به گزارش ایسنا، فاطمه سادات هوشمند میرحسینی در دیدار رمضانی با رهبر انقلاب اظهار کرد: به نظر می رسد یکی از علل کاهش مشارکت مردم در انتخابات عدم بستر مناسب جهت اعمال نظارت پسینی توسط مردم است.
وی ادامه داد: در این فضا ست که به جای شکل گیری حرکت عمومی جهت نظارت بر ساز و کارهای فسادزا و ایجاد شفافیت، پروژه بگیران افشاگری مطرح میشوند که با کاسبی اطلاعات از درون سیستم و ضریب دادن به فساد یا احمال کاری یک مقام مسئول خوراک رسانهای برای اپوزوسیون فراهم کرده و امید به تحول را از طریق شرکت در انتخابات در دل برخی از مردم کمرنگ میکنند.
این فعال دانشجویی با بیان اینکه ما چارهای جز فهم اراده زنان در پیشبرد امور کشور نداریم، افزود: ارادهای که بارها خود را اثبات کرده است؛ اما متاسفانه امروز شور انقلابی در زیست زنان ما ظاهر نمیشود؛ چراکه نتوانستهایم اراده زنان را درک کرده و تصویر صحیحی از قدرت، شجاعت و عاملیت زن مسلمان ایرانی نشان دهیم.
متن کامل سخنان وی به شرح زیر است:
سلام و محبت قلبی خود و خانواده دفتر تحکیم وحدت را محضر شما میرسانم و گرامی میدارم یاد شهیدان راه قدس را. از سردار عزیزمان حاج قاسم سلیمانی، تا نادیا ماهِرُ الرئیس زنِ مهندس فلسطینی که در اوج اراده فرمود: «تا زمانی که زیتون خاری در گلوی شماست، اینجا خواهیم ماند و تعلق به وطن را در رگهای فرزندانمان پرورش خواهیم داد.» این است آن حضور قهرمانانه در میدان مبارزه با شقیترین موجودات عالم، یعنی اسرائیل.
انقلاب اسلامی که خود برآمده از اراده آحاد ملت بود با بازتعریف نقش مردم، عرصههای جدیدی را جهت مشارکت آنان ایجاد نمود.
سال گذشته به بایستههای تحول پرداختیم و امسال با توجه به تاکید حضرتعالی مبتنی بر مشارکت مردم و اهمیت گفتمان مردمسالاری دینی در اتحادیه، به الزامات مشارکت حداکثری تحت دو سرفصل مشارکت آگاهانه و مشارکت خلاقانه خواهیم پرداخت:
الف) مشارکت آگاهانه:
اضلاع شکل دهنده مشارکت آگاهانه شامل سه لایه حاکمیت، نخبگان و مردم میباشد که در این مجال به بخشی از وظایف حاکمیت و نخبگان خواهیم پرداخت:
به نظر میرسد یکی از علل کاهش مشارکت مردم در انتخابات، عدم بستر مناسب جهت اعمال نظارت پسینی توسط مردم است. در همین فضاست که به جای شکلگیری حرکت عمومی جهت نظارت بر سازوکارهای فسادزا و ایجاد شفافیت، پروژه بگیران افشاگری مطرح میشوند که با کاسبی اطلاعات از درون سیستم و ضریب دادن به فساد یا اهمالکاریِ یک مقام مسئول، خوراک رسانهای برای اپوزیسیون فراهم کرده و امید به تحول را، از طریق شرکت در انتخابات، در دل برخی از مردم کمرنگ میکند.
علاوه بر این، فقدانِ رسانههای که واقعا در پی آگاهی بخشی سیاسی باشد، در کنار فضای مجازی رها، موجب از بین رفتن مرجعیت خبری حاکمیت و دلسردی بخشی از مردم شده و به تبع آن اولویتهای مسئولین قوا را از خدمت به مردم به سمت دعواهای بیهوده سوق داده است؛ که این امر منجر به کاهش مشارکت میگردد. شاهد مثال آن، انتخابات اخیر مجلس و درجا زدن، روی مشارکت چهل و چند درصدی.
پیشوای ما!
فرزندان شما گمان میکنند هر سه قوه علیرغم نهی صریح حضرتعالی از تفرقه، در این زمینه نمره مردودی گرفتند. حواشی انتخابات مجلس دوازدهم که منجر به تذکر شما نیز شد نشان میدهد برخی از اصولگرایانِ همواره شیفتهِ خدمت، گمان میکنند در غیاب مشارکت حداکثری، و با تکیه بر نبود ایده ایجابی از سمت اصلاحطلبانِ پشیمان، کرسیهای مسئولیتشان مادام العمر است و الا از ترس قضاوت مردم هم که شده، به این میزان، اختلافات خود را به عرصه عمومی نمیکشاندند.
از طرفی تعاملات بسته و ضد مردمی احزاب، و حضور سرمایه داران یقه سفیدِ موثر بر دولت، در کنار رهاسازی عرصه فرهنگ، باعث میشود نه تنها شعار سال محقق نگردد بلکه با تغییر ذائقه مردم، با نسلی روبرو شویم که بعضا با سیاستهای نظام همراهی نمیکنند و در بلند مدت، با جماعتی مواجه شویم که اساساً سیاسی نیست و شرکت در انتخابات برایش ارزشی ندارد.
