شاید به راحتی بتوان گفت سعید ابوطالب به همراه آرش معیریان اولین فیلم ـ مسابقه ایرانی را با عنوان «رالی ایرانی» در کارنامهي کاری خود ثبت کردند، اما نمیتوان گفت که آنها و بازيگرانشان شرایط راحتی را برای رسیدن به این مسیر طی کردهاند و به نمایش خانگی رسیدهاند.
آرش معيريان پس از ساخت سريالي اجتماعي با عنوان «سايه روشن»، «رالي ايراني» را كه يك فيلم ـ مسابقه در ژانر نمایش واقعی (reallityshow) است، تجربه ميكرد.
«واقع نما» يا همان نمایش واقعی (reallityshow) برنامههایی هستند که داستان واقعی آدمهای واقعی را دنبال میکنند. اين گونه برنامهسازي در ايران تازگي دارد و در كشورهاي ديگر هم تقريبا از سال 2000 به بعد مرسوم شده است.
سازندگان فيلم ـ مسابقه «رالي ايراني» شامل آرش معيريان (كارگردان)، نيما فلاح (يكي از بازيگران و شركتكنندگان در مسابقه)، محمدرضا مصباح (مجري طرح) و عليرضا تهراني (مدير روابط عمومي، برنامهريز و دستيار اول كارگردان) در خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) حاضر شدند تا دربارهي روند ساخت اين فيلم ـ مسابقه توضيحاتي را به خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا ارائه دهند.
بر اساس گفتهها در اين نشست، در فيلم ـ مسابقهي «رالي ايراني» یک فیلمنامهي دقیق وجود دارد که بازیگران تنها از 50 درصد آن مطلع میشوند؛ بنابراین دائما در شرایط پیشبینی نشدهاي قرار میگیرند که باید در آن به تصمیم برسند و فیالبداهه با یکدیگر رقابت کنند.
اولین سری از اين مسابقه با حضور سه گروه شرکتکننده شامل «محمدرضا فروتن و سیروان خسروی»، «الناز شاکردوست و بهنوش بختیاری» و «نیما فلاح و سحر ولدبیگی» ساخته شد. در اين مسابقه بازيگران از وسيلههاي مختلفي از جمله هواپيما، ماشين، قطار و قايق براي رسيدن به مقصد استفاده ميكنند.
«رالي ايراني» همزمان توسط 12 دوربين تصويربرداري ميشود؛ با هر گروهي دو دوربين همراه ميشود، يك دوربين با فرزاد حسني ـ داور مسابقه ـ است و چهار دوربين هم پرتابل (دوربين متحرك) هستند.
آرش معيريان ـ كارگردان ـ در اتاق فرمان همه آنچه توسط اين 12 دوربين ضبط مي شود را دريافت ميكند و براي لحظاتي هم همراه با فرزاد حسني مقابل شركتكنندگان ظاهر ميشود.
معيريان طي روزهاي اخير به همراه تیم سازندهي خود در نشست ایسنا حاضر شد و از اولین تجربه و جذابیتهایی که «رالی ایرانی» برایشان داشت، گفت. اين كارگردان دربارهي «رالي ايراني» گفت: افتخارمان اين است كه اين كار هيچ نمونهي مشابه خارجي نداشته است؛ يعني حتي شما اگر نمونههاي خارجي را نگاه كنيد كه در ماهوارهها پخش ميشوند، هيچكدام شبيه به اين كار نيست، حتي در فضاي نمايشي ايراني هم نمونهاي ندارد. او اظهار كرد: تمام هم و غم ما اين بود كه به نوعي به علاقمندان اين مجموعه خود واقعي سوپراستارها و چهرههاي محبوب و دوستداشتنيشان را نشان دهيم، آن هم نه در شرايط عادي، بلكه در شرايط خاص كه ممكن است حتی آدمهاي عادي به درستي از پَسَش برنيايند.
مشارکت در کارهای بعدی به دلیل رفاقت و صميميت كارگردان و تهيهكننده
آرش معیریان در ابتدا دربارهي حضورش برای ساخت فیلم ـ مسابقه توضیح داد: من هميشه در تمام كارهايم يك نكته را رعايت ميكنم و آن اينكه وقتي يك كاري را انجام ميدهم آن قدر رفاقت و صميميت بين منِ سازنده، سعيد ابوطالب ـ طراح، نويسنده و تهيهكننده ـ پا بر جا ميماند كه اغلب كارهاي بعدي را نیز با من كار كنند. خيلي وقتها كارگردانان ما اصولا تنها يك كار را با يك تهيهكننده طی ميكنند؛ يعني ابتداي يك پروژه رفاقت و همدلي برقرار است، كارگردان و تلويزيون صمیمیتشان حفظ و محفوظ میماند، اما بعد از كار ميان آنها به هزار و يك دليل شكرآب ميشود.
