سفير پيشين ايران در مكزيك با اشاره به تحولات بيداري اسلامي تاكيد كرد: غربيها نميتوانند از شكلگيري تمدن اسلامي در سراسر جهان جلوگيري كنند.
محمدحسن قديري ابيانه سفير پيشين ايران در مكزيك و استراليا با حضور در ايسنا، درباره تحريمهاي اعمالي از سوي غرب عليه ايران گفت: يكي از دلايلي كه دشمن انگيزه پيدا كرده است كه به تحريمهاي نفتي و مالي دست زند، وابستگي اقتصاد ايران به فروش نفت خام است. اين سياست، يكي از سياستهاي استكبار از ديربار بوده است كه مقام معظم رهبري به عنوان آرزو و خواست از گذشته همواره مطرح كرده است كه بايد وابستگي خود را از نفت پايان دهيم.
وي ادامه داد: راهكار اقتصاد مقاومتي اين است كه ايران خود را از وابستگي به نفت نجات دهد. جدا از تحريمهاي اعمالي، مردم خواستههايي از جمله جلوگيري از گراني و تورم، رفاه عمومي، تقويت ريال ايران در برابر ارز خارجي، ايجاد اشتغال دارند كه مورد توجه قرار نگرفته است زيرا متاسفانه در ايران بيش از وابستگي به ثروت به دست آمده از نفت، توهم و وابستگي ذهني به درآمدهاي نفتي داريم و اين مشكل بزرگي است كه جمهوري اسلامي ايران با آن مواجه است كه اين توهم عواقب عظيم فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي از خود بر جاي ميگذارد.
اين سفير پيشين ايران در استراليا با بيان اينكه صادرات نفتي ايران در شرايط غيرتحريمي دو ميليون و 300 هزار بشكه در روز بوده است، گفت: تصور اغلب مردم ايران از صادرات نفت ميليوني است و رقم بالايي را تصور ميكنند اين تصور باعث شده است كه مردم فكر كنند كه تمام خواستههاي آنها بايد برآورده شود و دولت بايد همه امور براي آنها تامين كند و نقش دولت و مديريت در اذهان عمومي بسيار پررنگتر از واقعيت و نقش خود مردم بسيار كمرنگتر از آنچه كه بايد باشد، هست.
قديري ابيانه با بيان اينكه اين فرهنگ غلط در ميان مردم باعث شده است كه فرهنگ كار و توليد در جامعه ايراني لطمه ببيند، افزود: نوعي نارضايتي نسبت به مديريت ايجاد شده است كه گاه نارضايتي به تصور ناكارآمدي نظام يا اسلام ميانجامد. براي اصلاح اقتصاد در شرايط عادي نيازهايي داريم كه اين نيازها در دوران اعمال تحريمها بسيار پررنگ تر است. ميبايست اين نگاه را اصلاح كرده و به سمت توهمزدايي در درآمدهاي نفتي حركت كنيم.
وي با بيان اينكه ساعت مفيد كار جامعه ايراني بسيار پايين است، اضافه كرد: در اقتصاد مقاومتي ساعت مفيد كار افزايش يابد. متاسفانه در فرهنگ كار دچار معضل بزرگي هستيم. هر آنچه كه ميتواند باعث توليد بيشتر در كشور شود با ضعف روبرو است. ما اگر ميخواهيم بتوانيم تورم را از بين ببريم بايد بيشتر كار كرده و در راه اصلاح حركت كنيم. در شرايط تحريمي به اصلاحات بيشتر بايد تاكيد كرده و سرعت آن را بالا ببريم بنابراين ساختار اصلي مقاومت، افزايش توليد و پرهيز از اسراف است.
سفير پيشين ايران در مكزيك با تاكيد بر اينكه بايد در جهت حمايت از توليد تلاش كرد، ادامه داد: متاسفانه در ايران استفاده از كالاهاي خارجي اينگونه تلقي ميشود كه نوعي تشخص و اعتبار اجتماعي به وجود ميآورد بايد اين باور را دگرگون كنيم. با تغيير اينگونه باورها ميتوان از اثرات ناشي از اعمال تحريمها نجات يايبم. به عبارت ديگر هر چه سريعتر در اين باره اقدام كنيم ميتوانيم تاثيرات مثبت آن را بيشتر مشاهده كنيم.
قديري ابيانه خاطرنشان كرد: اگر در گذشته براي رهايي از وابستگي به نفت تلاش بيشتري ميكرديم و چنين وابستگي وجود نداشت در اين صورت دشمن به فكر تحريم نفتي نميافتد زيرا آن را بياثر ميدانست. بر همين اساس راه اصلي مقابله با تحريمهاي اعمالي كار و تلاش آحاد مردم و پرهيز از اسراف است كه در همين راستا بايد كالاي داخلي به كالاي خارجي ترجيح داده شود تا بازاري براي توليد داخلي وجود داشته باشد تا سرمايهداري و توليد معنا پيدا كند.
