به گزارش ایسنا، تحرکات نظامی نیروهای عراقی در بیستم شهریورماه ۱۳۵۹ شکل کاملا مشخصی پیدا کرده بود. از این رو، از ۲۹ تا ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، درگیریها در خطوط مرزی و مناطق شلمچه، نهرخین، پاسگاهها، روستاهای مرزی، اروندرود و پایگاه نیروی دریایی با شلیک خمپاره و توپ و آر.پی.جی از سوی نیروهای دشمن ادامه داشت. روز ۳۰ شهریورماه از ساعت ۱۰ صبح و هنگام راهپیمایی مردم برای بزرگداشت شهدای روز گذشته و محکوم کردن دولت بعث عراق درگیری شروع شد که در طول اروندرود و پاسگاههای ساحلی ادامه یافت.
تکاورانی که عراق را زمین گیر کردند
روز ۳۱ شهریور، نیروهای عراقی عملیات گسترده خود را آغاز کردند و در بعد از ظهر همان روز دو تیپ زرهی با پشتیبانی آتش شد و حملات هوایی و آتش توپخانه سنگینی از شمال شلمچه به طرف جاده خرمشهر- اهواز به حرکت درآمدند. هم زمان با تجاوز دشمن، گردان یکم تکاوران دریایی اعزام از بوشهر، به فرماندهی ناخدا یکم هوشنگ صمدی، در بامداد روز ششم مهرماه در پایگاه دریایی خرمشهر مستقر شدند تا به تکاوران خرمشهر یاری رسانند. تنها آتش پشتیبانی گروهان رزمی این گردان شامل توپ ۱۰۶ م.م و خمپارهانداز ۶۱ م.م و موشک ضد تانک تاو، آن هم به تعداد محدود بود. فرماندهی این گروهان رزمی را ناخدا سوم حسین سارنگ بر عهده داشت. این گردان با کمک سایر نیروهای مستقر در شهر، پس از شناسایی محورهای پیشروی دشمن، با اجرای چندین عملیات ایذایی، دفاعی، تأخیری و کمین توانست نقش موثری را در کند کردن پیشروی ارتش عراق ایفا کند و آنان را به شدت زمینگیر نماید.
در ساعات اولیه، فقط در شهر خرمشهر، ۶۰ شهید و ۱۱۰ مجروح بر جای مانده بود. در روز ۳۱ شهریورماه، ستاد نیروی دریایی به منطقه سوم دریایی خرمشهر دستور داد که با سلاحهای سنگین به هدفهای مهم در سه منطقه بصره، شعیبه و زبیر در خاک دشمن حمله کند اما این طرح هم موثر واقع نشد و حملات دشمن را کم نکرد. در این روز قسمت غربی شهر شامل کوی طالقانی، راهآهن و مولوی آماج بیشترین خمپارهها و توپهای دشمن قرار گرفت.
آنچه عراقیها را غافلگیر کرد
در روز یکم مهرماه ۱۳۵۹، پیشروی نیروهای زرهی عراق به طرف جاده خرمشهر- اهواز در محور شمال سیلبند عرایض و اشغال پاسگاه شلمچه و حضور در محور شلمچه - خرمشهر ادامه داشت. انتشار خبر اشغال پاسگاه شلمچه فرماندهان و سایر تکاوران را به خشم آورد. تکاوران با ملحق شدن به سایر هم رزمانشان، طی یک درگیری نفسگیر و بیامان موفق شدند، نه تنها پاسگاه شلمچه را از نیروهای عراقی باز پس گیرند، تعدادی از نیروهای دشمن مجبور به عقبنشینی شدند.
نیروهای عراقی که تصور نمیکردند با چنین مبارزه سرسختانه و دلیرانهای روبرو شوند، به سرعت تجدید سازمان کردند و نیروهای کمکیشان هم از راه رسید و بار دیگر آغاز به حمله کردند. از آنجا که تکاوران و نیروهای رزمنده امکان تجدید سازمان و اعزام نیروهای کمکی برایشان مقدور نبود، به رغمِ مقاومتی که از خود نشان دادند از عهده آن برنیامدند و ناچار شدند به پاسگاه مرکزی عقبنشینی کنند و در آنجا به دفاع بپردازند. اما عراقیها دست بردار نبودند و میخواستند پاسگاه مرکزی را، که یکی از موانع پیشروی آنها به سوی خرمشهر بود، از پیش رو بردارند.
