اشاره:
آنچه كه در پي ميآيد مقالهاي است به نگارش دكتر محمدرضا جوادي يگانه، دكتراي جامعهشناسي و عضو هيأت علمي دانشگاه تهران، با عنوان «کاربرد نظريه بازي در تحليل رفتار روزمره» كه در پانزدهمين نشريهي علمي-پژوهشي رفاه اجتماعي منتشر شده است.
چنانكه نگارنده به نقل از گيدنز توضيح ميدهد مطالعه رفتار روزمره افراد (که جامعه شناسي خرد ناميده مي شود) ، علاوه بر دارا بودن اهميت ذاتي به واسطه آنکه قسمت اعظم فعاليت هاي اجتماعي ما را تشکيل مي دهد، مي تواند به درک بيشتر ما از نهادها و نظام هاي اجتماعي بزرگ (جامعه شناسي کلان) نيز کمک کند. (گيدنز، 1383). نكتهي قابل توجه اين جاست كه مطالعهي رفتار روزمرهي افراد و كنشهاي متقابل آنها در وضعيتهايي كه روزانه با آن رودرو ميشوند، از اهميت بالايي در سياستگذاري به ويژه سياستگذاريهاي فرهنگي برخوردار است، چرا كه بسياري از وضعيتهايي كه افراد روزانه با آن رودرو ميشوند، حاصل سياستهاي عمومي است؛ از اين رو سياستگذاران با تحليل كنشهاي متقابل مخاطبان سياستهاي مورد نظر خود ميتوانند با دقت بالاتري دربارهي ماهيت اين سياستها تصميم بگيرند.
نگارنده در اين مقاله توضيح ميدهد كه نظريهي بازيها يكي از مهمترين رويكردهاي روششناختي مطالعهي رفتار روزمره در چارچوب نظريهي انتخاب عقلاني است.
سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، به دنبال بررسي موضوع سياستگذاري، برنامه ريزي و مهندسي فرهنگي، متن كامل اين مقاله را به حضور خوانندگان گرامي تقديم ميكند. نكتهي قابل توجه اينجاست كه اين مقاله ميتواند راهنماي جالبي براي مطالعهي سياستها در كليه حوزهها نيز باشد.
کاربرد نظريه بازي در تحليل رفتار روزمره
چکيده :
اين مقاله به دنبال نشان دادن کاربرد نظريهي بازي در تحليل رفتار روزمره است. براي اين منظور، ابتدا شرح مختصري از نظريه بازي و انواع بازي ها از جمله بازي دوراهي زنداني ، بازي بزدلانه و بازيهاي دوراهي اجتماعي آمده است. آنگاه سعي شده تا يک نمونه از رفتارهاي روزمره که با نظريه بازي قابل تحليل است، نشان داده شود. اين مورد، بررسي تعامل رانندگان و مامورين عرضه بنزين در جايگاه هاي توزيع بنزين در تهران است تا بر اساس آن، علل اجتماعي اتلاف بنزين در اين جايگاه ها را با نظريه بازي نشان دهد. رفتار بنزين زدن رانندگان در سه حالت رفتار پاياپاي، رفتار منصفانه و رفتار غيرمنصفانه بررسي شده و نشان داده شده که اتلاف بنزين دو دليل دارد:
اول، قرار گرفتن رانندگان در موقعيت بازي دوراهي اجتماعي
و دوم، تعامل رانندگان و مامورين پمپ بنزين در ترکيبي از بازي دوراهي زنداني و بازي بزدلانه
در اين تحليل، اتلاف بنزين يا نتيجه اي است از بيتوجهي رانندگان قرار گرفته در موقعيت اول؛ يا قصد انتقام گيري رانندگان از مامورين و کم کردن زيان هاي وارده به رانندگان در موقعيت دوم.
کليد واژه ها:
نظريه بازي (game theory)، بازي دوراهي زنداني (prisoner's dilemma game)، بازي بزدلانه (chicken game)، بازي دوراهي اجتماعي (social dilemma game)، اتلاف بنزين (petrol waste).
رفتار روزمره، رفتاري است كه افراد به صورت منظم (in regularly) با آن درگير ميشوند. اين امر به آن معنياست كه زماني كه بين رفتارها سپري ميشود، مشابه است، يا رفتار يك يا چند بار در دورههاي زماني پي در پي رخ ميدهند. رايگيري هر چهار سال يك بار انجام ميشود. بنابر اين زماني كه بين دو رايگيري متفاوت سپريميشود، مشابه است. مرخصي رفتن نيز، يك يا چند بار در يك دوره زماني متوالي (يك يا دو بار در سال، ولي با امكان تفاوت در زمان وقوع: يك سال در تابستان و سال ديگر در بهار) رخ ميدهد. (فردريش و اوپ، 2002) برخي از رفتارهاي روزمرهعبارتند از: ملاقات دوستان و وابستگان، تماشاي تلويزيون، رفتن به رستوران يا تئاتر، خريد مواد غذايي و سايراقلام، رفت و آمد به محل کار، گفتگو با همسر و فرزندان.