آقایان مسئول! برای تک تک روزهایی که در دولت و مجلس محافظه کاری میکنید، در پیشگاه خداوند نسبت به انقلاب خمینی مدیون هستید.
رهبر عزیزتر از جان!
ما ارکان اصلی آگاهی بخشی را نهاد علم و آموزش میدانیم. آنجا که بایستی برای معضلات فرهنگی و اجتماعی ما چارهاندیشی کند، دست سیاستمدار را برای حل مسائل مردم پر نِماید، منطق مقاومت مردم غزه را برای نخبگان بینالمللی تبیین کند و زمینه ساز افزایش مشارکت باشد، دانشگاه است؛ اما علیرغم دستاوردهای روشن، دانشگاه ما با این آرمان فاصلهای نجومی دارد. نزول ایران در برخی رتبه بندیهای علمی، کم شدن رغبت نخبگان به حضور در فضای دانشگاهی، عدم حمایت جدی از نخبگان و عدم تمرکز دولت بر مسئله دانشگاه، موجب نگرانی ماست.
به نظر میرسد علیرغم تاکید حضرتعالی مبنی بربازنگری نقشه جامع علمی کشور و جذب اساتید متعهد، همچنان زمین آموزش عالی در اشغال غربگرایان است. اساتید غربگرا به طور مستمر در کلاسها، باورهای ملی را مورد تمسخر قرار میدهند و دانشجویان را ترغیب به مهاجرت میکنند. در مقابل! انفعال بخشی از اساتید انقلابی موجب شده است که ما با پدیده اساتید خجالتی روبهرو شویم؛ کسانی که هنگام استفاده از جایگاهها انقلابی هستند، اما هنگام دفاع از منطق انقلاب، در مقابل همکارانشان احساس خجالت میکنند. ما همچنان یکی از راهکارهای تحول در دانشگاه را جذب اساتید باورمند به ایران اسلامی میدانیم.
ب) مشارکت خلاقانه:
راهحل برخی از مسائل کشور، در گرو فعال شدن ظرفیتهای مغفول است؛ که میتواند موجب کشف خلاقیتها نیز بشود؛ لذا در این مجال به یکی از مهمترین بخشهای آن یعنی ظرفیت زنان خواهیم پرداخت:
ما چارهای جز فهم اراده زنان در پیشبرد امور کشور نداریم. ارادهای که بارها خودش را اثبات کرده است، اما متاسفانه امروز شور انقلابی در زیست زنان ما ظاهر نمیشود؛ چرا که نتوانستهایم اراده زنان را درک کرده و تصویر صحیحی از قدرت، شجاعت و عاملیت زن مسلمان ایرانی نشان دهیم.
چرا باید خانمِ دباغ ما در تاریخ بماند و آقایان تصور کنند آن روحیه مختص حوادث ابتدای یک انقلاب و استثناست؟! و چرا نباید افرادی با روحیه دباغگونه در حوزههای مختلف تربیت و به کار گرفته شوند؟ مگر نه اینکه امروز به برکت انقلاب اسلامی زنان توانمندی داریم که با حفظ هویت خود و نقش محوری در خانواده نقشآفرینیهای ویژه داشتند.
آقاجان!
باید دانست که دشمن از غفلت تاریخی مسئولان ما استفاده کرده و در تلاش است با استفاده از ظرفیت بخشی از زنان، پروژههای خود را دنبال کند. او، لذتِ عاملیت و قهرمان شدن را یکروز با کشف حجاب به دختران ما میچشاند و یکروز با مخالفت و اغتشاش علیه جمهوری اسلامی؛ باور کنیم برخی از همین دختران فعال در آشوبها، نه از روی عناد، بلکه به دلیل نیافتن راهی برای پاسخ به نیاز اثرگذاری و عاملیت به آن سو کشانده شدند! مسئله اینجاست که صحنه سیاستگذاری و اجرای ما در راستای فهم عاملیت زنان نیست و تا این نگرش در ذهن نخبگان سیاسی و عموم مردم اصلاح نشود، مسائل این حوزه حل نخواهد شد.
امام عزیز ما!
عدهای در تبیین شاخصههای زن انقلاب اسلامی تفسیرِ به رای میکنند و تصویرِ زنی منفعل و در حاشیه را از زنان متدین ما میسازند! آنها بدشان نمیآید میدانهای مختلف، خصوصا میدان سیاست را از وجود زنان، خالیتر از این کنند.
به همین جهت است که حتی سخنان صریح شما در هزارتوی تفسیر حضرات میماند و به لایه جامعه نمیرسد؛ چنانکه صراحتا بیان میکنند رهبری نیز در به کارگیری بانوان توانمند در جایگاهها تعارف میکنند وگرنه در انتصابات ایشان در شوراهای عالی و دستگاهها، معرفی و استفاده از بانوان پررنگتر بود.
پدر همه فرزندان ایران!
ما به دوباره زنده شدن هوای تنفس بین زنان انقلاب اسلامی نیاز داریم؛ ما با نسلی از جوانان مواجهایم که ظرفیت بالقوهای دارند و کاربست اراده آنها، مساویست با، به کار افتادن یک نیروی پیشران عظیم، که این اراده، نهتنها در ایران بلکه به تمام جهان صادر خواهد شد؛ ما نیز کنار نخواهیم نشست و این تصویر را برای اعتلای جمهوری اسلامی محقق خواهیم کرد؛ انشاءالله.
انتهای پیام
نظرات