حجت الاسلام والمسلمین عباس نصیریفرد در همایش وحدت حوزه و دانشگاه و گرامیداشت مرحوم حجت الاسلام والمسلمین سید محسن شفیعی که امروز (۲۷ آذرماه) در دانشگاه علمی کاربردی خوزستان برگزار شد، ضمن گرامیداشت روز وحدت حوزه و دانشگاه و گرامیداشت شهید دکتر مفتح گفت: اگر بخواهیم از نگاهی کاربردی درباره وحدت حوزه و دانشگاه سخن بگوییم باید به این سؤال پاسخ دهیم که آیا دین و مدرنیته میتواند یک جا جمع بشود؟ سالهاست بشریت با این مسئله درگیر است.
به گزارش ایسنا، وی افزود: برخی معتقدند دین کارایی لازم برای مدیریت عرصههای مختلف بشری را ندارد و در طول تاریخ نتوانسته حکومتی تشکیل دهد که پاسخگوی نیازهای بشریت باشد و به دنبال این نگاه، جدایی دین از سیاست را مطرح میکنند. مثال این گروه این است که غرب از زمانی رشد و پیشرفت کرده که دین را کنار گذاشته است. از نگاه این گروه، وقتی رنسانس ۲۷۰ سال قبل در اروپا اتفاق افتاد و به دنبال آن، دین کنار گذاشته شد، پیشرفت آنها آغاز شد. این یک دیدگاه است که در داخل کشور هم طرفداران بسیار جدی دارد.
نصیریفرد با طرح این سؤال که آیا پیشرفت و توسعه مبتنی بر تفکر سکولاریسم است، اظهار کرد: برای پاسخ به این سؤال باید به دل تاریخ برویم. قریب ۲۷۰ سال قبل اتفاقی در جهان رخ داد که نقطه عطفی در زندگی بشری شد و آن انقلاب علمی و صنعتی اروپا بود که تمام بشریت تاکنون تحت تأثیر آن انقلاب است. سؤال این است آیا خاستگاه انقلاب علمی و صنعتی غرب، جدایی دین از سیاست است که امروز به عنوان یک الگوی موفق از آن نام ببریم؟
خاستگاه انقلاب علمی غرب، کنار گذاشتن دین نبود
مسئول دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علمی کاربردی با اشاره به رساله دکتری خود با موضوع مبانی حکمی و فلسفی تمدن غرب، گفت: در این پژوهش به این مسأله پرداختم که آیا منشأ و منبع توسعه غربی، جدایی دین از سیاست بود یا چیز دیگری بود؟ بر اساس پژوهشهایی که در خود کشورهای اروپایی انجام دادم به این پاسخ رسیدم که آنچه غرب، کنار گذاشت و بعد انقلاب صنعتی را آغاز کرد، دین نبود. غربیها اتفاقاً افراد دینداری هستند و به اندازه فهمی که از مسیحیت و یهودیت دارند به دین خود معتقدند. آنها متدین به یک دین تحریف شده هستند. ما غرب را به لحاظ اجتماعی خوب نمیشناسیم. اروپا دین را کنار نگذاشت، اروپا، کلیسا را کنار گذاشت و به حق هم کنار گذاشت. کلیسا در آن دوره، در همه کارهای مردم دخالت میکرد و برنامهای هم نداشت.
نصیریفرد ادامه داد: کلیسا بر دو پایه «کتاب تحریف شده مقدس» و «افکار و اندیشههای کشیش» مبتنی بود و این دو نمیتوانستند برنامه خوبی برای مدیریت جامعه باشند و غرب فهمید این را نمیخواهد. هر علمی یک خاستگاهی میخواهد که تئوریهای اولیه مبنایی آن را شکل دهد. از این رو پلی به تمدن اسلامی - که در قرن چهار و پنج در اوج بود- زد. منبع انقلاب علمی غرب، تمدن اسلامی بود و این موضوعی است که خود غربیها نیز بدان اقرار میکنند.
