به گزارش ایسنا، فعالان سیاسی در جریان بررسی علل و عوامل کارآمدی و ناکارآمدی دولتها به برخی از مولفههای مرتبط با سیاست خارجی نیز اشاره کرده و معتقدند دولتها در وهله اول باید روابط خود با سایر کشورها را تنظیم کنند، حتیالمقدور از تنش با آنها بپرهیزند و در ارتباطات خارجی واقعبین باشند و سهم مسائل مرتبط با سیاست خارجی را بیش از آنچه هست نبینند.
برخی فعالان سیاسی هم البته تاکید دارند که اختیار سیاست خارجی باید به طور کامل در دست دولت باشد و در وزارت خارجه متمرکز باشد.
خبرگزاری ایسنا در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، به سراغ اساتید دانشگاه، رییس جهاد دانشگاهی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، نمایندگان فعلی و ادوار مجلس شورای اسلامی، اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، فعالین سیاسی و داوطلبین انتخابات ریاست جمهوری رفته و با آنها درباره علل ناکارآمدی دولتها گفتوگو کرده است. حاصل این گفتوگوها استخراج مولفههای فرهنگی و اجتماعی، اقتصادی، سیاست داخلی و سیاست خارجی به عنوان علل اصلی ناکارآمدی بوده است.
در ادامه نقطهنظرات مصاحبه شوندگان درباره پارامترهای کارآمدی دولت در حوزه سیاست خارجی را مرور میکنیم:
حسن سبحانی، اقتصاددان:
پرهیز از تنش در روابط خارجی: اینطور نیست که نحوه تعامل جهانی تاثیری بر حرکت اقتصاد ایران نداشته باشد. ما باید به دنبال تنش زدایی باشیم. من منافع یا امنیت ملی را در امنیت اقتصادی میبینم. امنیت اقتصادی به این معنا است که مردم در داخل کشور از زندگی خود رضایت داشته باشند و همچنین امکان تاثیرگذاری کشور بر سایر کشورها در عرصه بینالمللی فراهم باشد. لذا توسعه اقتصادی برای ما اجتناب ناپذیر است و امنیت ما در توسعه اقتصادی است و برای دستیابی به توسعه اقتصادی باید با جهان روابط و مبادلات داشت و تا جایی که امکان دارد، نباید دنبال تنش باشیم، مگر اینکه اصول کشور زیر پا گذاشته شود.
اگر مشکل خارجی نداشته باشیم زودتر میتوانیم اقتصاد کشور را تحرک ببخشیم. در حالی که اگر روابط خارجی خوبی داشته باشیم اما در داخل کشور آماده نباشیم، نمیتوانیم اقتصاد را به حرکت درآوریم. روابط خارجی لازم است اما کافی نیست و حرکت باید از درون کشور شروع شود.
قرارداد با چین در مرحله سند است و فعلا ابراز تمایل برای همکاری است. مهم وقتی است که میخواهیم موارد همکاری را تعیین کنیم که در آنجا باید منافع کشور لحاظ شود. با فرض در نظر گرفتن منافع ملی، چنین قراردادهایی با سایر کشورها هم میتواند برای کشور مفید باشد. مهم این است که در این همکاری چه میدهی و چه میگیری.
محمدرضا عارف، فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده ادوار مجلس:
ضرورت تعامل با دنیا: ما هیچ راهی جز تعامل با دنیا نداریم. میتوانیم برای بخشهای مختلف علمی، اقتصادی، فرهنگی و بهداشتی از تجارب کشورها استفاده کنیم و نیازی نیست خود را محدود به چند کشور کنیم. شاید در کنترل یک بیماری، یک کشور آفریقایی موفق بوده است. البته که کشورهایی که سنخیت بیشتری با ما دارند، تجارب بهتری میتوانند در اختیار ما بگذارند.
