مدير پايگاه پژوهشي مطالعاتي آياپير: در اشكفت سلمان خيانت ملي صورت ميگيرد مسؤولان ميراث فرهنگي توجهي به موضوع ايذه ندارند
به نظر ميرسد آنچه باعث ناشناخته ماندن و وضعيت نابهسامان محوطه باستاني اشكفت سلمان ايذه است، ارقام درشت وامهاي تبصره سه و بلند و بسطهايي است كه باعث ميشود در حريم تصويب شده اين محوطه ساختمان يا هتل بسازند. جعفر مهركيان ـ مدير پايگاه پژوهشي مطالعاتي آياپير (اشكفت سلمان) ـ با بيان اين مطلب در گفتوگويي با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با ابزار تاسف و گلهمندي نسبت به وضعيت كنوني ايذه، گفت: علت ناشناخته ماندن اين شهر و محوطه باستاني آن، فقر و بنبست ارتباطي است. شايد اگر ايذه هم مانند برخي شهرها راه دسترسي خوب يا فرودگاه داشت، از وضعيت بهتري برخوردار بود. او ادامه داد: مسؤولان مملكتي را ميشناسم كه اگر بگوييم ايذه كجاست، نميدانند. اطلاعرساني متاسفانه خيلي ضعيف بوده است و مسؤولان سازمان ميراث فرهنگي كشور هم گويا يادشان رفته جايي بهنام ايذه وجود دارد. وي افزود: وزير مملكت ما از دو ميليارد و پانصد و پنجاه ميليون تومان پولي كه براي پژوهشهاي فرهنگي - علمي در خوزستان در نظر گرفتهاند صحبت ميكند، از شوش و هفتتپه و چغازنبيل اسم ميآورد، اما اسمي از ايذه نميآورد. به نظر شما اينكه وزير مملكت ما و وزير ارشادمان نميداند ايذه هم داراي آثار باستاني است و بايد براي ايذه هم بودجهاي در نظر بگيرد، ايراد از كجاست؟ ايراد از من است كه امكاناتي در اختيار ندارم؟ قضيه را سؤال ميكنم؛ آقاي وزير! ميداني ايذه كجاست؟ آيا ميداني ايذه دههزار سال پيش از چغازنبيل و شوش و شوشتر پيشينه تاريخي دارد؟ چرا نميداني؟ و اگر ميداني ميخواهي چه كاري براي ايذه انجام دهي؟ مادر نقشبرجستهها و تخت جمشيدها در ايذه است. ايذه شهر موزه فضاي باز و يك پارك موزه طبيعي با دو بال طبيعت و ميراث فرهنگي است. بيشترين نگاركندهها و نقشبرجستهها در ايذه است. چه كسي از اين موضوع اطلاع دارد كه مجموعهاي از نقشبرجستهها را در يك بيضي به دارازاي 25×10 ميتوان ديد. رديف افراد براي برپايي مراسم آييني 300 سال پيش از تخت جمشيد در اين محل وجود د اشته است. مهركيان با اشاره به اينكه هيچ كار كارشناسي و تهيه آرشيو در مورد ايذه صورت نگرفته است، گفت: اگر خداي ناكرده روزي تخت جمشيد نابود شود، آنقدر عكس، نقشه، ماكت و اطلاعات وجود دارد كه ميتوان بهراحتي آن را بازسازي كرد؛ اما اگر آثار ايذه از بين برود، چه كسي پاسخگو است؟ ايذه در معرض باد و باران و تهاجم ابلهانه يك مشت سوداگر است و بارها جاي جاي آن مورد كند و كاو قرار گرفته است؛ طبيعت بكر و بيبديل ايذه به اسم هتل مورد استفاده سودجويان قرار گرفته است. اگر كسي ميخواهد براي جذب گردشگر هتل بسازد، هيچ گاه يك يادمان باستاني را خدشهدار نميكند. وي اضافه كرد: هرازگاهي با اين روشنگريها سكوت برقرار ميشود و باز با يك مدرك و دستخط مقدار قابل توجهي وام تبصره سه؛ وامي كه بايد در جاهاي لازم مورد استفاده قرار گيرد، صرف تكميل هتلي ميشود كه مانند كاردي در چشم طبيعت ايذه است. در حالي كه تيرآهنهاي يك هتل نيمهتمام سالهاي سال است كه باقي است. براي بنده سؤال است، اگر هدف ساختن يك هتل است، چرا هتل نيمهساخته تكميل نميشود؟ در ايران تعداد آثاري كه با حريمشان ثبت شده، ناچيزند. شايد ده درصد اين آثار حريمشان ثبت شده است و اشكفت سلمان نيز جزو اين آثار است؛ در حالي كه اين حريم به استانداري، فرمانداري و شهرداري اعلام شده، ميبينيم كه شهرداري با جناب مدعي ساخت هتل توانسته است در حريمي كه هيچگونه دخالتي نبايد در آن شود به ساخت و ساز بپردازد. مدير پايگاه آياپير با اشاره مجدد به ساخت هتل در اشكفت سلمان عنوان كرد: اين منطقه نيايشگاه بزرگ ميامي است؛ علت را ميپرسيم، ميگويند براي توريستهاست. البته از لحظهاي كه نقشه هتل پياده شد، مخالفت خودمان را اعلام كرديم؛ اما از يك طبقه مجاز به چهار طبقه رسيد. عامل اين خيانتها كيست؟ كسي كه اجازه ميدهد كار خلافي صورت گيرد، در هر مقامي و جايگاهي كه باشد، خيانت كرده است و اين خيانت هم اكنون در ايذه اتفاق ميافتد. در حال حاضر با ساخت سد در اين منطقه درآمد مردم به مقدار قابل توجهي كم خواهد شد و اگر به اين وسيله اين شهر نابود شود، آيا ساخت هتل آن را نجات خواهد داد؟ وقتي براي ميراث فرهنگي ايذه كوچكترين كاري انجام نشده است، توريست خارجي چه چيزي را ميخواهد ببيند؟ وي با اشاره به اينكه مسؤولان سازمان، خود توجهي به اين موضوع ندارند و برخي عمق فاجعه را نميدانند، اظهار داشت: وقتي اداره كل ميراث فرهنگي خوزستان از بنده كه با عشق در ايذه كار ميكنم، نه تنها پشتيباني نكرده، بلكه كارشكني هم ميكند، اين خود نوعي موافقت با كارهاي خلاف قانون است. وقتي مخارجي را كه طي چند سال در ايذه انجام نشده است به بنده تحويل نميدهند، نوعي خيانت است. هر زمان به هنگام غيبت من در ايذه، يك متر بنا بالا ميرود. بايد از مديره اداره خوزستان هم پرسيد آيا شما ايذه را ديدهايد؟ وي ادامه داد: در ايذه حتا يك دستگاه موتورسيكلت هم نداريم. يك پايگاه با 150 نقطه باستاني، و حتا يك دوچرخه در اختيار ما نيست. چندين دستگاه اتومبيل مورد استفاده در اهواز از بودجه ايذه خريداري شده و اين حقيقت تلخي است كه همهكس دوستدار شنيدن آن نيستند. يك ريال بودجه هم در اختيار ما قرار ندادهاند. در حالي كه امسال با افزايش بودجه براي هر پايگاه يا بنايي چندين ميليون افزايش بودجه وجود داشت، اسمي از اشكفت سلمان برده نشد. در مورد بيعدالتيها چه بايد گفت؟ آيا مگر سازمان ما فقير است كه براي اساسيترين نيازها در پايگاه بايد از نهادهاي ديگر تقاضاي كمك كنيم؟ مهركيان در ادامه گفتوگو با ايسنا، از حمايت نكردن مسؤولان اداره ميراث فرهنگي خوزستان از پايگاه آياپير سخن گفت و افزود: مسؤولان، ما را نميشناسند و تصور ميكنند ما در حال درست كردن جنجال براي طرحي كه وجود خارجي ندارد، هستيم. در حالي كه يادمانهاي باستاني ايذه از لحاظ تعدد، از برخي كشورهاي دنيا بيشتر است. با تمام اين اوصاف، بايد بگويم ”از ماست كه بر ماست”. وي در پايان اميدوارانه گفت: با وجود جوانان علاقهمند به ميراث فرهنگي، آينده خوبي براي ايذه ميبينم و مطمئنم با آغاز به كار سازمان جديد ميراث فرهنگي و گردشگري، وضعيت آن بهتر از قبل خواهد شد. زيرا سازمان، به خانهتكاني احتياج دارد كه در اين صورت محقق خواهد شد. انتهاي پيام