به گزارش ایسنا، در عکسی که از سعید قلیبیگلو در فضای مجازی دست به دست میشود درست پایین قاب عکسی که گوشهی سمت چپش یک نوار مشکی نصب شده، کاغذی دیده میشود که روی آن نوشته: #من سعید هستم و در پایین این جمله عبارت "سراب ـ دکتری ـ پسادکتری" نقش بسته شده است.
محققان پسادکتری و چشمانداز مبهم اشتغال
یک محقق پسادکترا، دانشجویی است که پس از گذراندن دوره دکترای خود مشغول تحقیق و پژوهش در یک نهاد علمی میشود. دوره تحقیق پسا دکترا، زمان به بارنشستن درختی است که در دوره تحصیلات تکمیلی کاشته شده و فرصتی است برای پژوهش عمیق پیرامون موضوعاتی که فرد پس از سالها تحصیل در دانشگاه به آنها علاقمند شده است. او باید از رسالهی دکترای خود با درجه "خیلی خوب" و بالاتر دفاع کرده باشد که بتواند به عنوان یک محقق پسادکترا در یک موسسه مشغول به کار شود. در آییننامه پذیرش پژوهشگر پسادکترا آمده است که آنها باید زیر ۴۰ سال باشند و به صورت تمام وقت در موسسات علمی کار کنند. میزان دریافتی این محققان در آییننامهای که وزارت علوم ابلاغ میکند ذکر نشده و در این مورد، کار به هیئتامنای دانشگاه یا مرکز تحقیقاتی که قرار است دانشجو به آنجا برود، سپرده شده است.
محقق پسادکترا اگر دانشجویی باشد که ۱۸ سالگی وارد دانشگاه شده است، حداقل چهار سال در دوره کارشناسی، دو سال در دوره کارشناسی ارشد و سه تا پنج سال در دوره دکتری درس خوانده است و احتمالا حدودا ۳۰ ساله است. مرد و زن هم فرقی ندارد. احتمالا هر جوان ایرانی در این سن و سال یا در شرف ازدواج است، یا پیش از این تشکیل خانواده داده است و به درآمدی نیاز دارد که بتواند حداقلهای زندگی را با آن تامین کند.
دانشگاه فردوسی، همان دانشگاهی که سعید قلیبیگلو در آن جا دوره پسادکتری خود را میگذراند، به هر پژوهشگر پسادکتری برای سال ۱۴۰۰ ماهیانه سه میلیون و پانصد هزار تومان میپردازد. این در حالی است که حداقل حقوق کارگران در سال جاری با مزایا و سابقه کار به حدود چهار میلیون و صدهزارتومان میرسد. مبلغی که البته با توجه به شرایط اقتصادی جامعه به گفته بسیاری، کفاف زندگی را نمیدهد. این را بگذارید کنار حقوق سالیانهی ۵۲ هزار دلاری محققان پسادکترا در آمریکا، تا علت تمایل دانشجویان به مهاجرت تحصیلی را دریابید.
بارها کمپینهای مختلفی در راستای پیگیری مطالبات دانشجویان و دانشآموختگان دکتری در فضای مجازی شکل گرفته است و نمایندگان این پویشها با مسئولان وزارت علوم گفتوگو کردهاند. در نامههای مختلف اعضای این پویشها بارها به برآورده نشدن توقعات حداقلی این دانشجویان اشاره شده است. خواستههایی همچون برقراری تفاهمنامههایی میان دانشگاهها و نهادهای مختلف برای اشتغال دانش آموختگان مقطع دکتری.
خودکشی دانشجویان و ضعف سیستمهای حمایتی
خودکشی دانشجویان خبر جدیدی نیست. در ماههای گذشته، رسانههای کشور خبرهای خودکشی چهار دستیار پزشکی را منتشر کردند و به دنبال آن، شوراهای صنفی ۹ دانشگاه علوم پزشکی کشور به وزیر بهداشت نامهای در خصوص شرایط دشوار دستیاران پزشکی نوشتند و وزیر بهداشت در نامهای به معاونان و روسای دانشگاههای علوم پزشکی کشور دستور پیگیری داد. در آن روزها روانشناسان مختلف در گفتوگو با ایسنا از راهکارهای تابآوری در شرایط سخت سخن گفتند و ضرورت ارتباط با روانشناسان و روانپزشکان را یادآور شدند. علاجی که تاثیر آن پیش از وقوع حوادثی همچون خودکشی محقق پسادکترای دانشگاه فردوسی مشهد دیده میشود.