وی با اشاره به بهرهگیری کشورهای اروپایی از مبانی فکری ابنسینا، فارابی، خواجهنصیر، شیخبهایی و ... گفت: جانمایه اصلی حرکت تمدنسازی غرب، تمدن اسلامی شد. آنها کار دقیقی کردند، منابع را از ما گرفتند و روشسازی کردند، اما مسئلهای که وجود دارد این است که آیا تمدن غرب توانست به نیازهای بشر پاسخ بدهد؟ پاسخ این است که علم برای پاسخ به تمام شئون بشری محدود است و تجاربی که در درمان ایدز و کرونا کسب کرد، نشان داد که علم به تنهایی پاسخگو نیست. چون علم برگرفته از تفکر انسانی است که محدود است.
مشکل تمدن غرب، اتکا به عقل خودبنیاد است
مسئول دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علمی کاربردی با بیان اینکه مشکل تمدن غرب که نتوانست برای بشریت برنامهریزی کند، غفلت حوزه از نیازهای معنوی و روحی افراد بود، با اشاره به تأثیر این تفکر در جوامع غربی گفت: در فیلمهای اخیری که در هالیود ساخته میشود سناریوها به سمت زیر سؤال بردن غیب و ترسیم آینده جهان بر اساس عقل خودبنیاد رفته است. مشکل تمدن غرب این است که مبنای خود را بر عقل خودبنیاد گذاشته است در حالی که در اسلام، مبنا عقل دینبنیاد است.
وی خاطرنشان کرد: رشد و توسعه اگر بر مبنای عقل خودبنیاد باشد نتیجه آن وضعیت کنونی است، اما اگر بر مبنای عقل دینبنیاد باشد، تمام نیازهای انسان را پاسخ میدهد.
چرا با وجود بهرهمندی از تفکر اسلامی موفق نشدیم
این استاد دانشگاه با طرح این سؤال که چرا ما با وجود بهرهمندی از تفکر اسلامی موفق نشدیم، با اشاره به رویه حاکمان در دوره قاجار و پهلوی گفت: حاکمان ما در دورههای گذشته ارزشی برای رشد و توسعه قائل نبودند. اینکه در شعار و حرف از اسلام، رشد، توسعه و پیشرفت سخن بگوییم، پیشرفت را محقق نمیکند. تا زحمت نکشیم و کار نکنیم اتفاقی نمیافتد. دانشگاهی که در گروه آموزشیاش، تیمی درست میشود و اجازه نمیدهد کسی وارد هیأت علمی بشود، آیا میتواند رشد و توسعه را رقم بزند؟ ما در اولیات خود ماندهایم.
جرأت رد نظریات علمی غربی را داشته باشیم
نصیریفرد درباره نقش وحدت حوزه و دانشگاه گفت: حوزه علمیه ما نباید تنها در تئوریهای اسلامی محدود بماند و از طرفی دانشگاه هم نباید خود را در نظریات غربی محصور کند. جرأت رد نظریات علمی غربی را داشته باشیم.
مسئول دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علمی کاربردی با اشاره به پیشرفتهای حاصل شده کشور در حوزه هوافضا، موشکسازی، پزشکی، هستهای و نانو گفت: با وجود این پیشرفتها آیا نمیتوانیم در صنعت خودروسازی پیشرفت کنیم؟ میتوانیم. اینکه چرا پیشرفت نمیکنیم پاسخش این است که چون در موشکسازی و نانو رانت وجود ندارد، پیشرفت میکنیم. در این صنعتها، عدهای جوان مؤمن انقلابی علاقهمند به کشور در حال تلاش هستند.
