/ورزش در برنامهي چهارم و پنجم توسعه كشور/ قراخانلو: نبايد ورزش با سلايق لحظهايي آقايان اداره شود سطحينگرها با قدرتي كه دارند تفكرات درست را حذف ميكنند
ريس سابق كميتهي ملي المپيك در تشريح دستاوردهاي برنامه چهارم و تبيين اجرايي برنامه پنجم توسعه كشور در بخش ورزش و تربيتبدني گفت: متاسفانه، با توهمات و حرفهاي ضعيف و نگاههاي سطحي اجراي برنامه چهارم توسعه كنار گذاشته شد و با حاكميت روزمرگي و سلايق شخصي فرصت و وقت ملت و مملكت به اين ترتيب هدر رفت. رضا قراخانلو در گفتوگو با خبرنگار ورزشي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با اشاره به عدم اجراي مفاد ورزشي برنامه چهارم توسعه اظهار كرد: در مورد برنامه چهارم به دليل اينكه مسئولان به آن برنامه اعتقادي نداشتند و اعلام ميكردند اين برنامه توسط افراد نااهل نوشته شده و حتي تعابيري خيلي شديدتر هم به كار ميبردند آن برنامه كنار گذاشته شد. وي افزود: البته بعد از مدتي اين حرفها تعديل شد و حتي گفتند ميخواهيم برنامه را اجرا كنيم. اما آنچه معلوم است برنامه چهارم توسعه در بخش ورزش اجرا نشده است. رييس سابق كميتهي ملي المپيك در ادامه تاكيد كرد: در ماده 117 كه يك ماده محوري و گستردهاي بود زمينهاي فراهم شده بود كه اگر پيگيري ميشد يك قدم بزرگ براي ورزش به حساب ميآمد. در واقع اهل علم و تخصص و تجربه اعتقاد دارند كه ورزش ما داراي مشكلات اساسي است كه به ساختار كلان، برنامهريزي و هدفگذاري در سطح ملي بر ميگردد و اين مشكلات طي چند برنامه توسعه قابل حل است. يعني افرادي كه استراتژيست هستند بر اين باورند كه مشكلات اساسي ورزش حتي در يك برنامه حل نميشود. قراخانلو اظهار كرد: برنامه چهارم توسعه به ويژه با تاكيد بر محور قراردادن نظام جامع ورزشي كشور ميتوانست يك شروع بزرگ و اميدواركننده براي ورزش باشد. اگرچه در ماده 117 حرفهاي مهمي در مورد ساخت و ساز، باشگاهها و ورزش دانشآموزي، خصوصي سازي و ... نيز آمده بود اما اصليترين نكتهاي كه وجود داشت به اجراي طرح جامع برميگشت كه اين امر، بدليل نگاه توسعه اي كه داشت ميتوانست ساختارو تشكيلات، برنامه ريزي كلان و تقسيم كار ملي درورزش را اصلاح كند. متاسفانه، با توهمات و حرفهاي ضعيف و نگاههاي سطحي آن برنامه به كنار گذاشته شد و با روزمرگي و حاكميت سلايق شخصي مدت زيادي از وقت ملت و مملكت به اين ترتيب هدر رفت. عضو هيات علمي دانشگاه تربيت مدرس درپاسخ به اين سوال كه اگر قرار است برنامه بنويسيم اما اجرا نكنيم پس چه لزومي در نوشتن برنامه وجود دارد به ايسنا گفت: در واقع اينكه چرا برنامه اجرا نشده را بايد از كساني پرسيد كه برنامه را اجرا نكردند. بايد از آنها سوال كرد كه شما كه برنامه چهارم را كنار گذاشتنيد چه چيزي ر ا جايگزين آن كرديد؟ البته من حسب وظيفهاي كه داشتم در تمام طول مدت چند سال گذشته به تكرار اين مساله پرداختم كه شما برنامه چهارم طرح جامع را كنار ميگذاريد در حالي كه توان اين را نداريد كه چيزي را جايگزين كنيد و ديديم كه هينطور هم شد. بنابراين تمام كساني كه در كنار گذاشته شدن طرح جامع و عدم اجراي آن نقش داشتند بايد به خود بيايند و اين خطا را جبران كنند. چرا كه بخش ورزش يكي از بخشهاي مهم كشور است و روا نيست اين كار بزرگ باسلايق و ايدههايي كه دفعتا به مغز آقايان ميرسد اداره شود. حق مملكت و مردم بيش از اينهاست. قراخانلو در پاسخ به اين سوال كه شما به عنوان كسي كه در نوشتن برنامه دست داشتهايد به مجري برنامه چه نمرهايي ميدهيد به ايسنا تاكيد كرد: بنده اصلا تمايلي ندارم در مورد اين مسئله صحبت كنم چون فكر ميكنم مساله آشكارتر از آشكار است. وي در ارتباط با نقش مجلس در اجرا يا