وی در ادامه گفت: اما سعيد ابوطالب در اين مجموعه لطف داشتند، حتي خيلي زودتر از اينها آمادگي تهيه و توليد وجود داشت كه كار را شروع كنيم اما يك مقدار حساسيت و خاص بودن ماجرا زمان را بيشتر كرد. براي اينكه ما اولين بار كاري را شروع ميكرديم كه امتحان پس داده نشده بود و بايد تلاش ميكرديم ضريب اطمينان كار را به لحاظ بازگشت سرمايه بالا ببريم.
حضور 85 درصد از بازيگران مطرح سينمابرای شرکت در مسابقه
معيريان دربارهي انتخاب و چینش بازیگران برای حضور در مسابقه توضیح داد: خدا را شكر براي اولين بار بود كه 80 تا 85 درصد از بازيگران مطرح سينمابرای شرکت در مسابقه مصاحبه شدند و براي اولين بار هيچ گونه گير و گفتي در ارتباط با متن كار نداشتند؛ به دلیل اینکه كار كاملا از آن معيارهاي كليشهيي و روتين خارج بود و جذابيت خاص خودش را داشت. اما در اين مرحله با هر دوستي صحبت ميکردیم ابراز تمايل براي همكاري ميكردند، برخيها سر كار بودند و به دورههاي بعد موكول ميكردند، برخيها هم آنقدر برايشان جذاب بود كه در كنار پيشنهادهاي جديدشان ترجيح ميدادند با ما همكاري كنند. در نتیجه اين كار ما را سخت ميكرد براي اينكه با طيف متعددی از بازيگران روبه رو بودیم و ملزم بوديم كه با دقت انتخاب كنيم كه حداقل وقتي وارد نمايش خانگي ميشود اين تركيب به قدري جذاب باشد كه از آن استقبال شود.
وي ادامه داد: بالاخره از بين تعداد زياد بازيگران به سه گروه رسيديم كه مورد توافق همه بود و آن چيزي كه ايدهآلمان بود اتفاق افتاد. گروهها متشكل از نيما فلاح و همسرشان سحر ولدبيگي، محمدرضا فروتن و سيروان خسروي و الناز شاكرددوست و بهنوش بختياري بودند و از کنار كه نگاه ميكرديم متوجه ميشدیم كه هر كدام، از ويژگيها و پتانسيل و البته محدوديت خاصي برخوردارند كه شباهتی به ديگري ندارد و از اين بابت تقريبا با يك اطمينان خاطري كار را آغاز كرديم كه به هنگام عرضه و توزيع اين تركيب مورد استقبال واقع شود.
«رالي ايراني» قطعا يك مسابقه صرف نيست
معیریان در نشست ايسنا در پاسخ پرسشي مبني بر اينکه با توجه به اینکه «رالي ايراني» يك فيلم ـ مسابقه است، به عنوان كارگردان بيشتر به كدام وجه، «فيلم» يا «مسابقه» توجه كرديد؟ توضیح داد: رالي ايراني قطعا يك مسابقه صرف نيست براي اينكه يك مسابقه تصويري يا يك مسابقه در فرمت نمايش خانگي شكل و شمايل خاص خودش را دارد كه تقريبا مشابه به همه مسابقههايي است كه ما در تلويزيون ديدهايم يا در حال حاضر به تازگي شاهد اين جنس مسابقهها هستيم كه متاسفانه گرتهبرداري از نمونههاي خارجي است و بدون هيچ گونه خلاقيتي ساخته میشوند. ولي «رالي ايراني» به اين دليل براي من جذاب بود كه 50 درصد آن مسابقه است و 50 درصد فيلم؛ اينكه بايد با يك تعداد دوربين، صحنههايي را پوشش دهيم و سپس مونتاژ شوند.
