در این روزهایی که کرونا در خیابانها و پیادهروها در کمین است و مردم اغلب وقت خود را در خانه میگذرانند، استفاده از گوشیهای همراه، کامپیوتر، تلوزیون و در نهایت شبکههای اجتماعی و اینترنت افزایش یافته و به عنوان وسیله سرگرمی و پرکردن اوقات فراغت در خانه استفاده میشود.
اما این روزها بهترین فرصت است تا به دور از دنیای مجازی، لحظههای شاد و خاطرات لذت بخشی را با خانواده خود رقم بزنید. همان طوری که در گذشته، مردم به دور از امکانات و تکنولوژی در بین خانواده و فامیلها، با انجام بازیهای بومی، اوقات خود را پر میکردند اکنون نیز انجام بازی با اعضای دیگر خانواده، بهترین راه سرگرمی و پرکردن اوقات در خانه است تا با تزریق شادی و نشاط به خانه، روابط بین اعضا نیز از این طریق تقویت یابد.
به گزارش ایسنا، بازیهای بومی و محلی هر منطقهای در جهان برگرفته از فرهنگ و نگرش جامعه شناسی گذشتگان آن محل است. خطه آذربایجان نیز بازیهای سنتی مربوط به خود را دارد که شاید برخی از آنها به مرور زمان از یاد رفته و فراموش شده است.
یک بازی در درون خود جنبههای مختلف جسمی و روانی را گرد آورده و دارای ویژگیهای اسطورهای و روانی است. به طوری که تعیین نقشهایی چون گرگ، گوسفند، چوپان، استاد و ... همراه با شعرهای ساده و آهنگین، نشان از بار معنایی خاص این بازیها است.
آشیق آشیق
آشیق در زبان عامیانه به تکه استخوان گرد گاو گفته میشود که شبیه تیله است. این بازی نیز نوعی بازی کودکانه همانند تیله بازی است با این تفاوت که آشیق را با دست پرتاپ میکنند تا به آشیقهای دیگر بخورد ولی در تیله بازی، تیله را در روی زمین میغلتانند.
آشیق قوز
نوعی بازی به کمک آشیق و گردو است. میتوان به جای آشیق و گردو از توپ و یا هروسیله گرد دیگری نیز استفاده کرد. در این بازی ابتدا دایرهای روی زمین میکشند و هر بازیکن یک گردو بر روی خط وسط میگذارد به طوری که گردوها به صورت یک ردیف در وسط دایره چیده میشوند. بازیکن اول پا را بیرون دایره گذاشته و با آشیق خود، گردو را میزند. هر چقدر گردو که از دایره خارج شود مال آن بازیکن خواهد بود اما اگر نتواند گردوها را بزند، بازیکن دیگری ادامه خواهد داد.
آد شهرت (اسم شهرت)
"اسم شهرت"، از معروف ترین بازیها است که با کمک کاغذ و خودکار میتوان اطلاعات عمومی اعضای خانواده خود را محک زد.
آیاق جیزیغی
این بازی همان بازی لی لی است. در این بازی، به کمک گچ، پنج خانه روی زمین میکشند و با پا، تکه سنگی را لی لی کنان از خانهای به خانه دیگر میبرند.
اتگه داش قویدی
نام این بازی به معنای سنگ را بر آستین گذاشتن است. در ابن بازی، بازیکنان یک نفر را به عنوان استاد انتخاب میکنند و خود روی زمین مینشیند. استاد یکی از آنها را به عنوان شاگرد برمیگزیند و سپس شروع میکند به گشتن و وانمود میکند که سنگ را در دامن یکی از بازیکنان گذاشته است. سپس از شاگردش میپرسد که سنگ نزد کیست؟ شاگرد حدس خود را میگوید. اگر حدس او درست باشد جای استاد را میگیرد وگرنه مینشیند و کس دیگری به عنوان شاگرد تعیین شده به بازی ادامه میدهند.
