به گزارش ایسنا،سرهنگ ستاد قاسم اکبری مقدم،پژوهشگر سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس ارتش ارتش جمهوری اسلامی ایران در یادداشتی،اسیرداری را در ارتش مرور کرده است.
به گزارش ایسنا در این یادداشت میخوانیم: در حالی که بسیاری از یگانهای ارتش جمهوری اسلامی ایران مشغول آرامسازی و برقراری نظم و امنیت در مناطق مختلف کشور از قبیل کردستان، سیستان و بلوجستان، خوزستان، گنبد و سایر نقاط کشور بودند و همچنین برخی سیاسیون و دلسوزان ناآگاه و بیاندیشه در امور ارتش دخالت و هر روز ارتش و روحیه کارکنان را تضعیف میکردند؛ رژیم بعثی عراق با ۱۲ لشکر کاملا آماده تا دندان مسلح تجاوز و هجوم سریع و گسترده خود را در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ علیه اراضی جمهوری اسلامی ایران آغاز و مناطقی در مرزهای غربی، جنوب غربی و شمال غربی ایران را در منطقهای به طول بیش از ۱۳۰۰ کیلومتر اشغال کرد و با تسخیر بخشهایی از اراضی پنج استان خوزستان، ایلام، کردستان، کرمانشاه، آذربایجان غربی و همچنین بمباران هوایی مناطق مسکونی و فروگاههای مهم کشور آغازگر جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران شد.
این جنگ که هشت سال به طول انجامید یکی از صفحات زرین آن موضوع اسراء میباشد. با شروع دفاع مقدس، موضوع اسیر و اسارت در کشور ایران و عراق شکل گرفت. رهبری و سایر مسئولان جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با این شرایط، با توجه به آداب، قوانین اسلامی و سیره نبوی و ائمه(ع)، الگوی جدیدی از رفتار با اسیران جنگی را ارائه و اجرایی نمودند که در دنیای معاصر بینظیر بود و دارای قابلیت الگوبرداری میباشد. بطوریکه امام خمینی(ره) با تکیه به احکام اسلامی و سیره نبوی، اسیران جنگ را «میهمان» خطاب فرمودند.
جمهوری اسلامی ایران، دستگیر شدگان عراقی را نه با نگاه اسیر بلکه به عنوان یک انسان محسوب و در نظر گرفتند و بر استعدادهای فنی و جسمی اسیران متمرکز شدند. آموزش و ارتقاء اسیران را جایگزین بهره کشی و تحقیر آنها نمودند. این برخورد اسلامی و انسانی با اسیران عراقی و غیر عراقی باعث گردید به عنوان یکی از ارکان و پایههای قدرت نرم حکومت نوپای جمهوری اسلامی ایران عرضه نماید.
رفتار ویژه و خاص رزمندگان ایران اسلامی با اسیران عراقی که از منطقه نبرد و لحظه اسارت آغاز میگردید، به گونهای بود که قریب به اتفاق نظامیان عراقی را از اولین لحظات اسارت، با یک چالش و تضاد جدی که منبعث از نوع رفتار نیروهای ایرانی با آنها بود، روبرو میساخت. ادامه این وضعیت در اردوگاهها نیز باعث میگردید تا تمامی ذهنیت آنان فرو ریخته، با فضای کاملاً متفاوت و انسان دوستانهای جایگزین شود. این رفتار ایرانیان در شرایطی انجام میگرفت که عراق متجاوز و شروع کننده جنگ بود.
نوع رفتار ایرانیان با اسیران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اسلامی به گونهای بود که آنان را به سفیران و فرستادگان صالحی از نحوه رفتار ایرانیان تبدیل نمود. این تعداد پرشمار به همراه خانوادهها و خویشان خود، آئینهای تمام نما از رفتار نجیبانه ایرانیان هستند که میزان مروت و انسان دوستی ایرانیان را منعکس نموده و قادر است تا در مقابل امواج ایران هراسی، شیعه ستیزی و اسلام گریزی دنیای سلطه، موج دیگری را روی اذهان و مکتبها بنشانند. این در حالی بود که رژیم بعثی عراق رفتاری غیرانسانی و شرمآور با اسیران جنگی ایران داشت. در طول هشت سال دفاع مقدس حدود ۳۹ هزار نفر از رزمندگان ایران اسلامی به اسارت دشمن درآمدند.
