مهدی حجت، مرد فرهنگ است؛ کسی که در هشت سال گذشته در دفتر نشست و غصهی زوال میراث فرهنگی را خورد. او حالا خودش متولی حفاظت از میراث فرهنگی شده است، مانند 32 سال پیش در سال 1360، با امضای رییس همان روزهایش، محمدعلی نجفی. حجت 32 سال پیش در وزارتخانهی فرهنگ و آموزش عالی به ریاست نجفی، معاون شد و امروز در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری باز هم با حکم نجفی بهعنوان قائممقام و معاون میراث فرهنگی سازمان منصوب شده است.
در طول سالهایی که گذشت، او انتقادهای زیادی به برخی اقدامات انجامشده در این سازمان داشت، گرچه گاهی کاسهی صبرش لبریز میشد، اما بهنظر میرسد میخواست پتانسیل خود را برای روز مبادا نگه دارد و سرانجام آن روز رسید. البته هرچند ساختار تفکر حجت نسبت به قبل، تغییر نکرده، اما او در بیان مطالب و نگاهش به ابزارهای در اختیار، تغییرات محسوسی کرده است.
مهدی حجت با حضور در خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، به پرسشهای خبرنگاران در حوزههای مختلف میراث فرهنگی و گردشگری، صنایع دستی پاسخ داد. او در این نشست، از میراث فرهنگی گفت که ناموس مردم است و اینکه حفاظت از هویت کشور باید در ذهن مردم شکل گیرد، از دکتر «باقر آیتالله زاده شیرازی» با نام «یار دوقلو»ی خود یاد کرد و خود را مانند چوب کبریتی دانست که باید یک نفتکش را حرکت دهد و این کار بدون کمک خبرنگاران، شدنی نخواهد بود. همچنین تأسف خورد از اتفاقات و تخریبهایی که در طول سالهای گذشته برای ناموس مردم ایران رخ داده است. حجت خبرنگاران را یکی از مهمترین بازوهای دفاع از میراث فرهنگی کشور دانست و از خبرنگاران همهی حوزهها خواست تا اگر سوالی یا اتفاقی در این حوزه رخ داد، او را در جریان بگذارند و حتی به او در این زمینه کمک کنند. در ابتدای این گفتوگو، حجت دربارهی نقش خود در بنیانگذاری سازمان میراث فرهنگی سخن گفت.
دکتر شیرازی مانند برادر دوقلو در کنارم بود
قائممقام سازمان میراث فرهنگی و گردشگری گفت: میراث فرهنگی از اول تاریخ بشر تا کنون وجود داشته، ولی بنیانگذار سازمان میراث فرهنگی به معنای دیگری است، یعنی کسی که این سازمان را در ترکیب کنونی و با عنوان یک سازمان منسجم ایجاد کرده، اگرچه بهتازگی مخدوش شده است.
حجت با اشاره به تعدد دستگاههایی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش عالی و حتی وزارت اقتصاد و دارایی که در حدود 30 سال پیش، حوزهی میراث فرهنگی را در زیرمجموعهی خود داشتند، ادامه داد: در طول 10 سالی که از زمان ایجاد سازمان میراث فرهنگی در این سازمان بودم، دکتر باقر آیتاللهزاده شیرازی مانند برادری دوقلو در کنارم بود، دربارهی همهی مسائل با یکدیگر همفکری میکردیم و فکر ایجاد این سازمان را با فعالیتهای در خور شأن آن در ذهن پروراندیم. در آن زمان، با توجه به اینکه انقلاب اسلامی تازه رخ داده بود و مجموعهی فعالیتهای مربوط به حفاظت از میراث فرهنگی از زمان پهلوی بود، ایدهی حفاظت از آثار گذشته شکل گرفت. در آن زمان، تنها دستگاهی که برای این اقدام باقی مانده بود، بخشی از وزارت فرهنگ و هنر بود که در آن زمان منحل شده بود، همچنین قوانین موجود، به قبل از انقلاب اسلامی تعلق داشتند.
او با بیان اینکه در آن زمان، بیشتر انقلابیها مانند استاندارها، فرماندارها، سپاهیها و گاهی اوقات مردم، به آثار تاریخی متعرض میشدند تا برای شهرهایشان کاری انجام دهند، اظهار کرد: ما نیز مجبور به درگیر شدن و شکایت برای جلوگیری از برخی اقداماتی تخریبی بودیم. اقدامات آنها براساس مجموعهی قوانین قبل از انقلاب اسلامی بود. این اتفاقات ما را به بنبست رسانده بود، در همهی کشور گرفتار بودیم و حتی دادگاهها نمیدانستند چگونه باید به ما جواب دهند.