آسیبدیدگی پای الناز شاکر دوست و حضورش تا پایان مسابقه
در نشست ايسنا سپس به آسيبديدگي پاي الناز شاكردوست در حين شركت در فيلم ـ مسابقه رالي ايراني اشاره شد و معيريان گفت: طبيعتا در اين فيلم مسابقه شما شش سوپراستار در زمينههاي مختلف داريد كه روحيات خاص خودشان را دارند و بالاخره در شرايط سخت يعني در 70 ساعت، با شرايط سختي مواجه هستند كه هر لحظه ممكن است اتفاق ناخوشايند و حادثهاي رخ دهد. ضمن اينكه اين افراد حكم سرمايههاي ملي ما را دارند، وجودشان براي سينما و تلويزيون مغتنم است، بنابراين آدم عادي نيستند كه خداي نكرده اگر از بالاي صخره هم پايين افتادند، بگوييم اتفاق بوده است. با اين حال اتفاق ناخوشايندي هم براي الناز شاكردوست افتاد و پايش آسيب ديد و با وجود صدمه به مدت يك روز و نيم تا پايان مسابقه همراه بود.
كارگردان «رالي ايراني» يادآور شد: به يمن زحمت و حمايت دوستان تهيه و توليد، ما يك آمبولانس 24 ساعته همراه داشتيم تا ستارههاي ما را براي اتفاقات ناخوشايند و غيرقابل پيشبيني كمك كند و در حد توان مقدورات و بضاعت سينما و تلويزيونمان تلاش كردیم كه خورد و خوراك اقامت و استراحتشان به راحتي اتفاق بيفتد.
واقعا انتظار اين همه همراهي از دوستان بازيگر را نداشتيم
معيريان گفت: واقعا ما انتظار اين همه همراهي از دوستان بازيگر را نداشتيم؛ يعني حتي پيشبيني يكسري ناملايمات را كرده بوديم تا به هر دليلي نه به دليل بهانههاي شخصي اما حتي به دليل محدوديتهاي فيزيكال و لحظاتي كه در طول مسابقه ناتواني براي شركتكننده پيش ميآيد، شرايط برای انصراف هر یک از آنها آماده باشد ولي به جرأت ميتوانم بگويم كه در خيلي از مواقع و لحظات، خودمان به عنوان تيم پشت دوربين، كم ميآورديم اما دوستان جلوي دوربين، مشكلي را به خودشان راه نميدادند و با ما همراه بودند.
این کارگردان در پاسخ به این پرسش که این فیلم مسابقه «رالي ايراني» براي بازيگران شرايطي متفاوت و سختي به همراه داشت، آيا براي شما هم به عنوان كارگردان نسبت به ساير فیلمها و سريالهايي كه ساختيد شرايط سختتري پيش رو بود؟ اظهار کرد: بله، من به جرات ميتوانم بگويم كه دقيقا همان انرژي و پتانسيلي كه برای ساخت فیلمهای دیگر در 45 روز میگذاشتیم، اين بار فشرده در يك تايم 70 ساعته اتفاق افتاد؛ يعني ما همهي آن زحمات، هماهنگيها و تنوع لوكيشن يك فيلم را داشتيم به اضافه اینکه به جاي يك دوربين 12 دوربين داشتيم و به جای يك صدابردار چهار تيم صدابردار فعال بودند.
معيريان سپس يادآور شد مونتاژ رالي ايراني بسيار زمانبر است و گفت: قطعا يك تيم حرفهيي و خبره و ممتاز كار تدوين را بر عهده گرفتهاند، چون اگر من خودم مونتاژ كنم تا سال ديگر اين موقع هم تمام نميشود. مونتاژ اين كار مثل اين است كه شما بخواهيد سه جريان نمايشي 70 ساعته را در دل هم تلفيق كنيد.
عين بالني كه از بالا به هر يك از تيمها سَر بزند بودم
معیریان در پاسخ به این پرسش که در طول مسابقه در کجا مستقر بود و چگونه با هنرمندان ارتباط برقرار ميكرد؟با خنده و شوخی گفت: به لحاظ فيزيكي در كنار فرزاد حسني و به لحاظ شيميايي با تيمها و گروههابودم. اين هم از چيزهايي بود كه براي من جذاب بود و تجربه نكرده بودم؛ پيدا كردن راه حل براي كه چگونه ميشود از راه دور آنها را هدايت كرد از موارد جذاب ما بود. قطعا ما بايد عين بالني عمل میکردیم كه از بالا در اين سرعت به هر يك از تيمها سر بزند و از بالا نگاه كند و يك جاهايي ارتباطاتي با اينها داشته باشد كه جزو طراحي مسابقه است.