امروزه در علوم اجتماعي، با عنايت به اين ديدگاه، مطالعه رفتار روزمره افراد و کنش هاي متقابل آنها در وضعيت هايي که روزانه با آن رودرو مي شوند، اهميت بيشتري يافته است. مطالعه رفتار روزمرهي افراد (که جامعه شناسي خرد ناميده مي شود)، علاوه بر دارا بودن اهميت ذاتي به واسطهي آنکه قسمت اعظم فعاليتهاي اجتماعي ما را تشکيل مي دهد، مي تواند به درک بيشتر ما از نهادها و نظام هاي اجتماعي بزرگ (جامعه شناسي کلان) نيز کمک کند. (گيدنز، 1383)
جامعه شناسان از مناظر متفاوتي به بررسي رفتار روزمره مي پردازند که از آن جمله مي توان به نظريه کنش متقابل نمادين، روش شناسي مردمي ، و نظريه انتخاب عقلاني اشاره کرد. هر چند که در نظريه انتخاب عقلاني رويکردهايي چون نظريه تصميم گيري يا نظريه کنش جمعي را نيز مي توان مشاهده کرد، اما تحليل اساسي در اين نظريه ، بر اساس نظريه بازي است.
1- مباني نظري
1-1- نظريه بازي
نظريه بازي (game theory) نظريهاي برگرفته از رهيافت انتخاب عقلاني است. در اين نظريه ميان عقلانيت پارامتريك و عقلانيتاستراتژيك تفاوت گذاشته ميشود. (ليتل، 1373) در عقلانيت پارامتريك، فرد بدنبال بهترين شقوق ممكن برايرسيدن به هدف خود است و انتخابها و رفتارهاي ساير افراد، تأثير چنداني در انتخاب او نخواهد گذاشت؛ اما درعقلانيت استراتژيك، تصميم فرد، مبتني بر تصميمات كنشگران و بازيگران ديگر است و هم او بر رفتار ديگران اثرمي گذارد، و هم بايد ديگران و رفتار آنها را در تصميمگيري هاي خود لحاظ كند. اين شق از عقلانيت، بيشتر درزندگي اجتماعي كارآيي دارد و تعاملهاي اجتماعي ميتواند در قالب عقلانيت استراتژيك طبقهبندي شود. نظريهبازي، در قالب عقلانيت استراتژيك، طرح ميشود.
يك تعريف نسبتا جامع از نظريه بازي چنين است: " در نظريه بازي كلاسيك، مجموعهاي كنشگر، اعم از فردي وجمعي ، تحت مجموعهاي از قواعد معلوم ، هر يك با مجموعهاي از گزينههاي كنشي معين و نتايج مشخص (يامحتمل)، جهت به حداكثر رساندن سود (نفع) فردي خود به تعامل (بازي) با يكديگر ميپردازند. مفهوم عقلانيت دراين بازي ، محدود به "عقلانيت ابزاري فردگرايانه " است و آن چيزي نيست جز " حداكثر كردن سود" از سوي كنشگردر بازي." (چلبي، 1381: 38)
به نظر فلكينز (1995) نظريه بازي، گروهي از نظريات رياضي است كه منطق آماري را براي انتخاب (عقلانيت)استراتژيك در يك بازي، بكار ميبرد. يك بازي مركب است از مجموعهاي از قواعد كه حاكم بر موقعيت رقابتياياست كه دو يا چند فرد يا گروه، سعي ميكنند دريافتي خود را به حداكثر برسانند، يا پرداختي خود را به حداقلبرسانند.
يك مشخصه اصلي براي بازي در نظريه بازي، وجود موقعيتهاي متعارض است. مدلهاي بازي در اينموقعيتها، شامل موارد زير هستند:
ـ يك گروه از تصميمگيرندگان كه بازيگر (player) ناميده ميشوند؛
ـ يك تعداد از استراتژيهايِ (strategy) در دسترس براي هر بازيگر؛
ـ يك گروه از نتايج (outcome) كه هر كدام حاصل انتخاب يك استراتژي خاص توسط هر بازيگر هستند؛ و
ـ يك گروه از بازدهها(payoff) كه براي هر بازيگر از طريق هر يك از نتايج انتخابشده بدست ميآيد.(راپوپورت، 1974)
براي تحليل رفتارهاي محتمل و استراتژي هاي انتخابشده از سوي بازيگران و نتايج مترتب بر اين انتخاب ها،از منطق آماري استفاده ميشود. در نظريه كلاسيك بازي فرض بر اين است كه هر بازيگر «به صورت فردي، عقلاني»(individually rational) است، به اين معنا كه ترتيب ترجيحات (prefernce ordering) نتايج (outcome) او، بهوسيله ترتيب بزرگي بازدههاي مرتبط با وي (و نه فقط بازدههاي خود او) معين ميشود. به علاوه يك بازيگر عقلانياست، به اين معني كه او فرض ميكند كه ساير بازيگران نيز نيز به معناي ذكر شده در بالا، عقلاني هستند. (راپوپورت،1974)
در يك بازي دونفره (و البته چندنفره)، مهمترين استراتژي هاي در دسترس يك بازيگر عبارتند از :
ـ همكاري (cooperation) كه فرد بايد به دنبال افزايش سود دو نفره (يا جمعي) باشد و از آن طريق به دنبال كسبسود خويش باشد؛ و
ـ عدمهمكاري (defection) كه در آن فرد به دنبال بيشينه كردن سود فردي خويش است و اثرات ناشي از اينرفتار غيرهميارانه (defective) برايش چندان مهم نيست.
