به گزارش ایسنا، محمدرحیم عیوضی به تبیین رابطه آینده پژوهی در سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت پرداخت و اظهار کرد: حوزه مطالعاتی آینده نگاری، حوزهای جدید التأسیس با رویکردی میانرشتهای در مطالعات علوم انسانی است که به دنبال راهنمایی و پیگیری «چه باید کرد؟» های پیش روی دانش انسانی در حوزههای مختلف علوم و فنون بشری است؛ در واقع این حوزه مطالعاتی به دنبال ترسیم آیندههای پیش رو با توجه به فرصتها و تهدیدهایی است که در هر حوزۀ مطالعاتی، پیش روی پژوهشگران و متفکران قرار دارد.
استاد دانشگاه شاهد ادامه داد: سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، سندی چشماندازی است که مبتنی بر مبانی اسلامی آینده ۵۰ ساله کشور را ترسیم میکند. از آنجا که پیشبینی روندهای داخلی و خارجیِ مؤثر در آینده ایران و نیز آینده سایر کشورهای دنیا برای طراحی سند یاد شده حائر اهمیت وافری بود آیندهپژوهی به منزله یکی از ارکان تدوین بخش افق و تدابیر سند الگو مبنا قرار گرفت؛ چرا که سند الگوی پیشرفت باید کاملا منطبق بر محیط آینده باشد تا بتواند از ناهمواریهای پیش رو عبور کند و به هدف خود دست یابد. از این منظر، سند الگو با آیندهپژوهی راهبردی پیوند میخورد. هدف آیندهنگاری راهبردی، مطالعه و پژوهش به منظور تصمیمگیری در فرآیندهای سیاستگذاری از طریق تصویرسازی، ترسیم چشمانداز و تمرکز بر راهبردهای بلندمدت در محیطهای دستخوش ناپایداری و عدم قطعیت است.
عضو اندیشکده علم مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت تصریح کرد: مهمترین عدم قطعیتهای راهبردی کشور که نیازمند بذل توجه اسناد و مراکز سیاستگذاری و راهبردی کشور است عبارت از مناسبات منطقهای و قومی و اقدامات تروریستی، موضوعات دفاعی و امنیتی، اقدامات جداییطلبانه، تغییرات اقلیم، تغییرات قیمت نفت و حاملهای انرژی، تغییر ترکیب جمعیتی، تغییر باورها و ارزشها یا تهاجم فرهنگی، شتاب علم و فناوری و تحول به سمت فناوریهای همگرا، آموزش عالی و نسل جوان جویای کار و معضلات اجتماعی نظیر خشونت و آمار بالای طلاق هستند. بررسی بخشهای افق و تدابیر سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت نشان میدهد که دو بخش یاد شده، همه عدم قطعیتهای فوقالذکر را به خوبی با رویکرد آینده نگاری راهبردی پوشش دادهاند.
عیوضی خاطرنشان کرد: در حقیقت در تدوین الگوی پیشرفت تلاش شد با تدوین راهبردهای مناسب، اقدامات لازم و مبنایی برای مواجهه فعالانه با آینده صورت گیرد طوری که بدون راهبردهای سازنده الگو، کشور کمتر میتواند در مسیر رشد و تعالی قرار گیرد و قدرت تبدیل قابلیتهای خود به فاعلیتها را از دست می دهد. بر اساس سند الگو، تفکر مدیریت راهبردی در کشور باید به سمتی سوق یابد که با بهرهگیری حداکثری از امکانات موجود و در نظر گرفتن اقتضائات کشور، زمینه دستیابی به آیندهای درخشان و در حد استعداد فراهم شود.
انتهای پیام
نظرات