دکتر کشور صمدایی گله کلایی در گفتوگو با ایسنا، درباره پژوهشی که به تازگی بر روی بیماران زن مبتلا به ام اس انجام شده، توضیح داد: بیماری مالتیپل اسکلروزیس یا ام اس یک بیماری نورولوژیک پیشرونده است که ابعاد جسمی و روانی زندگی افراد را تحت تاثیر قرار میدهد.
وی با اشاره به شیوع سه برابری این بیماری در زنان، ادامه داد: ام اس اغلب زنان ۲۰-۴۰ ساله را درگیر میکند و با توجه به بروز بیماری در سنین باروری، میتواند تولیدمثل و عملکرد جنسی افراد را تحت تاثیر قرار دهد. بر همین اساس ما کنجکاو شدیم در مورد نیازمندیهای سلامت باروری این بیماران پژوهشی را انجام دهیم.
پژوهشگر مرکز تحقیقات سلامت مردان و بهداشت باروری دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در خصوص روش انجام این مطالعه، گفت: برای انجام این تحقیق ما ابتدا به تبیین مفهوم سلامت باروری از دیدگاه این بیماران پرداختیم و سپس نگرانیهای سلامت باروری آنان را استخراج کردیم.
وی ادامه داد: در گام بعدی این مطالعه، یک گروه از نورولوژیستها، متخصصین بهداشت باروری، متخصصان زنان و روانشناس را در جلسهای گرد هم آوردیم، مسائل و نگرانیهایی که زنان مبتلا به ام اس مطرح کرده بودند را مورد بحث قرار دادیم تا نگرانیهای آنان اولویتبندی شود.
صمدایی با بیان اینکه نگرانیهای سلامت باروری این بیماران، در پنج طبقه دستهبندی شد، تشریح کرد: یکی از نگرانیهای این زنان درخصوص تهدید قدرت باروریشان بود. آنها چون در سنین باروری قرار دارند، نگران بودند که نتوانند مادر شوند و زندگی زناشویی آنها ممکن بود تحت تاثیر قرار بگیرد. همچنین نگرانی از اختلال در عملکرد جنسی نیز یکی دیگر از این موارد بود.
وی ادامه داد: نگرانی بعدی، محدودیت آنها در استفاده از روشهای پیشگیری از بارداری بود. این بیماران نگران انتقال بیماری از طریق بارداری به فرزندشان بودند و تصور میکردند که ممکن است بیماری خود را به فرزندشان منتقل کنند. به همین دلیل تعداد فرزندانی که آنها میخواستند، کمتر از افراد عادی بود و اصرار داشتند روش خوبی برای پیشگیری از بارداری داشته باشند.
این متخصص بهداشت باروری افزود: از آنجایی که بیماری ام اس جزو بیماریهای خاص است، معمولاً داروهای هورمونی با داروهای آنها تداخل دارد. به همین دلیل این بیماران در مورد روش پیشگیری از بارداری نیز محدودیتهایی دارند و این موضوع دیگری است که باعث نگرانی آنها شده است.
صمدایی خاطر نشان کرد: همچنین آنها یک سری نگرانیهای اجتماعی داشتند و ابتلا به این بیماری برای آنها به نوعی ننگ یا استیگما بود.
محقق مرکز تحقیقات سلامت مردان و بهداشت باروری دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در مورد ادامه این مطالعه، توضیح داد: در جلسهای که با حضور متخصصان، برگزار و نگرانیهای این بیماران مطرح شد، مشخص شد که بیشترین نگرانی و دغدغه زنان مبتلا به ام اس، نگرانی در مورد مشکلات جنسیشان و متعاقب آن کاهش رضایتمندی جنسی همسرشان است. بر همین اساس ابتدا بررسی کردیم که در دنیا چه مداخلاتی برای حفظ و ارتقای کیفیت زندگی جنسی آنها انجام شده است.
وی ادامه داد: در این بررسیها متوجه شدیم که عمده مداخلات مؤثر بر ارتقای کیفیت زندگی جنسی چنین بیمارانی مداخله با رویکرد مشاوره بوده است. مداخلات با این رویکرد هم مؤثر و هم مقرون به صرفه است؛ چرا که میتواند توسط یک متخصص سلامت باروری انجام شود و نیازی به ارجاع بیمار به سطوح تخصصی بالاتر مثل روانپزشکان نیست (جز در موارد افسردگی شدید که نیاز به مصرف دارو دارد). در دنیا مدلهای مختلفی برای مشاوره وجود دارد؛ ولی متخصصان این پژوهش تصمیم گرفتند که مشاوره با الگوی BETTER را انتخاب کنند، چرا که معتقد بودند ساختار این مدل مشاورهای برای این بیماران مؤثرتر است.
