به اعتقاد بیشتر صاحبنظران، کشاورزی در سطوح مختلف دارای نقشهای مهم و اساسی است. کشاورزی یکی از بخشهای مهم اقتصادی کشورها و به عنوان اولین بخش اقتصادی در تأمین زندگی انسان از قدیم نقش ایفا کرده است و تأثیراتی چون ایجاد اشتغال و درآمد، تأمین نیازهای صنایع مربوط به کشاورزی، تأمین غذای جمعیت، تأثیر بر محیطزیست و منابع پایه تولید داشته است و همیشه اثرات آن بر توسعه با روند حاکم بر دیدگاههای توسعه هماهنگی داشته است.
کشاورزی به مفهوم راهها و روشهای بهرهبرداری از منابع آب وخاک و انرژی و... در جهت تامین نیازهای غذایی و پوشاک انسانها همواره در طول تاریخ پایه و اساس بسیاری از تحولات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در سرتاسر جهان بوده و هست. به طوری که امروزه کشاورزی و توسعه کشاورزی به عنوان موتور محرکه و نیروی پیش برنده توسعه به طور عام و توسعه روستایی به طور خاص است، در حالیکه خود توسعه کشاورزی نیز به اهرم توانمندی به نام ترویج کشاورزی نیازمند است. هر دوی این مفاهیم امروزه دچار تغییر وتحولات شدیدی هستند به طوریکه کشاورزی شدیدا با بحث پایداری در چالش است و ترویج نیز به تبع آن تحولات ساختاری و کارکردی بسیاری را به خود دیده است.
کشاورزی، نقشی اساسی در تمامی ابعاد مکانی - فضایی توسعه دارد. از اینرو توسعه کشاورزی پایدار، یکی از اهداف خطیر نظامهای برنامهریزی و سیاستگذاری جوامع به شمار میرود. شناخت و ارزیابی توانها و ظرفیتهای اکولوژیکی نواحی جغرافیایی برای بهرهبرداری از آن در تولید محصولات مختلف کشاورزی با قابلیتهای ویژه میتواند روند دستیابی به توسعه پایدار کشاورزی را تسریع نماید.
رشد روز افزون جمعیت نیاز جوامع را به افزایش تولید محصولات کشاورزی بیشتر کرده است و از طرفی افزایش تولید محصولات کشاورزی افزایش استفاده از تکنولوژیهای جدید، استفاده از سموم و کودهای شیمایی، میطلبد استفاده از این مواد به مرور زمان باعث آسیبهای زیستمحیطی و موجب اثرات مخرب بر منابعطبیعی به خصوص خاک و آب شده است. جدی بودن تخریب محیط زیست در اثر کاربرد روشهای غلـط، موجـب جلـب توجـه و علاقـهمنـدی متخصصان به نظامهای زراعی سالم و با دوام از نظر اکولوژیک گردیده است به طوری که امروزه در اکثر محافل علمی صحبت از توسعه سیستمهای پایدار کشاورزی به میان آمده است.
توسعه پایدار کشاورزی، فرایندی پویا و پایدار برای افزایش محصولات کشاورزی و تغییرات بهینه در جهت زندگی کشاورزان است. توسعه پایدار کشاورزی از نظر سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد، الگویی از توسعه است که از زمین، آب و منابع ژنتیکی گیاهی و جانوری حفاظت کند، از لحاظ زیست محیطی بدون تخریب، از نظر فنی مناسب و بجا، از نظر اقتصادی معقول و معتبر و از نظر اجتماعی مقبول باشد.
از جمله مهمترین معیارهای توسعه پایدار کشاورزی عبارت است از:
۱: تأمین نیازهای غذایی اساسی نسل حاضر و آینده از نظر کمّی و کیفی و در عین حال تأمین تولیدات کشاورزی
۲: ایجاد مشاغل دائمی، درآمد کافی و شرایط مناسب زندگی و کار برای کسانی که در فرآیند تولیدات کشاورزی اشتغال دارند.
۳: حفظ و ارتقای ظرفیت تولیدی منابع طبیعی پایه و منابع تجدیدشونده بدون ایجاد اختلال در عملکرد چرخههای اساسی بوم شناختی و تعادلهای طبیعی
۴. کاهش آسیبپذیری بخش کشاورزی نسبت به عوامل طبیعی، اقتصادی و اجتماعی و دیگر تهدیدها و تقویت خوداتکایی این بخش.
اهداف اساسی توسعه پایدار کشاورزی عبارت اند از:
امنیت غذایی از طریق ایجاد توازن مناسب وپایدار بین خودکفایی واتکای به نفس
ایجاد درآمد واشتغال در نواحی روستایی، خصوصاً به منظور ریشه کنی فقر
حفظ منابع طبیعی و حفاظت از محیط زیست
راهبردهایی برای توسعه پایدار کشاورزی و روستایی
سه معیار کلیدی برای گزینش روشهای راهبردی در مورد کشورهای صنعتی وکشورهای در حال توسعه به طور یکسان قابل اعمال هستند
۱- افزایش کارایی و بهرهوری: کارآیی و بهرهوری از طریق کاربرد پایدارتر منابع از جمله نیروی کار، دسترسی بهتر به تکنولوژیهای جدید، استفاده صحیح از نهادهها و چرخههای زیست شناختی و فرآوری در مزرعه قابل افزایش است.