ال اله دوگمه جه له
نام این بازی به معنایی دست به دست، دکمه سوراخ کردن بوده و محبوبترین بازی بچههای آذری زبان است. در این بازی، چند کودک دستهای خود را گرفته و حلقه میزنند و بعد شعر « ال اله دوگمه جه له، بابام گئدیب باشماق آلا، بیر جوت منه، بیر جوت سنه، پیس» را میخوانند و در انتها باهم مینشینند. کسی که حواسش جمع نباشد و ایستاده باشد، از بازی بیرون میرود. در دور بعدی به جای «باشماق» چیزهای دیگری چون جوراب و ... میگویند.
اوچ دوز
نوعی بازی دونفره است که بر روی زمین چهار خانه چسبیده به هم میکشند و هر کدام از بازیکنان سه سنگریزه دارند. به نوبت سنگریزه را در تقاطع خطوط گذاشته و میکوشند تا سه سنگریزه آنها در یک ردیف باشد در عین حال از پیش آمدن این حالت برای حریف نیز جلوگیری میکنند. اگر یکی از بازیکنان موفق به این کار شود یکی از سنگریزههای حریف را برمیدارد و کنار میگذارد. زمانی که سنگ ریزهها چیده شد و هیچ کدام موفق به چیدمان سنگ ریزه در یک ردیف نبودند. بازی وارد مرحله دوم میشود. در این مرحله هر یک از بازیکنان سنگریزه خود را یک خانه میتواند جابجا کند.
بئش داش
نام این بازی به معنای پنج سنگ یا همان بازی یه قل دو قل است. این بازی در گذشته بیشتر در بین دختران با پنج قلوه سنگ انجام میگرفت به طوریکه پنج سنگ مناسب به اندازه یک حبه قند یا فندق را انتخاب کرده و قرعهکشی انجام میدهند و به ترتیب قرعه، اولین فرد بازی را شروع میکند
در مرحله اول، سنگها را به زمین میاندازد و سپس یکی از آنها را برداشته و با بالا انداختن آن، یک به یک سنگهای روی زمین را برمیدارد سپس بلافاصله سنگ پرتاب شده به طرف آسمان را میگیرد. اگر موفق شد تمام سنگها را بگیرد و حتی یک قطعه نیز به زمین نیافتد بازی را ادامه میدهد وگرنه کار را به نفر بعدی واگذار میکند.
در مرحله دوم، تعداد چهار سنگ را به زمین میاندازد و بعد همانند مرحله قبل اما اینبار دوتا دوتا برمیدارد.
در مرحله سوم نیز چهار سنگ را انداخته و سه سنگ را یکجا و یکی را به تنهایی برمیدارد و در مرحله چهارم نیز چهار سنگ را بر روی زمین انداخته و همگی را باهم برمیدارد.
در مرحله پنجم که "قیخلاما" نام دارد، جای سنگها را با حرکت انگشتان عوض کرده و دوتا دوتا برمیدارد. در مرحله ششم که "یاغیش" نام دارد، چهار سنگ را ردیف کرده و یک سنگ را در دست نگه میدارد و به سایر بازیکنان میگوید: شاهسنگ را برگزینند. در حین بازی نباید به این سنگ دست یا سنگ دیگری برخورد کند. در یک سمت بازیگر دست چپ خود را به صورت دروازهه قرار میدهد و در سمت دیگر، سنگها را میاندازد و با دست راست آنها را به طرف دروازه میزند. اگر موفق شود تمام سنگها را بدون برخورد با شاهسنگ به دروازه وارد کند، بازی تمام شده و برنده معرفی میشود.
پول چوندرمه
نام این بازی به معنای، برگرداندن پول است. نوعی بازی با سکه است که در آن، بازیکنان هر کدام به طور مساوی تعدادی سکه را بر زمین میگذارند و کدام با سکه خود میکوشند تا با زدن بر روی آن سکههای دیگر، آنها را برگرداند. هرچند سکه که برگردد نصیب آن بازیکن میشود.
پیشیک یولو
نام این بازی به معنای مسیر گربه یا راه فرار و یا همان بازی موش و گربه است. در این بازی، با توافق دو بازیکن یکی از آنها، موش و دیگری گربه میشود. جایی را انتخاب میکنند که فقط یک راهرو داشته باشد. گربه راه را میبندد. موش در این حین به گربه میگوید: پیشیک قارداش منه پیشیک یولو وئر (برادر گربه، به من راه فرار بده). گربه راه باریکی به موش میدهد اما گوش به زنگ است تا موش عبور کرده او را بگیرد. اگر موفق شود موش را پس از عبور بگیرد دوباره بازی به همین شکل تکرار میشود اما اگر موش فرار کرد و دست گربه به او رسید جای موش و گربه با هم عوض میشود.
چوله چیخما
نام این بازی به معنای بیرون نرو یا همان بازی کبدی است. در این بازی دسته جمعی، یک مکان امن به نام "ابه" در نظر میگیرند. گروه اول در ابه و گروه دوم در خارج آن قرار میگیرند. یکی از افراد گروه اول با دو از ابه خارج میشود. نفرات گروه دوم سعی میکنند تا او را بگیرند و او سعی دارد تا به عقب بازگردد. اگر موفق شود امتیاز میگیرد ولی اگر او را بگیرند یک امتیاز به گروه مقابل تعلق میگیرد.
قول توتما
نام این بازی به معنای گرفتن بازو یا همان مچ اندازی است. در این بازی، دو بازیکن روبروی هم میایستند یا مینشینند و دو دست خود را در هم گره میاندازند و قرار میگذارند که چه مقدار از دست حریف را باید به زمین برسانند تا برنده شوند. آنگاه هر بازیکن تلاش میکند تا دست بازیکن حریف را به همان میزان تعیین شده به زمین برساند.
قوناق باجی
نام این بازی به معنای خواهر مهمان یا همان خاله بازی است. در این بازی، کودکان به کمک بالش، چادر، زیرانداز و ... یک خانه درست میکنند. سپس در عالم کودکانه خود، زندگی خانوادگی را با عروسکها و یا با دوستان و خانواده خود بازی میکنند.
قوووالا قاچدی
نام این بازی به معنای "دنبال کن، فرار کرد" است. یک بازیکن دوستش را دنبال میکند اگر بتواند او بگیرد، بازیکن دومی، اولی را دنبال خواهد کرد.
کباب کباب
دو بازیکن روبروی هم مینشینند یکی از آنها دستهای خود را پیش میآورد و بازیکن دیگر دستهایش را روی دستهای او میگذارد. کسی که کباب پز است یعنی دستههایش در زیر قرار دارد باید با سرعت دستش را از زیر کباب بکشد و محکم روی کباب بکوبد. اگر موفق نشود جای کباب پز با کباب عوض میشود و بازی ادامه مییابد
گول گول
یا همان بازی گل یا پوچ است. در این بازی چیزی همانند لوبیا یا نخود را به عنوان «گل» در نظر گرفته و طرف مقابل، آن را در یک دست قایم میکند و دستانش را مشت کرده و جلو میآورد. حریف با حدس و گمان، گلی را که قایم شده پیدا میکند.
گیزلن پانچ
یا همان بازی قایم باشک است. در این بازی، تعداد نفرات گردهم آمده و ابتدا یک نفر را انتخاب میکنند تا چشمهایش را بسته و رو به دیوار بایستید و جایی را نگاه نکند. سپس بقیه نفرات، آرام و بی صدا خود را در نقاطی دور از دید فردی که چشمانش را بسته، پنهان میکنند. سپس آن فرد، چشمان خود را باز کرده و به اطراف سرک میکشد و به محض رویت نفرات سریع به جایگاه خود بازگشته و زودتر از آنان دست خود را به دیوار میزند و میگوید: «شوبه، سنی گوردوم».
بازیهای قدیمی، یادآور خاطرات کودکانه پدران و مادران است در زمانهایی که دنیای زیبای بچهها در کوچهها و میدان بازی میگذشت. وقتی که در کنار تحرک ذهنی، جسم نیز به تکاپو میافتاد و کودکان اینگونه پرورش مییافتند.
منبع: کتاب بازی های محلی آذربایجان اثر پرویز زارع شاهمرسی
انتهای پیام