این متخصص بهداشت باروری به حذف عوامل مخدوشگر در این مطالعه اشاره کرد و گفت: برخی عوامل مانند ابتلای بیماران به افسردگی شدید میتوانست به عنوان عامل مخدوشگر روی مطالعه ما تاثیر بگذارد، به همین دلیل بیمارانی که علاوه بر ام اس به افسردگی شدید یا خستگی مفرط مبتلا بودند، از روند مطالعه کنار گذاشته شدند.
وی در خصوص دلیل این موضوع توضیح داد: چون افسردگی میتواند روی سلامت جنسی اثر بگذارد و ما میخواستیم بفهمیم مشکلات جنسی این افراد به دلیل بیماری ام اس است، نه به دلیل افسردگی حاصل از این بیماری و یا نه به دلیل شدت خستگی حاصل از این بیماری. به همین دلیل عوامل مداخلهگر را شناسایی کردیم و افراد مبتلا به افسردگی شدید، خستگی شدید و ... را با پرسشنامههای اختصاصی و ویزیت توسط متخصص مربوطه شناسایی و از مطالعه خارج کردیم.
پژوهشگر مرکز تحقیقات سلامت مردان و بهداشت باروری دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با اشاره به روش انجام مداخله بر روی این بیماران، توضیح داد: چهار جلسه آموزشی همراه با مشاوره برای این بیماران برگزار شد. شاخصهای رضایتمندی و عملکرد جنسی بیمار یک بار قبل از مداخله و یکبار نیز دو و سه ماه پس از مداخله مورد ارزیابی قرار گرفت. از این طریق بررسی کردیم که آیا انجام این مداخله مؤثر بوده؟ و آیا توانسته عملکرد جنسی و رضایتمندی جنسی این بیماران را حفظ کند یا ارتقا دهد؟
صمدایی درباره نتایج این مطالعه گفت: در نهایت نتایج این پژوهش بهبود عملکرد جنسی این بیماران را نشان داد؛ ولی رضایتمندی جنسی از نظر آماری معنادار نشد. اما در دنیا در مداخلات و مطالعات کارآزمایی بالینی آیتمی به نام MICD یا معناداری بالینی وجود دارد و این به آن معناست که متخصص باید تشخیص بدهد که آیا مداخله انجام شده از نظر بالینی در بهبود شرایط بیماران مؤثر بوده یا خیر. آنچه که ما در جلسات مشاوره بیماران مبتلا به ام اس دیدیم، این بود که رضایتمندی جنسی آنها در ظاهر و بر اساس آنچه که برای ما عنوان میکردند، افزایش پیدا کرده بود و حال بهتری داشتند؛ ولی از نظر آماری معنادار نبود. از سوی دیگر این نتیجه بیانگر آن است که هر چند عملکرد جنسی شرط لازم برای رضایتمندی جنسی است، اما فاکتورهای دیگری هم در رضایتمندی جنسی این زنان دخیل هستند که نیازمند پژوهشهای بیشتری در این زمینه است.
وی خاطر نشان کرد: مشاوره همراه با دارو درمانی برای این دسته از بیماران نه تنها در مطالعه ما؛ بلکه در مطالعاتی که در دنیا بر روی این گروه از بیماران انجام شده، سودمند است.
صمدایی در پایان از تیم تحقیق؛ ناهید دهقان نیری، زهره خاکبازان، مریم باقری و حمید حقانی از پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی تهران، محمود هدایت نژاد از گروه روانشناسی دانشگاه شاهد و فائزه غفوری از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و بیماران شرکت کننده در این پژوهش تقدیر و تشکر کرد.
به گزارش ایسنا، یافتههای این مطالعه خرداد ماه سال جاری با عنوان «اثربخشی مشاوره جنسی با استفاده از الگوی BETTER برای ارتقای عملکرد جنسی و رضایت زنان متاهل مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس» در نشریه Sexuality and Disability که جزو ژورنالهای Q2 و با ضریب تاثیر ۱.۶۴ است، منتشر شد.
انتهای پیام
نظرات