مصطفی هاشمی طبا، فعال سیاسی:
پرهیز از ایدهآل گرایی در روابط بینالملل: برای یافتن راهکار ایجاد دولتهای کارآمد باید ابتدا حد خود در دنیا را بدانیم و به این پرسشها پاسخ دهیم که رفاه و سبک زندگی مردم چگونه باید باشد؟ میخواهیم محیط زیست و زندگی ما چگونه باشد؟ میخواهیم چه نوع اقتصادی در کشور حاکم باشد؟ روابط بینالمللی ما با دولتها (که نوعا ظالم و مستکبر هستند) چگونه باید باشد و سئوالات دیگر که البته در حال حاضر همه را به صورت ایدهآلیستی پاسخ میدهیم. اگر به پاسخهای معقول و عملیاتی رسیدیم شاید بتوان کاری کرد و حاکمیت کارآیی نشان دهد و الا همچنان کارآمد نخواهیم بود.
جهانبخش محبی نیا، نماینده ادوار مجلس:
قرار گرفتن سیاست خارجی تحت فرمان دولت: مسئله رفاه و آسایش راست و چپ، احمدی نژاد، خاتمی و روحانی نمیشناسد. دولت میگوید برای تأمین رفاه، آسایش و آرامش باید جذب سرمایه گذاری خارجی و تنومند کردن اقتصاد به وسیلهای به نام دیپلماسی و دستگاه سیاست خارجی نه تنها باید در دست من بلکه تحت فرمان من باشد، وقتی من با ایدهای مواجه هستم که دشمنان ملت میخواهند ما را از نظام بینالملل خارج کنند و من اختیار توقف دستگاه سیاست خارجی را در داخل نظام بینالملل نداشته باشم آثارش را روی اقتصاد میگذارد و برای من ناامنی و وحشت بوجود میآورد، ما چه جوابی داریم به اینها بدهیم؟
علی مطهری، نماینده ادوار مجلس:
قرار گرفتن سیاست خارجی تحت نظر دولت و وزارت خارجه: در سیاست خارجی، این حوزه باید کاملا تحت نظر وزارت خارجه و رییس جمهور باشد، اما مواردی وجود داشته که این چنین نبوده است. مثلا بشار اسد وارد ایران میشود و آقای ظریف از آن خبر ندارد. اینها مواردی است که از کارآمدی و اقتدار دولت میکاهد و قابل قبول نیست. فرض کنید میخواهند موشک آزمایش کنند یا پرتاب کنند، این کار آثار سیاسی دارد. به خصوص وقتی که چند روز بعد از توافق برجام انجام میشود باید این را به اطلاع رئیس جمهور برسانند و او بگویند که این کار انجام بشود یا نه. نمیتوانند بگویند ما از جای دیگری دستور میگیریم. در کارهای مرتبط با سیاست خارجی باید این هماهنگی با دولت وجود داشته باشد. در میدان جنگ، نیروهای نظامی از فرمانده کل قوا دستور میگیرند اما در بقیه موارد که با اقتصاد و سیاست خارجی ارتباط دارد باید از دولت دستور بگیرند. این مشکلی است که باید حل شود.
باید کسی را انتخاب کنیم که سیاست جهانی را بشناسد، اقتصاد دنیا را درک کند و دید محدود نداشته باشد. نمیشود گفت که ما کاری به رابطه با دنیا نداریم و ضرورتی ندارد با دنیا ارتباطی داشته باشیم. باید افراد واقع بین که تاثیر روابط خارجی بر اقتصاد را درک میکنند و تجربه کافی برای اداره کشور دارند انتخاب شوند.
غلامرضا مصباحی مقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام:
عدم توجه بیش از حد به مناسبات خارجی: ما ظرفیتهای بسیار زیاد معطل داریم، کارخانجات تعطیل شده، زیرساختهایی که به اندازه کافی از آن بهرهبرداری نشده و نیروی انسانی نخبه و باسوادی که از آن درست استفاده نشده است و همچنین تصمیمگیریهای با تاخیر، چرا که نگاه این دولت به حل مشکلات اقتصادی دائما از طریق مناسبات خارجی و سرمایه گذاری خارجی بوده که به این هم دست نیافت.
محمد هاشمی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام:
وجود برنامه هدفمند در روابط خارجی: ما همیشه در برابر مشکلات تدافعی عمل کردهایم و در شرایط تدافعی، برنامه هدفمند وجود ندارد یعنی دشمن علیه ما اقدامی می کند و ما هم دنبال پاسخ به دشمن هستیم. برآورد میشود جنگ تحمیلی بیش از 500 میلیارد دلار برای ایران هزینه داشته است، حال فرض کنید اگر این رقم صرف سازندگی و عمران کشور میشد، چقدر وضعیت ما فرق داشت.