۲- ایجاد تنوع: در این راستا دو نوع تنوع مختلف قابل حصول است. تنوع در نظامهای تولیدی و تنوع در فعالیتهای اقتصادی. نوع اول از طریق سازگارکردن الگوهای کشت محصولات، فعالیتهای دامداری، نظامهای پرورش آبزیان، روشهای ماهیگیری و شیوههای جنگلداری با استعدادها و محدودیتهای منابع طبیعی حاصل میشود. نوع دوم در نتیجه تلفیق تولید زراعی، جنگلداری وشیلات با فرآوری محصولات تولید شده و تلفیق مشاغل در مزرعه با مشاغل بیرون مزرعه به دست میآید.
۳- افزایش برگشتپذیری و به حداقل رساندن مخاطرات: بیشتر روشهایی که برای تولید، فرآوری، خرید و فروش و مصرف محصولات زراعی، دامی و ماهی استفاده می شوند موجب اتلاف منابع و نهادهها میگردند و خسارات قابل توجهی را قبل و بعد از برداشت دارند. این امر نه تنها موجب کاهش ستاندهها و درآمد میشود بلکه به زوال محیط زیست یعنی نابودی نباتات، فرسایش خاک، آلودگی آبهای زیرزمینی و آلودگی غذا منجر میگردد. اما در خود مزرعه، ضایعات را میتوان به عنوان نهاده بازیافت کرد یا اینکه آنها را به عنوان محصولات جنبی (از قبیل سوختهای به دست آمده از موجودات زنده) مورد استفاده قرار داد. افزایش اتکا به فرآیندهای زیستشناختی که طبیعت ارائه میدهد، میتواند از هزینه نهادهها بکاهد.
مشکلات و تنگناهای رسیدن به توسعه کشاورزی
۱- عدم مدیریت صحیح منابع آب.
۲- عدم وجود صنایع تبدیلی کافی در منطقه.
۳- عدم تضمین خرید و نوسان قیمتها در بسیاری از محصولات کشاورزی.
۴- سرمایهگذاری در بخش کشاورزی نسبت به سایر بخشها بازده کمتری دارد.
۵- پایین بودن تسهیلات بانکی در بخش کشاورزی.
۶- تخریب منابع طبیعی منطقه، به دلیل زیر کشت بردن مراتع و نیز چرای بی رویه دامها در مراتع.
۷- عدم آگاهیهای کشاورزان از متدهای نوین کشت و زرع و در نتیجه آن کاهش سطح تولید.
۸- توجه زیاد به توسعه شهر نشینی و عدم سرمایه گذاریهای دولتی در بخش روستایی جهت توسعه کشاورزی
به طور کلی کشاورزی در دنیا از دیرباز بین همه کشورها از جایگاه ویژهای برخوردار بوده چه بسا در بین کشورهای توسعه یافته کنونی بخش کشاورزی به عنوان پایه توسعه مطرح بوده و اکنون نیز از موقعیت ویژه برخوردار است. ایران نیز از جمله کشورهای با اقتصاد کشاورزی بوده اما به واسطه غلبه دیدگاه مدنیزاسیون بر برنامههای توسعه، داشتن اقتصاد نفت پایه، کاهش سرمایهگذاری در آن و دیگر مسائل مبتلا به کشاورزی با وجود مزیت نسبی کشاورزی از نقش آن در اقتصاد کاسته شده و کشاورزی کنونی عمدتاً سنتی و تاحدی رایج به حیات خود ادامه میدهد، کشاورزی پایدار به واسطه مسائل موجود در ابعاد طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نظام کشاورزی ایران، اکنون به صورت تئوری مطرح است و هنوز چشم انداز روشنی برای آن متصور نیست. در نتیجه به دلایلی که اشاره شد جایگاه این بخش در توسعه خیلی جدی تلقی نمی گردد. اما هنوز هم به سبب طبیعت ماهوی این بخش، نقش مهمی در کل فرآیند توسعه ایفا می کند.
منابع:
*معروفی، ا و دیگران. (۱۳۸۶). «بررسی عوامل مؤثر در دستیابی به توسعه کشاورزی پایدار». علوم کشاورزی .شماره ۲. صص: ۸-۱.
*عزیزی، ف و دیگران. (۱۳۹۲). «نقش کشاورزی پایدار در توسعه و حفاظت محیط زیست در ایران». اولین همایش ملی مهندسی ومدیریت کشاورزی، محیط زیست و منابع طبیعی پایدار. صص:۱۶-۱.
*اسدی، ش و دیگران (۱۳۹۱). «خصوصیسازی بخش کشاورزی و تاثیر آن در توسعه پایدار». همایش ملی توسعه روستایی. صص: ۶-۱.
*قدیری معصوم، م و دیگران.(۱۳۹۵). «آمایش اکولوژیکی مکان در راستای پیشبرد توسعه پایدار کشاورزی. مطالعه موردی: کاشت پسته در شهرستان نهبندان». مجله آمایش جغرافیایی فضا، فصلنامه علمی- پژوهشی دانشگاه گلستان. شماره ۶. صص: ۱۲۴-۱۱۰.
انتهای پیام