وی تصریح کرد: خیلیها با دیدن مشکلات و نواقص موجود در کشور میگویند چرا رهبری ورود نمیکنند؟ اگر اینطور است پس مجلس و قوه قضائیه برای چیست؟ ما در کشور ساختار داریم. ساختارها باید کار خود را به درستی انجام بدهند. در غرب ساختارها درست کار میکنند. باید کمی به خودمان بیاییم. البته حکومت و مجلس وظایفی دارند. اگر مجلس درست به وظیفهاش عمل کند چه نیازی به ورود رهبری است؟
جوانان ما سؤال دارند
نصیریفرد با اشاره به حوادث اخیر در کشور گفت: در اغتشاشات اخیر شعارها عوض شده بود و از نقض حاکمیت به نفی حاکمیت رسیده بود. یعنی حکومت دینی نمیخواهیم. جوان ما شبهه دارد و ناآگاه است. روایت اول خود را از رسانههای غربی دریافت میکند. رسانههای ما رقابت را از دست دادهاند. چه کسی باید به این جوانها پاسخ بدهد؟ این جوانها نه ضد دین و نه ضد انقلاب هستند فقط شبهه و سؤال دارند.
بدترین نوع فاصله طبقاتی یعنی فاصله طبقاتی مسئولان با مردم را داریم
وی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار کرد: با وجود مشکلات کنونی آیا وضعیت ما از دوره جنگ تحمیلی بدتر است؟ در دوره جنگ، دوسوم بودجه کشور برای جنگ میرفت و یکسوم برای مدیریت کشور هزینه میشد، اما مردم احساس سختی که امروز میکنند، نداشتند. آن زمان فاصله طبقاتی نداشتیم. الان بدترین نوع فاصله طبقاتی یعنی فاصله طبقاتی مسئولان با مردم را داریم. گرچه این رویه در دولت کنونی دارد از بین میرود، اما در زمان جنگ همه مثل هم بودند چون شرایط مبتنی بر مبانی و آرمانهای انقلاب اسلامی بود. اگر ما بر اساس این آمارها و مبانی پیش برویم بسیاری از این سختیها را میشود مدیریت کرد و مردم هم حمایت میکنند.
وی با بیان اینکه امام مردم را به این باور رسانده بود، اظهار کرد: امام (ره) به دنبال جابجایی حکومت نبودند. به دنبال جابجایی منشأ حکومت بودند. اگر دقت کنید امام تا قبل از سال ۵۴ شاه را نصیحت میکردند، اما وقتی عملکرد شاه اصلاح نشد، بعد از آن از رفتن شاه صحبت کردند. منشأ حکومت یعنی اینکه بدانید منشأ حکومت و قدرت، ابرقدرتها نیستند، خدا است. هر جا منشأ قدرت را رعایت کردیم، رشد کردیم.
مسئول دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علمی کاربردی در پایان سخنان خود با اشاره به نقش مؤثر حجتالاسلام والمسلمین سید محسن شفیعی در دانشگاهها گفت: اگر حاجآقای شفیعی در اغتشاشات اخیر در دانشگاهها حضور داشتند، وضعیت دانشگاههای خوزستان چیز دیگری بود. مرحوم شفیعی یک روحانی در طراز انقلاب اسلامی بود. ایشان در بین کل مسئولان دفاتر نهاد، شاخص بودند. بااخلاق و باصفا بودند. چیزی که آقا سیدمحسن را شاخص میکرد، صفا، صمیمیت و سادگی ایشان بود. مثل آب زلال بود، غل و غشی نداشت. بنده تحلیلی درباره پیام رهبر انقلاب پس از درگذشت ایشان نوشتهام. رهبر انقلاب از عملکرد ایشان اعلام رضایت کردند و فرمودند ایشان در مسیر شدن بود، امید آینده بود. او فردی انقلابی بود که اهل افراط و تفریط نبود و همه مردم از اقشار و جریانهای مختلف در تشییع پیکر ایشان گریستند. اخلاقمدار بود و ضمن حفظ مبانی و خط قرمزها همه به او عشق میورزیدند.
انتهای پیام
نظرات