وي با اشاره به كتاب خود با عنوان كار، توليد و پيشرفت، گفت: در اين كتاب به توطئههاي غرب براي تخريب ايران بيان شده است به طور كلي استراتژي غرب بر اين اساس بوده است كه كشورهاي نفتخيز جهان سوم از جمله ايران وابسته به فروش نفت باشند و به دليل وابستگي به فروش نفت خام توليد ثروت نداشته باشند و در همين راستا در زمان سلطه خود بر ايران به طور گسترده تلاش كردند كه فرهنگ كار و هر آنچه كه ممكن است به توليد ثروت بينجامد را تخريب كردند. در واقع فرهنگ اسراف خود به خود ايجاد نشده است بلكه استعمار در اين باره تلاش كرده است.
سفير پيشين ايران در استراليا با بيان اينكه شانزده نقطه استراتژيك در سرتاسر جهان وجود دارد، گفت: از هفت نقطه آن متعلق به جهان اسلام است كه از اين نقاط استراتژيك در ميان كشورهاي اسلامي ميتوان به كانال سوئز و تنگه هرمز اشاره كرد. وسعت كشورهاي اسلامي بسيار زياد بوده و صاحب جمعيت 1/5 ميليارد بسيار حائز اهميت است و كشورهاي اسلامي از منابع غني، انرژي و منابع طبيعي برخوردار است. اين ويژگي به گونهاي است كه اگر كشورهاي اسلامي گرد هم آيند ميتوانند به يك ابرقدرت تبديل شوند و اين نگاه باعث شد كه استعمار براي اينكه بتواند منابع كشورهاي اسلامي را به يغما برد و سلطه خود را حفظ كند به دنبال تجزيه و تفرقهافكني ميان كشورهاي اسلامي است.
وي با بيان اينكه قرار دادن عوامل دست نشانده در حكومتهاي كشورهاي اسلامي مانند حسني مبارك در مصر به دنبال سياست غرب مبني بر تفرقهافكني در ميان كشورهاي اسلامي است، افزود: غرب اسرائيل را نيز با هدف جلوگيري از اتحاد كشورهاي اسلامي ايجاد كرد. حتي اقدام انگليس در زمان روستزاري در ايجاد برخي مذاهب در همين راستا بود كه بهاييت در ايران و وهابيت در عربستان سعودي ايجاد شد.
اين كارشناس مسائل استراتژيك با اشاره به نظريه هانتينگتون نظريهپرداز آمريكايي مبني بر جنگ تمدنها گفت: وي معتقد است با توسعه ارتباطات و فناوري و ارتباط فرهنگها، فرهنگهاي كوچكتر در فرهنگهاي بزرگتر ادغام ميشوند در نهايت دو فرهنگ بزرگ باقي ميماند يكي فرهنگ اسلامي و ديگر فرهنگ مسيحي (غربي) است. اين فرهنگ اسلامي ميتواند منجر به تشكيل تمدن اسلامي شود.
وي ادامه داد: اگر مسلمانان متحد شوند و تمدن اسلامي را شكل دهند اجازه استثمار شدن به قدرتهاي غربي نخواهند داد و ديگر نميگذارند كه مشكلات خود با ثروت كشورهاي اسلامي برطرف كنند به همين دليل اين نظريهپرداز بر اين باور است كه رويارويي تمدنها به وجود خواهد آمد و اين اتفاق بدين دليل روي ميدهد كه غرب به منافع مشروعش بسنده نميكند و خواستار منافع نامشروع است. درز واقعيت با توجه به ويژگيهاي غربيها، آنها به پيشواز جنگ تمدنها رفتند كه اشغال افغانستان و عراق مقدمهاي براي مرحله جديد جنگ تمدنها است و اشغال و تجزيه ايران نيز جزئي از آن بوده است.
قديري ابيانه با بيان اين كه طرح خاورميانه بزرگ دو لايه زيرين و رويين دارد، اضافه كرد: لايه زيرين شامل تجزيه همه كشورهاي اسلامي به قطعات كوچك و سلطه بلامنازع آمريكا و تصاحب منابع نفتي و انرژي است. استراتژيستها معتقدند كه اگر تمدن اسلامي شكل گيرد به طور طبيعي رهبريت آن بر عهده ايران است. زيرا ايران از سه موقعيت مهم جغرافيايي، اقتصادي و سياسي برخوردار است و در مركزيت جهان اسلام قرار دارد. بر همين اساس ديگران ايران را تنها يك كشور مستقل ضدآمريكايي نميبينند بلكه ايران را محور تمدن اسلامي ميبينند.
انتهاي پيام