وی با اشاره به تصمیمی که در آن شرایط همراه با دکتر شیرازی با هدف حفاظت از آثار تاریخی گرفت، توضیح داد: در صحبتی که با معاونان وزارتخانهای شد که بخش میراث فرهنگی زیر نظر آن بود، به این توافق رسیدیم که باید یک کار کارشناسیشده انجام داد و سازمانی را ایجاد کرد که مشروعیت خود را از مجلس شورای اسلامی بگیرد، قوانین اساسنامهاش توسط مجلس تصویب شود و پرسنل آن از سازمانی باشد که مولود انقلاب است تا بتوانیم از آن ققنوس، فرزند جدیدی به دنیا آوریم که در کشور وجاهت قانونی داشته باشد. در آن شرایط میتوانیم در هر جا حرفمان را بزنیم و کارمان را انجام دهیم.
ادغامها اشتباه بود
حجت با اشاره به اینکه تدارکات ایجاد این سازمان از سال 1361 تا 1364 انجام شد و سرانجام در سال 1364 این سازمان ایجاد شد و با تصویب آن در نخستین قدم، اساسنامهاش برای حفاظت از میراث فرهنگی به تصویب رسید، افزود: آن اساسنامه تا 15 سال بعد نیز با همان قوانین و در شکل نخست خود، در دستور کار بود و کوچکترین تغییری در آن ضرورت نداشت؛ اما پس از مدتی، به اشتباه سازمان ایرانگردی و جهانگردی و سپس سازمان صنایع دستی در آن ادغام شدند، اتفاقی که حالا عاقبت خوبی ندارد.
او در تعریف «بنیانگذار» گفت: این شخص کسی بود که بتواند ایدهی ایجاد شدن سازمان را مطرح کند، از آن در مجلس دفاع کند، آن را در دولت شکل دهد، بنایی برای استقرارش فراهم و اساسنامهاش را تهیه کند و به مجلس ببرد و آن را به تصویب برساند. سازمانی که افتخار میکنم بگویم زمانی که در سال 1370 از آن جدا شدم، در سطح کشوری از یک حیثیت بالا برخوردار بود، چون اگر این سازمان میگفت که در استانی یک اتفاق نباید رخ دهد، بهگونهای نبود که بهسادگی بتوان از این حرف گذشت.
برخی سستیها حیثیت سازمان را کمرنگ کرد
وی تأکید کرد: آن زمان، سازمان میراث فرهنگی حیثیت داشت و همهی آن حیثیت را مدیون راهنماییها، صحبتها، سفارشها و موضعگیری بزرگان کشور مانند امام خمینی (ره)، مقام معظم رهبری و دیگران در مقاطع مختلف بود. همه تلاش کردند راه را برای این سازمان باز کنند تا شرایط خوبی برای آن فراهم شود؛ اما متأسفانه بهدلیل برخی سستیهای پس از آن، بخصوص پس از سال 1383، این حیثیت کمرنگتر شد.
معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با تأکید بر اینکه سازمان تا حدود سال 1383 با دقت اداره شد و دستاوردهای خوبی داشت، گفت: پس از منتقل شدن این سازمان از وزارت فرهنگ و آموزش عالی به وزارت ارشاد و همچنین ادغامها و اتفاقی که باعث شد صورت تحقیقاتی تعلیماتی سازمان میراث فرهنگی به یک تلقی تبلیغاتی تبدیل شود و در آن، بیشتر به بحث گردشگری بپردازند، اتفاقات ناخوشایندی رخ داد. به این ترتیب، تمام تلاش آقایان این باشد که گردشگری را حرکت دهند، حرکتی که هیچگاه رخ نداد و سازمان میراث فرهنگی را دچار سستیهایی کرد.
قائممقام سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اظهار کرد: کسی که ذهنش نسبت به یک دستگاه خالی باشد، هرقدر هم که مدیریت خوبی داشته باشد، وقتی مدیریت آن دستگاه را در دست بگیرد، کارآیی نخواهد داشت. این موضوع مانند مدیر بیمارستانی است که همهی بخشهای آن مانند جراحی، اورژانس و پرستاران، کادر تخصصی داشته باشند، ولی او که باید توان مدیریت داشته باشد و همهی بخشها را به یکدیگر پیوند دهد، خود از پزشکی چیزی نداند.
