به گزارش ایسنا، «جشن تولد خسرو در کوچه خسرو» عنوان نمایشگاه یکروزهای بود که به بهانه جشن تولد خسرو سینایی، فیلمساز فقید سینمای ایران در گالری «هو» برگزار شد.
دوستداران خسرو سینایی شامل چهرههای فرهنگی و همچنین سفیر لهستان ۲۹ دی ماه گرد هم آمدند تا یاد و خاطره این فیلمساز را گرامی بدارند.
از برنامههای این نمایشگاه نمایش اثری از گیزلا وارگا سینایی بود. او چهره خسرو سینایی را بر اساس علاقه سینایی به شخصیت «فاوست» نقاشی کرده است.
در زیرنویس این نقاشی آمده است: « خسرو سینایی به شخصیت افسانهای فاوست علاقه داشت. فاوست شخصیتی جستوجوگر و تشنه دانستن بود. او پس از گذر از تجربه همراهی با مفیستول موفق میشود نیروهای جنگ و طبیعت را رام کند و به لحظه یگانه شادمانی برسد. گیزلا وارگا سینایی چهره خسرو سینایی را بر اساس همین علاقه به فاوست نقاشی کرده است.»
در بیانیه نمایشگاه به قلم پونه ندایی، مدیر گالری هو چنین نوشته شده است: « خسرو سینایی، کارگردان، فیلمنامهنویس، نوازنده، شاعر و مترجم با استعدادهای گوناگون ادبی و هنری انسانی برجسته و به تماممعنا دانا، مهربان و متشخص بود. بینش وسیع او در هر دوره از زندگی حرفهایاش به وی امکان زیست هنرمندانه را داد. حتی وقتی عرصه فیلمسازی بر او تنگ آمد، به خلق شعر و ترجمه متون مفید پرداخت و به جوانان جویای هنر پندهای حرفهای داد.
سینایی گفته است: «در لحظه خداحافظی با این جهان خاکی به خودمان میگوییم در فاصله زاده شدن و رفتن سعی خودمان را کردیم که دنیای بهتری بسازیم.»
این افتخار را داشتم که در نشر «امرود» در همین ساختمان سه کتاب از خسرو سینایی با عنوانهای «ترانه شاپرکهای سفید»، «اتاق صورتی» و «گفتوگو با فیلمسازان بزرگ» را منتشر کنم. همچنین این مکان بخت آن را داشته است که به عنوان یکی از پلانهای فیلم «دستگاه» ساخته خسرو سینایی مورد استفاده استاد قرار بگیرد.
اکنون با علاقه و اشتیاق در غیاب خسرو سفر کرده تولد او را با حضور دوستدارانش جشن میگیریم. زیباتر آن که در چنین روزی کتاب «خسرو سینایی» به روایت ناصر فکوهی از سوی نشر گهگاه در این مکان چهرهگشایی میشود.»
از دیگر برنامههای این جشن تولد نمایش عکسهای خاطرهانگیز شامل کودکی خسرو سینایی، پدر (دکتر نصیر سینایی) و مادر، عفت کحال، مادر بزرگ سینایی که نخستین بانوی سردبیر ایران بود. عکسهای پشت صحنه فیلمها و سفرهای هنری این فیلمساز هم در نمایشگاه به چشم میخورد.
بخش دیگر این برنامه چهرهگشایی کتاب «خسرو سینایی» به روایت دکتر ناصر فکوهی بود که از سوی نشر گهگاه منتشر شده است. در این کتاب گفتوگوی بلند ناصر فکوهی با خسرو سینایی به همراه چند یاداشت از منوچهر طیاب، اکبر عالمی، احمد طالبینژاد، فریدون مجلسی و پونه ندایی آمده است.
در این مراسم، آرش تنهایی مدیر نشر گهگاه گفت: «به نظر من یک هنرمند هیچ تاریخ درگذشت و رفتنی ندارد فقط تاریخ زادروز دارد. سینایی با موزیکها و فیلم ها و شعرهایش همیشه در قلب ما هست. او ایران و انسان را فارغ از مرزهای جغرافیایی دوست داشت. امیدوارم با اندیشهها و دیدگاههای خسرو سینایی بیشتر آشنا بشوید.»
گیزلا وارگا سینایی همچنین گفت: «هنرمند بودن یک موهبت است که از خداوند به انسان میرسد. به عنوان نقاش اگر دوباره به دنیا میآمدم دوست داشتم باز هم نقاش باشم. فیلمسازی هم حرفه جالبی است اما بستگی به داشتن یا نداشتن بودجه دارد. کار دشواری است. چندی پیش کتاب «قرمز» یونگ منتشر شد که وصیت کرده بود ۶۰ سال پس از مرگش منتشر شود. آقای سینایی لحظههای خوش و حتی دشواری برایش پیش آمد. تدریس و فیلمسازی را دوست داشت. وقتی هم نمیتوانست فیلم بسازد مینوشت. ما الان در گالری هو حضور داریم جایی که قبلا نشر امرود بوده و هست و آقای سینایی کتابهایش را اینجا چاپ کرده است. از مدیر گالری میخواهم چند کلمه صحبت کنند.»