عراقیها در یک تهاجم دیگر، پاسگاه چمسر را، که در شمال پاسگاه مرکزی قرار داشت، به تصرف درآوردند و تجاوز را تا آنجا ادامه دادند که به نهر عنبر نیز مسلط شدند. در این مبارزه تعدادی از رزمندگان و تکاوران به شهادت رسیدند و تعدادی نیز به اسارت درآمدند.
حماسهای که نیروی هوایی خلق کرد
در روز دوم مهرماه ۱۳۵۹، در پی درخواست مکرر مسئولان و فرماندهان نظامی برای پشتیبانی هوایی، سرانجام نیروی هوایی وارد عمل شد و بخش چشمگیری از نیروهای دشمن را منهدم کرد. پل بین بعقوبه و خانقین منهدم شد. بندرامالقصر و تأسیسات بندر نفتی فاو، کرکوک، موصل و تأسیسات نظامی اربیل بمباران شدند. چهار فروند از هواپیماهای عراقی سرنگون شد. یک فروند کشتی لایروبی عراقی نیز در حالی که تعدادی از نیروهای عراقی بر آن سوار بودند و به سوی پایگاه دریایی خرمشهر شلیک میکردند منهدم شد و هشت نفر از سرنشینان آن کشته شدند.
رزمندگان و تکاوران نیروی دریایی در جریان حملات خود به نیروهای دشمن تا قبل از ظهر دوم مهرماه، تعداد زیادی تانک و نفربر دشمن (بیش از ۵۰ دستگاه) را با آر.پی.جی به کلی منهدم کردند و تکاوران یک تانک دشمن را در یک نبرد تن به تن، دلاورانه به غنیمت گرفتند و تعداد دیگری از تانکهای دشمن در گل و لای فرو رفت و از اجرای عملیات بازماند. اما نیروهای دشمن نیز بیکار ننشستند و با افزودن نیروهای تازه نفس در دو محور همچنان به پیشروی ادامه دادند.
محور اول جاده شلمچه به پل نو بود که ادامه آن به مرکز شهر منتهی میشد، و محور دوم نیز از جاده شلمچه آغاز میشد و از نخلستان عبور میکرد. محور دوم به این منظور انتخاب شده بود که به واسطه آن شهر را دور بزنند، محاصره کنند و سرانجام آن را به تصرف خود درآوردند.
دشمن در سه کیلومتری خرمشهر
روز سوم مهرماه سال ۱۳۵۹، هجوم عراق از سه محور شمالی (جاده اهواز)، شمال غربی (حد فاصل جاده اهواز-شلمچه) و محور غربی (جاده شلمچه) آغاز شد. نیروهای عراقی در پی حمله گسترده خود پاسگاههای مرزی را پشت سر گذاشتند و برای دستیابی به خرمشهر از سه محور اشاره شده تلاش کردند و خود را به کارخانه آسفالت در سه کیلومتری خرمشهر رساندند.
تکاوران دریایی، که تفنگ ضد تانک ۱۰۶، آر.پی.جی، سلاح سبک، نارنجک، و کوکتل مولوتف در اختیار داشتند، با نیروی زرهی دشمن، که مجهز به انواع سلاح و آتش پشتیبانی بودند، مقابله کردند و برای مدت کوتاهی موفق شدند، تانکهای در حال پیشروی دشمن را از حرکت بازدارند. اما برتری قوای دشمن از نظر تجهیزات و کثرت نفرات، این موفقیتهای به دست آمده را از نیروهای خودی میگرفت و تلاشهایشان بینتیجه میماند.
روز چهارم مهرماه ۱۳۵۹، هجوم عراق از محور شمالی تا نزدیک پادگان دژ خرمشهر و از محور غرب تا پشت صد دستگاه ادامه یافت. نیروهای عراقی، که با مقاومت دلیرانه تکاوران و دیگر نیروهای رزمنده مواجه شده بودند، از محور دیگری قصد نفوذ داشتند. این محور در محدوده نخلستان و دشت وسیعی قرار داشت.