نيت مانشان دادن چهره واقعی هنرمندان بود
كارگردان «رالي ايراني» با بیان اینکه نيتشان از برگزاري اين فيلم ـ مسابقه نشان دادن چهرهي واقعی هنرمندان بود، خاطرنشان کرد: ما هميشه با چهرههاي محبوب و مردمي خودمان با يك نوع نقابي رو در رو بوديم، يعني هيچ وقت خود واقعيشان را در شرايط سخت عجيب و غريب و غيرقابل پيشبيني نديده بوديم يا اگر در تلويزيون يا سينما با آنها مواجه شده بوديم به واسطه نقشي بود كه پذيرفته بودند بازي كنند. در نتیجه تمام هم و غم ما اين بود كه به نوعي به علاقمندان اين مجموعه خود واقعي سوپراستارها و چهرههاي محبوب دوستداشتنيشان را نشان دهيم، آن هم نه در شرايط عادي، بلكه در شرايط خاص كه ممكن است حتی آدمهاي عادي به درستي از پسش برنيايند. به همين دليل از اولين لحظهي شروع مسابقه هر آنچه كه طراحي شده براي اين دوستان حالا 50 درصد از جانب ما و 50 درصد ديگر را به نوعي هماهنگ كرده بوديم تا با همان اتفاقات غيرقابل پيشبيني بهرهاي نمايشي و مسابقهای از ساخت رالی ایرانی داشته باشیم.
هيچ قسمتي دكوپاژ شده نيست
این کارگردان با تاکید بر اینکه هیچ قسمتی از «رالی ایرانی» دکوپاژ شده نیست، خاطرنشان کرد: در طول اين 70 ساعت شرايطي مهيا شد كه هر آنچه از رقابتكنندهها ميبينيد، برخاسته از پتانسيل، توان، استعداد و تفكر و سختي خودشان است. ما هيچ وقت كسي را در يك شرايط خاص نه هدايت كرديم و نه گفتيم چه كار كنند و چه كار نكنند. تصورم اين است كه تماشاگر براي اولين بار توانمندي اين هنرمندان را و اينكه چگونه از پس مشكلات برميآيند و در رقابتي که دارند با چه تدبير و سياستي ميتوانند موانع را پشت سر بگذارند و به جلو حركت كنند را میبیند و ميداند به همين دليل هيچ قسمتي دكوپاژ شده نيست.
او در ادامه گفت: دكوپاژ من كارگردان كاملا به صورت فيالبداهه تحتالشعاع رفتار ناخودآگاه و غيرقابل پيشبيني بازيگران است. حتي اگر در لحظهای بازيگري بخواهد دستش را جلوي دوربين ما بگذارد كه از او فيلمبرداري نكنيم، هم برايش برنامه داشتيم و اين را به همان شكل در معرض ديد مخاطبان گذاشتيم كه تماشاگر شايد برايش جذاب باشد در اين لحظه صرفا آقاي ايكس ممكن است بيتفاوت رفتار كند یا نه.
احتمال موفقیت 90 درصدي «رالی ایرانی» و بخشیدن جان تازه به شبکه نمایش خانگی
معیریان در بخش دیگری از نشست ايسنا، دربارهي آيندهي شبكه نمايش خانگي و اینکه آيا «رالی ایرانی» میتواند جان تازهای به شبکه نمایش خانگی ببخشد، اظهار کرد: این کار میتواند راه را برای ما در شبکه نمایش خانگی باز کند. ما افتخارمان اين است كه اين كار هيچ نمونهي مشابه خارجي نداشته است؛ يعني حتي شما اگر نمونههاي خارجي را هم كه نگاه كنيد كه در ماهوارهها پخش ميشوند، هيچكدام شبيه به اين كار نيستند، در فضاي نمايشي ايراني هم نمونهاي ندارد.