مطالعه و بررسی خاطرات و سرگذشت به جای مانده از اسرای عراقی که حضرت امام(ره) آنان را «میهمان» قلمداد مینمودند و اسیران ایرانی در بند رژیم عراق که مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) آنان را «آزادگان سرافراز» نام نهادند، تفاوتها و واقعیتهای مطرح در دو حوزه فکری مسئولان جمهوری اسلامی ایران و سردمداران رژیم بعث عراق را به وضوح نشان میدهد.
با مطالعه و بررسی برخوردها و رفتار نیروهای رژیم بعثی صدام با اسرای ایرانی، اسنادی غیرقابل انکار در ارتباط با عدم پایبندی رژیم بعثی عراق به رعایت قوانین و مقررات مدنی و همچنین، قوانین و مقررات بینالمللی که ملزم به اجرای آن بودهاند، حاصل میگردد.
این مهم، یکی از نقاط قوت دولت جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس و تاریخ است که تاکنون اندیشمندان، پژوهشگران و صاحبنظران، کمتر ابعاد تأثیرگذار آن را مورد مطالعه و بهرهبرداری قرار دادهاند.
اولین سازمانی که در جمهوری اسلامی ایران امور مربوط به اسرا و مفقودان را برعهده داشت، جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی بود که تا پایان جنگ حدود سی و دو هزار پروندة مفقودان تشکیل داد. نهادهای دیگری همچون وزارت امور خارجه، بنیاد شهید و ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز در رابطه با اسرا و مفقودان ایرانی اقدام میکردند.
هلال احمر برای جمعآوری و دریافت اطلاعات مفقودان ایران از روشهای مختلفی استفاده مینمود. رصد نمودن رادیو و تلویزیون عراق و ضبط برنامههای مربوط به اسیران، اگر در یک فیلم صد اسیر ایرانی دیده میشده، صد عدد از آن فیلم تکثیر و برای هر کدام یک پرونده تشکیل داده میشده و از آن تاریخ این سابقه، مدرکی بوده دال بر اینکه آن فرد در عراق اسیر است. همچنین، مصاحبههایی که عراقیها با اسیران ایرانی انجام میدادهاند.کسب اخبار از اسیران آزاد شده ایرانی که اطلاعاتی در مورد سایر اسرا در عراق داشتند. این اطلاعات ثبت میشد که چه افرادی در اردوگاهها اسیر هستند؛ این مدارک به عنوان «مدارک گرامی آزاده» لقب گرفته بوده و در مذاکرات سالهای تبادل اسرا و آزادگان، خیلی مفید و مؤثر واقع شده بوده است. از دیگر فعالیتهای هلال احمر مبادلة پیامهای اسرا با خانوادة آنان بوده که از این طریق نیز اطلاعاتی راجع به تعدادی از آزادگان کسب میشده است. بروز این شرایط موجب گردید تا امام(ره) نظر به تشکیل کمیسیون ادارهی اسرای جنگی بدهند. این موضوع در شورای عالی دفاع طرح و تصویب گردیده و از تاریخ ۱۳ فروردین ماه ۱۳۶۱ این کمیسیون به طور رسمی تشکیل میشود. در ادامه، نیز به دلایل متعددی همچون داشتن پیشینه سازمانی برای انجام امور اسیرداری، مراقبت از اسرای عراقی به ارتش جمهوری اسلامی ایران واگذار شد.
با افزایش تعداد مفقودان، شورای عالی دفاع به پیشنهاد هلال احمر ایران جلسهای تشکیل داد و در تاریخ ۱۸مهرماه ۱۳۶۲ به منظور ایجاد هماهنگی لازم بین ارگانها برای رسیدگی به امور اسرا و مفقودان و شهدای ایرانی و خانوادههای آنان، کمیته اجرایی مفقودان و اسرا تشکیل شد. مسئولیت این کمیته با هلال احمر بود و مدیرکل امور بینالمللی هلال احمر، مسئولیت این کمیته را برعهده گرفت و نمایندگان شش ارگان نخست وزیری، ارتش، سپاه، هلال احمر، ستاد تبلیغات جنگ و بنیاد شهید در این کمیته عضویت داشتند. ریاست کمیته مفقودان و اسرا با شهید محمد علی نظران بود.