روزنامه شرق نیز سال گذشته به استناد مقالهای که در مجلهی نیچر بایوتکنولوژی منتشر شده بود و توصیه نویسنده آن، نوشت: «نرخ جهانی افسردگی و اضطراب در بین دانشجویان دکتری، ۶ برابر افراد معمولی جامعه است. موسسات آکادمیک باید دانشجویان را برای مقابله با استرس و مدیریت زمان آموزش دهند تا آمادگیهای لازم را کسب کنند.» طبیعتا برای مدت طولانی پژوهش کردن و نگرانی از نتایج تحقیقات برای هر شخصی در هر کجای دنیا مضطربکننده است.
حال اگر چنین فردی دغدغههای اقتصادی هم داشته باشد و در شرایط شیوع کرونا با وقفههای طولانی در تحقیقاتش مواجه شود، قطعا نیاز به حمایت روانی و کمک گرفتن از روانشناس و روانپزشک پیدا میکند. چیزی که به نظر میرسد مسئولان دانشگاههای ایران آن را جدی نگرفتهاند. چنان که از سوی روابط عمومی دانشگاه فردوسی مشهد اعلام شد زمانی که علائم خودکشی در سعید قلیبیگلو دیده شد، کارشناسان مرکز مشاوره دانشگاه او را نزد روانپزشک میفرستند و پس از آن با مجوز روانپزشک او را به خوابگاه باز میگردانند و وی خود را حلقآویز میکند. نقش سازوکارهای حمایتیای که آموزش عالی برای دانشجویان در نظر گرفته است، چیست و چه عواملی موجب خودکشی میشود؟
دکتر علی اصغر اصغرنژاد فرید، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران در این باره میگوید: ۶۵ درصد افرادی که اقدام به خودکشی می کنند، دارای افسردگی هستند. ۱۰ درصد آنها به سایر بیماریهای روانپزشکی مبتلا هستند و ۱۰ درصد دیگر نیز بیماریهای مزمنی همچون سرطان و نارسایی کلیه دارند.
وی میافزاید: خودکشی یک پدیده چندعاملی است و قطعا زمینه ناامیدی و احساس ناتوانی و ضعف در فرد وجود دارد که فکر میکند میتواند با از بین بردن خود مشکل را حل کند. ما در زندگی خود با مشکلات بسیاری مواجه میشویم. عقل ما به ما میگوید صورت مسئله را بفهم، راهحلها را بفهم و بهترین را انتخاب کن. گاهی خودکشی از سوی فردی که دچار مشکل است، یک فریاد برای کمک خواستن است.
این روانشناس ادامه میدهد: ریسک فاکتورهایی برای خودکشی وجود دارد که در شرایط نوجوانی و جوانی، وضعیت خلقی و روحی افراد است. مشکلاتی که به لحاظ عاطفی برای آنها پیش میآید و میتواند زمینه یک شکست و سرخوردگی را فراهم کند. زمینه آسیبپذیریای که در خانواده وجود دارد مثلا زندگی در خانوادهای که پدر یا مادر زمینه مشکلات عاطفی و روانی را دارند و در محیط خانه، تشنج، تعارض و استرس زیادی وجود دارد، نیز موثر است.
اصغرنژاد با بیان این که «دانشجویان در دوران تحصیلات تکمیلی درگیر کمالگرایی هستند» افزود: استانداردهای سختگیرانه و خودملامت کردن بسیار زیادی در بین دانشجویان دیده میشود. دانشجویان ممکن است در طول دوره تحصیلشان بخواهند نسبت به بقیه برتری داشته باشند و هنگامی که با نشانههایی خلاف آن چه میخواهند روبرو میشوند، احساس بیارزشی پیدا میکنند. وقتی که فرد همه زندگی خود را بر روی درس سرمایهگذاری میکند، احساس رضایتی که توقع دارد ممکن است کسب نکند. انسان به جزایر امنی همچون "دعا"، "سرگرمی"، "تفریح" و "ورزش" نیاز دارد.