او ادامه داد: در ارتباط با «رالي ايراني» باوجود اينكه اقدامی درست است، اما تصورم اين بود كه به لحاظ كاري برای من خيلي به صرفه نباشد؛ اينكه متعهد شوم در مقاطع دو ماه دو ماه يا سه ماه سه ماه فصلهاي مختلفش را كار كنم و هنوز هم از آيندهي كاريمان خبر ندارم و پيشنهاداتي براي كارهاي مختلف هم ميشود. اينكه شما خودتان را ملزم كنيد در فاصله دو سه ماهه در عرصه نمايش خانگي با وجود اتفاقاتی که در حوزه نمايش خانگي افتاده است، موفق باشيد. البته براي بخشهاي بعدي برنامههايي داريم كه تركيب متنوعي از رقابتكنندگان را در برميگيرد، تقريبا با يك احتمال 90 درصدي موفق شدن، كار را شروع كرديم و تصورمان اين است كه از كار استقبال شود در صورتی كه تبليغ و اطلاعرساني خوبي شود و مانور تبليغاتي خوبي داشته باشد، فكر ميكنم استقبال خوبی از آن خواهد شد.
«ساخت ايران» به من پيشنهاد شد
معیریان همچنین با اشاره به مجموعهي «ساخت ايران» در شبكه نمایش خانگی خاطرنشان کرد: پارسال همين موقع بود كه پيشنهاد ساخت «ساخت ايران» به من شد. يكي از بحثهايي كه نپذيرفتم اين بود كه اولا متن آن حاضر نبود، دوما يك خط زماني براي رساندن مجموعه وجود داشت كه به آن خط زمانی نرسيد و مورد سوم با وجود اينكه قصه قصه جالبي بود فكر كردم همان چيزي است كه در تلويزيون هم با همان فرمت يك مقدار پايينتر و بالاتر در حال پخش است. در ارتباط با سينما هم كه قصهها و فيلمها مشخص است اما با وجود احترامی كه براي تهیهکننده آن آقاي سهرابپور قائل بودم، فكر كردم چيزي نه براي من دارد و نه اتفاق خاصي است.
«تاكسي تهران» در مرحله نگارش فيلمنامه است
او سپس با اعلام اینکه سريال «تاكسي تهران» نیز در مرحلهي نگارش فيلمنامه است، افزود: البته توافقات نهایی به دو طرف تلويزيون و شهرداري برمیگردد؛ اما پروسهي خودش را طي ميكند. من با تمام دوستاني كه كار ميكنم تبصره «رالي ايراني» را مطرح كردم. «رالي ايراني» را همزمان با يك سريال ديگر شروع كرديم و تقريبا خلالي وارد نشد، طوري برنامهريزي كرديم كه هر دو به خوبي پيش بروند. بالاخره اولويت با «رالي ايراني» است كه براي خود ما هم جذاب است. يك كاري است كه در لحظههاي جذابيت با ترشح آنزيمهاي خاص از جانب مخاطب همراه است.
امكان رقابت، سیاستمداران، ورزشكاران، نخبگان و خبرنگاران در قسمتهای بعدی
این کارگردان با اعلام این خبر که «رالی ایرانی» طوري طراحي شده است كه امكان رقابت علاقمندان عادي هم وجود دارد، گفت: علاوه بر افراد عادی، امکان حضور سیاستمداران، ورزشكاران، نخبگان و خبرنگاران هم وجود دارد. در «رالي ايراني» اين يكي از نگاهها اين بود كه هر كدام از اين عزيزاني كه در مسابقه شركت ميكنند چه برنده چه بازنده بدانيم كه در چه بخشهايي توانمند هستند و در كجا نيستند.
متاسفانه فيلمنامهها به سمت لوكيشنهاي آپارتماني سوق داده ميشوند
معیریان در این نشست به وضعیت فیلمنامهها اشاره کرد و گفت: متاسفانه به دليل شرايط توليدي در سينما و تلويزيون هم فيلمنامهها و هم فيلمنامهنويسان به سمت لوكيشنهاي آپارتماني سوق داده ميشوند، به سمتي كه در سادهترين لوكيشن بيشترين تايم فيلم اتفاق ميافتد در حالی که اين خود به خود ما را از قابليتهاي ويژگيهاي اقليمشناسانه مملكتمان محروم ميكند. قاعدتا بخشي از رسالت فيلمساز اين است كه قابليتها و توانمنديهايش كشورش را آن طور كه بايد و شايد به تصوير بكشد. فيلمهاي مستندمان كه ناتوان هستند و سرمايه كافي ندارند فیلم های تلويزيون هم در قالب سينمايي به دليل محدوديتهاي بودجه و زمان امكان اين را به وجود نمی آورندکه من آرش معيريان تیم رامثلا به عباسآباد بهشهر ببرم وفیلمی با هزينه آنچناني بسازم.