سرانجام عراقیها موفق شدند، از روی پل عبور کنند و تعدادی از رزمندگان و تکاورانی را که توانی برایشان نمانده بود، در محاصره خود درآوردند. در ساعت ۱۳:۴۰همان روز، یورش دیگری تدارک دیده شد. در این یورش حماسی و غیرمنتظره، نیروهای رزمنده و تکاوران نیروی دریایی شرکت کردند. افراد دشمن، که انتظار چنین عملیات برقآسا و غافلگیرکنندهای را نداشتند بدون کمترین مقاومتی پا به فرار گذاشتند. رزمندگان و تکاوران دریایی در این تهاجم دلیرانه بیش از ۳۰ دستگاه تانک و نفربر رها شده در صحنه عملیات را به غنیمت گرفتند و نیروهای مردمی با آگاه شدن از این پیروزی شادمان و هیجان زده، خود را به نیروهای رزمنده و تکاوران رساندند و به آنها ملحق شدند.
متأسفانه وحدت فرماندهی وجود نداشت تا از این نیروهای مخلص و فداکار استفاده کند و آنها را براساس نیاز عملیاتی به کار گیرد.
برخوردار نبودن از آتش پشتیبانی و لجستیکی، تکاوران دریایی و همرزمانشان را مجبور کرد که مانند نیروهای چریکی عمل کنند. آنها با تاریک شدن هوا ناچار بودند به آبادان بازگردند زیرا ماندن در خرمشهر به دلیل اجرای شدید آتش خمسه خمسه و دیگر سلاحهای سنگین نیروهای دشمن و همچنین نبود امکانات و جان پناه مناسب جز تلفات حاصل دیگری نداشت. این شیوه جنگیدن باعث میشد که تمام سعی و تلاش تکاوران به هدر رود و نیروهای عراقی بدون آنکه مانعی بر سر راه داشته باشند، دوباره پیشروی کنند. در روز چهارم، فشار دشمن بر خرمشهر شدت یافت، از این رو، فرمانده عملیات، بنابر اختیارات خود، همه نیروهای در اختیارش را به دفاع از شمال خرمشهر گمارد و آنها را به حوالی پلیس راه منتقل کرد. این نیروها عناصر باقی مانده از گردان دژ، تکاوران نیروی دریایی ارتش، دانشجویان دانشکده افسری و دیگر رزمندگان را شامل میشد.
در روز پنجم مهرماه ۱۳۵۹، بار دیگر تلاش برای اشغال خرمشهر آغاز شد. تا این روز، هر چند دشمن نتوانسته بود به هیچ یک از هدفهای تاکتیکی خود در خوزستان دسترسی پیدا کند، موفق شده بود شهرهای مهران و قصر شیرین را اشغال کند.
اجرای طرحی به نام «پیروزی برقآسا» توسط دشمن
در پایان روز پنجم مهرماه،نیروهای عراقی در طرحی به نام «پیروزی برقآسا» تصمیم گرفتند ظرف چند ساعت خرمشهر را به تصرف درآورند اما موفق نشدند.
در روز ششم مهرماه ۱۳۵۹، لشکر ۳ زرهی عراق، محور عملیاتی خرمشهر و آبادان را تحویل گرفت و تیپ ۳۳ نیروی مخصوص مأمور اشغال خرمشهر شد. رژیم عراق در این روز، هماهنگ با متحدان جهانیاش در شورای امنیت سازمان ملل متحد، به اصطلاح از موضوع قدرت، پیشنهاد آتشبس را چنین مطرح کرد: «عراق در جنگ یک هفتهای خود با ایران به تمام اهداف نظامیاش دست یافته است و اینک شروط خود را برای پایان مخاصمه و آتش بس و انجام مذاکرات مستقیم ارائه میدهد. دولت ایران باید حق حاکمیت عراق بر اروندرود و بر سه جزیره ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک در تنگه هرمز را به رسمیت بشناسد و به مردم ایران حقوق کامل دموکراتیک را اعطا کند».
درخواست آتشبس عراق به ایران
به این ترتیب رژیم عراق تصمیم داشت با پیشنهاد آتش بس فرصتی پیدا کند تا نیروهای خود را سازماندهی کند و با صلح خفتباری که به ایران تحمیل میکند، پیروزی خود را جشن بگیرد. اما این پیشنهاد مزدورانه را دولت ایران با قدرت رد و اعلام کرد تا زمانی که یک سرباز عراقی در خاک ایران است، دولت و ملت ایران آتش بس را نخواهند پذیرفت. در پی پیشنهاد صدام مبنی بر آمادگی او برای ترک مخاصمه، قطعنامه شماره ۴۷۹ شورای امنیت سازمان ملل صادر شد و این اولین قطعنامه صادر شده در خصوص جنگ ایران و عراق بود.