عدم اجراي برنامههاي توسعه اظهار كرد: توقع ميرفت مجلس در اين زمينه به وظيفه خود خيلي بهتر از اينها عمل كند كه متاسفانه اين امر محل ترديد جدي است. من تلاش فراوان كردم تا اعضا كميسيون مربوطه و برخي نمايندگان مجلس را چه حضوري و چه با اعلام در رسانهها و به صورت غير مستقيم در اين زمينه مورد خطاب قرار دهم و اين خطر را گوشزد كنم. وي افزود: بارها گفته شده ساختار، تشكيلات و جهتگيريهاي نهادهاي اصلي متولي ورزش و همچنين سايرزير بخشهاي ورزش ما مثل ورزش دانشآموزي، ورزش حرفهاي، ورزش همگاني و غيره قديمي، عقب مانده و ناكارآمد هستند و بايد اصلاح شوند و اين موارد در طرح جامع ديده شده بود و اين مجلس بود كه بايستي بر اجراي طرح جامع و اصلاح اين امور اساسي اصرار ميكرد تا بخشهاي ديگري را كه به وظايف خود آگاه نيستند مجبور به اجراي كار صحيح كند. ورزش ما مشكلات اساسي و كلاني دارد كه همچنان باقي است اما بسياري ازكساني كه اختيار، قدرت و تريبون دارند ورزش ما را معطل جزئيات و امور سطحي مثل اين باشگاه و آن باشگاه اين شخص و آن شخص يا نهايتا چند مدال كمتر يا بيشتر كردهاند. حال آنكه وضع ورزش دانشآموزي آه و فغان از نهاد آگاهان برآورده و اين از وضعيت ورزش همگاني ماست كه حتي اگر شهرداريها هم اعلام آمادگي ميكنند تا آن را اداره كند باز هم مقاومت صورت ميگيرد. آن از ورزش قهرماني ما كه آشفتگيها موجود در آن نگران كننده است. در بخش ورزش حرفهاي هم كه به جز حرف هنوز قدمي برداشته نشده و اصولا در جهت حرفهاي شدن ورزش هيچ حركت سازمان داري به چشم نميخورد. البته در اين مسير اگر تفكرات مناسبي هم وجود داشته باشد كه دارند اجازه ظهور و بروز پيدا نميكند و افراد سطحي نگر از چنان قدرتي برخوردار هستند كه به پيچيدهترين شكلهاي ممكن تفكرات صحيح و سالم را از صحنه حذف يا آنها را كمرنگ ميكنند. رييس سابق كميته ملي المپيك با اشاره به خلاصه شدن جايگاه ورزش در برنامه پنجم توسعه به دو بند به ايسنا گفت: با مشاهده اين دو بند اولين نكتهاي كه به ذهن ميرسد اين است كه آيا اصولا ميشود نام اين را برنامه گذاشت آن هم برنامه توسعه! فكر نميكنم اين چنين باشد. بنابراين صحبت كردن در مورد اين دو بند به عنوان برنامه توسعه جايگاهي ندارد. وي ادامه داد: يكي از بندها به يك امر جزيي يعني اجاره زمينها تحت تملك سازمان به بخشهاي غيردولتي، مراكز ديني و مذهبي ميپردازد كه يك امر كوچك اجرايي است. ماده ديگر بحث يك درصد است كه به نظر من نشان از يك نوع آشفتگي دارد به اين دليل كه اگر دستگاهها مكلفاند اين يك درصد را بدهند چرا از ابتدا از بودجه آنها كسر نميشود تا به ورزش اضافه شود. اين نوعي كارافزايي است كه در بروكراسي و پيچ و خم اداري گير ميكند و ترديدي ندارم چيزي از اين طريق دستگير ورزش نخواهد شد. دستگاههايي كه در اجراي امور خود مشكل دارند چگونه يك درصد اعتبارات خود را به ورزش خواهند داد و همان طور كه اشاره كردم اگر چنين اعتقادي وجود دارد كه به اندازه يك درصد از سهم هر دستگاه بايد به ورزش برسد خوب همين را مستقيم به ورزش بدهند. بنابراين، در به اصلاح برنامه پنجم هم تكليف مشخصي بين مجلس و دولت و براي بخشهاي ورزش پيشبيني نشده است. حال آنكه مشكلات اساسي ورزش همچنان به قوت خود باقي است . وي در پايان گفت: اميدوارم كه مسائل اساسي ورزش در برنامه گنجانده شود و تكاليف عمده و اساسي را براي چهار سال آينده پيشبيني كنند شايد بخشي از مشكلات ورزش حل شود و در واقع اين قطاري كه خارج از ريل در حال حركت است به مسير صحيح حركت خود بازگردد. شناخت مسير صحيح هم با نگاهي علمي و عقلاني به دنيا و توجه به ديدگاههاي متخصصين كشور مشخص ميشود. انتهاي پيام