به گزارش خبرنگار بخش تجسمی ایسنا، روز گذشته خبری مبنی بر تغییر نشان استاندارد ایران منتشر شد. نشانی که توسط مرتضی ممیز در سال ۱۳۶۴ برای سازمان ملی استاندارد ایران طراحی شده بود و حالا به نحوی تغییر شکل داده شده که برخی آن را «غیراستاندارد» تلقی میکنند. اما آیا تغییر لوگوی سازمانها و بهروزرسانی آنها با گذشت زمان، در دنیا امر مرسومی است؟ و اگر پاسخ مثبت است آیا در مسیر این تغییر ناگهانی نشانی که پدر گرافیکِ ایران طراحی کرده بود، نباید از کارشناسان و اصحاب هنر بیش از اینها نظرخواهی میشد؟
طرحِ لوگویِ سازمانها چه زمانی تغییر میکند؟
درحالی که عدهای تغییر لوگویِ شرکتها و موسسهها را با گذر زمان امر مرسومی میدانند و مثالهایی نیز در این زمینه وجود دارد، اما این اقدام در وهله نخست نیازمند یک تحقیق کلان است؛ برای مثال شرکت پپسی که تجربهیِ تغییر لوگو را داشته، با تحقیقات دموگرافی اقدام به تغییرِ لوگویِ خود کرده است. در همین راستا عنوان میشود که ابتدا باید خدمات یا سرویسی که شرکتها، بانکها یا هر موسسه دیگری ارائه میکنند، بررسی شود تا به این پاسخ رسید که چه نگرشی در خود دارند و با تحقیقات کلان در این موارد به تغییر طرحِ لوگو فکر کرد. از طرف دیگر برای تغییرِ طرح لوگو باید توجه داشت که با چه نوع موسسهای مواجه هستیم؟
سازمان ملی استادارد ایران یکی از سازمانهای مهمی محسوب میشود که طرحِ لوگویِ آن تقریبا در تمامی وسایلی که خریداری میکنیم، از یخچال گرفته تا خوراکی و نوشیدنی و ... دیده میشود و بنابراین نباید به راحتی دست بخورد؛ چراکه در طول زمان نیز جایگاه استاندارد خود را به لحاظ بصری به دست آورده است و درواقع لزومی برای تغییر آن وجود ندارد. مگر اینکه خدمات جدیدی به این سازمان اضافه شده باشد که با گذشته متفاوت باشد. در این شرایط و برای اینکه این سازمان بخواهد پیام جدیدی با سرویس جدیدی ارائه کند، باید تغییراتی هم در لوگو ایجاد کند. با توجه به این نکته، شاید بتوان منشأ چنین تغییری را تصمیم عجولانهای دانست که از پشتوانه تحقیقاتی کافی برخوردار نبوده و در این مسیر توجه لازم به نامِ طراح آن نیز لحاظ نشده است!
تغییرِ مدیر، تغییرِ لوگو؟
بهزاد خورشیدی یکی از هنرمندان گرافیستی است که تجربه طراحیِ پوسترهای متعددی از چهره هنرمندان را در کارنامه خود دارد. او در گفتوگویی با ایسنا در واکنش به تغییرِ طرحِ لوگوی «استاندارد» میگوید: «نمیدانم چه اتفاقی پیش میآید که هر از چند گاهی آرم موسسهای که سالها از قدمت آن سپری میشود و به لحاظ شناخت بصری کاملا آشناست، با تغییر مدیران، دستخوش تغییرات قرار میگیرد.»
او در ادامه اظهار میکند: «قطعا این کار خطاست و نمیدانم چه اصراری داریم که هر چیز زیبا و درستی را دست ببریم و خراب کنیم؛ چرا باید قالبی را که آرم بر مبنای آن شکل گرفته، خراب و ناخوانا کنیم؟ آن هم با رنگی که هیچ دلیلی در طرح یک لوگو ندارد.»
این هنرمند در توصیف طراحی مرتضی ممیز میگوید: «با اینکه زمان زیادی از طراحیِ این نشانواره سپری میشود اما همچنان از دوام و قوام بالایی برخوردار است و بارها و بارها در مدارس و دانشکدهها به عنوان یک نشان استاندارد از آن یاد میشد. آقای ممیز تمام قواعد هندسی را در این آرم رعایت کرده بودند و جدای از شکل ظاهر بصری چشمنواز، حُسن بزرگ، این بود که بسیار خوانا بود و در تمامی ابعاد قابل چاپ بود.»
خوریدی تاکید کرد: یکی از زیباییهای طرحِ مرتضی ممیز به دلیل سادگی آن بود. سادگیای که با عوض شدن غیرحرفهای رنگِ این نشانواره جای خود را به طرحی داده که انتقادات زیادی را با خود به همراه داشته است.
انتهای پیام
نظرات