ارتش متجاوز عراق که در نظر داشت، قسمتهای وسیعی از خاک ایران را به تصرف خود درآورد، وقتی با عدهای از مدافعان و تکاوران جان بر کف نیروی دریایی مواجه شد، کار را مشکل و شاید غیرممکن دید. از این رو، هدف را محدودتر انتخاب کرد تا بتواند آن را با فوریت و سهولت به دست آورد و سپس شرط نامعقول خود را به ایران تحمیل کند. به همین جهت، مهمترین و اصلیترین هدف خود را تصرف خرمشهر و آبادان قرار داد و لشکر ۵ مکانیزه را که تا این زمان مأمور تصرف شهرهای اهواز و آبادان و خرمشهر بود، مأمور تصرف اهواز کرد و لشکر ۳ زرهی را که در احتیاط سپاه سوم عراق بود، به همراه تیپ ۳۳ نیروی مخصوص و گارد جمهوری مأمور تصرف خرمشهر و آبادان کرد.
تیپ ۳۳ نیروهای متجاوز که به شدت تقویت شده بود و در حقیقت تیپ نیروی مخصوص قلمداد میشد، مأموریت یافت تا خرمشهر را اشغال کند. این تیپ، از گردانهای نیروی مخصوص تشکیل شده بود.
وقتی آتش باریدن گرفت
روز هفتم مهرماه ۱۳۵۹، پس از اجرای آتش سنگین و انبوه روی محورهای پل نو و پلیس راه، حمله عراق از هر دو محور آغاز شد. هنوز سپیده صبح نزده بود که آتش دشمن باریدن گرفت و صدای مهیب و رعبآور آن در فضا پیچید. نیروهای مدافع سراسیمه به خود آمدند و وضعیت گرفتند. در همین اثنا، تکاوران عراقی ظاهر شدند و ساختمانی را که نیروهای مدافع و تکاوران در آن سنگر گرفته بودند، زیر رگبار گرفتند. تکاوران عراقی در پناه آتش بار، خود را به نیروهای مدافع و تکاوران دریایی نزدیک کردند تا آنجا که فاصلهها به کمتر از ۲۰ متر رسید و جنگ تن به تن آغاز شد. ستاد فرماندهی پایگاه دریایی خرمشهر نیز به ماهشهر منتقل شد و در تابعیت عملیاتی نیروی رزمی ۴۲۱ قرار گرفت.
در روز هشتم مهرماه ۱۳۵۹، برابر اعلام پایگاه دریایی خرمشهر، نیروهای عراقی حمله شدیدی در جبهه این شهر آغاز کردند و پادگان دژ را با آتش توپخانه کوبیدند و متعاقب آن با ۴۵ دستگاه تانک آغاز به پیشروی کردند و این پیشروی را تا آنجا ادامه دادند که در ساعت ۱۳:۴۷ پست فرماندهی طی پیامی به فرماندهی گروه رزمی ۴۲۱ اعلام کرد که پادگان دژ محاصره شده است.
شکار تانکهای دشمن توسط تکاوران ارتش
تکاوران دریایی سه تانک دشمن را از کار انداختند و تعدادی از آنها را به هلاکت رساندند. درگیری به بیرون محوطه گمرک کشیده شد و در حالی که از نیروهای مدافع هفت نفر شهید شدند، دیگران سرسختانه به مبارزه ادامه دادند. دشمن مجبور شد تا نزدیکی پاسگاه خین عقبنشینی کند. اما دیری نگذشت که ستون تانکها و زرهپوشهای دشمن حمله خود را دوباره آغاز کردند و خود را به پشت کشتارگاه رساندند و آنجا مستقر شدند. تانکها و نفربرهای دشمن، که تقریبا ساختمانهای پیش روی خود را تخریب کرده بودند، هر مانعی را از سر راه خود برداشتند و به پیشروی ادامه دادند.
