حالا اقلا می ذاشتی بنده خدا رو خاک کنند بعد ای حرفا رو می زدی!!! می ترسیدی دیر بشه؟

الان این چه گفت و گویی بود این وسط؟؟؟ تکلیفتون با خودتون معلوم نیستا!

عجب . حافظ خود وامدار سعدی است و او را استاد سخن گفته است .

زنده باد ضیاء موحد که سخن راستی گفت.

کاری به درستی و نادرستی حرفای موحد ندارم فقط باید بگم عمو ضیا، خب اینا رو توی زنده بودنش میگفتی چی میشد؟! باید میذاشتی بمیره که جرات نقد پیدا کنی برادر

به قول نیما : آنکه غربال به دست دارد از پس کاروان می آید ..... بعضی نظرات بیش از هر چیزی بوی حسادت می دهند . حالا صدسال دیگه باید دید در ادبیات ایران ، اسم سایه ماندگار تره یا ضیا موحد

این انتقادات عموما از حب و بغض. آقای ابتهاج هم در شعر نو سرآمد هست هم در غزل.

امیدوارم روزی چرندیاتی که از بعضی خودی ها هم در کتب درسی به خورد ما دادند با شجاعت نقد کنند

😶خُب خالا چرا زودتر نگفتی؟ چرا الآن؟! چرا حالا یُهویی شروع کردین که: نه بابا! خیلی هم چیزی نبودُ ازین حرفا!!! اگر هم به نقد است که این گونه نقد نمی کنند. جا و مکانِ سخن را دریابید اساتید...

کسی که خدا اون رو توی دل مردم جا داده ،جز خودش کسی هم نمی تونه اون رو بیرون بیاره

هرچه بود مردمی و دوست داشتنی بود.. حالا به هر نیت ایراد میگیری خدا به راه راست هدایت کنه...

قطعا شعر شناس خوبی نیستید

من جواب ایشون رو با یک بیت از خود سایه می دم: سایه شعرت به دل دوست نشسته ست و خوش است کاروان برده به منزل چه غم از راهزنم . کتابهای شعر سایه به سرعت در بازار کتاب کمیاب و بلکه نایاب میشه و این نشان از اقبال عمومی نسبت به ایشان است باید اجازه بدهند چند ناشر مختلف آثار ایشان را منتشر کنند.

بسیار دوستش داشتم این شاعر گرانقدر و عزیز را

و کاش هوشنگ ابتهاج رضایت به هر گفتگویی نمی داد . تا گفته هایش کتابی بشود به نام پیر پرنیان اندیش . که اظهار نظرهای ابتهاج است درباره ی شاعران دیگر ( و نه شعر دیکر البته ) او حتی تاب نگاه انتقادی محجوب را نسبت به کتاب ( حافظ به سعی ) را ندارد . در هر حال ابتهاج الان نیست و آثارش هست و بعضی می خوانند و نمی خوانند

متاسفم از انتشار اين خبر!

با سلام استاد گرامی حتی اگر گفته های شما هم بیراه نباشد باز از ارزش ایشان در این روزگار که از شعر و ادب فاصله بسیاری گرفتیم یاد و نام ایشان تلنگری برای ماست تا شاید کمی به خود بیاییم . و به فرموده اقبال لاهوری از خواب گران برخیزیم .

اتفاقا اشعار هوشنگ ابتهاج بسیار زیبا و جوان پسند است ، شما اولین نفری هستید که این حرفها را میزنید ، اشعار مرحوم هوشنگ ابتهاج بسیار دلنشین و زیباست ، روحش شاد

بلا نسبت باقی

من خودم هم رشته تحصیلیم ادبیاته. اما درس اموزی بیش نیستم. بهتره در امور تخصصی آرای اهل فن رو بشنویم. البته که ممکنه آرا مختلف هم باشه. ضیاء موحد هم کم آدمی نیست واسه خودش. فقط یک کتاب البته واضح و مبرهن است که از ایشون رو بخونید(اونهایی که نخونون). به هر ترتیب باید به مفاخر خود ارج بگذاریم رنده یا مرده

خیلی جالبه. حالا چرا هر روز نظرات مخالف با ابتهاج رو می گذارن . علت شروع تخریب اون مرحوم چیه؟ من که متوجه نمیشم

سایه مردمی و در کنار مردم بود اشعارش هم زیبا .مانند ای ایران سرای امید .خودتان را رسوا می کنید علیه او‌هنوز دفن نشده به پا خواستید

اصولا این آقا هیچ کس را بجز خودش و هم مسلکی هایش قبول ندارد ؟ دکتر حسابی را؟سایه را؟ و...

