هادی کیادلیری در گفت و گو با ایسنا افزود: از سال ۹۰ متوجه بیماری شمشادها شدیم. همان زمان فاجعه «خشکیدگی شمشاد» را هشدار دادم. آن زمان حدود ۲۰۰۰ هکتار آلوده به بیماری آتشک شمشاد (بلایت شمشاد) شد ولی در مقابله با آن اهمالکاری صورت گرفت. این بیماری سه چهار سال طغیان کرد و تا نوشهر آمد سپس کاهش یافت اما در سال ۹۴ در پارک بنفشه چالوس متوجه طغیان یک آفت شدیم. آفت پروانه طغیان کرد و تا شرق مازندران کشیده شد.
رییس اسبق انجمن علمی جنگبانی ایران افزود: خیلی عجیب بود که برای یک درخت بسیار بسیار مهم که قطع کردن آن ممنوع، جزو ذخایر جنگل و از اهمیت دارویی بسیار زیادی برخوردار است، در عرض چند سال دو آفت تخصصی داشته باشیم. به نظرم مشکوک است وجای سوال دارد. همین الان در حاشیه ساحلی درختان شمشاد با قدمت زیاد خشک شدهاند.
وی افزود: بعد از شیوع این بیماری هنوز درختان نمرده بودند و هنوز بذر تولید میکردند بنابراین ما درخواست جمعآوری بذر و ایجاد بانک بذر را دادیم چون هر تودهای در هر قسمت میتوانست ژنهای مختلف و خاص خود را داشته باشد. بانک ژن هم متاسفانه نداشتیم در حالی که این گونهها نادر بودند.
کیادلیری در ادامه گفت: متاسفانه تعلل شد، کارها بهدرستی انجام نشد و درختان به دلیل بیماری و آفت خشک شدند بهگونهای که دیگر بذر هم تولید نمیکردند. قبل از نابودی کامل آنان پبشنهاد شد که قلمهگیری اتفاق بیفتد یعنی تودهها را شناسایی بکنیم، از هر توده قلمهگیری شود و قلمهها در نهاستان و در یک مکان ایزوله نگهداری شوند تا پس از فروکش کردن آفت و بیماری به همان سایتهای اصلی خود برگردانده شوند اما این کارها نیز ناقص انجام شد یا اقدامی نمایشی بود.
رییس اسبق انجمن علمی جنگبانی ایران درباره آمار درختان شمشاد در کشور اظهارکرد: متاسفانه آمار دقیقی از میزان شمشادها در دست نبوده و پراکنش آنها در ۷۰ هزار هکتاربرآورد شده است البته شمشادها در بسیاری از مناطق پراکنده بودهاند چون تودهای زندگی میکنند. متاسفانه در دهه ۹۰ شمشادها در حدود ۴۰ هزار هکتار آلوده شدند و از بین رفتند بهگونهای که سطح خیل عظیمی از شمشادها بهویژه درختان مادری (درختان بزرگی که بذردهی و تولید نهال میکنند) را از دست دادیم.
وی افزود: بعضی از این مناطق در استانهای گیلان و مازندران که مناطق کوچک و محلی بودند مورد حمله آفات و بیماری و یا در مسیر آنها قرار نگرفتند. در نتیجه شمشادها بهصورت لکهای باقی ماندند حتی اگر بتوانیم آنها را تکثیر کنیم، تنوع و ژنها را از دست دادهایم.
دبیر مرجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی با اشاره به کاشت شمشاد در حدود شش هکتار از عرصههای جنگلی شمال کشورتاکید کرد: اگر پرورش درختان شمشاد و بازگرداندن آنان به عرصههای طبیعی بهدرستی باشد، خوب است. اگر مطمئن باشند که اسپور(هاگ) قارچ در خاک وجود ندارد یا آفت کاملا فروکش کرده است میتوان شمشادها را به عرصههای طبیعی برگرداند چون اسپور قارچ گاهی تا هشت سال در خاک باقی میماند و میتواند دوباره طغیان و نهالها و درختان را آلوده کند.
وی تاکید کرد: بعید میدانم چنین اتفاقی افتاده باشد چون نمونههای آفات از مکانهای مختلف گزارش میشود بنابراین به نظر میرسد که شاید یه مقدار بازگرداندن این نهالها به عرصههای طبیعی زود باشد.
دبیر مرجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی همچنین تصریح کرد: در عرصههای طبیعی محدودیت بیشتر و در صورت بروز بیماری نمیتوان از قارچکش و سموم دفع آفات استفاده کرد.
کیادلیری در پایان با بیان اینکه برای مبارزه با آفات روشهای مختلفی وجود دارد، اظهارکرد: از تلههای نوری تا استفاده محدود از آفتکُشهای بیولوژِیک را میتوان در دستور کار قرار داد اما الان فقط باید مدیریت درست بکنیم چون کاراز کنترل گذشته است یعنی اول نهالها را در سایتهای ایزوله پرورش دهیم و وضعیت آنها را همزمان در جنگل بررسی کنیم. اگر جمعیت آفات و بیماریها بهحدی رسید که ضربه زننده نباشد، میتوانیم این نهالها را به عرصه طبیعی وارد کنیم. در صورت ورود به عرصه باید هر سال آنها بررسی و پایش کنیم و در صورت مواجهه با آفات و بیماریها در همان منطقه کنترلش کنیم.
انتهای پیام
نظرات