دولتی مثل رژیم صهیونیستی مخالف برجام بود، اما تعجب آور این بود که گروهی در داخل کشور که رقیب دولت بودند، با برجام مخالفت کردند. سوال اینجاست که آیا این گروه با رژیم صهیونیستی اشتراک منافع دارند؟ ما از اول انقلاب چنین مسائلی داشته ایم، البته در سالهای اول شدت آن کمتر بود.
حسین دهقان، وزیر سایق دفاع و مشاور رهبر انقلاب:
مرتبط نکردن تمام اتفاقات داخل کشور به دشمن: دولت باید تاثیر دسیسه و توطئه دشمن خارجی را در مدیریت کشور بپذیرد، اما پذیرش این واقعیت به معنی فراموشی اهداف تعیین شده نیست. طبیعی است که در این فضا ذینفعانی هم حضور دارند که نمیشود آنها را نادیده گرفت و باید با آنها تعامل کرد.
عملکرد نادرست دولتها سهم قابل توجهی در آسیبهای اجتماعی دارد، هر اتفاقی که در داخل میافتد آن را به آمریکا و دشمنان خارجی مربوط میکنیم و تنها کاری که میکنیم این است که قدرت دشمن را به رخ خودمان بکشیم! بله، دشمن حضور دارد و توطئه و تحریم می کند اما ما در مقابل چه کردهایم؟
عباس آخوندی، وزیر سابق راه و شهرسازی:
داشتن اختیار کامل از سوی دولت برای حل مسائل خارجی: در دولت یازدهم و دوازدهم مسئله را تا حدی، بهویژه در حوزه امنیت بینالملل درست متوجه شدند، ولی وقتی میخواهند مسئله را حل کنند آن را اجتماعی نمیکنند و فکر میکنند باید آن را به صورت امنیتی حل و فصل کنند. بزرگترین مشکل آقای روحانی نیز این است که نمیتواند مسئله را با جامعه در میان بگذارد، لذا ممکن است برجام را درست تشخیص دهد، ولی نمیتواند مسئله را حل و فصل کند، زیرا توان همراه کردن جامعه را با خود ندارد. ممکن است FATF را درست تشخیص دهد، ولی نمیتواند این مسئله را با جامعه در میان بگذارد و فکر نمیکند که در آخر کار عهدی با مردم بسته که باید به پیمان خود وفادار باشد بلکه فکر میکند مسئله را باید جای دیگری حل و فصل کند.
فرض کنید دولت تشخیص داده باید مسئله FATF را حل کند. این را به لایحه تبدیل میکند. مجلس آن را تصویب میکند و شورای نگهبان هم میگوید مغایرت قانون اساسی ندارد، اما کسی از جایی دیگر وارد میشود و کل عملیات دولت را متوقف میکند، پُر واضح است که کارآمدی محقق نمیشود.
حمیدرضا طیبی، رییس جهاد دانشگاهی:
ایجاد وفاق در مسائل مرتبط با سیاست خارجی: در مسائل ملی کشور در حوزه اقتصاد، سیاست داخلی و سیاست خارجی نیازمند توافق نخبگان هستیم . سناریوی تعامل ما با دنیا بحثی است که به نخبگان سیاسی و حوزه رهبری برمیگردد که بنشینند و تصمیمگیری کنند. اما بحث من این است که وقتی سناریویی انتخاب شد باید روی آن وفاق ملی وجود داشته باشد. حتی اگر میخواهیم تعریف فعلی را داشته باشیم مثلا اینکه تحریم از تبعات کار ما در حمایت از نهضتهای منطقه بوده است. ولی میتوانیم تحریم باشیم و پیشرفت کنیم، باید تحریمها را مدیریت کنیم تا بلااثر شود نه اینکه بگوییم تحریم جزو استراتژیهای ماست. اینکه همیشه تحریم باشیم دلیل بر این نیست که ما ملت انقلابی هستیم. حتما اگر ما پیشرفت کنیم تحریم موضوعیت خود را از دست میدهد. ما باید به هم کمک کنیم که این مشکل حل شود و در این زمینه نیازمند ایجاد وفاق هستیم. مشکل ما این است که روی هیچ چیزی وفاق نداریم. این باید حل شود. وگرنه طبیعی است که اگر تحریم نباشیم خیلی بهتر است.
