دكتر كرميراد در ادامه گفتوگوي خود با خبرنگار فرهنگ وحماسه ايسنا تصريح كرد:وجود جوانان حزبالله شيعه در لبنان خود نشاندهنده مقاومت لبنان است كشوري كه در گذشتههاي قبل از انقلاب معروف به كشور 72 ملت و در اوج اختلافات و درگيريهاي خود بود، اما زماني كه حزبالله لبنان شكل گرفت، ارتش شكستناپذير اسرائيل كه اسطوره شكست ناپذيري در جنگ اعراب بود، در مقابل حزبالله شكست خورد، اين در حالي است كه حزبالله يك يگان كلاسيك منظم نيست، بلكه يگانهاي نامنظمي است كه به جنگ نامتقارن پرداختهاند اما همين يگانهاي نامنظم تا به حال به اسرائيل اجازه حتي يك وجب از خاك كشورش را هم نداده است با وجودي كه اين جنگ كلاسيك نيست ولي ارتش اسرائيل يك ارتش كلاسيك و ارتش ششم دنياست اما اراده و خواست وايمان و همت رزمندگان حزبالله تا به حال توانسته است كه ارتش اسرائيل را مضمحل كند.و هر چه شهركهاي اشغالي را موشكباران ميكند. اين موشك بارانها تا به حال بيش از يك ميليون آواره روي دست اسرائيل گذاشته است و اگر اين مقاومت مقداري بيشتر شكل بگيرد قطعا اسراييل به زانو در ميآيد تا دوباره كشورهاي اسلامي شاهد دومين شكست اسراييل مقابل حزبالله باشند.
دكتر كرميراد يادآور شد: فشارها در كنار نوار غزه بسيار زياد شده است و تا به حال سابقه نداشته كه اسرائيل دولت خودگردان را از وزرا ء و نمايندگان گروگان بگيرد يا و زارتخانهها را بمباران كند و بعد از شناسايي شخصيتها، آنها را با هليكوپتر و موشك هدايت شونده نابود كند.اين از ترسي است كه رژيم اسرائيل را فرا گرفته است و اين ترس اسلام خواهي است كه دقيقا حماس و جهاد اسلامي خود را با شعار نابودي استكبار و ظلم وستم و بيعدالتي به جنگ فرا ميخواند در وجودشان رخنه ميكند.
وي گفت: امروز آمريكا به دنبال طرح خاورميانه بزرگ است براي احساس خطري كه در صدر اسلام براي دشمنان مسلمانان ايجاد شده بود، همان خطر همان گونه كه در صدر انقلاب بود اكنون نيز وجود دارد پس همگي اعتقاد يافتند كه بايد خط اسلام در نطفه خفه شود، نتوانستند اسلام را در نطفه خفه كنند، اين نور محو نشد، چون كاري كه آنها انجام دادند چيزي جز يك فوت كه فكر ميكردند اين فوت نور را خاموش ميكند نبود اما باز هم نتوانستند.
رييس پژوهشكده علوم دفاعي سپاه گفت: انقلاب جلوه الهي بود كه همه جا را فرا گرفت و در اين زمان گسترش اسلامخواهي در تمام دنيا به وجود آمد. در سالهاي گذشته كدام كشور جرات داشت پرچم آمريكا را زير پا بگذارد؟ اما در اين زمان تمام دنيا با ما همصدا شده است و اين كار راهمگي باهم انجام ميدهند.
آنها از صدور اين انقلاب ميترسيدند و از آنچه كه ميترسيدند بر سرشان آمد، مساله لبنان، سوريه و ايران هيچ گاه برايشان حل نميشود. آنها فكر ميكردند همانگونه كه بحث افغانستان را حل كردند، بحث عراق را حل ميكنند و در آينده، بحث عربستان، مصر و كشورهاي ديگر را و چندين الگوي ديگر را الگوي به اصطلاح دموكراسي نشان دهند كه اينگونه دموكراسي است كه در دست مردم قرار ميگيرد و اين كه آنها در عراق در منجلاب گير كردهاند، دنبال چيزي بودند كه فكر نميكردند برايشان اين اتفاق و ماندن در عراق پيش بيايد
وي ادامه داد: آنها فكر ميكردند كساني روي كار ميآيند كه يا دستنشانده خودشان هستند يا شيعيان لائيك، اما زماني كه رويكرد مردم مشخص شد، آمريكاييها در عراق گير كردند، در عين حالي كه خود موجب اصلي ناامني در عراق هستند، هنوز ماندهاند كه چگونه از اين صحنه خارج شوند.