آقای موحد درزمینه ی نقد وتحلیل آثار ادبی توانمند است اما خوب بود در اینجا می گفتند که خانم بهبهانی هم خیلی از غزل‌هایش به تقلید از منزوی بوده است

نمیدانم چرا وقتی شخصی ازبین ما میرود درباره اش افراط وتفریط میشود ایشان این اظهارات را در زنده بودنشان نمیتوانستن انجام بدهند تا اگر آن مرحوم بتواند جواب دهد حال که دربین ما نیست این عمل از انصاف بدوراست

شاید هم شما راست بگی. ولی وقتش نبود و بوی کدورت و حسادت میده. ولی راحب خانم بهبهانی گل گفتی .

خداوکیلی رها کنید، این دیگه چه طور نگاهیه شعر هم مثل موسیقیه تا حدود زیادی، دلیه، هرکسی یه چیزی میپسنده و بیشتر فیض میبره انگار نه انگار مسلمونیم، بنده خدا مرده، میفهمید مرده خوب بوده،بد بوده، هرچی بوده به خودشو و خدا مربوطه، فقط دنبال قضاوتیم، مگه کنکوره رتبه بندی کنیم، اخلاق و حرمت از اینجا رفته

نام نیک رفتگان ضایع مکن تا بماند نام نیکتت در جهان

هر نظری محترم است، البته در کثرت وجود جماعت جوگیر شکی نیست و ما سابقه تاریخی داریم در زنده باد و مرده باد گفتن، لیکن شایسته است اندازه نگه داریم

برای هرچیزی نقد دارید،ملت یکپارچه کارشناس،اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید،انسان باشید،کسی دیگه جرات مردن هم نداره!!!! یه بنده خدایی شعر گفت اصلا تقلید کرد ،متنش زیبا بودو عامه پسند ،فوت کرد و تمام ،خلاص،دلتون رو از کینه به همه خالی کنید تا بتونید زندگی کنید،یا علی

من سایه را به واسطه اغراق در موردش نشناختم ، بسیار اتفاقی با غزل هایش آشنا شدم و بسیار دوست داشتم. و مثل خیلی از کتاب های دیگر در گوشه ای رهایش نکردم. و فکر هم نمی کردم که این همه ایرانی شعرهایش را خوانده باشند. این علاقه اتفاقی نیست چرا که آنچه از دل بر آید لاجرم بر دل نشیند

چرا فکر می کنید چون شعرشو نقد کرده تخریبش کرده . سایه بیش از اینکه شاعر خوبی باشد آدم لوطی مسلکی بوده و جذاب برای جوانان. همین جذاب بودن باعث میشه فکر کنن شعرش هم قوی بوده. هرچند بعضی از اشعارش هم واقعا به دل میشینه.

قضاوت آسان نیست ارغوان من ترکیبی از شعر وداستان عرفانی بود تکلمی بین جاندار وشیئی که دردودل اورا با سکوت گوش می دهد وناهنجاری های جامعه را می شنود ولی بی پاسخ ارتباطی لطیف از آن سوی دنیا با زادگاهی دراین سو درحالی عرفانی.

سلام ، ممکن است این حرفها ( ضیا موحد ) درست باشد یا نباشد ، ولی بهرحال مردم ( خیلی ها ) شخصیت او را دوست داشتند !

چقدر جالبه بود،واقعا این نقد بود اقای موحد ،یا یک حمله گازنبری...روزی که در زندان از بلندگو سرود و یا اهنگی را پخش کردند که صاحب شعر در قفس تنگ همان زندان بود و بر سروده ی خود اشک ریخت...جالبه نه...

وقتی کسی شعرش تومجاورات روزانه مردم وارد میشه یعنی شعرش به دل مردم نشسته نوکلاسیک نداره بعد این نقدنبودتحقیربود

مهم اینه که ابتهاج تو قلب مردمه بقیه حرفها را رو ولش ...

والا سایه کجا و رهی معیری کجا ؟ ! چه کسی گفته سایه غزل اجتماعی ندارد یا به فکر جامعه نبوده ؟! اتفاقا سایه اصلا مقلّد صرف حافظ و سعدی نیست بلکه از تکنیک ناب آنها بهره ی وافی و کافی برده به قول شهریار: من این نوشتم و هرکس که خوانده می داند/ که سایه بیشتر از من به خواجه می مانَد

بهر حا این فرد شعر گفته وشمااقای موحد قبول ندارید ممکن است وشاید هم تعداد کمی به نقد اشعار سایه داشته باشند نقد کتاب میتوانید داشته باشید بهر حال اگر تقلید هم کرده باشد شعر هایش در موسیقیایی زیباست

حجم واکنش گوهها افراد جریانات سیاسی هنرمندان اهل فرهنگ وجوامع مختلف با افکاروگرایشهای گوناگون قابل توجه بود دررابطه بادرگذشت ابتهاج وهرچه فکرکردم که چه چیزی ایشان رابه این واکنش وادارکرده دراین موقعیت زمانی متاسفانه چیزمثبتی نبودکه به آن اشاره کنم

لطفا برای مرحوم ابتهاج دیگه حاشیه سازی نکنید . اصل 70 درصد مردم مهمند که سایه واقعا بر ایشان سایه ای بود سنگین در تابستان داغ. به درازای تاریخ سایه بها دار بود روحش شاد

حالا اقلا می ذاشتی بنده خدا رو خاک کنند بعد ای حرفا رو می زدی!!! می ترسیدی دیر بشه.. داود خان ایول چه عالی فرمودین. ملت ما زودی حسادتشون گل میکنه هاااا. درود درود

صرفا یک‌سری جملات کلی و کلیشه‌ای؛ همانند جملات مردم کوچه و بازار...از شما بعیده واقعا!

حقیقتش من تا حالا هیچ شعری از استاد ابتهاج نخوندم و نظری هم ندارم ، اما این رو مطمئنم که خیلی از عزیزانی که نظر می‌دهند از عامه مردم هستند و شعری از ایشون نخوندن..متاسفانه عامه مردم ایران کارشناس همه امور هستند و صاحبنظر...و البته با تعصب کور

اگر مقبول بُود به رد خلق مردود نگردد و اگر مردود بُود، به قبول خلق مقبول نگردد.

در مورد سایه همین که او را " حافظ زمان " خواندند برایش کافیست ،غزلیات او مثل حافظ بود ولی با مضامین امروزی،

جاوید نام امیر هوشنگ ابتهاج ، غزل‌سرایی توانا و در نوع خود کم نظیر بود . افراد کم مطالعه در مورد نهی ایشان قلم فرسایی می کنند که به پشیزی نمی ارزد و خود را از چشم دیگران می اندازند!!! روحش شاد و یادش هماره گرامی باد . 💙❤️💚🥀🥀🥀

چرا نظرات را گزینشی منتشر میکنید؟!!! سانسور نظر من که دیروز ارسال کردم جزو رسالت شماست؟!!!!

این کمونیست‌ها یک عرق خاصی به کیش خود دارند و هر کس از آنان تبری بجوید به شدیدترین وجه حتی بعد موت مورد نکوهش قرار می‌گیرد چون مرحوم ابتهاج از اینان فاصله گرفت در حال حاضر به فکر انتقام هستند. و موضوع دیگر بعضی‌ها دوستدار بر سرزبان افتادن هستند به هر قیمتی حتی نفرت مردم. خداوند بزرگ همه ما را به راه راست هدایت کند.

خداوند روح ایشان ووجمیع رفتگان را به ارامش ابدی برساند.

استاد بزرگوار نظرات شما اهل فن در جایگاه خودش قابل احترام، نقد و بررسی است ولی بنظرم شاید ایشون به اقتضای حال مصلحت دیدن رهرو شاعرانی چون حافظ و سعدی باشد. که بعد این همه سال و این همه تکرار هنوز این یه بیت حافظ بخوردمون نرفته که؛ با خرابات نشینان ز کرامات ملاف هر سخن وقتی(جایی) و هر نکته مکانی دارد