در ادامه پونه ندایی، مدیر گالری هو و نشر امرود گفت: «من هر وقت به خسرو سینایی فکر میکنم به خاطر سناریوها و فیلمنامههای نساخته ایشان دچار بغض میشوم. او البته در همه ابعاد این زندگی به تمامی و لحظه به لحظه زیست. ایشان ظرفیت بینظیری داشت. انسان والا و بسیار با دیسیپلین و متشخص بود. حضور پرشمار شما بازدیدکنندگان نشانه علاقه و ارتباط قلبی با خسرو سینایی عزیز است که شما را با اشتیاق برای شرکت در این برنامه به این مکان کشانده است.»
در ادامه فرح اصولی درباره خسرو سینایی گفت: «خسرو سینایی بیش از آن که یک فیلمساز باشد یک آرتیست مدرنیست بود، بنابراین سه تا فکر داشت که هر فیلمسازی این سه تا فکر را داشته باشد ورشکسته میشود. به گیشه فکر نمیکرد، نمیخواست با دولت کار کند و اهل فستیوال نبود.ترجیح می داد فیلمش را در خانه با ۲۰ نفر آدم نمایش دهد. او فیلمساز محبوب من بود. وقتی با خسرو سینایی آشنا شدم داشت فیلم «تهران» را مونتاژ میکزد. نگاه شاعرانهاش به یک شهر برایم علامت سوال بود. بعد که فیلم لهستانیها را کار میکرد متوجه شدم که مستند چقدر میتواند خوب باشد. او دوست داشت اگر فیلم «در کوچههای عشق»( که با آقای علی لقمانی کار کرده است،) اولین فیلمی بود که به کن رفت اگر اون راه را ادامه میداد، موقعیتهای بیشتری کسب میکرد. اما جالب این بود که در هر کاری موفقیتی کسب میکرد راهش را عوض میکرد و در آن موقعیت نمیماند. آدم جالبی بود.
بخش تجسمی سینما برایش اهمیت داشت. سینما را شاعرانه نگاه میکرد. هیچ وقت دنبال این نبود که رمان را فیلم کند بلکه برای فیلم ارزش دیگری قائل بود. برای همین میتوانم بگویم همیشه در گیشه و درآمد و به دست آوردن بودجه ناکام بود.
از نظر من آدم بسیار قابل احترامی بود. ما این را درک میکردیم که ما به عنوان نقاش اجازه داریم اثرمان را خلق کنیم بعد میخرند یا نمیخرند.
سینایی موضوعاتی داشت که بسیار دوست داشت کار کند اما به دلایل مختلف سانسور یا بودجه که مشکل همه جای دنیاست بعضا ناکام میماند.
او یکی از باسوادترین کارگردانهای نسل خودش بود. به سینما، دکوپاژ، تجسمی تسلط داشت. برای همین فیلم ساخت اما ۹۰ درصد فیلمهایی که میخواست را نساخت. او بیش از صد فیلم ساخته است. فیلمهایی برای اولیا و مربیان با ریتم کند با غیربازیگر با دکوپاژهای خاص ساخت که آن فیلمها دیده نشده و معلوم نیست کجا هست. سینایی بنیانگذار خیلی چیزها در این مملکت بود.
آدمی است که به مرور جایگاهش در سینمای ایران تعریف خواهد شد. درست است که سینایی شهرت داشت ولی کارهای مهمی که کرد بعدا دیده خواهد شد.»
علی لقمانی، مدیر فیلمبرداری گفت: «ویژگی کار با آقای سینایی این بود که همه چیز باید منظم و درست و اصولی انجام میشد و باید عاشق کار میبودیم. ویژگی مهم سینایی به عنوان کارگردان، این امکان را میداد که خلاقیت خود را بین کار نشان دهند. خودش هم از پیش ذهنش روی جریانی منجمد نبود. به خاطر وسعت و شناختی که داشت آماده تغییر جریان فیلم و ایجاد خلاقیت بیشتر بود.»
در پایان گیزلا درباره نقاشیاش از چهره سینایی گفت: سینایی به شخصیت فاوست علاقه داشت. او دانشمندی بود که در میانه زندگی ناگهان پشیمان میشود و فکر میکند که به کجا رسیدم. دائم در اتاق نشستن و مطالعه کردن و فکر میکند که باید بیرون برود و تجربه کند. فاوست هم تجربه میکند هم گناه میکند اما آخر سر خداوند، گناهانش را میبخشد و جایش در بهشت میشود.
به نظر سینایی درون هر فردی دو نوع شخصیت وجود دارد که لازمه تجربه و کنکاش در زندگی است.»
ماچی فالکوفسکی (سفیر لهستان)، ماچی دراگوفسکی (دبیر سوم سفارت لهستان)، عباس مشهدیزاده، حبیب احمدزاده، کامیار عابدی، علی صالح آبادی، یاشار صلاحی، محمد سروش، مجید فروغی، داود احمدی مونس (آروین)، عباس شهسوار، علی اکبر عبدالرشیدی، مختار شکریپور، محمدجواد حق شناس، محمد ولی زاده، توکا ملکی، فرهاد محرابی، نریمان چایچی، مژده عالی پور، ابوالقاسم خوشرو و …از حاضران این مراسم بودند.
انتهای پیام
نظرات