در این اوضاع پنج تن از نیروهای مدافع داوطلب عملیات شهادت طلبانه شدند تا بدین وسیله مانع پیشروی تانکهای دشمن شوند. رشادت و بیباکی این رزمندگان باعث شد ۶ دستگاه تانک دشمن منهدم شود، تعداد ۱۳ نفر از متجاوزان کشته شوند و ۳۳ نفر نیز به اسارت درآیند.
نیروهای عراقی در پی این تلفات به ناچار مسافت را عقبنشینی کردند و در پی این شکست غیرمنتظره، از صبح روز نهم مهرماه حملات هوایی خود را بر روی خرمشهر تشدید و پل و بیمارستانها را بمباران کردند. در این روز، دولت بعثی پیشنهاد آتش بس را بار دیگر مطرح کرد اما دولت ایران نپذیرفت.
روز دهم مهرماه ۱۳۵۹، ساعت هشت صبح پیشروی تانکها شروع شد. در این روز فرماندهان عراقی به سبب عدم موفقیت در اشغال شهرهای سوسنگرد، حمیدیه و اهواز تصمیم گرفتند از ادامه عملیات در این محورها صرف نظر کنند و تمام کوشش خود را به تصرف خرمشهر معطوف کند. در این روز تعداد زیادی از تکاوران نیروی دریایی و رزمندگان به فیض شهادت نائل شدند.
روز یازدهم مهرماه ۱۳۵۹، در حالیکه دشمن از اروند رود تا شمال پادگان دژ مستقر شده بود، برای اشغال خرمشهر سخت کوشید ولی بر اثر مقاومت دلیرانه مدافعان به هدف خود نرسید.
نقض یکجانبه آتشبس توسط بعثیها
در روز دوازدهم مهرماه ۱۳۵۹ بالگردهای نیروی دریایی ارتش، که به لشکر ۹۲ زرهی اهواز مأمور شده بودند، نیروهایی را به منظور خارج کردن تانکهای ایرانی از محاصره نیروهای عراقی در دارخوین پیاده کردند. همچنین این بالگردها برای جابهجایی نیروهای مخصوص به شمال استان اقدام کردند. در این روز، نبردها همچنان ادامه پیدا کرد و در جریان این مبارزات هفت تن از تکاوران نیروی دریایی به فیض شهادت نائل آمدند.
فعالیت دشمن در این روز به ظاهر و به طور نسبی رو به کاهش بود. در این روز پیشنهاد آتش بس را از روز سیزدهم تا شانزدهم مهرماه مطرح کردند و به دلیل اینکه ایران آن را نپذیرفت، به طور یک جانبه سیزدهم مهرماه را که اولین روز آغاز آتش بس بود، رعایت کردند اما نیروهای متجاوز در ساعت ۱۲ همین روز آتش بس را نقض کردند و هواپیماهایشان به حریم شهرهای بوشهر، باختران، تبریز و تهران تجاوز کردند. نیروهای دو طرف بار دیگر درگیر نبرد شدیدی شدند و از نیروهای ایرانی در همین روز، تعداد ۲۶ نفر کشته و ۱۲۰ نفر را مجروح کردند.
روز چهاردهم مهرماه ۱۳۵۹ با مشارکت گردان یکم تکاوران دریایی و یک گردان از نیروهیا فداییان اسلام، که شامل نیروهایی از بسیج خرمشهر و نیروهای مردمی بود، یکانهای مذکور در ساعت ۱۰ روز چهاردهم مهرماه تک غافلگیری را به محل لشکر ۳ زرهی عراق در منطقه عمومی پل نو اجرا کردند.
عملیاتی که چهارساعت طول کشید
در نتیجه این عملیات چهار ساعته، دشمن تلفات انسانی شدیدی متحمل و تعداد چشمگیری از تجهیزات و ادوات زرهی آن منهدم شد. از این رو، آهنگ پیشرویاش در حد وسیعی کُند شد. همچنین در این روز ستاد عملیاتی خرمشهر به تکاوران نیروی دریایی مأموریت داد که گمرک خرمشهر را از وجود نیروهای متجاوز عراقی پاک کنند. تکاوران دریایی هم در اجرای این مأموریت، نبرد نزدیک و تن به تن را با نیروهای عراقی در منطقه دور بندر، واقع در محور شلمچه، آغاز کردند و سرانجام موفق شدند آنها را دو کیلومتر عقبتر برانند و بندرگاه را پاکسازی کنند. در این روز پنج تن از تکاوران به شهادت رسیدند.