حجت با تأکید بر اینکه مدیر در هر دستگاه باید برداشتی عمیق از آن دستگاه داشته باشد، افزود: وقتی من در تهران نشستهام و یک نفر در کردستان میگوید برای تعمیر قلعهای تاریخی با مشکلات مواجه هستم، آن را بهعنوان یک مسأله مقابل خود میبینم؛ ولی زمانی مشکلات را برای مرمت قلعه درک میکنم که خودم در آن موقعیت باشم. در سازمان میراث فرهنگی نیز قطعا کسی باید درگیر کارها شود که به وسعت، عظمت، سابقه و ارزش مباحث فرهنگی ایران آشنا است. من خود را دارای قطرهای از این موارد نمیدانم و معتقدم اگر کسی بخواهد این سازمان را بشناسد، به بیشتر از یک قرن زمان نیاز دارد، اما اینکه صرفا یک نفر با توان مدیریت عالی را داشته باشیم و به صرف مدیر بودنش، او را در یک مکان فرهنگی بگذاریم، کار نادرستی است.
مشکلات سازمان میراث فرهنگی بیشتر از تصور من است
وی در پاسخ به پرسشی دربارهی تصورش از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری قبل از اینکه دوباره به این سازمان بیاید و همچنین مقایسهی شرایط آن در گذشته با آنچه در دو هفتهی اخیر دیده است، گفت: فکر میکردم، ارکان اصلی سازمان در جای خود باشند و فقط مانند بدنی که بیمار است، این سازمان دچار یکسری عوارض شده باشد؛ ولی زمانی که به این سازمان آمدم، فهمیدم مشکلات، بسیار بیشتر از تصور من است، آن هم در سازمانی که وجهههای مختلفی از نظر تشکیلاتی دارد.
او سازمان کنونی میراث فرهنگی را بههم ریخته ارزیابی کرد و افزود: ادغام این سه سازمان با یکدیگر و قرار گرفتن آنها در کنار هم اصلا تصویر روشنی نمیدهد که باید چه کاری در آن انجام داد و شهرستانها و استانها چگونه باید عمل کنند.
سازمان جدید میراث فرهنگی کیسهی مخصوص دولت گذشته را برای بودجه ندارد
وی مشکل این سازمان را از نظر بودجه در تعداد زیاد کارهای انجامشده و بودجههای صرفشده دانست و بیان کرد: متأسفانه کارهای انجامشده اولویتبندی نشدهاند، در حالی که پرسنل این سازمان چندماه حقوق نگرفته بودند و پروژههای عمرانی خوابیده بودند، جشنها و سمینارهای زیادی که بیش از یکمیلیارد تومان هزینه داشتند، برگزار شدند، برنامههایی که اصلا ضروری نبودند.
رییس ایکوموس ایران با تأکید بر اینکه مجموعهی بودجهای که بهصورت قانونی و حقوقی برای این سازمان در مجلس دفاع میشد، به اندازهی کافی پاسخگوی عملکردها نبود، ادامه داد: در گذشته، با رابطهای که میان مسئولان سازمان و دولت بوده است، کمکهای جانبی دولت به این سازمان میرسیده است، بنابراین این بودجه ضعیف مانده و کمکهای جانبی بوده که به روند برنامههای این سازمان کمک میکرده است.
او وضعیت مالی سازمان میراث فرهنگی را نامطلوب ارزیابی و اظهار کرد: ما اکنون رابطهای با دولت نداریم و نمیتوانیم از کیسههای مخصوص دولت، برای بودجهی این سازمان استفاده کنیم. آنوقت در بحث بودجه میگویند، مگر این سازمان چند درصد نسبت به بودجههای سال گذشته افزایش میخواهد، در حالی که نمیدانند سازمان در گذشته، از پولهایی خرج میکرد که خارج از بودجهاش بودند.
سازمان از نظر پرسنل و استقرار نیروها وضعیت نامطلوبی دارد
او همچنین گفت: از نظر پرسنل متخصص نیز چون هیچ نوسازی در میان افراد نشده، وضعیت نامناسب است. انتقال معاونتهای میراث فرهنگی و صنایع دستی به شیراز و اصفهان و پس از مدتی، برگرداندن آنها به تهران، یکی دیگر از مشکلاتی است که در نامطلوب بودن وضعیت کنونی سازمان میراث فرهنگی دخیل است. در طرح «دورکاری»، به تعداد زیادی از کارشناسان این سازمان که گرفتاریهای زیادی داشتند، اعلام شد باید در مدت یکماه به شهرستان بروند، بسیاری از آنها نتوانستند خود را با شرایط وفق دهند. بنابراین مجبور شدند درخواست بازنشستگی زودهنگام بدهند. تعداد زیادی از افراد نیز خود را به شهرستانها منتقل کردند، ولی حالا که درخواست برگشت به تهران را دارند، چون براساس قانون، انتقال کارمندان از شهرستان به تهران ممنوع است، نمیتوان کاری انجام داد.
