• شنبه / ۶ اسفند ۱۳۹۰ / ۱۲:۴۲
  • دسته‌بندی: خوزستان
  • کد خبر: khouzestan-23169

فردین كوراوند: پست ‌مدرنيسم واكنشی اخلال‌گرانه در زبان و ادب فارسی است

فردین كوراوند: 
پست ‌مدرنيسم واكنشی اخلال‌گرانه در زبان و ادب فارسی است

یك شاعر و داستان‌نويس گفت: آن‌ چه را كه به عنوان ادبیات پست ‌مدرن نوشته، منتشر و مطرح می‌شود جریان نمی‌دانم و حتی در این ‌که آن را وضعیت ‌بدانم تردید دارم بلكه معتقدم این عارضه نوعی تجدید نظر در چند مولفه از مولفه‌های مدرنیسم است كه این سیر طبیعی و عادی ادبیات مدرن است.

 فردین كوراوند در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در خوزستان بیان كرد: اصولا جریان‌های مدرن خود را از اولین رگه‌هایی كه در داستان‌نویسی مدرن وجود داشت نشان می‌دادند. انسان مدرن، برای تبیین جهان ذهنی خود، قصه و حکایت را کنار می‌گذارد و به داستان روی می‌آورد. در داستان است که ذهن پرسش‌گر و شکاک انسان مدرن مجالی برای تشریک تجارب و عواطف درمی‌یابد. در این میان، بسیاری از نویسندگان و هنرمندان جهان وامدار فیلسوف ـ نویسندگانی هستند كه در دوره یا دوره‌هایی جریان‌های تازه و نو و نیز فلسفه‌ها و نگاه‌های نو انسانی را در آثار خود متجلی می‌كنند.

 

وی افزود: اصولا وقتی كسی درباره پست ‌مدرنیسم صحبت می‌كند و قصد داشته باشد حضور آن در یك ژانر ادبی كنكاو و تحلیل كند بدیهی است که در وهله اول باید ماهیت جریانی به اسم پست‌ مدرنیسم را پذیرفته باشد. در حالی که من با تعریفی که از ادبیات و مدرنیسم پذیرفته‌ام حضور این عارضه را به عنوان یک جریان قبول ندارم. من (حداقل تا این لحظه) به این ایده باور ندارم، كه در دوره مدرن یا پس از زوال مدرنیسم وضعیت یا جریانی با عنوان پست‌مدرنیسم وجود دارد یا وجود خواهد داشت زیرا معتقدم این جریان (مدرنیسم) متکی بر نوعی نو به نو شدن همیشگی است. حال چه در تعریف تحت‌الفظی آن را در نظر بگیریم و چه در واكنش‌های آن دقیق شویم و چه به ساختاری كه پدیده‌ای به اسم مدرنیته و جریانی به اسم مدرنیسم را شکل می‌دهد استناد کنیم پی می‌بریم که نو به نو شدن جزو ذات اصلی آن است.

 

او خاطرنشان كرد: باید توجه داشت كه مدرنیسم از همان اولین لحظه خلق مولفه‌های خود خلع‌كننده جریان‌های تثبیت شده یا حداقل كنار زده و بلااستفاده اعلام شده جریان‌های به ثبت رسیده‌ می‌باشد. پس ما با یك پدیده همیشگی به نام مدرنیسم مواجه هستیم که به محض ارايه یک پیشنهاد تازه شمارش معکوس برای خلع آن به نفع جریانات نو در آینده را آغاز می‌کند.

 

كوراوند اظهار داشت: حال در این تعریف ادبیات پس از مدرن چه تعریفی دارد؟ به باور من اگر قرار باشد پست‌ مدرنیسم (پسانوگرایی) جریانی پس از مدرنیسم (و لابد پس از امروز) باشد. گویی که ما درباره كاغذهای سپیدی كه در آینده پر خواهند شد صحبت می‌كنیم. بی‌شک آن‌ چه به عنوان مولفه‌های فرانوگرایی (پست‌مدرنیسم) برشمرده‌اند كه مهم‌ترین آن‌ها خلع كلی‌گرایی و اهمیت دادن به جزیی‌نگری و در كنار آن خلع دید حكم‌كننده و صادركننده احكام قطعی و در مقابل پرداختن به نسبی‌گرایی و تكثرگرایی و چندصدایی است و... چیزی نیست مگر پوست انداختن هنر مدرن و ذهن انسان مدرن چراکه ما هنوز و همیشه در وضعیت اكنونی مدرنیسم که حاصل و ثمره قرن‌ها تمدن بشری است قرار خواهیم داشت.

 

این شاعر بیان كرد: در این نگره نوعی تجدید نظر در مورد دستاوردهای کلاسیک و سنتی انسان وجود دارد که در نگاهی حمایتی به آثار و دستاوردهای کلاسیک است. در واقع رجوع و استفاده كردن از داشته‌های صحیح و درست و بالنده‌ای كه امكان دارد در ادبیات كلاسیك ما وجود داشته باشد و هنوز هم امکان بهره‌وری داشته باشند و نیز كنار گذاشتن آن‌ چه كه در ذهن و ادبیات مدرن ما وجود دارد و ناکارآمد هستند؛ نگاهی کاملا محافظه‌کارانه (کنسرواتیو) که با آن‌ چه به عنوان ادبیات پست مدرن در ایران تولید می‌شود در تناقض آشکار است.

 

كوراوند توضیح داد: اگر به مصداق‌ها مراجعه كنیم و با توجه به تعریفی كه ارایه شد و تعاریفی كه خیلی از پیام‌آوران پست‌ مدرنیسم می‌دهند می‌بینیم این تعاریف با آثاری كه ما در ادبیات موسوم به پست ‌مدرن داریم كاملا متفاوت هستند. ما در ادبیات موسوم به پست ‌مدرن خود عمدتا با یك ذهن آنارشی و با مقدار زیاد شلختگی‌های فرمی و تابوشکنی‌های معنایی مواجه هستیم. آنارشیزم و روحیه آنارشی‌گری در این آثار وجود دارد. اصلا با تعاریف كاملا محافظه‌كارانه‌ای كه در مدعیان فلسفه پست‌مدرن وجود دارد مطابقت نمی‌كند.

 

او تاكید كرد: عمده آثار ارایه شده تحت نظام پست ‌مدرن اصلا با سیر منطقی ادبیات ما منطبق نیست و در واقع یك واكنش آشوب‌گرانه و اخلال‌گرانه در زبان و ادب فارسی به نفع جنجال‌گرایی و هیاهوگرایی است. شاید با کمی سخت‌گیری بتوانیم اعلام کنیم که پیرشاعران شکست خورده، جوانان کم‌سواد و شیفتگان شهرت صف نامنظم ادبیات پست مدرن فارسی را تشکیل می‌دهند؛ صفی که کم‌ترین خویشی و نزدیکی را با زبان فارسی و آموزه‌های مدرنیسم و سنت دارند. در حالی ‌که مولفه‌هایی كه به آن‌ها اشاره شد حاصل سیر عادی طبیعی مدرنیسم است كه خود را مدام به سنت تبدیل می‌كند و در پوست انداختن تعریف و تفسیر تازه‌تری از جهان مدرن می‌دهد.

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha