امام خمینی(ره)، به عنوان معمار بزرگ انقلاب اسلامی ایران، همواره بر اهمیت و ضرورت هویت فرهنگی تأکید فراوان داشتهاند، به طوری که این تأکید تنها بیان ارشادی و شعارگونه نبوده است، بلکه به تناسب شرایط مکانی و زمانی توانسته بودند اصول و مؤلفههای آن را نیز تبیین کنند.
به باور ایشان بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد، فرهنگ آن جامعه است. اساساً فرهنگ هر جامعه، هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل میدهد و با انحرافات فرهنگی، هرچند جامعه در ابعاد اقتصادی، سیاسی، صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد اما پوچ و میانتهی است». اگر فرهنگ جامعهای وابسته و مرتزق از فرهنگ مخالف باشد، ناچار دیگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرایش پیدا میکند و بالاخره در آن مستهلک میشود و موجودیت خود را در تمامی ابعاد از دست میدهد.
از منظر امام خمینی(ره)، فرهنگ، نه تنها سازنده خوشبختی ملتها است، بلکه انحطاط ملتها نیز در گرو فرهنگ جامعه است، زیرا پایههای اعتقادی، اخلاقی، علمی و هنری جوامع که خوشبختی ملتها را رقم میزنند، با انحراف فرهنگ، مضمحل شده و موجب انحطاط انسانها و جوامع میشوند. حضرت امام(ره) با آگاهی به اینکه استعمار، دیگر حضور فیزیکی و استعمار سیاسی از طریق حاکمان دست نشانده نیست، بلکه از طریق استعمار فرهنگی به تسلط خود ادامه میدهد و بدین طریق نه داراییها و اموال، نه فرصتهای سیاسی و حکومتی، بلکه افکار، تصورات و ارزشهای مستعمرهنشینان را در تصرف خود در میآورد.
دانشگاه اسلامی، دانشگاهی است که باید اهداف، راهبردها، برنامهها و دستاوردهای خود را در دو حوزه مهم تولید علم و عالم بر مبنای آموزههای اسلامی طراحی کند و بدان اهتمام ورزد. این چنین دانشگاهی مأموریت محور بوده و نیل به آرمانهای اسلامی، رسالت آن است. در حقیقت، دانشگاه اسلامی، دانشگاهی است که در آن محیطی سرشار از معنویت و مکارم اخلاق به منظور رشد و تعالی فردی و اجتماعی، تربیت صحیح، تزکیه و تعلیم نفوس ایجاد میشود و حیات و شخصیت معنوی و اخلاقی افراد اعتلاء مییابد.
هنگامی که امام از دانشگاه اسلامی و یا انقلاب فرهنگی سخن میگفت، گاه در مورد این واژهها برداشتهایی صورت میگرفت که با منظور امام منطبق نبود. در همین زمینه ایشان میفرمایند: «لازم است که یک تذکر به شما بدهم که بدانید مقصود ما از اصلاح دانشگاهها چیست» بعضی گمان کردند افرادی که اصلاح دانشگاهها را میخواهند و میخواهند دانشگاهها اسلامی باشد، گمان کردند که هر علمی دو قسم است.
«امام خمینی(ره) معتقد بودند که منظور از دانشگاه اسلامی این نیست که دانشگاه ما نباید علمی و صنعتی تحصیل کند، بلکه باید فقط همین آداب صالحه را به جا بیاورد. این یک مغالطهای است که تا صحبت از دانشگاه اسلامی میشود و اینکه باید انقلاب فرهنگی پیدا بشود؛ فریاد میزنند... که اینها با تخصص مخالفاند. با علم مخالفاند. خیر ما با تخصص مخالف نیستیم. با علم مخالف نیستیم، با نوکری اجانب مخالفیم.»
رسالت حقیقی دانشگاه، آمادهسازی و پرورش دانشجویان برای زندگی با افزایش آگاهیها، ارزشها و مهارتهای مورد نیاز آنان برای خلق آیندهای بهتر است. همچنین مؤسسات دانشگاهی، نقش مهمی در آمادهسازی نسل آینده برای تصمیمگیری منطقی در مواجهه با چالشهای جهان امروز و فردا دارند. افزون بر این، آنها از دامنه آزادی وسیعی در تمرکز بر خلق دانش جدید و توانایی اظهار نظر در جامعه پیرامون خود برخوردارند.
بنابراین، مؤسسات دانشگاهی نقش اساسی در ترویج پایداری جامعه به منظور ارائه چشماندازی از تصمیمگیری در آینده و مسئولیت جهانی ایفا میکنند. از اندیشمندان دینی نوگرای معاصر، برحستهترین فرد، امام خمینی(ره) است که با هوشیاری منحصر به فرد، با دریافت جامع از دین و استفاده از معارف دست اول قرآن و اهل بیت(ع) و با تلفیق تجارب گذشته، با درک تاریخی از الزامها، نیازها و تحولات جامعه و در شرایط نامناسب تاریخی در راستای پر کردن شکاف، رفع گسستگی و ایجاد پیوند فرهنگ و تفکر جامعه معاصر با فرهنگ و تفکر گذشته و تاریخی همت گماشت و به عنوان احیاگر دیانت در وجوه سیاسی و اجتماعی، فردی و جمعی، دنیوی و اخروی، مادی و معنوی در دوران معاصر ظاهر شد.