وی وضعیت استقرار نیروهای معاونت صنایع دستی را از نظر فضایی، بسیار نامناسب ارزیابی کرد و افزود: متأسفانه فضای کتابخانهی 100هزار جلدی را با تیغه نصف کردند و کارمندان این معاونت را در آنجا و مرکز اسناد جا دادند. همچنین 15 نفر از کارشناسان را که باید مسائل مربوط به همهی کشور را اداره کنند، در بخشهای مختلف پراکنده کردند. اکنون در فضای کتابخانه، هر دو نفر کارمند پشت یک میز نشستهاند و هیچ امکان و فضای مناسبی وجود ندارد. در حالی که معنای استقرار یک دستگاه دولتی در یک فضا، این است که واحدها باید بهصورت درست در یک فضای فیزیکی کنار یکدیگر مستقر شوند.
دادن وظایف حاکمیتی به استانها!
قائممقام سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با اشاره به اینکه بخش زیادی از وظایف حاکمیتی از نظر حقوقی توسط سازمان میراث فرهنگی به ادارههای کل استانها داده شده است، گفت: این اتفاق بهنحوی رخ داده است که استانها هر آنچه را که صلاح میدانند، عملی میکنند. در حالی که دربارهی مباحث مهم حاکمیتی باید در ستاد مرکزی تصمیمگیری و سپس به شهرستانها منتقل شود.
رسانهها پل میان مردم و میراث فرهنگی هستند
حجت همچنین تأکید کرد: برای من بسیار مهم است، کسانی که در این حوزه کار میکنند، افراد فهیمی باشند، چون باید بفهمند چه میخواهیم و ثبت یک اثر تاریخی به چه معنا است و اصلا چرا یک اثر ثبت میشود.
او با بیان اینکه برخی مسوولان یک چوب کبریت را از کنار یک نفتکش درآوردهاند و آن را به آب میزنند تا بتوانند نفتکش را حرکت دهند، گفت: من خود را شبیه آن چوب کبریت میدانم و معتقدم میراث فرهنگی به سکانی مانند رسانهها نیاز دارد تا بتواند این کشتی را حرکت دهد. جامعه با اخباری مربوط به این حوزه تحریک میشود. این یکی از راههایی است که میتوان میراث فرهنگی را نجات داد. اعتقاد دارم اگر میخواهم از پل میان مردم و میراث فرهنگی عبور کنم، به کمک رسانهها نیاز دارم.
حجت با تأکید بر اینکه هنوز اعتقادات خود را در حوزهی میراث فرهنگی از حدود 10 سال پیش دارد، بیان کرد: اگر پولی برای انجام تبلیغات به من بدهند، در حالی که استان کردستان برای مرمت برخی بناهای خود به اعتبار نیاز داشته باشد، آن پول را به کردستان میفرستم. دلیلی نمیبینم که بهجز این، اقدام دیگری انجام دهم. سازمان میراث فرهنگی با جشنها و کارهای تبلیغاتی که داشته، حالا کاملا خالی از پول شده است.
وی در ادامه به بیان برخی خاطرات خود در دوران جنگ و مسوولیتش در این سازمان پرداخت و ادامه داد: در بحبوحهی جنگ، جلسهای با مدیران کل استانها برگزار کردیم، وضعیت آثار تاریخی بسیار خراب بود. من نیز بهشدت از مدیران میخواستم که جلوی تخریبها را بگیرند. در پایان سخنرانیام تقریبا همه معترض بودند که با اعتبار کمی که هر استان دارد، نمیتوان کاری انجام داد؛ اما من آنها را مقصر دانستم و گفتم اطلاع دارید که روزانه چند میلیون تومان برای جنگ هزینه میشود، اما به این فکر کردهاید که چرا کشور میتواند این مقدار پول را برای جنگ بدهد، ولی برای حفاظت از میراث فرهنگی نمیتواند چنین اعتباری هزینه کند؟! چون آنها فهمیدهاند که جنگ مهم است، به همین دلیل به آن پول میدهند، ولی هنوز نفهمیدهاند که جنگ میراث فرهنگی نیز به همان میزان اهمیت دارد. این تقصیر شما است که روشن نکردهاید حفاظت از میراث فرهنگی به اندازهی خود جنگ اهمیت دارد، اگر این کار را انجام داده بودید، به همان میزان نیز دولت به ما پول میداد.