به گفته این روانشناس، آمار سازمان بهداشت جهانی نشان میدهد در سنین نوجوانی و جوانی، اصلیترین دلیل مرگومیر پس از سوانح و تصادفات، خودکشی و دیگرکشی است و این اقدامات با سوءمصرف الکل و مواد مخدر مرتبط است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران در ادامه خاطرنشان کرد: چندین سال پیش یکی از رزیدنتهای یکی از دانشگاههای علوم پزشکی خودکشی کرد و ما از سوی وزارتخانه برای بررسی موضوع به محل تحصیل وی رفتیم. پس از گفتوگو با دوستان، استادان و اطرافیان وی، مشخص شد این دانشجو، مشکلات خانوادگی و تعارضهای خانوادگی دارد و از سوی دیگر، شرایطی که در دوران تحصیل وی وجود داشت، بسیار سخت بود. به طور کلی مجموعهای از عوامل از جمله آسیبپذیری سرشتی، شرایط اجتماعی دشوار و استرس و ظرفیت پایین حل مسئله، دست به دست هم میدهند و باعث اقدام به خودکشی میشوند.
این استاد دانشگاه با اشاره به این که «دوران تحصیلات تکمیلی واقعا مضطربکننده است و دانشجویان دکتری با نگرانیها و چالشهای زیادی روبرو هستند» گفت: دانشجویی را تصور کنید که در سنین نوجوانی به دانشگاه راه پیدا کرده است و با عملکرد خوب مقاطع مختلف را پشت سر هم طی کرده است. طبیعی است که این دانشجو وقتی تماما روی درس خواندن سرمایهگذاری کرده است، نمیتواند به فکر معیشت خود باشد و درآمد کسب کند. همین باعث تشویش و نگرانی وی میشود.
وی معتقد است: در هیچ کجای دنیا خدمات بهداشت روانی که مردم نیاز دارند با امکانات موجود، قابلمقایسه نیست. فکر میکنید چند نفر انسان حرفهای برای مداخله در بحران و برای هنگامی که کسی قصد خودکشی دارد، وجود دارند؟ خلاءهای قانونی و ضعف سیستم حمایتی و مراقبتهای ناکافی و کمبود افراد متخصص به گونهای است که جلوگیری از اقدام به خودکشی را سخت میکند.
واکنش مسئولان
هفته گذشته و پس از انتشار خبر خودکشی سعید قلی بیگلو پژوهشگر دانشگاه فردوسی مشهد، رئیس دانشگاه فردوسی اعلام کرد که به زودی معاون فرهنگی این دانشگاه و همچنین رئیس مرکز مشاوره توانمندسازی دانشجویان استعفا خواهند کرد. محمدرضا غفاری، معاون فرهنگی و اجتماعی وزیر علوم، نیز با تاکید بر اینکه بخش های دانشجویی دانشگاه فردوسی هیچ مسئولیتی در قبال پژوهشگران پسا دکتری ندارد به ایسنا گفت: فردی که متاسفانه بر اثر خودکشی جان خود را از دست داد، یک پژوهشگر دوره پسا دکتری دانشگاه فردوسی مشهد بود که در قالب تفاهم نامه ای با یکی از اعضای هیات علمی دانشگاه فعالیت پژوهشی انجام می داد. بنابراین ایشان دانشجو نبوده بلکه یک پژوهشگر پسا دکتری است و بخش های دانشجویی دانشگاه مسئولیتی در قبال او و همچنین سایر پژوهشگران پسادکتری ندارد.
سخنان وی واکنش برخی دانشجویان را در پیداشت. تعدادی از آنها در نظراتی که ذیل خبر مصاحبه ایسنا با معاون وزیر علوم ثبت کردهاند و معتقد بودند فشار درس و دغدغههای شغلی دانشجویان را به مرز خودکشی میرساند. یکی دیگر از مخاطبان ایسنا هم با شرح آن چه برای سعید قلیبیگلو رخ داده است، قصور را متوجه مرکز مشاوره دانشگاه به دلیل بیتوجهی به وضعیت سلامت روان این پژوهشگر پسادکتری میداند.
خودکشی این محقق پسادکترا اولین و آخرین خبر خودکشی یک دانشجو و محقق در ایران نیست، اما زنگ خطری است برای شنیدن سخنان و خواندن نوشتههای دانشجویان تحصیلات تکمیلیای که در فضای مجازی پیرو انتشار این خبر از دشواریهای تحصیل در مقاطع بالای آموزش عالی نوشتهاند. زنگ خطری برای مسئولانی که تا پیش از این مطالبات این دانشجویان را نشنیدند!
انتهای پیام
نظرات