ایشان همه امتیازات علماء و نخبگان مسلمان و نوگرا را یکجا با خود همراه داشت و از برخی کاستیهای آنها پرهیز نمود. ایشان توانست علاوه بر احیاء اندیشه و تفکر دینی، عمل اجتماعی و سیاسی مبتنی بر دیانت را نیز احیاء کند و در میان بهت و ناباوری نخبگان متمدن جدید و بیگانه با دیانت، در عصر برکناری دین از مدیریت سیاسی جامعه، انقلاب و حکومت دینی را بنا نهاد.پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره) که خود تربیت یافته مکتب اسلام ناب محمدی(ص) بود، زمینهای را فراهم نمود تا یک جامعه ایدهآل براساس مفاهیم اسلامی شکل گیرد. ایران سالهای متمادی بود که تحت سیطره فرهنگ غربی، استقلال خود را از دست داده بود. اعتبار یک ملت وابسته به استقلال آن جامعه است و اگر این مؤلفه خدشهدار شود، به ویژه در عرصه فرهنگ نابودیش حتمی خواهد بود.
از منظر بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، رواج روزافزون فرهنگ اجنبی استعماری، دانشجویان مملکت را با افکار مسموم پرورش داده و اعمال داخلی استکبار بر آن دامن زدهاند. ایشان با رهبری استراتژیک خود، معتقد بودند تا ملت از زیر بار فرهنگ استعماری و غربزدگی بیرون نیاید، هرگز استقلال پیدا نخواهد کرد. لذا خواهان آن بود تا ملت ایران بر پایههای اسلامی خویش تکیه زده و بر غرب و غربزدگان که موجب نابودی فرهنگ اسلامی شده است پشت پا بزنند.
با نگاهی بر بیانات امام خمینی(ره)، روشن میشود، رکن اساسی ترقی و تعالی فرهنگ یک کشور و استقلال آن و یا واپسگرایی و عقبماندگی آن، دانشگاهها بوده و در واقع دانشگاهها قلب تپنده جوامع به حساب میآیند». بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، منشأ همه تحولات و مقدرات کشور را دانشگاه قلمداد مینمودند. جایگاه دانشگاه از نظر ایشان، به قدری مهم است که اگر این دستگاه تربیتی، نقش واقعی خود را به خوبی ایفا نکند، همه چیز مملکت از دست خواهد رفت؛ چراکه دانشگاهها، مراکز عمده تغذیه فکری و فرهنگی جامعه هستند و اگر دچار وابستگی فکری و فرهنگی گردند، جامعه نیز به دنبال آنها وابسته خواهد شد. امام (ره) در مقام یک عالم دینی که با عالیترین سطوح علوم، یعنی دیگر نهاد علمی جامعه ایرانی آشنا بودند و در مقام رهبرِ قیامی اجتماعی، مشکلات جامعه را از نزدیک لمس کرده و در مورد علل عقبماندگی و وابستگی کشور میاندیشیدند، دانشگاه را مورد توجه قرار دادند.
ایشان با تیزبینی و فهم عمیق خود، عدم تناسب فکر و فرهنگ رایج در دانشگاهها را با فرهنگ غنی اسلامی به خوبی درک کرده و سخت به مقابله با تهاجم فرهنگ بیگانه غربی برخاستند و با طرح مبارزه با استعمار فرهنگی در پی اصلاح و تحول در جامعه دانشگاهی در زمان طاغوت برآمدند؛ چراکه ایشان وضعیت فرهنگی- تربیتی حاکم بر دانشگاه را سیری انحرافی، مولد وابستگی، تقلید و مصرفگرایی، ناهمسو با ارزشهای اسلامی- ملی و مطالبات نهضت انقلابی، متأثر از فرهنگ و تربیت استعماری، طاغوتی و غربزدگی میدانستند.
با توجه به بیانات و سخنان ارزنده حضرت امام(ره) در راستای رسالتهای عظیم دانشگاه اسلامی، امید آن دور از انتظار نخواهد بود که جامعه دانشگاهی به مدد ساماندهی استعدادهای فرهنگی و نخبهپروری و حمایت از قشر فرهیخته دانشجو، مدیریت مطلوب و شایسته توانمندیها و تخصصهای بالقوه و بالفعل، تشویق و تقویت انگیزههای فراگیر ارزشها و اخلاق انسانی، درایت، عقلانیت و موقعیتشناسی هدفمند، آسیبشناسی ژرف از جریانها و حرکتهای مرموز و جهتدار فرهنگ استعمار در جامعه، مقابله منطقی و اصولی با هنجارشکنیهای اخلاقی و اجتماعی، گسترش و تعمیم گستره آموزههای اخلاقی و تربیتی اسلامی، تقویت همگرایی و روحیه تعاون و همکاری و ترویج ارزشهای انسانی و اخلاقی، به عنوان ارزشهای کارآمد در فرهنگ ناب اسلام، موجبات پایداری فرهنگی در کشور را فراهم سازد.
منبع:
پژوهش «الگوی راهبردی تحقق دانشگاه اسلامی از منظر امام خمینی(ره)» توسط سیروس قنبری و کاظم منافی، منتشر شده در فصلنامه پژوهشنامه انقلاب اسلامی
انتهای پیام