او با اشاره به اینکه در زمان جنگ، بودجهی سازمان میراث فرهنگی 300میلیون تومان در کل سال بود، گفت: به مدیران استانی گفتم مردم در زمان جنگ، النگو و تخم مرغ خود را میفروختند تا جنگ پیش رود، چرا ما کاری نکردیم که النگو و تخممرغشان را برای حفاظت از میراث فرهنگی بفروشند؟ چون ما هنوز نتوانستهایم ثابت کنیم که ارزش میراث فرهنگی به اندازه ارزش جنگ است. امروز نیز همان حرفها را تکرار میکنم. ما نیازمند این هستیم که در جامعه بهگونهای خود را ثابت کنیم که هرگاه کسی میبیند یک بنای تاریخی در حال خراب شدن است، گریهاش بگیرد.
قائممقام سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ادامه داد: وقتی در انگلیس مشغول تحصیل بودم، گاهی که خبر تخریب یک بنای تاریخی کوچک به گوش مسوولان میرسید، کارشناسان اهل کار به گریه میافتادند. ما هم نیاز داریم این کار انجام شود تا به محض اینکه بخواهند بنایی تاریخی را تخریب کنند، رسانهها با سروصدا از این کار جلوگیری کنند.
حفاظت از آثار تاریخی باید در ذهنها رخ دهد
او مزایدهی خانه «مهدوی» در کوچهی پیرنیا را نمونهای از این اتفاقها دانست و گفت: برای آن قضیه، به رسانهها اتکا کردم و جلو رفتم. آنها حساسیت نشان دادند. من نیز بهعنوان وکیل مردم موظف بودم از این ارزشها دفاع کنم و تلاش کردم وظیفهام را بهخوبی انجام دهم. معتقدم اگر حافظ ارزشهای مردم باشیم کسی نمیتواند کاری انجام دهد، چون حفاظت در ذهنها اتفاق میافتد.
وی تأکید کرد: معتقدم پزشکی در ایران با هر شرایطی که داشته، توانسته خود را تا اعماق روستاها هم برساند و خود را به خوبی نشان دهد، ولی متأسفانه میراث فرهنگی نتوانسته است این کار را انجام دهد. ما هنوز نتوانستهایم کاری کنیم که فلان تپهی تاریخی توسط قاچاقچیان آثار تاریخی حفاری نشوند. این حوزه جایی است که رسانهها میتوانند به آن وارد شوند.
فرهنگسازی برای حفاظت از میراث در نماز جمعه
معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با اشاره به اینکه هرچقدر که تعداد خبرنگاران این حوزه بیشتر باشد و بتوانند بیشتر در زمینهی میراث فرهنگی بنویسند، آگاهی بیشتری نیز میان مردم ایجاد میشود، گفت: این آگاهی میتواند به جایی ختم شود که مردم بفهمند میراث فرهنگی ناموس آنها است و باید مراقب باشند که به ناموسشان تجاوز نشود.
او در ادامه اظهار کرد: تا کنون چندین هزار ساعت نماز جمعه در کشور برگزار شده است و تعداد زیادی از مردم به خطبههای نماز جمعه گوش دادهاند. اگر یک برنامهریزی خاص و منظم داشتیم، با توجه به اینکه در همهی کشور نماز جمعه برگزار میشود، میتوانستیم از همهی جهات تأثیرات مثبت و خوبی روی مردم بگذاریم. اگر امام جمعهی هر نماز، دست کم در هر پنج جلسه یکبار و فقط در چند جمله دربارهی ارزش میراث فرهنگی و لزوم جلوگیری از تخریب آن صحبت میکرد، هیچگاه تخریبهای انجامشده در طول سالهای گذشته رخ نمیداد.
وی بیان کرد: باید ببینیم در سالهای گذشته، رسانهی ملی چند دقیقه از برنامههای خود را صرف توجیه مردم برای جلوگیری از تخریب میراث فرهنگی کرده است. باید به مرور صفحهای در روزنامهها با نام «میراث فرهنگی» داشته باشیم و این سازمان نیز وظیفهی خود را که پر کردن اخبار آن صفحه و دادن اطلاعات مناسب است، بهدرستی انجام دهد. اگر دست به دست هم دهیم، در چند سال آینده، تحولی جدی در این زمینه رخ میدهد و میتوانیم این سرو افتاده به خاک را بلند کنیم و تحولی بنیادین در آن ایجاد کنیم. من دنبال ایجاد چنین اتفاقهایی هستم.