روز پانزدهم مهرماه ۱۳۵۹، عراقیها بار دیگر از دو سمت بندر و جاده شلمچه وارد عمل شدند و در محول بندر در یک درگیری سنگین توانستند به ساختمان هماهنگی بندر برسند و آنجا را اشغال کنند و در محور جاده شلمچه هم حدود دویست متر جلوتر آمدند.
روز شانزدهم مهرماه ۱۳۵۹ آرامش نسبی در جبهه خرمشهر حکم فرما بود و این بدان معنی بود که فرماندهان عراقی خود را برای هجوم نهایی به خرمشهر آماده میکنند. اولین حرکت چشمگیر نیروهای عراقی این بود که وسایل پلسازی را به منطقه شمال شرقی خرمشهر و در کنار رودخانه کارون حمل کردند. در این روز تکاوران نیروی دریایی در ساعت ۹:۳۰ به پیشروی به سوی مواضع دشمن در منطقه گمرک خرمشهر و پل نو پرداختند ولی نیروهای دشمن با اجرای آتش شدید بر روی آنها مانع از پیشروی شدند.
روز هفدهم مهرماه ۱۳۵۹ نیروهای عراقی با اجرای آتش مستقیم تانک روز مواضع نیروهای خودی و قرارگاه آنها (مسجد) سرانجام این قرارگاه را تصرف کردند. همچنین به دفتر فرماندهی و قرارگاه پایگاه نیروی دریایی خرمشهر حمله کردند و خساراتی را به بار آوردند. به پادگان دژ هم هجوم بردند اما با دفاع نیروهای ارتشی، عراقیها عقب نشینی کردند.
روز هجدهم مهرماه ۱۳۵۹ دشمن با عبور از پلی که در منطقه مارد نصب کرده بود، از کارون گذشت و با استقرار در جاده اهواز - آبادان مسیر اصلی پشتیبانی مدافعان خرمشهر قطع شد و در امتداد جاده به سمت جنوب پیشروی کرد. در این روز یک گروهان تکاور، که به منطقه کرخه اعزام شده بودند، به علت وخیم شدن وضع خرمشهر، طبق دستور به خرمشهر وارد شدند و به کمک هم رزمان خود شتافتند.
روز بیستم مهرماه ۱۳۵۹ با پیشروی مهاجمان در محور بندر، نبرد شدیدی در گرفت که عراقیها با تحمل تلفات فراوان متوقف شدند.
سرانجام یک تجاوز/جنگ تن به تن تکاوران با دشمن
در شامگاه بیست و یکم مهرماه ۱۳۵۹، دشمن با پشتیبانی آتش سنگین توپخانه، سرانجام توانست بخش غربی شهر را از منطقه پلیس راه تا ایستگاه راه آهن اشغال کند. سپس اولین ستون نیروهای عراقی وارد کوی طالقانی شدند و زمینه ادامه پیشروی به مرکز شهر را فراهم نمودند. لشکر ۳ زرهی عراق هم با عبور از رودخانه کارون در محور مارد موفق شد تا ۲/۵ کیلومتری سه راهی آبادان پیشروی کند. دشمن قصد داشت با عبور از ایستگاههای ۱۲ و هفت وارد جزیره آبادان شود که با مقاومت شدید یکانهای تکاور دریایی و نیروهای مردمی مواجه شد. با وجود این، سرانجام سه راهی آبادان- ماهشهر-اهواز را تصرف کرد.
در روز بیست و دوم مهرماه ۱۳۵۹ تلاش دشمن برای پیشروی در محور بندر برای اشغال ساختمان اداری گمرک با مقاومت مدافعان متوقف شد اما آنها از طریق کشتارگاه وارد محدوده شهر شدند. در این روز پنج نفر از واحد تکاوران دریایی در جنگ تن به تن شهید و تعداد ۱۸ نفر دیگر مجروح شدند. خرمشهر به محاصره کامل دشمن درآمد و با توجه به پیشروی دشمن از سایر محورها، با پشتیبانی آتش سنگین، سقوط خرمشهر نزدیک شد.