مرتضی نبوی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام:
توجه بیشتر به ریشه مشکلات در داخل کشور: ما وقتی که تحریم هم نبوده و سالی صد میلیارد دلار درآمد داشتیم، مشکلات اقتصادی وجود داشته، الان هم که تحریمها شدید شده است، مشکلات داریم بنابراین ریشه مشکلات اقتصادی و ناکارآمدی دولتها به داخل برمیگردد و ما باید قوانین و نظام اداری و بودجه را اصلاح کنیم در غیر این صورت اگر همین امروز تحریمها رفع شود، مشکلات ما باقی میماند.
اگر همه لوایح FATF تصویب شود ولی نظام اداری و بانکی ما شفاف و کارآمد نباشد، دنیا با بانکهای ما تعامل نمیکند. الان که شفافسازی در داخل مانعی ندارد پس چرا شفافیت انجام نمیشود؟ اگر این مسائل را حل کردیم به یک نظام کارآمد تبدیل می شویم. تحریم برای ما محدودیتهایی ایجاد کرده است، اما چون در این سالها ارز را بد مصرف کردهایم، اکنون که از درآمد ارزی محروم هستیم، تولید داخل بهتر شده است.
محمدرضا پورابراهیمی، رییس کمیسیون اقتصادی مجلس:
مقابله با فشارها و تحریمهای خارجی: وقتی تحریمها بر کشور تحمیل میشود طبیعتا زیرساختهای شفافیت اطلاعات را تحت تأثیر قرار میدهد و شما نمیتوانید به روش متداول تجارت را انجام دهید و نقل و انتقال پول و بازرگانی خارجی را پیگیری کنید. یکی از اعتراضاتی که ما به کشورهای خارجی داریم در مورد تعهداتی مثل FATF است که میگویند چرا به آن نمیپیوندید. ما میگوییم این یک پارادوکس است. FATF به معنی شفافیت اطلاعات اقتصادی کشورهاست. وقتی کشوری تحریم است و نمیتواند مبادلات اقتصادی انجام دهد مجبور است به روشهای دیگری حق مسلم خود مثل غذا و دارو را وارد کشور کند. این چیزی است که ما را از آن محروم میکنند و ما ناچاریم از روشهای غیرمستقیم اقدام کنیم، زیرا این فعالیتها نمیتواند متوقف شود و این مغایر با ادعایی است که آنها در بحث شفافیت اطلاعات دارند.
سیدامیرحسین قاضیزاده هاشمی، نایب رییس مجلس:
تاثیرگذاری در عرصه بینالملل: دولت کشورها و مرزها به این معنا گذشته و دولتی میتواند موثر باشد که در عرصه بینالملل فعال و تاثیرگذار باشد و بتواند حوزه قدرت خود را توسعه دهد.
عزتالله ضرغامی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی:
استفاده از چهرههای مورد اعتماد برای حل برخی مشکلات: ما در حوزه سیاست در جاهایی که مجبور هستیم این کار را انجام میدهیم، مثلا چهار پاسدار ما را ضد انقلاب و اشرار سر مرز میگیرند، شما در اخبار میشنوید در حال مذاکره برای آزادی این چهار نفر هستند اما چه کسی این کار را میکند؟ آیا دولتها هستند؟ نه. آداپتورهای سیاسی، و شیوخ و روسای قبایل هستند که یک پایشان این طرف و آن پایشان آن طرف است و هر دو طرف قبولشان دارند یا فامیل هستند و ارتباط دارند و میگویند ما مساله را حل میکنیم. جلسهای میگیرند و میگویند شما آن چهار نفر را آزاد کنید و ما هم میگوییم مشکل تان را حل کنند و بعد به تفاهم میرسند و شما می شنوید که پاسدارها آزاد شدهاند. چیزی از زیر بوته عمل نمیآید بلکه مسیری را طی کرده است. در آن جاها ما مجبوریم، خیلی هم خوب است و باید تقویت شود و جدیتر هم باید باشد.
انتهای پیام
نظرات