یک پژوهشگر و مدرس دانشگاه با اشاره به روز سپندارمذگان گفت: ایرانیها نخستین قوم و ملتی بودند که روزی برای ارج نهادن به مقام «زن» و سپاسگزاری از او داشتهاند.
دکتر علیرضا قیامتی در گفتوگو با ایسنا- منطقه خراسان بیان کرد: در ایران باستان هر ماه بهنام یکی از فرشتههای مقرب (امشاسپندان) بود و امشاسپندان یاریگر اهورامزدا بودند. نام شش ماه ما نیز بهنام شش فرشته مقرب (بهمن، اردیبهشت، شهریور، اَمرداد، سپندارمذ یا اسفند و خرداد) است.
وی ادامه داد: همچنین نام هر روز از 30 روز ماه بهنام یکی از فرشتههای الهی بوده است، به عنوان مثال روز اول به نام خود اهورا مزدا بوده، روز دوم به نام بهمن و روز پنجم هم اسفندارمذ بوده است. ایرانیان آیینی داشتند که هر زمان روز و ماه با یکدیگر قرینه میشدند، یعنی مثلا روز سپندارمذ در ماه سپندارمذ واقع میشد، این روز را جشن میگرفتند و برای سپندارمذگان اعتقاد داشند در این روز فرشته زن و عشق آفریده شده است و روز آفرینش زن و زمین بوده چرا که هر دو زاینده و پدید آورنده هستند.
قیامتی عنوان کرد: زن در ایران جایگاه بسیار اهورایی و نیکی داشته و نه تنها زنان در فرهنگ ایرانی مایه ننگ نبودند، بلکه دارای ارزش بوده و جایگاهی همپایه و حتی فراتر از مردان داشتند؛ زنان به مقام پادشاهی میرسیدند و شهبانوهای مختلفی داریم نظیر «پوراندخت»، «آذرمیدخت» که دادگری در ایران برقرار میکند و «همای» که اینها نشاندهنده جایگاه زنان است.
وی گفت: لوحهای تخت جمشید هم نشاندهنده جایگاه والای زنان است؛ مهندس ناظر تخت جمشید یک بانوی ایرانی است، زنان در گذشته حق بیمه داشتند، لوحهای تخت جمشید نشان میدهد که زنان در دوران بارداری از حقوق اجتماعی برخوردار بودند.
قیامتی خاطرنشان کرد: همین که در زبان فارسی ضمیر مذکر و مونث وجود ندارد و همه یکی و یکسان بودند نیز نشاندهنده این مطلب است.
وی بیان کرد: چهره زنان در ایران باستان بینهایت نجیب، عفیف، پاکدامن، دلیر و اسطورهای است؛ یوتاب، خواهر آریوبرزن تا لحظه آخر میجنگد تا جان خود را برای دفاع از کشور فدا میکند. زن در شاهنامه مظهر دلیری، نجابت، خردمندی و دادگری است.
قیامتی ضمن بیان این مطلب که زنان هم ستاره بزم بودند و هم طلایهدار رزم اظهار کرد: زنان در فرهنگ ایرانی وسیلهای برای قدرتنمایی یا محک مردان نبودند، بلکه خودشان تاثیرگذار بودند و میتوانستند به مقام پادشاهی برسند.
وی ادامه داد: همچنین حس مادرانه زنان اسطورهای ایران کمنظیر است. از سویی زنان در ادبیات و فرهنگ فارسی در طول تاریخ چهره پاک و نجیب نیز دارند؛ زمانیکه منیژه میخواهد خود را معرفی کند میگوید:
« منیژه منم دخت افراسیاب / برهنه ندیده تنم آفتاب»
و یا زمانی که تهمینه رستم را میخواهد، میگوید:
«به گیتی ز خوبان مرا جفت نیست / چو من زیر چرخ کبود اندکیست
دکتر علیرضا قیامتی در گفتوگو با ایسنا- منطقه خراسان بیان کرد: در ایران باستان هر ماه بهنام یکی از فرشتههای مقرب (امشاسپندان) بود و امشاسپندان یاریگر اهورامزدا بودند. نام شش ماه ما نیز بهنام شش فرشته مقرب (بهمن، اردیبهشت، شهریور، اَمرداد، سپندارمذ یا اسفند و خرداد) است.