شگفتزده شدم وقتي لوكيشنهاي جذاب و زيبا را ديدم
كارگردان «رالي ايراني» گفت: لوكيشنها دقیقا عین نمونههايي بودند كه ما در خارج از مرزها ميبينيم یا در فيلمها با آنها مواجه هستيم؛ این در حالی است که گفته میشود ايراني از اين مكانها بيبهره است، واقعا در «رالي ايراني» مهمترين نگاه اين است كه همه جا را نشان دهيم. حتی در آخر قرار است آلبومي از ديدنيهاي ايران را نشان دهيم. من مطمئنم هنرمندان با ديدن اين صحنهها و طبيعتها احساس افتخار كردند. خودم نیز براي اولين بار شگفتزده شدم وقتي اين لوكيشنهاي جذاب و زيبا را ديدم.
*** فرصت نمايش بازي كردن نداشتيم، اين مسابقه عادتشكني كرد
نيما فلاح نيز كه به عنوان هنرمند شركتكننده در مسابقهي «رالي ايراني»، در ايسنا حاضر بود، در پاسخ به اين پرسش كه در اين مسابقه چقدر خودتان بوديد؟ اظهار كرد: من درگير پروژه بودم اما به عنوان كسي كه در اين مسابقه شركت كرده است، ميدانم تحقيقاتي كه آقاي معيريان داشتهاند دو ـ سه روزه نبوده است و به لحاظ روانشناختي بارها و بارها بالا و پايين شده است. يك جايي يك نفر ميخواهد قلهاي را فتح كند اما موقعي هم هست كه يكي بايد سرمايهاي بگذارد تا آن فرد اين قله را فتح کند. من در اين مسابقه تازه متوجه شدم كه همه چيز چقدر فكر شده بود در واقع فرصت نمايش بازي كردن نداشتيم اينجا است كه جاي قدرداني دارد.
وي ادامه داد: هنرمندان سخت ميتوانند با اين شرايط كنار بيايند. اما اين مسابقه عادتشكني كرد و تحسين ميكنم گروهي كه جمع شدند و اين حركت را انجام دادند.
حمله گراز به چادر نيما فلاح و سحر ولدبيگي
نيما فلاح در بخشي از اين نشست به سختيهاي راه اشاره كرد و اتفاقي كه برايشان افتاد را تعريف كرد. او گفت: نيمه شب بود و در چادر استراحت ميكرديم كه ناگهان صداي گلوله شنيديم و وقتي پيگير شديم متوجه شديم كه يك گراز به چادر ما حمله كرده و نگهبان بيرون از چادر براي اينكه گراز به چادر ما وارد نشود او را كشته بود. تصور كنيد در شب صداي گلوله و ... ميگويي من ميخواهم به خانه خودم بروم، ولي واقعا دلم ميخواست دوستان ديگر هم بودند و ميديدند؛ واقعا شرايط سختي بود.
وي دربارهي در يك گروه قرار گرفتن خودش و همسرش كه چگونه اتفاق افتاد؟ خاطرنشان كرد: من و سحر روزي كه به اين كار دعوت شديم قرار نبود كه در يك تيم باشيم يعني به طور جداگانه با هر يك از ما قرارداد بستند و احتمال اين را دادند كه هر كدام در يك گروه ديگر باشيم. ما نيز با علم بر اين، كار را شروع كرديم.
فقط خدا نخواست كه ما انصراف بدهيم
اين بازيگر سينما و تلويزيون در بخش ديگري از گفتوگوي خود با بيان اينكه اين صحنهها و اتفاقها قابل تعريف كردن نيستند و مخاطبان بايد همگي آن را ببينند خاطرنشان كرد: در طول كار با سكانسهاي طراحي شدهاي درگير ميشديم كه ميفهميديم يك فيلمنامهاي هست كه تمام دوستان متوجه ميشوند كه لحظه به لحظه چه اتفاقي ميافتد و حتي روشهاي مختلف و احتمالات را در نظر ميگرفتند. اگر من زياد تعريف كنم ميگويند نمك و فلفلش را زياد ميكند. دوست دارم كه مخاطبان خودشان ببينند.