محمدعلی نظران، در سال ۱۳۱۱ در رشت به دنیا آمد و پس از پایان تحصیلات وارد دانشگاه افسری گردید. وی نیز تحت مراقبت شدید ضداطلاعات و ساواک قرار داشت و در سال۱۳۵۴ به علت تنگ شدن عرصه، تقاضای بازنشستگی زود هنگام مینماید. این شهید بزرگوار ارتش، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مسئولیتهای مهمی را برعهده داشت و سرانجام درآبان ماه سال ۱۳۷۳ در حین بازگشت از مأموریت مشهد تصادف نموده و به شهادت رسید.
در سال ۱۳۷۳ و بعد از شهادت نظران مسئولیت کمیته به امیر سرتیپ عبدالله نجفی واگذار گردید که تا پایان مبادله کامل اسرا اواخر سال ۱۳۸۲ ، این مسئولیت را برعهده داشتند.
اولین گروه اسرای عراقی به تعداد نود و یک نفر در تاریخ ۸ مهرماه ۱۳۵۹ جهت نگهداری به ارتش جمهوری اسلامی ایران تحویل شد. با افزایش تعداد اسرا، ارتش مبادرت به سازماندهی و تشکیل اردوگاهها در نقاط مختلف کشور کرد که اکثر اردوگاهها در مناطق خوش آب و هوا و مراکز استانها قرار داشتند. اسرای عراقی در وهله اول در همان یگانهای خط مقدم که اسیر شده بودند، بازجویی میشدند. در آنجا، اخبار و اطلاعاتی که دارای قابلیت استفاده فوری برای یگانهای درگیر بود، از آنها اخذ شده و سپس، به واحدهای بعدی که لشکر یا قرارگاههای ارتش جمهوری اسلامی ایران بود، منتقل میشدند تا در آنجا نیز مورد بازجویی مجدد و تکمیلی قرار گیرند.
زمانی که اطمینان حاصل میشد که دیگر اطلاعات جدید و قابل بهرهبرداری ندارند، به شهرها و استانهای مرکزی اعزام میشدند تا از آنان نگهداری شود. مسئولیت نگهداری و ادارة این اسیران به یگان دژبان ارتش واگذار شد و در وهله اول دو اردوگاه حشمتیه و پرندک صرفاً برای نگهداری اسیران درنظر گرفته شد. اما، به تدریج و به دلیل افزایش تعداد اسیران عراقی، مکانهای دیگری نیز برای نگهداری آنها درنظر گرفته شد.
اسرای عراقی در بیست و سه پادگان ارتش مستقر در شهرهای استانهای تهران، خراسان رضوی و شمالی، گیلان، مازندران، گلستان، سمنان، مرکزی، اهواز اسکان داده شدند که وظیفه مراقبت، نگهداری، آموزش و امور فرهنگی آنها در مدت بیست و چهار سال بر عهده دژبان ارتش جمهوری اسلامی ایران گذاشته شده بود.
از ابتدای جنگ تحمیلی تا زمانی که آتش بس رسمی بین خطوط درگیری ایران و عراق در ۲۹مردادماه سال ۱۳۶۷ حاکم گردید، رزمندگان اسلام توانسته بودند بیش از ۷۲ هزار نفر از نیروهای مسلح ارتش رژیم بعث عراق، اعم از زمینی، هوائی، دریائی و جیشالشعبی را به همراه تعداد ۲۴۷ مزدور(غیر عراقی) را به اسارت درآورند. در میان اسراء، از سرباز تا سرتیپ و حتی چند سرلشکر که در مسئولیتهایی همچون فرماندهی قرارگاه، فرماندهی و جانشین لشکر و فرماندهی تیپ قرار داشتند هم دیده میشد.
ارتش جمهوری اسلامی ایران همزمان با حضور مقتدرانه و مؤثر در تمامی عملیاتهای آفندی و پدافندی دوران هشت سال دفاع مقدس، با به کارگیری کلیه امکانات آمادی و پرسنلی خود، کار بزرگ و خطیر نگهداری از اسراء با دقت و حساسیت ویژه را انجام داد و اسیران جنگی را به نحو مطلوبی مراقبت، نگهداری، حفاظت و تدارک نمود و برگ زرینی را از رأفت و مهربانی دین مبین اسلام و جمهوری اسلامی ایران با اسرای جنگی را در برابر دیدگان جهانیان به نمایش گذاشت.