وی ادامه داد: همچنین نام هر روز از 30 روز ماه بهنام یکی از فرشتههای الهی بوده است، به عنوان مثال روز اول به نام خود اهورا مزدا بوده، روز دوم به نام بهمن و روز پنجم هم اسفندارمذ بوده است. ایرانیان آیینی داشتند که هر زمان روز و ماه با یکدیگر قرینه میشدند، یعنی مثلا روز سپندارمذ در ماه سپندارمذ واقع میشد، این روز را جشن میگرفتند و برای سپندارمذگان اعتقاد داشند در این روز فرشته زن و عشق آفریده شده است و روز آفرینش زن و زمین بوده چرا که هر دو زاینده و پدید آورنده هستند.
قیامتی عنوان کرد: زن در ایران جایگاه بسیار اهورایی و نیکی داشته و نه تنها زنان در فرهنگ ایرانی مایه ننگ نبودند، بلکه دارای ارزش بوده و جایگاهی همپایه و حتی فراتر از مردان داشتند؛ زنان به مقام پادشاهی میرسیدند و شهبانوهای مختلفی داریم نظیر «پوراندخت»، «آذرمیدخت» که دادگری در ایران برقرار میکند و «همای» که اینها نشاندهنده جایگاه زنان است.
وی گفت: لوحهای تخت جمشید هم نشاندهنده جایگاه والای زنان است؛ مهندس ناظر تخت جمشید یک بانوی ایرانی است، زنان در گذشته حق بیمه داشتند، لوحهای تخت جمشید نشان میدهد که زنان در دوران بارداری از حقوق اجتماعی برخوردار بودند.
قیامتی خاطرنشان کرد: همین که در زبان فارسی ضمیر مذکر و مونث وجود ندارد و همه یکی و یکسان بودند نیز نشاندهنده این مطلب است.
وی بیان کرد: چهره زنان در ایران باستان بینهایت نجیب، عفیف، پاکدامن، دلیر و اسطورهای است؛ یوتاب، خواهر آریوبرزن تا لحظه آخر میجنگد تا جان خود را برای دفاع از کشور فدا میکند. زن در شاهنامه مظهر دلیری، نجابت، خردمندی و دادگری است.
قیامتی ضمن بیان این مطلب که زنان هم ستاره بزم بودند و هم طلایهدار رزم اظهار کرد: زنان در فرهنگ ایرانی وسیلهای برای قدرتنمایی یا محک مردان نبودند، بلکه خودشان تاثیرگذار بودند و میتوانستند به مقام پادشاهی برسند.
وی ادامه داد: همچنین حس مادرانه زنان اسطورهای ایران کمنظیر است. از سویی زنان در ادبیات و فرهنگ فارسی در طول تاریخ چهره پاک و نجیب نیز دارند؛ زمانیکه منیژه میخواهد خود را معرفی کند میگوید:
« منیژه منم دخت افراسیاب / برهنه ندیده تنم آفتاب»
و یا زمانی که تهمینه رستم را میخواهد، میگوید:
«به گیتی ز خوبان مرا جفت نیست / چو من زیر چرخ کبود اندکیست
کس از پرده بیرون ندیده مرا / نه هرگز کس آوا شنیدی مرا»
قیامتی بیان کرد: در جشن سپندارمذگان مردان به زنان هدیه میدادند؛ ابوریحان بیرونی در «آثار الباقیه» از این رویداد یاد میکند و میگوید در این روز افراد به طرف مقابل و عشقشان هدیه میدادند و میتوانیم بگوییم کهنترین نمونه برای چنین روزی سپندارمذگان است و گل مخصوص و نشانهی این روز هم گل بیدمشک است.
وی گفت: بنابراین ما ایرانیها نخستین قوم و ملتی هستیم که در ارج نهادن و سپاسگزاری از زنان ریشه داریم و اگر افراد پیشینه جشن سپندارمذگان ما را بدانند و متوجه کهن بودنش شوند، سر تعظیم در مقابل هیچ جشن دیگری فرود نمیآورند.
قیامتی بیان کرد: در جشن سپندارمذگان مردان به زنان هدیه میدادند؛ ابوریحان بیرونی در «آثار الباقیه» از این رویداد یاد میکند و میگوید در این روز افراد به طرف مقابل و عشقشان هدیه میدادند و میتوانیم بگوییم کهنترین نمونه برای چنین روزی سپندارمذگان است و گل مخصوص و نشانهی این روز هم گل بیدمشک است.
وی گفت: بنابراین ما ایرانیها نخستین قوم و ملتی هستیم که در ارج نهادن و سپاسگزاری از زنان ریشه داریم و اگر افراد پیشینه جشن سپندارمذگان ما را بدانند و متوجه کهن بودنش شوند، سر تعظیم در مقابل هیچ جشن دیگری فرود نمیآورند.
نظرات