به گزارش ایسنا، هنر آبرنگ در قرون وسطی در تذهیب نسخههای خطی به محبوبیت رسید. هنرمندان که برای خلق نقاشیهای آبرنگ از رنگدانههای پررنگ استفاده میکردند و صحنههای کوچک و طراحیهای ظریف را در حاشیه کتابهای دستنویس خلق میکردند.
اما این رنسانس بود که نقاشی آبرنگ را در مرکز توجه قرار داد. در این دوران هنر آبرنگ از تذهیب نسخههای خطی فراتر رفت و آثار هنری «آلبرشت دورر»، هنرمند آلمانی راه یافت. او از آبرنگ برای طراحیها یا نقاشیهای غیررسمی استفاده میکرد. نقاشی آبرنگ همچنین در بخشی از آموزشهای اشرافزادگان گنجانده شد و در نهایت رواج پیدا کرد. آبرنگ بهخصوص در انگلستان به عنوان روشی برای ثبت وقایع سفر مورد استفاده قرار میگرفت. با این حال بهرغم شهرت هنر آبرنگ، این سبک از نقاشی همچون رنگ روغن جدی گرفته نمیشد.
در قرن نوزدهم میلادی، جایگاه هنر آبرنگ به یکباره ارتقاء پیدا کرد. در آن مقطع یک هیجان کلی در مورد اکتشاف در سراسر جهان وجود داشت و از تصاویر حیات وحش و طبیعت برای نشان دادن انتشارات علمی استفاده میشد. «جان جیمز اودوبان» پرندهشناس و نقاش آمریکایی نمادی از دوران اوج این جنبش است و او هنرمندی بود که از آبرنگ برای به تصویر کشیدن طراحیهای واقعگرایانه پرندگان استفاده کرد. «پرندگان آمریکا» که کتاب مشهور اوست، ۲۵ گونه جدید را شناسایی کرده است.
در حالی که «اودوبان» رویکردی محدود و فنی به کار خود داشت، سایر هنرمندان مشهور آبرنگ آنقدر دقیق نبودند. «جورجینا اوکیف» برای مثال از روان بودن آبرنگ برای خلق زمینههای زیبای نقاشی کمک گرفت. او هم همچون «ادوبان» از جهان طبیعت الهام گرفته بود، اما تعبیر او از طبیعت کاملا متفاوت بود.
در ادامه با برخی از برجستهترین هنرمندان هنر آبرنگ در طول تاریخ آشنا میشوید:
«آلبرشت دورر»(۱۵۲۸-۱۴۷۱)
«دورر» هنرمند بسیار بااستعدادی بود. او همچنین برخی از نخستین نقاشیهای آبرنگ اروپا را خلق کرد. آبرنگهای او طراحیهای از منظره و طبیعت را شامل میشوند که امروزه هنوز سالم باقی ماندهاند.
«ویلیام بلیک»(۱۸۲۷-۱۷۵۷)
«بلیک» یکی از بزرگترین شاعران انگلیسیزبان محسوب میشود، اما هنر او نیز قابل توجه است. او در دوران کودکی آبرنگ را فرا گرفت. «بلیک» برای خلق آثار هنریاش، ابتدا طرحی را روی یک سطح صاف (مانند صفحه مسی) نقاشی میکرد و سپس آن را روی کاغذ میکشید. سپس طرحها بهصورت جداگانه با جوهر و آبرنگ تکمیل میشدند تا هر تصویر در نوع خود بینظیر باشد.
«ویلیام ترنر»(۱۸۵۱-۱۷۷۵)
«ترنر» نیز همچون «دورر» به جز آبرنگ در هنرهای دیگری هم استعداد داشت. او که به شعر و تعلیم علاقهمند بود، توجه به هنر را از سنین کودکی آغاز کرد. او از مهارتهای خود در آبرنگ برای نمایش در نمایشگاهها استفاده کرد و از این طریق نخستین درآمد واقعی خود را بدست آورد. بعدها، «ترنر» از آبرنگ به عنوان راهی برای شرح وقایع سفرهای خود استفاده کرد و اشتیاق او به آن هرگز از بین نرفت. دهه آخر زندگی او با افزایش تولید نقاشی آبرنگ همراه بود.
«جان جیمز اودوبان»(۱۸۵۱-۱۷۸۵)
حدود ۹۰ سال پیش بود که «اودوبان» کتاب «پرندگان آمریکا» را تکمیل کرد، اما از این کتاب همچنان به عنوان یکی از مهمترین کتابهای پرندهشناسی تاریخ یاد میشود. تلاش «اودوبان» برای ثبت اطلاعات پرندگان به شروع سنت هنری خلق نقاشیهای طبیعتگرایانه با کمک آبرنگ کمک کرد.
«الیزابت موری»(۱۸۸۲-۱۸۱۵)
«الیزابت موری» که یک هنرمند بریتانیایی است که نقاشی آبرنگ را از پدرش آموخت که او هم یک نقاش آبرنگ بود. این دو با همدیگر سفر کردند و «الیزابت» زمان قابل توجهی را در «رم»، «مراکش» و جزایر قناری سپری کرد. او در طول ۱۰ سال، علاوه بر پرتره، تابلوهای نقاشی منظره در طول سفرهایش به آفریقای شمالی نیز خلق کرد. ویژگی بارز نقاشیهایش، استفاده از رنگهای قهوهای، بنفش، آبی، سیاه، قرمز و طلایی به همراه سبز زیتونی برای ایجاد حال و هوای گرم بود.