روز بیست و سوم مهرماه ۱۳۵۹ یک گردان از تکاوران مرکز آموزش منجیل و یک گردان از دریافران انزلی و تهران با کادری از تکاوران به منطقه وارد شدند. دشمن با تصرف پادگان دژ تا خیابان کمربندی پیش آمد و در محور بندر هم ساختمان اداری گمرک را اشغال کرد. تعدادی از واحدهای ارتش عراق با بستن جاده آبادان- ماهشهر به شهر آبادان نزدیک شدند. هم زمان با ورود تکاوران و کماندوهای عراقی مجهز به سلاحهای دقیق و دوربیندار به کوی طالقانی آتش توپخانه هم از آنها پشتیبانی کرد و جنگ شهری و خیابانی و درگیریهای خانه به خانه و تن به تن بار دیگر آغاز شد.
دشمن هجوم زرهی را به داخل شهر آغاز کرد و فرصتی طلایی در اختیار تکاوران و نیروهای مردمی قرار داد. در این روز خیابانهای منطقه شمال خرمشهر، گورستانی از آهنپارههای تانکهای منهدم شده دشمن شد.
روز بیست و چهارم مهرماه ۱۳۵۹ با ورود یکانی از دشمن به خیابان ۴۰ متری، اصلیترین راه پشتیبانی و تردد نیروهای درگیر در کوی طالقانی، کوی بندر، و ورزشگاه بسته شد ولی در نهایت دشمن مجبور به عقبنشینی شد. همچنین با بسته شدن جادههای آبادان به ماهشهر و آبادان به اهواز، تنها راه پشتیبانی سریع نیروهای خودی در آبادان و خرمشهر با استفاده از پرواز بالگردهای نیروی دریایی و هواناوها امکانپذیر شد. تانکها اگرچه قدرت آتش و مانور داشتند و میتوانستند کارکرد بسیار موثری در صحنه عملیات داشته باشند، در مناطق مسکونی قدرت چندانی نداشتند.
وقتی دشمن یک اشتباه تاکتیکی کرد
رزمندگان و تکاوران دریایی از این اشتباه تاکتیکی دشمن حداکثر استفاده را کردند و با شکار پیدرپی تاکنکها و نفربرها و به هلاکت رساندن نیروهای دشمن، خیابانهای خرمشهر را به صحنهای دیدنی و تماشایی بدل کردند. در این روز تعدادی از تکاوران و جمعی از نفرات هوادریا و مدافعان دلاور شهر شهید شدند و به پاس خونهای پاکی که در درگیریهای سخت برای نجات خرمشهر از سقوط حتمی ریخته شد، خرمشهر «خونین شهر» نام گرفت.
روز بیست و پنجم مهرماه ۱۳۵۹،نبرد خیابانی در جاده کمربندی کوی طالقانی و بندر همچنان ادامه یافت.
روز بیست و ششم مهرماه ۱۳۵۹ نیروهای عراقی حمله همه جانبه دیگری را به مواضع دفاعی رزمندگان و تکاوران دریایی تدارک دیدند و خیابانهای خرمشهر جولانگاه تانکها و نفربرهای آنان شد. عراقیهای متجاوز، دیوار دفاعیای که رزمندگان و تکاوران دریایی با حضور تنگاتنگ خود تشکیل داده بودند، با شهید و مجروح کردن آنها شکستند و قدم به قدم به پیشروی خود ادامه دادند. جنگ تن به تن همچنان در کوچه و خیابانها ادامه پیدا کرد، در این روز تعداد زیادی از مدافعان و تکاوران دریایی شهید شدند و به علت فشار بیش از حد دشمن، از خرمشهر قطع امید شد.
خبرنگار پارس، که در بیمارستانهای منطقه شاهد انتقال پیکر پاک و مطهر دویست نفر شهید بود، به سازمان خود گزارش داد که خرمشهر کاملا سقوط کرده است.
در روز بیست و هفتم مهرماه ۱۳۵۹ ستاد عملیاتی اروند، وضعیت عملیاتی را چنین گزارش کرد: «با توجه به اینکه نیروهای خودی از پشتیبانی توپخانه محروم هستند و دشمن با استفاده از توپ و تانک و نفرات پیاده تمام تلاش خود را به کار بسته است، شهر امروز چندین بار بین طرفین دست به دست شده و تا لحظه تقدیم این گزارش، نیروهای ما با رشادت طلبی و دادن تعداد زیادی شهید موفق شدهاند، صدمات زیادی به دشمن وارد و بیشتر ساختمانها را از وجود نیروهای دشمن پاک کنند ولی هنوز بخشی از گمرک و یک چهارم شهر در تصرف آنهاست.»