حال برگرديم به دوران جنگ تحميلي. در پايان جنگ يكسري اتفاقاتي پيش آمد كه ايران مجبور به قبول قطعنامه شد در شرايط سختي كه هم از لحاظ اقتصادي، مسوولين نظام، اخبار وگزارشاتي را به حضرت امام خميني (ره) عرضه كردند،هم سپاه و ارتش براي ادامه عملياتها درخواستهايي داشتند، نهايتا حضرت امام راحل به جمعبندي رسيدند وآن قبول قطعنامه 598 بود كه اكنون دنيا حقانيت ما را در جنگ قبول كرده است.
به گفته وي، بعد از قبول قطعنامه قرار بر اين شد كه نيروهاي سازمان ملل بسيج شده و ميان دو كشور براي صلح كامل حائل شوند اما عراق در راستاي اهداف خود، دوباره تمام نيروهاي خود را تجهيز كرد و همان قدرتهايي كه كمكش كردند تا با امكانات و تجهيزات بيشتر در جنوب و غرب كشور مجددا عمليات كند و در جنوب تا نزديكيهاي اهواز و در غرب دهلران و مهران تا صالحآباد به ميمك تا منطقه قصرشيرين. بنابراين ارتش عراق به سمت ايلام ميآمد كه لشكر 11 اميرالمومنين (ع) مقابلشان خوب ايستاد و شكست سختي بر آنها وارد آورد و بيش از يك گردان تانك و نفربر عراقي غنيمت گرفتند.
دكتر كرميراد ادامه داد: اما در منطقه سرپل قصر شيرين ارتش عراق به حمايت و پشتيباني از منافقين اقدام و يك عمليات سراسري انجام دادند و فكر ميكردند منافقين ميتوانند مسير تهران را طي كرده و نظام را ساقط كنند، آنها از اين وعدهها زياد ميدادند وهنوز هم در حال وعده دادنهاي دروغين هستند اما در مجموع چون اين انقلاب خدايي بود، خدا هم كمك كرد و در عمليات مرصاد بيش از 4 هزار منافق شكست خوردند و در تنگه مرصاد كه معروف به تنگه چار زبر است گير كردند و رزمندگان آنچنان آتش پرحجمي به روي منافقين و ارتش عراق ريختند و صحنه پاياني جنگ مثل اول جنگ كه مردم بيصبرانه و مشتاقانه به جبههها آمدند و يگانهاي ما علاوه بر اينكه ظرفيت نيروهاي سازماندهي شده تكميل شده بود بيش از 10 گردان اضافه سازماندهي شده و در اين ميان مجبور به برگشت دادن تعدادي از نيروهاي بسيجي كردند به حدي كه تعدادي از نمايندگان مجلس و امام جمعه صدايشان درآمده بود و آنقدر درخواستها زياد شده بود كه باعث بيمه شدن اين انقلاب شد كه در جنگ نه تنها چيزي از خاك ايران را از دست نداديم بلكه سربلند بيرون آمديم و شما ميبينيد دولتهاي گذشته و حاكمان ايران در جنگهايي كه اتفاق ميافتاد خيلي راحت بخشي از سرزمين پهناور ايران را از دست ميدادند.
وي يادآور شد: اگر به قفقاز سري بزنيم، آثار ايران، هنر ايران، خط ايران، مساجد ايران، بناهاي ايراني و سرزمين ايران را در آنجا ميبينيد اما حيف كه ايران در گذشته تمام اين سرزمينها و آثار زيبا را از دست داد، اما اين انقلاب حتي يك وجب از خاك خود را از دست نداد و در طول 8 سال دفاع مقدس ايستادگي كرد و پايمردي خود را نشان داد.
رييس پژوهشكده علوم دفاعي سپاه در بخش ديگري از اين گفتوگو اظهار داشت:مركز مطالعات و تحقيقات جنگ و سپاه وظيفه ديگري در برنامههاي خود قرار داده است، برنامهاي كه بخشي از آن انجام و بخش عمده آن هنوز باقي است و آن هم تاريخ شفاهي جنگ است، تاريخ شفاهي كه يكي از رسالتهاي مهم مركز مطالعات است كه در اين تاريخ بايد از سينه فرماندهان عالي سپاه در زمان جنگ، تاريخ شفاهي جنگ را استخراج كرد. به قول دكتر محسن رضائي، سينه فرماندهان مانند جعبه سياه هواپيماست كه بايد اين جعبه سياه باز و خوانده شود.
