حميد هنرجو: خاكستري‌نويسي در ادبيات داستاني جنگ، برآيند نگاه تك‌بعدي به اين مقوله است

"خاكستري نويسي" در حوزه‌ي ادبيات پايداري ايران، برآيند نگاه تك‌بعدي به حادثه‌ي جنگ تحميلي است و استمرار آن، ممكن است اين مقطع هشت‌ساله از تاريخ ايران و مردم را كه درواقع دفاع از كيان و هويت ايراني - اسلامي ما بود، در نگاه نسل‌هاي جديد، به حادثه‌اي معمولي تنزل دهد، يا دست‌كم، آنان را در اين زمينه به ترديد دچار كند. حميد هنرجو - شاعر، نويسنده و روزنامه‌نگار ـ در گفت‌وگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با بيان اين مطلب گفت: عموما در طول تاريخ، هيچ جنگي خوشايند جوامع بشري نبوده است، در مباني فرهنگي و آييني ما نيز همواره بر تعامل و اصلاح تاكيد شده است، اما مقابله با تهاجم و تعرض نيز اصلي پذيرفته شده است و آنچه هشت سال تمام سرزمين فرهنگ‌مدار و ضد جنگ ما را به خود مشغول كرد، دقيقا "دفاع" از مجموعه ارزشهاي فرهنگي و ديني، ملي و مقابله‌ي آگاهانه و مردمي با زياده خواهي فرصت طلبان جهاني بود. همين ويژگي است كه دفاع مقدس ما را از جنگ‌ها و كشمكش‌هاي مادي و معمول ساير كشورها متمايز مي‌سازد. اين شاعر و نويسنده كه خود آثار گوناگوني در اين زمينه منتشر كرده است، در ادامه با تاكيد بر ضرورت نقد و تحليل آثار ادبي و هنري در حوزه‌ي پايداري، تصريح كرد: گاه داستان‌ها و رمان‌هايي مي خوانم كه به‌رغم اهتمام پديدآورندگان آن‌ها در پاسداشت حادثه‌ي دفاع مقدس و دغدغه‌ي حفظ و تبيين يك دوره‌ي حساس تاريخي و ملي، "وجه تلخي" بر ساير وجوه و عناصر كار پيشي مي‌گيرد و نگاه نويسنده به ساير وجوه، كاملا در سطح اتفاق مي‌افتد؛ به‌گونه‌اي كه صرفا همان تلخ‌گويي‌ها و زنجموره‌ها كه گاه رويكردهايي بومي نيز پذيرفته‌اند، در مخاطب، عمقي مي‌شود. پديدآورنده‌ي مجموعه شعر "كوچه‌ي فرشته‌ها" كه به موضوع فرزندان جانبازان جنگ تحميلي پرداخته است، افزود : "خاكستري‌نويسي" آسيبي جدي است كه مي‌تواند ادبيات پايداري ما را تا سطح سوگنامه‌ها و مصيبت‌نامه‌هاي منسوخي كه تاثيرگذاري و جايگاه چنداني در عصر جديد ندارند، تنزل بخشد، ضمن اين‌كه غلوگويي و تعليق حوادث و ناگفته‌هاي تلخ در اين زمينه، با هر توجيهي، به همين اندازه مي‌تواند آسيب‌رسان و بعضا خطرناك باشد. هنرجو با اشاره به اين كه "شعر و شاعران" پايداري كمتر به سمت خاكستري‌نويسي رفته‌اند، اظهار داشت: در برخي از شعرها، عكس اين موضوع، اتفاق افتاده است، يعني شاعران ما به‌عنوان روايتگران حادثه، غالبا تلاش كرده‌اند اين منازعه‌ي هشت‌ساله را از تماشاگه عرفان و حماسه ببينند، به همين علت در دسته‌بندي شعرهايي كه به موضوع دفاع مقدس پرداخته‌اند، متوجه مي‌شويم كه خالقان اين نوع آثار ادبي، بهره‌گيري از نمادهاي حماسي جنگ و استفاده از صحنه‌ها و درونمايه‌هاي رزمي آن را به ديگر وجوه موجود، ترجيح داده‌اند؛ كه البته اين اتفاق نيز مراد نسل‌هاي جديد كه تشنه‌ي آگاهي از مجموعه مسائل مربوط به جنگ، تؤام با توازن و تعادل هستند، نيست؛ هرچند تعدادي از شاعران نيز كه شايد تعداد آنها به انگشتان دست هم نرسد، توانسته‌اند در شعرهاي خود، همراه با جنگ، به پشت جبهه‌ها هم بروند، براي نمونه، به اشعاري مي‌توان اشاره كرد كه حادثه‌ي بمباران مناطق مسكوني كشور را به تصوير كشيده‌اند. اين شاعر، نويسنده و روزنامه‌نگار، با تاكيد بر "متعادل‌نويسي" و "پايبندي بر واقعيت‌هاي تاريخي جنگ" به‌عنوان دو اصل اجتناب‌ناپذير در ادبيات پايداري، يادآور شد: "خاكستري‌نويسي" مي‌تواند مقدمه‌اي براي "سياه‌نويسي" محض باشد و استمرار آن، ممكن است به نفي صريح ادبيات پايداري ناب و واقع‌گرايانه طي آينده‌اي نه‌چندان دور و ترويج آثاري كه صرفا با هدف زير سؤال بردن دفاع هشت‌ساله‌ي ما خلق مي‌شود، منجر شود. انتهاي پيام
  • جمعه/ ۳۰ اردیبهشت ۱۳۸۴ / ۱۱:۲۵
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8402-12558
  • خبرنگار :