دكتر عادل سواعدي در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) از خوزستان گفت: اگر يك ـ دهم آثار خارجي ترجمه شوند همان يك ـ دهم نسبت به توليد آثار داخلي بيشتر است.
سواعدی خاطرنشان كرد: وضعيت ترجمه ادبيات كودك در ايران زياد بد نيست. ترجمه در ايران تاريخچه طولاني ندارد و حتي در ترجمه رسمي ادبيات بزرگسال هم كمتر از 60 يا 70 سال است كه به كار ترجمه به شكل حرفهاي پرداخته ميشود. افرادي چون محمد قاضي، احمد شاملو و خيليهاي ديگر در كار ادبيات جزو اولين كساني بودند كه ترجمه را وارد ايران كردند.
وي اظهار داشت: ادبيات كودك هم سابقه طولاني ندارد و اكثر مترجمان خوب در اين زمينه خودشان شاعر كودك هستند و تا حدودي توانستهاند آثار خوبي را ترجمه كنند ولي هنوز جا براي پيشرفت بسيار زياد است. متاسفانه نويسندگان داخلي بسيار كمكاري كردهاند. به همين خاطر مخاطبان بيشتر به آثار ترجمه شده روي ميآورند و آثار ترجمه شده بسيار بيشتر هستند.
سواعدي تصريح كرد: انگار مردم ادبيات داخلي ما را نسبت به ادبيات ديگر دست كم ميگيرند. به عنوان مثال آيا اگر اسم يك نويسنده يا شاعر غربي پشت يك كتاب نوشته شده باشد آن اثر قطعا نسبت به آثار داخلي خيلي بهتر خواهد بود؟ اين تصور بسيار باطل عام است در صورتي كه آثار آنها ميتواند خيلي بهتر باشد و يا حتي نباشد.
او اضافه كرد: آثار داخلي متعددي داريم كه از نظر ادبي بسيار بالا هستند اما دستكم گرفتن نويسندگان داخلي باعث شده است كه مردم رو به آثار غربي بياورند چون هر ادبيات در يك بستر فرهنگي خاصي توليد ميشود كه بسترهاي فرهنگي آنها با آثار فرهنگي ما تناسب زيادي ندارد. اين آثار در حوزههاي خاصي توليد ميشوند كه بعضي از آنها هماهنگي دارد ولي عمدتا با طرز تفكر كودك تناسبي ندارند. شايد كودك همان لحظه كه كتاب را ميخواند لذت ببرد ولي كتاب كه تمام ميشود براي كودك هم تمام ميشود و چيزي در ذهن او باقي نميگذارد. اين در حالي است كه يك قصه يا يك شعر عاميانه و يك مثل تاثير خود را ميگذارد.
وي افزود: زماني كه ترجمه صورت ميگيرد به همان اسم خاص غربي نوشته ميشود. به همين دليل اين اسامي براي كودك آشنا نيست. مترجم بايد كاري كند كه اثر بوميسازي شود نوع شخصيتسازي در اين آثار چون از عوامل اصلي جذابيت در داستان و شعر است براي كودك اصلا آشنا نيست. اما در ادبيات داخلي اسمهايي هستند كه كودك احساس غرابت و آشنايي بيشتري به آنها ميكند.
اين دكتراي ادبيات كودك و نوجوانان، با اشاره به بازار اين نوع كتابها، گفت: با توجه به اين كه والدين اين كتابها را خريداري ميكنند و با توجه به عواملي كه گفته شد اين كتابها بازار فروش خوبي دارند؛ منهاي چند اثر از آنها كه جزو شاهكارهاي ادبيات هستند و جزو مولفههاي اصلي ادبيات كودك جهان هستند و بايد در هر خانهايي كه كودكي هست اين كتابها هم وجود داشته باشند. به دليل اين كه والدين اطلاع زيادي ندارند و با نويسندگان اين گونه آثار آشنايي ندارد هر اثري را ميخرند.
سواعدي تصريح كرد: اگر توليد داخلي با توجه به اين شرايط بيشتر شود احتمالا تمايل به كتابهاي ترجمه شده كمتر ميشود ولي در كل چنين آثاري از بازار خوبي برخوردار هستند. كمكاري شاعران و نويسندگان، دستكم ادبيات كودك و توليد ادبيات كودك بدون آگاهي كامل از روحيات كودك و روانشناسي كودك موجب ميشود كه نويسنده در يك اثر فقط به يك شكل كودكانه صحبت كند مثل بعضي از برنامههاي تلويزيوني ويژه كودكان كه بزرگسالي لباس كودكانه ميپوشد و حركات كودكانه انجام ميدهد در حالي كه نميتواند كودك را جذب كند. ممكن است بچه بخندد اما ارتباطي با او برقرار نميكند.
او، در خصوص نظارت بر كتابهاي ترجمه شده و داخلي، اظهار كرد: نظارت بر اين كتابها بد نيست اما من فكر ميكنم ادبيات كودك حوزهاي است كه گرايش خاصي به تمايلات فكري، سياسي و مذهبي ندارد. ادبيات كودك جداي از ادبيات نوجوان كه دنياي خاص خودش و تمايلات مذهبي بيشتري دارد و حتي حاوي تمايلات عاشقانه است ولي ادبيات كودك مستثني از اين قضايا است چون كودك نه با تفكرات مذهبي نه با تفكرات سياسي و نه حتي با تفكرات بزرگسال آشنايي دارد. به همين خاطر دنياي كودك دنيايي است كه راحت نميشود آن را قيچي كرد. اگر واقعا مترجم يك مقدار منضبط باشد و خيلي خوب كودك را درك كند و مقداري از اثر را بوميسازي كند ميتواند يك اثر خوب براي كودك ترجمه كند.
نظرات