به گزارش ایسنا، «عصر ایران» در ادامه نوشته است: نزدیک به ۲۰ هزار ساکن این دو شهر از فراموششدگان جنگ سوریهاند؛ به گواهی اسناد و شواهد، با وجود اینکه اوضاع انسانی در هیچ نقطهای از سوریه به اندازه این دو شهر بحرانی نیست، کوچکترین نامی از فوعه و کفریا در محافل رسانهای و دیپلماتیک بینالمللی به میان نمیآید.
عملیات پاکسازی حلب شرقی و فشارهای بینالمللی برای نجات مخالفان مسلح فرصتی برای مطرح کردن فوعه و کفریا پیش آورد. به اصرار حزبالله لبنان اجازه خروج تروریستها از حلب شرقی منوط به خروج اهالی فوعه و کفریا شد تا این مردم غیرمسلح بعد از دو سال محاصره بتوانند از میان مخالفان بیرون آیند و به مناطق تحت تسلط دولت بروند.
با این حال، فشارهای بینالمللی و تمامی اعضای دائم شورای امنیت مانع از این رویداد انسانی شد و در کمال تعجب با خروج این غیرنظامیان از محاصره نظامیان، موافقت نشد.
با مقاومت حزبالله، سرانجام تروریستها و دولتهای حامی آنها تنها با خروج ۲۵۰۰ نفر از اهالی فوعه و کفریا موافقت کردند. ۲۵۰۰ نفر زن و کودک و مجروح در مقابل ۴۰ هزار نفر از تروریستها به همراه خانوادههایشان.
آن ۴۰ هزار نفر از حلب شرقی که اینک تحت سیطره دولت است، خارج شدند و به همقطاران خود در ادلب پیوستند؛ بیمارانشان هم با آمبولانسهای مجهز به سمت بیمارستانها حرکت کردند.
اما در این سو، در دور اول نزدیک به ۱۰۰۰ نفر از مردم فوعه و کفریا از این دو شهر خارج شدند. تمامی مجروحین در کف اتوبوسها جابجا شدند و مسیر چند ساعته را در سه روز طی کردند. البته افراد مسلح ابتدا اتوبوسهای خالی که به قصد فوعه و کفریا در حال حرکت بودند را به آتش کشیدند، ولی نهایتاً با فشار حزبالله اتوبوسها وارد دو شهر شدند و ۱۰۰۰ نفر در مرحله اول از فوعه خارج شدند.
حدود دو هفته پیش ۲۱ اتوبوس برای تخلیه ۱۰۰۰ شخص دیگر وارد فوعه شدند ولی دیگر دیر شده بود. تمامی ۴۰ هزار نفر طرف مقابل از حلب شرقی خارج شده بودند و نیروهای مسلح با نقض توافق، اجازه خروج این اتوبوسها را ندادند. این اتوبوسها اکنون در انتظار دریافت مجوزهای مسلحین برای خروج از این دو روستا هستند. رانندگان این اتوبوسها در تماسهایی که با بیرون از منطقه دارند، میگویند که خودشان هم دارند از گرسنگی از بین میروند. بدین ترتیب اولین قربانی عجله روسها برای تخلیه حلب، مردم بیدفاع فوعه و کفریا شدند.
اهمیت فوعه و کفریا
فوعه و کفریا کوچکترین مزیت نظامی برای طرفین درگیر در سوریه ندارد؛ چراکه برای گروههای معارضه و تروریستها، این دو روستا کاملاً سقوط کرده محسوب میشود و هر زمان که اراده کنند خواهند توانست وارد فوعه و کفریا شوند. از نظر دولت سوریه هم امکان آزادسازی این دو شهر در شرایط کنونی بسیار سخت است زیرا باید از بین استحکامات فشرده مخالفان مسلح عبور کنند که این امر در شرایط کنونی، تقریباً ناممکن است.
این دو روستا دارای اهمیت روانی و اعتقادی بسیار زیادی برای ایران و حزبالله هستند. تعداد زیادی از شهدای ایرانی و حزبالله در مسیر رسیدن به این دو شهر جان خود را از دست دادهاند؛ نمونه رسانهایشده آن شهدای «خانطومان» است.
علاوه بر خمپارهباران روزانه این دو روستا توسط مسلحین «احرارالشام» و «جبهه النصره»، تکتیراندازانی که به کمین مردم فوعه و کفریا نشستهاند، با قصد تقرب (!) ماشهها را میچکانند. روش کار نیز بسیار خاص است: شلیک به مردان و جوانانی که در لنز دوربین تکتیراندازان قرار میگیرند به قصد کشت و شلیک به کودکان و زنان عمدتاً به قصد مجروحسازی و وارد کردن فشارهای روحی و روانی انجام میشود.
تروریستها و حامیانشان میدانند که ۲۰ هزار گروگان در این شهر ذخیره بسیار خوبی برای روزهای سختشان هستند.