برخی اقداماتی که در طول ۲۴ سال اسیرداری توسط ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام گرفت شامل:
تأمین افراد نگهدارنده اسراء از بهترین کارکنان ارتش.
پیشبینی و تأمین وسایل مورد نیاز اردوگاهها و اسرای جنگی.
دریافت و تحویل کلیه وسائل استحقاقی از قبیل خواربار یا پوشاک و سایر وسایل مورد نیاز.
دریافت و پرداخت حقوق ماهیانه به اسراء به طور مرتب و به موقع.
آماده سازی و اعزام اسرای داوطلب به نماز جمعه و زیارت شهرهای مقدس قم، مشهد، جمکران و مرقد امام(ره). همچنین، اعزام اسرا به محل برگزاری همایش و مراسم مختلف جهت اجرای سرود و نمایش.
عزیمت اسراء در قالب هفتاد و دو کاروان به مشهد مقدس و صرف غذا در مهمانخانه آستان قدس رضوی.
انجام مستمر برنامههای فرهنگی در جهت تقویت و گسترش امور فرهنگی و توزیع بیش از صد و سی و چهار هزار جلد کتاب.
تربیت نهصد و شصت نفر حافظ کل قرآن، هزار و پانصد حافظ یک دوم قرآن و چهار هزار و پانصد نفر حافظ یک سوم قرآن.
باسواد شدن بیست هزار نفر اسیر عراقی بیسوادی در اردوگاههای ایران.
انجام امور درمانی، خدمات پاراکلینیکی و دندانپزشکی برای اسرا در بیمارستانهای مجهز ارتش.
پذیرش و پذیرایی نمایندگان صلیب سرخ و سازمان ملل در اردوگاهها به منظور بازدید و ثبت نام اسراء.
برقراری تسهیلات و امکانات لازم به منظور انجام مراسم، اعیاد و سوگواریها در اردوگاهها.
عیادت از اسرای بیمار و مجروح که در بیمارستانها بستری و اقدام به ترخیص و اعزام به اردوگاههای مربوطه.
جداسازی و نگهداری اسرای نوجوان و همکاری در جهت تربیت و ارشاد آنان.
انجام ملاقاتهای انفرادی و دست جمعی بین اسرا و خانوادههای آنان طبق برنامه تنظیمی از سوی کمیسیون اداره اسرای جنگی.
جمعآوری بیش از ۱۰ هزار نسخه خاطرات، سرودها و دیگر مکتوبات برجای مانده از اسراء.
بسیاری از اسراء برای مهارت آموزی درکارگاههای(نجاری، خیاطی، مکانیکی، جوشکاری، آهنگری، نقاشی، کشاورزی و...) اردوگاهها مشغول به کار شدند که آثار زیادی از جمله لباس برای خود اسراء، لباس سربازی، مبل و صندلی توسط اسراء تولید شد که دستمزد نیز در مقابل کار اسرای عراقی هم به آنان پرداخت گردید.
خدمات پاراکلینیکی و دندانپزشکی، در طول مدت اسارت بهصورت پیوسته به اسیران عراقی ارائه میشد و کارشناسان اپتومتری از بیمارستانهای ارتش به اردوگاههای نگهداری اسیران عراقی اعزام میشدند. سرهنگ دکتر محمدرضا رحیمنیا (رئیس بیمارستان ۵۵۰ مشهد از سال ۱۳۸۷تا ۱۳۹۲)که مدتی نیز بهعنوان دندانپزشک در اردوگاه اسیران عراقی در تربتجام فعالیت نموده است، در این رابطه میگوید: «من در اسفند ۱۳۶۹در بیمارستان ۵۵۵ تربت جام مشغول خدمت بودم. اردوگاه اسیران عراقی نیز در پادگان تربت جام قرار داشت که حدود هزار اسیر بعثی عراقی در آن نگهداری میشدند.