وي گفت: تاريخ شفاهي جنگ دقيقا همين گونه است. در اين زمان در سينه ما و سينه فرماندهان جنگ خيلي از مطالب ناگفته جنگ وجود دارد كه به طور كامل بازگو نشدهاند. تاريخ شفاهي جنگ نيز به دنبال اين است كه فرماندهان را دور هم جمع كند و بر اساس هر عملياتي، هر يك از فرماندهاني كه در آن عمليات شركت كردهاند بحثها را به شكل مناظرهاي و بحث و نقد و بيان خاطره و يك سري سوالات مطرح كند تا پاسخهاي ناگفته را براي استفاده آيندگان به دست آورد، پس بر اين اساس، اين تاريخ شفاهي كمك ميكند ناگفتههاي جنگ از دل فرماندهان و از حافظههاي دقيق آنها گرفته شود. اين فرماندهان زماني كه از آن دوران تعريف ميكنند انگار كه همين امروز آن اتفاق افتاده است، بنابراين اينها همگي در پي برنامهريزيهايي است كه در حال تحقق آن در اين زمينه هستيم.
دكتر كرميراد گفت:در كنار اين فعاليتها، سايت اطلاعرساني مركز تحقيقات نيز در حال فعاليت است و تمام محصولات هر چه كه تدوين ميشوند و به مرحله چاپ ميرسند وارد سايت ميشود. مهمترين چيزي كه پيشاني كارمركز مطالعات هم ميباشد، كتب گزيده اسناد جنگ است كه چاپ و توزيع ميشود.
وي تصريح كرد:مجموعه مسوولان و دستاندركاران بايد باور كنند كه در جهت اشاعه فرهنگ دفاع مقدس قدمهاي بزرگي بايد برداشته شود، چون جداي از قدمهائي كه برداشته شده است، هنوز خيلي از كارهاي مهمتري هستند كه انجام نشده است، همانگونه كه در كشورهاي مختلف جنگهايي اتفاق افتاد و آثار اين جنگها به خوبي حفظ شدهاند و برايشان ارزش و اهميت قائل هستند و آن ارزشي كه به سربازان دوران جنگ جهاني اول و دوم مانند پيرمردي كه در جنگ شركت كرده كه با احترام زيادي روبهروست و همه جا او را مقدم برخود و حق خود ميدانند و اگر تقدمي هم هست براي اين سرباز است و ارزش براي آن زمان و آن سرباز قائل ميشوند ولو حتي اگر يك سرباز عادي در آن زمان بوده است.
وي اظهار داشت: ما توقع نداريم به رزمندگان و فرماندهان جنگ ارزشي بالاتر از ديگران قائل شوند، چون ما از بطن همين مردم هستيم و مانند آنها و براي انقلاب جانفشاني كرديم، اما بايد فرهنگ دفاع مقدس خوب زنده نگه داشته و به آن پرداخته شود تا به نسلهاي كنوني و آينده به خوبي منتقل شود. هنوز كارهاي اساسي و زيربنايي مهمي هستند كه بايد به آنها پرداخته شود كه در حال انجام ولي كند و سطحي است و اين خود نياز به حمايت بيشتري دارد و هرچه كه بيشتر در اين زمينه حمايت شويم و مراكز و گروههائي كه در اين زمينهها تلاش ميكنند، اگر به يك انسجام خوبي برسند تمركز در اين زمينه نيز بيشتر ميشود.
اگر برخي از جاهائي كه به صورت انفرادي قلم ميزنند، مراكز و موسسات و سازمانهائي كه در اين زمينه فعاليت ميكنند از حوزه هنري فرهنگ دفاع مقدس گرفته تا سازمان تبليغات و وزارت ارشاد و حوزههاي سينمائي دفاع مقدس و خيلي كارهاي ديگر،بتوانند انسجام و تعريف بهتري داشته باشند حتما ميتواند در جهت اشاعه اين فرهنگ و در جهت معرفي و نشر فرهنگ دفاع مقدس قدمهاي خوبي بردارند و اگر تعريف دقيقي ارائه دهيم قطعا بهتر ميتوانيم در جهت معرفي و نشر فرهنگ ارزشمند دفاع مقدس قدمهاي بزرگتري برداريم.
