به گزارش ایسنا، نمیتوان از این واقعیت چشم پوشی کرد که وضعیت سلامت روان مردان بحرانی است. در حالی که بحث و گفتگو و تبادل نظر قابل توجهی پیرامون سلامت روان انجام گرفته، لازم است برای عادی سازی بحث در مورد احساسات مردان کارهای بیشتری انجام داد.
از گذشته تصوراتی در مورد «مرد بودن» وجود داشته که مردان را تأمینکننده، کنترلکننده و موجودی همیشه «قوی» معرفی کرده و این کلیشههای جنسیتی به همان اندازه که برای زنان بد است برای مردان نیز بد است.
عوامل بسیاری به نوع درک و شناخت یک مرد از جنسیت کمک می کند. روش تربیتی، محیط خانه، مدرسه، خانواده و گروههای دوستانه همگی از نوع شناخت ما از جنسیت و اینکه خودمان را چگونه می بینیم، حکایت دارد.
در حالیکه تمامی مردان تحت تأثیر کلیشه های قدیمی مردانه قرار نمیگیرند و خود را به این باورها محدود نمیکنند، افرادی که در نهایت به درک مفاهیم محدود کننده و سنتی از جنسیت و مردانگی از جمله مفاهیم اتکا به خود، کنترل و اجتناب از هر عملی که زنانه تلقی می شود، دست پیدا میکنند اغلب برای بازگو کردن احساسات و کمک گرفتن با مشکل روبرو میشوند.
دکتر جف فوستر متخصص سلامت مردان در انگلیس گفت: هر چند این مشکل وجود دارد. رسانه همچنان به دنبال آن است که نشان دهد "مردها مرد باشند". در فیلم ها مشاهده میکنیم که ستاره های مرد افرادی سرسخت نشان داده میشوند. "مرد کامل" باید "سخت" باشد و "مردانه" رفتار کند و به پسران گفته میشود "مثل یک دختر گریه نکنید".
در نتیجه این کلیشه ها و باورهای اشتباه مردان نمی دانند چه زمان میتوانند در مورد احساسات خود صحبت کنند و در عین حال مردانگی و سرسختی خود را حفظ کنند.
به گزارش ایسنا به نقل از irishnews، مهمترین کاری که میتوان انجام داد این است که از تمرکز و تکرار این ایده که مردان نمیتوانند و نباید در مورد احساسات خود صحبت کنند، دست برداریم و مثالهای بیشتری از شرایطی ارائه دهیم که مردان میتوانند این کار را انجام دهند.
انتهای پیام