روزی جناب سرهنگ دکتر قدسی (رئیس بیمارستان ۵۵۵ تربت جام) به من گفت: تعدادی از اسیران این اردوگاه مشکل دندان دارند. شما آمادگی داشته باشید که برای معالجه آنها به اردوگاه بروید. روز بعد، جناب سرهنگ غلامی (فرمانده اردوگاه اسرا) به بیمارستان آمد و مرا با خود به اردوگاه برد. از همان ابتدای ورود، متوجه شدم که ضوابط امنیتی این اردوگاه بسیار جدی و سختگیرانه است؛ بهگونهای که حتی داخل و زیر خودرو فرمانده اردوگاه را نیز وارسی میکردند. در داخل اردوگاه، اتاقی را برای خدمات دندانپزشکی در نظر گرفته بودند که دارای عدد انبر دندانکشی و وسایل بیحسی موضعی بود. در روز اول حدود پنجاه نفر از اسرا پشت درب اتاق صف کشیدند؛ اما به سبب محدودیت وسایل دندانپزشکی، کاری بهجز کشیدن دندان از دستم برنمیآمد.
در طول یک ماه، حدود پنج جلسه به این صورت گذشت و من فقط دندانهایی را که قابلترمیم نبود، کشیدم و برای بقیه بیماران دارو تجویز کردم. احساس کردم که دستم در اینجا بسته است و امکانات محدود بود و دستگاه تراش و تجهیزات دیگر وجود نداشت. من به جناب سرهنگ دکتر قدسی پیشنهاد کردم که اگر امکانپذیر باشد، اسرا را برای معالجه به داخل بیمارستان ارتش بیاوریم تا خدمات بهتری به آنها ارائه دهیم.
دکتر قدسی در پاسخ گفت که به این منظور، باید جلسهای با حضور فرمانده تیپ تربت جام، جناب سرهنگ غلامی (فرمانده اردوگاه اسرا) و مسئولان حفاظت اطلاعات و عقیدتی- سیاسی پادگان برگزار و تصمیمگیری شود؛ چون احتمال فرار اسرا از بیمارستان وجود دارد و باید همه جوانب آن سنجیده شود. جلسه هماندیشی مسئولان برگزار شد و تصمیم گرفتند که اگرچه اسیران این اردوگاه همگی از سنگدلان بعثی و طرفداران سرسخت صدام هستند؛ اما بر اساس رأفت اسلامی باید از امکانات پزشکی و دندانپزشکی بیمارستان بهرهمند شوند. بهاینترتیب اسیران بیمار عراقی از ابتدای سال۱۳۷۰تحت تدابیر امنیتی با حضور نگهبان مسلح و داشتن دستبند و پابند به بیمارستان اعزام میشدند و هفتهای دو روز و هر جلسه، ده نفر از خدمات دندانپزشکی استفاده میکردند و چون در داخل بیمارستان، یونیت دندانپزشکی و امکانات ترمیم دندان وجود داشت، ارائه خدمات نیز گسترش یافت و در مدت چهار سال که من در آن بیمارستان بودم، حدود ۸۰۰ بیمار عراقی تحت درمان خدمات دندانپزشکی قرار گرفتند فعالیت من برای بیماران عراقی به مدت چهار سال ادامه داشت تا آنکه در سال ۱۳۸۷، به بیمارستان ۵۵۰ مشهد منتقل شدم.»
در مقاطع مختلفی که اقدام به تبادل اسرا میشد، تعدادی از آنها به جمهوری اسلامی ایران پناهنده میشدهاند که آمار دقیق آنان در طول این مدت، برابر ده هزار و ششصد و سی و چهار نفر است که از این تعداد، هفت هزار و ششصد و سی و چهار نفر از آنها، با درنظر داشتن و آگاهی کامل از مخاطراتی که انجام مصاحبه با صلیب سرخ جهانی در خصوص ابراز تمایل شخصی برای ماندن در ایران، میتوانست برای آنان داشته باشد، عملاً اینگونه اقدام نموده و مراتب نارضایتی خود را برای بازگشت به عراق به طور رسمی اعلام داشتند و البته، تعداد سه هزار نفر هم از انجام مصاحبه خودداری نموده لیکن، به عراق نیز بازنگشتند. به عبارتی روشن، حدود چهارده درصد از کل اسیران عراقی، تحت تأثیر شرایطی از قبیل اجازه داشتن برای ملاقات و ثبت نام توسط نیروهای صلیب سرخ جهانی، مکاتبه با اعضای خانواده، ملاقات با والدین، همسر و فرزندان در اردوگاه، مهارت آموزی، برخورداری از امکانات آموزشی، بهداشتی، درمانی، علمی و ورزشی، دریافت مرخصی برای تردد در داخل کشور ایران، اعزام به مراکز زیارتی و دیگر اقدامات مشابه،که برای آنان در اردوگاههای ایران فراهم شده بود از بازگشت به کشور خویش منصرف گردیدند.