نسل ما تشنه اين هستند كه بدانند در زمان جنگ چه اتفاقاتي افتاد؟ و پدران و برادران و رزمندگان چه سختيهايي را تحمل كردهاند و چه شد كه در 8 سال دفاع مقدس با كمترين امكانات آن هم در محاصره و اوج فشارهاي شرق و غرب ايستادگي كردند و اين ايستادگي را باور كردند و دنيا نيز آن را باور كرد. ملت ايران با وجود دشمنان زيادي كه اطرافش را احاطه كرده است، هنوز زنده است. دشمناني كه مهمترين بهانه وجودشان بحث انرژي هستهاي است، بهانهاي چون بحث انرژي هستهاي كه اگر در اين سناريوي خاورميانه بزرگ اين پازلها در كنار هم چيده شوند، مهمترين برنامهها بعد از حل مسله لبنان و سوريه و مسئله كشورهاي ديگرمتوجه پرونده هستهاي ايران ميشود كه در شوراي سازمان ملل آن را دنبال كنند، بنابراين در اين طرحها كه براي حفظ منافع خود و منافع رژيم اشغالگر صهيونيستي است،اصل اساسي، دشمني آنها با اسلام است.
اين بحث هستهاي يك بهانه است، وقتي اين بهانه برطرف شد، باز هم سراغ مطلبي ديگر ميروند مثل حمايت از تروريستها، استفاده از سلاحهاي دوربرد و موشكها و خلاصه آن قدر دنبال بهانههاي گوناگوني ميروند تا با فشارهاي مضاعف همچون حقوق بشر در ايران و...؛ در حالي كه خودشان از بدترين نقضكنندههاي حقوق بشر هستند و بيشترين سلاحهاي هستهاي را دارند. حال اگر خوب ايستادگي كنيم و درس مقاومت را از رزمندگان 8 سال دفاع مقدس به خوبي ياد گرفته باشيم موفقتر خواهيم بود.
ما الان شرايط حساسي در پيش رو داريم و مردم بايد در صحنه حاضر باشند و بايد اين شرايط را درك كنند و مقاومت و درس ايثار را بايد از رزمندگان دفاع مقدس فرا بگيريم و آن را به ديگران تفهيم كنيم.
امروزه تشكيلاتي ايجاد شده كه راوياني را براي اعزام به مناطق جنگي و هدايت زائران آن مناطق آموزش ميدهند و اين راويان خود بخش از افرادي هستند كه دستاندركار مسايل جبهه و جنگ بوده و در راس اين افراد ميتوان به سردار علي فضلي اشاره كرد و ديگر افرادي كه در اين زمينه فعال هستند و براي اشاعه فرهنگ دفاع مقدس تلاش ميكنند.
نسل جوان ما كساني هستند كه جنگ را درك نكردهاند اما با اين حال تعدادي از اين نسل جوان با آموزش و اعزام بر مناطق جنگي طوري با هيجان و شور و شعف از آن زمان و عملياتها و اتفاقهاي آن صحبت ميكنند كه گويي خودشان آن زمان را درك كردهاند و عكس اين قضيه هم صادق است يعني افرادي نيز وجود دارند كه اصلا استعداد انجام اين كار را ندارند و نميتوانند يك راوي جنگ باشند كه چه جنگ را درك كنندو يا ان را درك نكنند. باز هم بايد كار بيشتري در اين زمينه صورت گيرد تا نارساييها جبران و قابليت اجرايي بالايي به دست آورد.
وجود برخي مشكلات و نارساييها باعث عدم قابليت و استعداد در افراد است و باز هم كسي نميتواند به درستي حق مطلب و خصلتهاي سرداران جنگ چون همتها، دستوارهها و خرازيها را بيان كند. رسانهها به طور عام و همه مجموعهاي كه دستاندركار تدوين برنامههاي دفاع مقدس هستند، بايد به طور خاص خيلي منسجمتر عمل كنند، ولي اين خود مستلزم حمايت مسوولان و انسجام و همگرايي ميان آنهاست.
اگر انسجام خوبي در اين ميان باشد ميتوان در يك چارچوب مشخص برنامههاي بهتري را ارائه داد و اين خود براي نسل مامفيد است، البته با توجه به سالروز عملياتها ميتوان به خوبي آنها را نشان داد و واقعيتهاي دفاع مقدس را خوب عرضه و تفهيم كرد.
اگرچه ممكن است فضاي بحث محدود شود اما بايد محتواي مطالب جذاب با شد و اين جذابيت خود مستلزم هنري است كه انسجام كاري و وحدت تهيه و نظر براي همه مسوولان را ميطلبد تا به يك اجماع برسد.
انتهاي پيام