چنانچه در يك بازي، دو نفر با هم روبرو باشند، ميتوان ترجيحات رفتاري بازيگر الف را به صورت مندرج درجدول 1 رسم كرد.
در اين جدول، چهار ترجيح رفتاري را ميتوان براي بازيگر الف در برابر بازيگر ب، متصور شد:
ـ وسوسه (Tempetation): در اين حالت، فرد عدمهمكاري دارد، ولي ديگري همكاري ميكند. از ديدگاه نفعفردي و عقلانيت اقتصادي، اين گزينه، بهترين گزينه براي فرد است، زيرا همكاري نميكند و از مزاياي همكارياستفاده ميكند و اين همان طفيليگري(free-riding) است. چون وسوسه و اغوا براي اين رفتار همواره وجود دارد،اين ترجيح را T يا DC (عدم همكاري ـ همكاري) مينامند.
ـ پاداش (Reward): در اين حالت، هر دو بازيگر (خود و ديگري)، همكاري ميكنند و لذا از پاداش همكاريبهرهمند ميشوند. نام اين گزينه را نيز R يا CC (همكاري ـ همكاري) گذاشتهاند.
ـ مجازات (Punishment): در اين حالت، هيچ يك از دو بازيگر همكاري نميكنند و لذا هر دو از مزايايهمكاري محروم ميشوند و به نوعي مجازات ميشوند. نام اين گونه P يا DD (عدم همكاري ـ عدم همكاري) است.
ـ حماقت (Sucker): در اين حالت فرد همكاري ميكند، ولي طرف ديگر همكاري نميكند و از همكاري بازيگرالف سوء استفاده ميكند. در اين حالت بازيگر الف متهم به حماقت و مورد سوءاستفاده واقع شدن، ميشود، لذا نام اينگزينه، S يا CD (همكاري ـ عدم همكاري) است.
نامگذاري ذكر شده در بالا عمدتاً براي بازي دوراهي زنداني استفاده ميشود و با خود، ترجيحات و انتخابهاياين بازي را دارد، ترجيحاتي كه لزوماً در بازيهاي ديگر، اين عناوين را ندارند. (نگاه كنيد به چلبي، 1381) فرضا ًدر برخي از روايتهاي بازي بزدلانه كه بعداً ذكر خواهد شد، CD حماقت نيست، بلكه نجات فرد است، هر چند كهديگري نيز از آن بهرهمند ميشود.
از ديد ماركوزي (2001) و ونلانگ و ونوگت و دو كرامر (2000)، نظريه بازي بر چهار صورت غالب رفتار تأكيد دارد: رفتار ايثارگرانه (altruistic)، رفتار مبتنيبر همكاري (coopearative)، رفتار فردگرايانه (individualistic)، و رفتار مبتني بر رقابت (competitive). ايثارگري به معني تلاش براي بيشينه كردن منافع ديگران است، همكاري به معناي تلاش براي بيشينه كردن منافعمشترك است، فردگرايي بدنبال بيشينه كردن منافع فردي بدون توجه به ديگران است، و بالاخره رفتار رقابتي بهمعناي تلاش براي بيشينه كردن تفاوت منافع بين خود و ديگران است.
علاوه بر نظر ماركوزي و ونلانگ و ديگران، ميتوان صورت پنجمي را هم براي رفتار تصور كرد و آن طفيليگرياست، به معناي تلاش براي بيشينه كردن منافع فردي از طريق نفع بردن از همكاري ديگران. البته فردگرايي اينتفاوت را با طفيليگري دارد كه در طفيليگري، اصل بر چشمداشت به همكاري ديگران و سوء استفاده از آن است، درحاليكه در فردگرايي، فرد بدون توجه به رفتار ديگران و همكاري كردن يا نكردن آنها، به دنبال افزايش منافع فرديخويش است. يعني در فردگرايي، فرد چشم طمع به همكاري كردن ديگران و بهره جستن از آن را ندارد، در حاليكه درطفيليگري ، سود فردي از طريق نفع جستن از همكاري ديگران به دست مي آيد. اين معنا را ميتوان در جدول 2 نشان داد.