فلاح با اشاره به اينكه در مراسمي همگي به هم اعلام كرديم به خاطر همديگر تا پايان مسابقه ميايستيم، افزود: براي من عكسالعملهاي تست نشدهاي كه من بابت شرايط انجام ميدهم، جذاب است. همين طور براي ديگر دوستان نيز شرايط خيلي سخت بود و فقط خدا نخواست كه ما انصراف بدهيم.
فكر كنيد يك سياستمدار گرمكن بپوشد و توي چادر بخوابد
اين بازيگر همچنين دربارهي اين كه اين مسابقه قرار است از مشاغل ديگر هم دعوت به كار كند، توضيح داد: يكي از اين مشاغل ميتواند سياستمداران باشند به عنوان مثال شما نميتوانيد باور كنيد كه يك سياستمدار لباس گرمكن بپوشد، توي چادر و جايي كه رطوبت لباسش را خيس كرده است، بخوابد؛ اين خيلي جذاب است. آدمي كه دائما با كت و شلوار و روابط اداري روبهرو است چطور ميتواند با اين شرايط كنار بيايد.
فلاح در ادامه در پاسخ به اينكه تا چه ميزان خودش بوده است و فيلم بازي نكرده است؟ توضيح داد: مطمئن باشد كسي فيلم بازي نكرده است؛ ما روز اول ميتوانيم فيلم بازي كنيم. روز دوم ميتوانيم بازي كنيم، روز سوم ديگر محال است و بايد عكسالعملي نشان دهي به اين دليل كه ديگر هيچ قدرتي نداري كه فيلم بازي كني.
در «رالي ايراني» دستشان به كم نميرود
او در پايان درباره ميزان دستمزدي كه به آنها تعلق گرفته توضيح داد: در اين فيلم مسابقه هفت نفر بازيگر مدعي دستمزد حضور داشتند. در واقع اين يك فيلم هفت بازيگر دارد. اين در حالي است كه همه فيلمها يك فيلمبردار دارند آقاي مصباح 12 فيلمبردار. همه فيلمها يك صدابردار دارند و آقاي مصباح چهار صدابردار؛ يعني دستشان به كم نميرود.
شخصیت معیریان برايمان جذاب بود
در بخش ديگري از نشست ايسنا، مجري طرح «رالي ايراني» دربارهي ايدهي اين فيلم ـ مسابقه و پيش توليد آن توضيح داد: سعيد ابوطالب كه طراح مسابقه است، هشت ماه پيش اين طرح را مطرح كرد كه ما هم به واسطهي دوستيمان از آن استقبال كرديم اما زمان ميبرد تا اين طرح پخته شود، زحمات زيادي كشيديم در انتخاب هنرمندان با 70 بازيگر مصاحبه داشتيم و به طور كلي چون اولين كار در اين ژانر محسوب ميشد مختصات خاص خود را داشت؛ بنابراين بايد بازيگراني كه براي آن انتخاب ميشدند خاص بودند.
مصباح در پاسخ به اين پرسش كه چرا به سراغ آرش معيريان رفتيد؟ توضيح داد: حضور آرش معيريان به عنوان كارگردان بسيار مغتنم و با ارزش بود، همان گونه كه شركتكنندگان از مشخصات ويژهاي برخوردار بودند، كارگردان نيز بايد داراي اين ويژگي ميبود. از طرفي معيريان علاوه بر اينكه از ويژگيهاي فنی بالايي برخوردار است از تخصصش در بخشهاي مختلف هنري از جمله فيلمسازي و تدوين گرفته تا مشخصات شخصي و شخصيتي، از ويژگي برخوردار بود كه براي ما جذاب بود البته با چند كارگردان ديگر صحبتهايي شده بود منتهي به اين نتيجه رسيديم كه از حضور آرش معيريان استفاده كنيم.
هنرمندان را در عكسالعملي كه نميدانستند گذاشتيم
او همچنين در پاسخ به اينكه در فيلم ـ مسابقه رالي ايراني وجه هنري را انتخاب كرديد يا مسابقه، اظهار كرد: ما نه ميخواستيم يك مسابقه تمام عيار برگزار كنيم و نه يك فيلم. چيزي كه شايد احساس ميكرديم به عنوان خلاء ميشود به آن نگاه كرد این بود که با توجه به اينكه هنرمندان الگوي نسلي از جامعه ما هستند و حركتشان، زندگيشان، فيلمهايشان و بيانشان تاثيرگذار است و ميتواند الگو باشد به سراغشان رفتيم. اما معمولا بازيگران بیشتر در نقشهاست که خودشان را نشان ميدهند، شايد بيننده نتواند خود واقعي هنرمندان را ببيند. در نتيجه هنرمندان را در 70 ساعت در عكسالعملي كه نميدانستند گذاشتيم و خواستيم خود واقعي هنرمندان را نشان دهيم.