دیدگاه حجت نسبت به ثبت آثار چیست؟
معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در ادامه، دربارهی ثبت آثار تاریخی و جلسههای ثبتی که مسوولان قبلی این سازمان در طول چندماه آخر مسوولیتشان برگزار میکردند، گفت: ثبت یک اثر تاریخی باید با هدف حفاظت از آثار صورت گیرد و آثاری به ثبت برسند که دارای ارزشهای ویژهی فرهنگی باشند. اگر ما آثار را در معنای نخست آن، یعنی دادن شماره و نوشتن در یک دفترچه به ثبت برسانیم، ولی به معنای دوم کلمه یعنی تثبیت و حفاظت از آن توجه نکنیم و حتی هیچ امکانی برای انجام آن نداشته باشیم، بهجز از بین بردن آبروی سازمان میراث فرهنگی کار دیگری انجام ندادهایم، چون نمیتوانیم از آثار حفاظت کنیم و طبیعتا به مرور مردم شاکی و ناراضی از این وضعیت میشوند و محاکم قضایی وجاهت پیدا میکنند که بگویند برخی آثار نامناسب به ثبت رسیدهاند.
حجت ادامه داد: باید با یک دقت فنی و توجه به میزان بضاعت سازمان، آثار را در فهرست آثار ملی یا معنوی به ثبت برسانیم تا به معنای واقعی کلمه این اتفاق بیفتد. ما باید بفهمیم مجموعهی امکاناتی که در سازمان وجود دارد برای مراقبت، اعلام حرایم و مرمت آثار کافی است و متناسب با امکانات، آنها را ثبت کنیم. اکنون متأسفانه کشور آمادگی ندارد که بتواند امکاناتی بیش از این در اختیار سازمان میراث فرهنگی بگذارد.
وی بیان کرد: زمانی است که تصور میکنیم اگر یک اثر را به ثبت نرسانیم، مالک آن را خراب میکند. در آن زمان، ما یک لشگر را به نام دستگاهها و مردم در مقابل خود داریم که قصد دارند آثار تاریخی را تخریب کنند و سازمان میراث فرهنگی نیز شمشیری به نام ثبت در دست دارد که با آن میتواند از تخریبها جلوگیری کند.
او اظهار کرد: اکنون شرایط اینگونه است که میتوانیم به مالکانی که از آثار تاریخی استفاده میکنند توضیح دهیم تا آنها متوجه ارزشمند بودن اثری شوند که در اختیار دارند و به ما در تثبیت آن اثر کمک کنند. با این اقدام، رابطهای را برقرار میکنیم که طرف مقابل ما نیز متوجه ارزشمند بودن اثر در اختیارش شود و از آن نگهداری کند. از سوی دیگر، اگر طرف مقابل به هیچ عنوان حاضر به پذیرفتن ارزشها نبود و همچنان از تخریب حرف میزد، از آخرین راه، یعنی روش حقوقی میتوان استفاده و با اتکا به ثبت اثر، از آن بنا دفاع کرد.
حجت ثبت آثار تاریخی را در شرایط کنونی، به نفر اول خط مقدم در جبهه تشبیه کرد و گفت: اکنون وقتی گفته شود احتمال تخریب یک اثر وجود دارد، نخست میپرسند که آیا آن ثبتی است یا خیر؟ بهعنوان مثال، در مسألهی جابهجایی مالکیت خانهی «مهدوی» مطرح شد که ستاد فرمان امام (ره) اصلا قصد تخریب خانه را نداشته و حتی به نگهداری از آن علاقهمند بوده ست. فقط آنها دلخور بودند که تا کنون از سوی سازمان میراث فرهنگی با آنها در این زمینه همراهی نشده است.
او با تأکید بر اینکه اکنون عموم کسانی که مالک بناهای تاریخی هستند از خانوادههای فهمیده و فرهنگی هستند، معتقد است: بسیاری از این خانوادهها آمادگی دارند ارثیههای خود را نگهداری کنند؛ ولی متأسفانه زمانی که با بیتوجهی روبهرو میشوند، عاصی شده و خود به خود به فکر تخریب میافتند که با ثبت آن بنا و تثبیت اثر، یک نوع همدلی و همآوایی با مالکان میتوان ایجاد کرد، به گونهای که متوجه شوند نگهداری از اثر به نفعشان است.