معاهده ۴ شهر
هنگامی که دو سال پیش استان ادلب سقوط کرد و اعضای جبهه النصره به پایکوبی این فتح بزرگ پرداختند، دو شهر فوعه و کفریا تنها مناطقی بودند که هنوز به چنگ مسلحین نیفتاده بودند. مسلحین آماده حمله نهایی به این دو شهر شده بودند و در دروازههای آن شعار «لذبح جیناکم» (برای بریدن سرهایتان آمدیم) سر میدادند. درست در آن لحظات حساس و سرنوشتساز، حزبالله لبنان عملیات مضایا و زبدانی را در حومه دمشق آغاز کرد و در فرصت کوتاهی موفق به شکست مقاومت تروریستها در این دو شهر و محاصره آنها شد.
این عملیات یک پیام داشت: اگر شما به فوعه و کفریا وارد شوید، ما نیز وارد مضایا و زبدانی خواهیم شد.
توافقی شکل گرفت با نام «توافق چهار شهر» بر این اساس امنیت چهار شهر به یکدیگر گره زده شد. هیچ کمکی به مضایا و زبدانی ارسال نخواهد شد مگر آنکه به همان مقدار به فوعه و کفریا ارسال شود. با این حال به تدریج تروریستها این توافق را نقض کردند و به یک معنای دیگر ارزش فوعه و کفریا برای مسلحین بیشتر از مضایا و زبدانی شد.
اوضاع انسانی
تلفاتی که حملات خمپارهای و تکتیراندازان از مردم این دو شهر میگیرند بسیار کمتر از آمار آسیبدیدگان ناشی از کمبود مواد غذایی و دارویی در فوعه و کفریا است.
نه غذای مناسبی در فوعه و کفریا برای خوردن وجود دارد و نه آب سالمی برای آشامیدن. نه سوختی برای گرم شدن و نه داروی کافی و مناسبی برای درمان. کمکهای اندکی که در سایه توافق چهار شهر به صورت گاه و بیگاه به این دو شهر میرسد نیز جز چند هفته دوام نمیآورد. مردم برای فرار از سرمای زمستان رو به سوزاندن لوازم منزل خود آوردهاند و لباس کافی برای گذراندن سرما را ندارند.
بیماریهای مختلف به دلیل عدم مصرف آب و غذای ناسالم در این دو شهر شایع شده و بیمارستان کوچک فوعه نیز به دلیل عدم وجود امکانات اولیه، از درمان مردم عاجز است. حتی سرم کافی برای کنترل علایم اولیه بیماری وجود ندارد. کمکها نیز ناکافی و نامناسب است. برخی تصاویر نشان میدهند که کمکهای ارسالی چیزی جز گندم و مواد غذایی گندیده نبوده است!
بر اساس اخبار دریافتی از داخل فوعه، جیره غذایی هر فرد برای چهار روز، یک و نیم قرص نان است! کودکان هم در این دو شهر بسیاری از میوههای و غذاها را فراموش کردهاند.
بازرسان سازمان ملل تاکنون چندینبار برای ارزیابی اوضاع وارد مضایا و زبدانی شدهاند؛ در حالی که حتی یک بار هم تاکنون مسلحین اجازه چنین کاری را به عوامل سازمان ملل ندادهاند.
جالب اینجاست که تقاضای اعزام بازرسان سازمان ملل به فوعه و کفریا، در گزارشهای دورهای این سازمان به ISSG (گروه بینالمللی حمایت از سوریه) دیده نمیشود. با این حال درخواست مجوز ورود به مضایا و زبدانی در بیشتر گزارشهای دفتر امور انساندوستانه سازمان ملل در سوریه به چشم میخورد.
آنچه مسلم است این است که جامعه بینالمللی چشم خود را بر روی این دو روستای بزرگ بسته است، حال آن که در فوعه و کفریا جرم بینالمللی «نسلکشی» در جریان است. بر اساس مصاحبههای منتشر شده توسط سران تروریستها در سوریه، هدف اصلی برای گروههای محاصرهکننده، از بین بردن مردم فوعه و کفریا به جرم عقایدشان است. در حقوق بینالملل نسلکشی به معنی «هرگونه اقدام و مبادرت به نابودی و حذفِ فیزیکیِ بخش یا کلیتِ گروهی نژادی، قومی، ملی، مذهبی یا ایدئولوژیکی است»؛ یعنی همان چیزی که در فوعه و کفریا در جریان است.
در پایان این گزارش آمده است: عصر ایران سعی خواهد کرد به انتشار گزارشهای دقیق و مستند در خصوص اوضاع فوعه و کفریا پرداخته و بدون کوچکترین مصلحتاندیشی، عوامل بینالمللی دخیل در اوضاع این شهرها را معرفی کند. ترکیه، قطر و روسیه، سه ضلع اصلی مثلثی هستند که باید اراده جدی خود را برای ایفای نقشه مثبت در جلوگیری از وقوع فاجعه انسانی در فوعه و کفریا نشان دهند و الا یک کشتار جمعی و ننگی دیگر بر پیشانی بشریت دور از انتظار نیست.
انتهای پیام