مصباح در ادامه دربارهي خود واقعي هنرمندان و اینکه در اين مسابقه چقدر خودشان بودهاند؟ خاطرنشان كرد: 72 ساعت دوربين همراه يك انسان است اما اين هنرمند تا يك جايي ميتواند فيلم بازي كند و زماني كه از آن حد بگذرد بايد خودش عكسالعمل نشان دهد كه اين بازيگران واقعا خودشان بودند.
هر كسي لوكيشنها را ببيند فكر ميكند اينجا ايران نيست
وي با اشاره به اينكه نزديك به 10 ماه روي اين پروژه كار شد، دربارهي لوكيشنهاي آن اظهار كرد: اين لوكيشنها بسيار ناب بودند و هر كسي آن را ببيند فكر ميكند اينجا ايران نيست. شايد براي چندمين بار دوستان ما به اين لوكيشنها رفتند و آمدند تا خطراتش را بسنجند. البته پيشنهادهاي مختلفي از جزاير كيش، قشم و گيلان داشتيم كه به جمعبندياي كه رسيديم و طراحي كه انجام داديم مسيرهاي مسابقه از تهران تا جنگلهاي شمال و بهشهر به تصويب رسيد.
«رالي ايراني» چند برابر يك فيلم مشابهش هزینه داشت
مصباح دربارهي هزينه اين فيلم ـ مسابقه در مقايسه با فيلمهاي ويدئويي كه به شبكه نمايش خانگي ميآيند، اظهار كرد: رالي ايراني هزينه خيلي زيادي داشت البته خارج از پيشبيني ما نبود و اين هزينه شايد چند برابر يك فيلم مشابه آن بود. البته بخشي از هزينه اين فيلم مستند به دليل موقعيتهاي پيشبيني نشده بود و بخشي هم به دليل كيفيتهاي دوربينها. اما خوشحاليم و به نظرم توانستهايم يك سرمايهگذاري فرهنگي انجام دهيم.
مصباح در پاسخ به اينكه چرا «رالي ايراني» براي تلويزيون ساخته نشد؟ خاطرنشان كرد: تلويزيون محدوديتهاي خاص خود را دارد و اگر ميخواستيم با شرايط تلويزيون پيش برويم به گونهاي بايد در چارچوب آنها كار را شروع كرديم؛ البته در آينده ممكن است اين اتفاق بيفتد اما الان چيزي كه مد نظرمان است شبكه نمايش خانگي است.
مجري طرح رالي ايراني دربارهي تاكيد بر حضور چهرههاي شناخته شده و محبوب در اين فيلم ـ مسابقه، اظهار كرد: در نگاه و ديد تهيهكننده كساني كه حضور داشتند در يك سطح بودند دليلش هم نتيجهاي است كه بيرون آمد. در كنار شش يا هفت ستاره كه علاوه بر ستاره بودن مطرح بودن افكار آنها را نيز مدنظر قرار داديم.
دستمزد عاملي براي حضور هنرمندان در «رالي ايران» نبود
مصباح در بخش ديگري دربارهي دستمزدي كه به اين هنرمندان تعلق گرفته، اظهار كرد: البته دستمزد عاملي براي حضور اين هنرمندان در «رالي ايرانی» نبود. بلكه انگيزههاي شخصي و دروني بود كه باعث شد به اين فيلم ـ مسابقه پيوستند. ما تلاش كرديم همهي دوستان در عرصههاي مختلف حاضر شوند كه جبران زحمات نيز داشته باشيم. اما در اين فيلم ـ مسابقه چه خانمها و چه آقايان مردانه ايستادند.
مجري طرح رالي ايراني در پايان خاطرنشان كرد: ملاك ما در اين مسابقه برد و باخت قطعي نبود. همهي هنرمنداني كه حضور داشتند كم نگذاشتند تمام آنها از مراحل عبور كردند و كسي نبود نتواند كه عبور كند. اما اگر بخواهيم تقسيمبندي كنيم در هر گروه ميتوان به يك ويژگي مثبت اشاره كرد.
انتهاي پيام