وی تأکید کرد: مطمئن هستم در 95 درصد موارد، با این توضیحات و آشنا کردن طرف مقابل با موضوع، مسائل حل میشوند و به دعوا نیازی نیست. اساس کار ثبت باید از یادداشت کردن اسامی بناها در یک دفترچه، به این شکل تغییر کند که با مالکان و دارندگان آثار تاریخی مذاکره و منافع کار برای آنها روشن شود. در 10 سالی که این سازمان را اداره کردم، آثار تاریخی مانند چند سال گذشته تخریب نشدند، چون لحن صحبت ما با مردم طوری بود که آنها را قانع میکردیم که آثار در اختیارشان ارزشمند است و بیشتر آنها نیز این موضوع را میفهمیدند و با ما همراهی میکردند، هرچند علاقهمند بودند سازمان زودتر به آنها کمک کند.
او با اشاره به اینکه در دورهی جنگ، دست ما بسته بود و امکان کمک به مردم را نداشتیم، افزود: خوشبختانه اکنون این امکان فراهم شده است و میتوان به آثار تاریخی توجه کرد. با این وجود، با جمعیتی که در یک سالن بنشینند و با چند کلمه صحبت و هورا کشیدن یک اثر را ثبت میکنند، موافق نیستم. معتقدم ثبت یک اثر تاریخی باید با دلایل کاملا علمی، فنی و اجتماعی باشد.
تخریب نکردن خانهای تاریخی بزرگواری نمیخواهد
قائممقام سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در ادامه در پاسخ به این پرسش که اگر مالک یک خانهی تاریخی، زمینی چند میلیاردی در تهران داشته باشد، در شرایط کنونی بهنظر میرسد باید فردی فرهنگی و بسیار علاقهمند به تاریخی باشد تا برای تخریب آن تلاشی انجام ندهد، در این شرایط سازمان چه کمکهایی میتواند به مالکان خانههای تاریخی کند؟ گفت: تصور کنید، زمینی در نقطهای از شهر دارید و فکر کنید اگر 40 طبقه در آجا بسازید، سود زیادی میبرید؛ ولی شهرداری به شما میگوید، امکان ساخت پنج طبقه را دارید. آیا شما باید خیلی بزرگوار باشید که این قضیه را قبول کنید؟!
او با بیان اینکه هر کدام از ساختمانهای تاریخی دو مالک، یکی با ارزش فرهنگی و دیگری صاحب ملک دارند، اظهار کرد: ارزش فرهنگی ملک برای جامعه است، جامعهای که ساخت و ساز آن را تحمل کرده و اطرافش فضایی را ایجاد کرده است که تا امروز باقی بماند. شاید نقاش، گچکار و بنای آن ساختمان همه فوت کرده باشند، ولی نباید زحمات آنها را نادیده گرفت.
حجت تأکید کرد: مالکیت داشتن یک چیز به این معنی نیست که هر کاری خواستید میتوانید انجام دهید. هر مالکیتی دارای یکسری قواعد است. شهرداری میگوید، اگر در یک نقطه ساختمانی پنج طبقه بسازید، به دیگران ضرر وارد میکنید و این، برای این است که باید در سطح شهر کنترل وجود داشته باشد. من هم بهعنوان متخصص حوزهی میراث فرهنگی میگویم، چون یک بنا ارزش تاریخی دارد، خراب کردن آن به ضرر جامعه است.
او گفت: همان مرجعی که میگوید نمیتوان بیش از پنج طبقه در مناطقی از شهر ساختوساز کرد، میگوید یک بنا را بهخاطر شهر نمیتوان خراب کرد، چون ارزش اجتماعی و فرهنگی دارد. وقتی اینگونه موارد برای مردم باز میشود، میفهمند که بناهای تاریخی ضابطهی خاصی به نام «ثبت» دارند، یعنی دیگر قابل تخریب نیستند.
وی در پاسخ به این پرسش که بهرهبرداری مالکان از خانههای تاریخی چه میشود؟ توضیح داد: برای ارفاق به مالکان، سازمان میراث فرهنگی میتواند کمکی در این زمینه داشته باشد، چون آن ملک یک بخش اجتماعی است و بهخاطر اجتماع خراب نمیشود، پس سازمان موظف به دادن تسهیلات و فراهم کردن امکانات است. کاری که تا کنون انجام نداده است. سازمان میراث فرهنگی میتواند دست کم مالک را از مالیات معاف کند و حتی قبض آب و برق را برایش کمتر حساب کند یا امکاناتی بگذارد که مالک با کمک دولت بتواند آن بنای تاریخی را مرمت و احساس کند که بهخاطر جامعه، یک خانهی تاریخی را خراب نکرده است؛ اما اگر این فرمول را یکطرفه داشته باشیم، به این ترتیب که مالک بنای خود را خراب نکند و سازمان میراث فرهنگی نیز کمکی به او نکند، بهطور قطع، مالک از همهچیز عاصی میشود و آب به پی خانه میبندد تا بتواند آن را خراب کند و جایش چیز دیگری بسازد.