سرانجام جنگ تحمیلی هشت ساله، در تاریخ ۲۹ مرداد سال ۱۳۶۷ با برقراری آتشبس رسمی میان دو کشور پایان یافت و نیروهای ناظر سازمان ملل برای نظارت بر حسن اجرای آتش بس در طول مرزها مستقر شدند. در ۲۶ مرداد سال ۱۳۶۹ و حدود دو سال پس از برقراری آتشبس، مردم ایران اسلامی شاهد بازگشت آزادگان سرافرازی بودند که پس از تحمل سالها اسارت در اردوگاههای رژیم بعثی عراق پای به میهن اسلامی گذاشته و به آغوش خانوادههای خود باز میگشتند. این رویداد بزرگ دو هفته پس از اشغال نظامی کویت توسط ارتش صدام و دو روز پس از آن صورت گرفت که صدام در نامهای به مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت ایران بار دیگر عهدنامه ۱۹۷۵ الجزیره را پذیرفت و تسلیم شرایط ایران برای پایان جنگ گردید، متعهد به انجام چندین کار شد و از جمله قول عقبنشینی از مرزهای ایران و آزادسازی اسیران ایرانی را داد.
تحت این شرایط، اولین گروه از رزمندگان ایرانی در۲۶ تاریخ مردادماه ۱۳۶۹،که در عراق اسیر بودند مشتمل بر هزار نفر با تشریفات، از طریق مرز خسروی وارد خاک ایران شدند. نخستین واکنش آنان بوسه بر خاک پاک ایران و ریختن اشک شوق بود. تمامی ملت ایران در اقسی نقاط میهن از آزادگان، سرافرازان و دلاوران دفاع از اسلام، انقلاب و تمامیت ارضی میهن خود با شور و شعف استقبال کرد.
اولین اسیر و آخرین آزاده جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی، شهید سرلشکر خلبان آزاده، جانباز حسین لشکری معروف به «سیدالاسراء» بود که به مدت هیجده سال(۶۴۱۰روز) در اسارت نگه داشته شد و بیشتر این ایام را در حبس انفرادی نیز به سر برد و در ۱۷ فروردین ماه سال ۱۳۷۷ به میهن ایران اسلامی بازگشت. این خلبان سرافراز سرانجام در روز نوزدهم مرداد سال ۱۳۸۸ بر اثر عارضههای ناشی از دوران اسارت در سالهای جنگ تحمیلی به شهادت رسید.
آزاده خلبان حسین لشکری از خاطرات دوران اسارت و تحمل شکنجهها و آزارهای چنین روایت کرده است:«شکنجهها دو نوع بود، روانی و فیزیکی؛ بازجوییهای شدید، بیخوابی، توهین، شوک برقی، اعدام صوری. امام(ره) گفتند که جنگ برای ما نعمت است، من در اسارت معنی این را فهمیدم، من در اسارت، زندگی را دوباره شناختم، خدا را دوباره شناختم، خودم را دوباره شناختم.»
شهید حسین لشکری مردی که بهترین خاطرهاش از دوران اسارت، لیوان آب خنکی است که از سرباز عراقی در نوروز ۱۳۷۴میگیرد و۱۲ سال در حسرت دیدن یک برگ سبز، یک منظره و حسرت ۵ دقیقه آفتاب بود.
آزادگان، این زاهدان شب و شیران روز، در طول سالیان دفاع مقدس صحنههای بیبدیلی را برصفحات تاریخ ترسیم کردند که موجب شگفتی است. اسارت آزادگان وفادار و مقاوم میهنمان بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی است که بیتردید نسلهای آینده کشورمان به یادآوری آن همه ایثارگری و حماسهآفرینی و مطالعه آن نیاز خواهند داشت. بررسی مسئله اسیر و اسیرداری در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بیانگر این واقعیت است که نگهداری از اسراء در این ابعاد چهرهای نو و ناشناخته برای ملل جهان و حتی برای ملت شریف ایران دارد و بر تمام محققان و پژوهشگران متعهد دفاع مقدس است که به بررسی و تحقیق همه جانبه در پیرامون آن بپردازند.
انتهای پیام
نظرات