیماییها که در چارچوب حکومت پارتها بوده هم در این منطقه دیده شده است.
صالحیه دکتری باستانشناسی دارد و تحصیلات کارشناسی ارشد او در زمینه پژوهش هنر بوده است.
انتهای پیام
نظرات