«جیمز مکنیل ویسلر»(۱۹۰۳-۱۸۳۴)
در سال ۱۸۷۱ میلادی، «جیمز مکنیل ویسلر» یکی از مشهورترین تابلوهای نقاشی جهان را خلق کرد. این نقاشی که به عنوان «مادر ویسلر» شناخته میشود، بیش از ۱۵۰ سال است که بینندگان را با سادگی و ترکیب خاص، مبهوت کرده است. «ویسلر» علاوه بر خلق مجموعه قابل توجهی از تابلوهای نقاشی رنگ روغن، نقاشیهای آبرنگ هم خلق میکرد. سبک بیانی او کمک کرد تا نقاشیهایی با حال و هوای خاص از مناظر و دریا خلق کند که گاهی اوقات تصاویر کوچکی از انسانها هم به آن اضافه میشدند.
«توماس موران»(۱۹۲۶-۱۸۳۷)
«موران» بیشتر برای خلق منظرههای آبرنگی و به ویژه منظرههای «پارک ملی یلواستون» شناخته میشود. در حقیقت، نقاشیهای او از چشمههای آبگرم این محوطه بود که به متقاعد کردن کنگره ایالات متحده آمریکا برای تاسیس پارک ملی یلواستون در سال ۱۸۹۲ کمک کرد.
«وینسلو هومر»(۱۹۱۰-۱۸۳۶)
«هومر» که یک هنرمند خودآموخته بود، رویکرد هنری خود را بر مبنای «در لحظه بودن» قرار داده بود. از نظر «هومر»، تماشای منظرهها و نقاشی کردن آنها به تماشای عکس اولویت دارد. او تصاویری از اتفاقات روزانه و سفرهایش را با آبرنگ نقاشی میکرد.
«جان سینگر سارجنت»(۱۹۲۵-۱۸۵۶)
«سارجنت» بیشتر برای نقاشی کردن پرتره شهرت دارد، اما نقاشیهای آبرنگ او هم خیرهکنندهاند. همچون سایر هنرمندان، موضوع اغلب آبرنگهای او منظره و سفر بود.
«پاول کله»(۱۹۴۰-۱۸۷۹)
در سال ۱۹۱۱، «پل کله» به یک گروه هنری به نام «سوارکار آبی» ملحق شد. رنگ بخش مهمی از رویکرد زیباییشناسی این گروه محسوب میشد. نقاشیهای آبرنگ «کله» در حقیقت وسیلهای برای کاوش او در «دنیای رنگ» بودند. از نقاشیهای آبرنگ «کله» همچنین میتوان به عنوان نمونه بارز زیباییشناختی اکسپرسیونیسم یاد کرد.
«ادوارد هاپر»(۱۹۶۷-۱۸۸۲)
«هاپر» بیشتر برای خلق تابلوهای نقاشی رنگ روغن همچون «شبزندهداران» شناخته میشود، ولی او تجربه خلق نقاشی آبرنگ هم داشت. موضوع آبرنگهای «هاپر» با سایر هنرمندان تفاوتی نداشت. او منظرهها را نقاشی میکرد.
«چارلز دموث»(۱۹۳۵-۱۸۸۳)
«دموث» از نظر هنری در دوران مدرنیسم به بلوغ رسید و مواجه او با کوبیسم تاثیر زیادی بر نقاشیهای آبرنگ او ایجاد کرد. علاقه او به خطوط صاف و اشکال هندسی، او را به یکی از بنیانگذاران جنبش «راستخطکاری» تبدیل کرد.
«جورجیا اوکیف»(۱۹۸۶-۱۸۸۷)
«جورجیا اوکیف» در اواخر دهه دوم زندگی خود کار آبرنگ را به عنوان روسی برای بازی با رنگ و ترکیب آغاز کرد. او آبرنگها را قبل از مجموعه تابلوهای نقاشی رنگ روغن و مشهور با موضوع گلها خلق کرده بود. در حقیقت میتوان گفت که تجربه نقاشی با آبرنگ به او کمک کرد تا سبک منحصربفرد خود را راحتتر بشناسد.
درباره این هنرمند بیشتر بخوانید:
گرانترین هنرمند زن جهان کیست؟
«رجینالد مارش»(۱۹۵۴-۱۸۹۸)
آثار هنری «مارش» به انعکاسی از شهر نیویورک تبدیل شدهاند. او در دهه ۳۰ و ۴۰ میلادی زندگی روزمره این شهر پرجمعیت را به تصویر میکشید. «مارش» با وجود چنین مهارتهای مشاهدهای، فرد بسیار مناسبی برای روزنامهنگاری بود و در نهایت برای همکاری به «دیلی نیوز» پیوست.
«اندرو وایت»(۲۰۰۹-۱۹۱۷)
«اندرو وایت»، هنرمند آمریکایی و پسر «ان. سی. وایت»، تصویرگر مشهور بود. «اندرو» به لطف راهنماییهای پدرش از همان دوران کودکی در هنر آبرنگ مهارت پیدا کرد. او زمانی که بیست ساله بود نخستین نمایشگاه انفرادی خود برای نقاشیهای آبرنگ را برگزار کرد.
انتهای پیام
نظرات