کار ستون پنجم در خرمشهر
روز بیست و هشتم مهرماه ۱۳۵۹، در ساعت ۱۰ صبح بار دیگر نیروهای عراقی با تهاجم گسترده، خود را به پل خرمشهر رساندند. دشمن با کمک ستون پنجم مسجد جامع، آخرین مرکز مهم نظامی پشیبانی و نقطه تجمع رزمندگان و تکاوران دریایی را در روز عید قربان به شدت زیر آتش گرفت و تعدادی از تکاوران و مدافعان شهید شدند و اوضاع پشتیبانی مدافعان نیز بحرانیتر شد. در این روز یک گروهان از منطقه دوم دریایی بوشهر و یک گروهان از تهران به بندر امام (ره) اعزام شدند و تحت فرماندهی گردان تکاوران مستقر در خرمشهر قرار گرفتند.
نیروهای عراقی طی سه روز، یعنی روزهای بیست و نهم و سیام مهرماه و یکم آبان ماه سال ۱۳۵۹، آتش سنگین و مداومی روی خرمشهر فرو ریختند تا دیگر هیچ موجود زندهای در آن باقی نماند. در این اوضاع عراقیها با پیشروی در خیابان چهل متری به اطراف مسجد امام صادق (ع) رسیدند. در حالی که جنگ خانه به خانه ادامه داشت، رزمندگان در مسیرهای اصلی که از جاده کمربندی به میدان فرمانداری (خیابان آرش و عشایر) منتهی میشد، مستقر شده بودند تا از نفوذ بیشتر دشمن و تسلط او بر پل جلوگیری کنند.
در مقابل، دشمن که از جاده کمربندی و ۴۰ متری پیشروی کرده بود، در حوالی فرمانداری مستقر شده بود. منطقه سوم دریایی خرمشهر در تاریخ اول آبان ۱۳۵۹، وضعیت را چنین گزارش کرد: «در خرمشهر هنوز جنگ خانه به خانه به شدت در جریان است. دشمن مواضع تانک خود را در جاده کمربندی ایجاد کرده و به پل خرمشهر نزدیکتر شده است. پایگاه نیروی دریایی نیز به طور دائم زیر آتش سنگین توپخانه و خمپاره قرار دارد».
روز دوم آبان ماه ۱۳۵۰، دشمن موفق شد، ساختمان فرمانداری را اشغال کند و با استقرار در ضلع شمالی پل، نیروهای مدافع را که در سمت غربی پل تا مسجد جامع حضور داشتند، به محاصره درآورد. اما تلاش رزمندگان برای ضربه زدن به دشمن به منظور آزادسازی پل همچنان ادامه داشت تا اینکه در اوایل شب موفق شدند عراقیها را عقب برانند و ساختمان فرمانداری را آزاد کنند.
وقتی دستور عقب نشینی صادر شد
در روز سوم آبان ماه ۱۳۵۹، عراقیها با استقرار در ساختمان فرمانداری و دیگر ساختمانهای مجاور، نه فقط هر جنبندهای روی پل را زیر آتش خمپارهاندازها و تیربارهای خود گرفتند از تردد قایق در رودخانه کارون نیز جلوگیری کردند. همچنین تعدادی از واحدهای عراقی به ۳۰ متری مسجد جامعه رسیدند. پس از مدتی درگیری، با فرا رسیدن شب، مدافعان دستور عقبنشینی و ترک شهر را دریافت کردند.
در لحظاتی که شهر در میان بهت و ناباوری همگان در آستانه سقوط قرار داشت، اندک رزمندگان باقی مانده هنگام خروج با چشمانی اشکبار و قلبی محزون و مشتهایی گره کرده پیمان بستند که «ای شهر خونین شده، باز خواهیم گشت و تو را آزاد خواهیم کرد و دوباره خرمشهر را خواهیم ساخت.» و سوم خردادماه سال ۱۳۶۱ تجلی اراده آهنین رزمندگان میهنمان در عملیات «بیتالمقدس» و وفاداری به این پیمان بود.
انتهای پیام
نظرات