در مسابقه ثبت آثار تاریخی برد نداشتیم
او همچنین در پاسخ به این پرسش که سازمان میراث فرهنگی از یک زمانی به بعد، ثبت آثار معنوی را جایگزین آثار مادی کرد و تعداد آثار ثبتی در حوزهی معنوی افزایش یافت تا به هزینه کردن برای تهیهی پروندهی ثبت و حفاظت از آثار نیازی نباشد، سیاست شما در قبال ثبت آثار معنوی چه خواهد بود؟ گفت: در مسابقهی ثبت که در دورهی گذشته راه افتاد، ثبت کردن آثار بسیار راحتتر از ثبت کردن چیزهای دیگر بود. در حالی که هیچگاه این نکته مد نظر قرار نگرفت که معنای ثبت چیست؛ وقتی میگوییم خطبهی حضرت زهرا (س) را ثبت میکنیم، یعنی باید کاری انجام دهیم که این اثر معنوی یک حضور اجتماعی داشته باشد و جامعه از ارزشهایش منتفع شود، نه به معنای اینکه کسی کاری برای آن نکند و فقط یک شمارهی ثبتی به آن داده شود. جامعه خودش باید داوری کند که آیا معنای ثبت فقط در همین حد است یا اینکه خطبهها باید نخست ثبت شوند، سپس در جامعه مطرح و از ارزشهای آن اثر پاسداری و مراقبت شود؛ ولی تا کنون کدامیک از این اقدامات انجام شده است؟!
وی ادامه داد: ورزش زورخانهیی را ثبت کردیم، ولی آیا تا کنون یک زورخانهی جدید ساختهایم؟ آیا پولی برای انجام اقدامات مناسب در زورخانههای قدیمی هزینه کردهایم؟ من اینگونه ثبتها را قبول ندارم. من قصد نقد گذشتگان را ندارم، فقط بهدنبال یک معنای علمی میگردم. برای ثبت یک خانه باید نقشهبرداری از بنا انجام شود، مشخصات خانه گرفته شود و کارشناسان خصوصیات آن را بیان کنند. این کاری کوچک است، ولی وقتی «آلوی برغان» را ثبت میکنند، دیگر بالا و پایین ندارد. در برخی مواقع، با اینگونه اقدامات با عقاید مذهبی و عواطف دینی مردم هم بازی میشود و این، کار درستی نیست.
همکاری شورای شهر برای حفاظت از آثار
حجت همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا مهدی حجت بهعنوان یکی از اعضای سابق شورای شهر تهران قصد دارد از روابط خود با اعضای این شورا برای جلوگیری از تخریب بافتهای تاریخی که اکنون با نام بافتهای فرسوده در حال تخریباند، محافظت کند؟ گفت: قطعا من با اتکا به درک عمیق و وسیعی که اعضای شورای شهر در این مقطع دارند، نسبت به ارزشهای فرهنگی حرکت میکنم و امیدوارم که شورا بتواند به سازمان میراث فرهنگی برای حفاظت از آثار تاریخی کمک کند.
معاون میراث فرهنگی ادامه داد: توقع من این است که مسوولان شورا در سطح کشور پیامآور حفاظت از آثار تاریخی باشند. در این صورت است که مطمئن میشوم تا سه سال آینده، فضای مطلوبتری را برای آثار تاریخی پیدا میکنیم؛ ولی این تنها نیست، اساسا فضایی که در کشور ایجاد شده، برای مراقبت از آثار در دولت، مجلس، قوهی قضاییه و حتی شورای شهر، عموما در این جهت است که به ارزشهای فرهنگی بیشتر توجه کنیم.
حجت اضافه کرد: پس از گذشت این سالها و طی کردن دوران جنگ و فشارهایی که روی ایران بوده است، امروز باید آرامش و تدبیر بر کشور حاکم شود، این اتفاق مسلما بیشترین میزان تأثیرگذاری را در جلوگیری از تخریب آثار تاریخی خواهد داشت. خود من هم آرامش زندگیام را رها کردم، چون فکر کردم، وارد شدنم به این حوزه، چه فایدهای خواهد داشت. اکنون نیز وقتی کشوری مانند ایران، با این عظمت فرهنگی و آثار بینظیر و تاریخ شگفتانگیزش، چنین مسوولیتی را بر گردن من نهاده است، بهجز شکر خدا چیز دیگری ندارم.
انتهای پیام