• سه‌شنبه / ۱۱ تیر ۱۳۹۲ / ۱۰:۲۵
  • دسته‌بندی: فرهنگ حماسه
  • کد خبر: 92041106363
  • خبرنگار : 71451

«نصیرا شارما» که بود؟ /رونمایی از کتاب سرباز کوچک امام

«نصیرا شارما» که بود؟ /رونمایی از کتاب سرباز کوچک امام

مراسم رونمایی از کتاب خاطرات مهدی طحانیان» آزاده دفاع مقدس با عنوان «سرباز کوچک امام» با حضور تعدادی از آزادگان در مرکز فرهنگی سیدالشهدا (ع) برگزار شد.

مراسم رونمایی از کتاب خاطرات مهدی طحانیان» آزاده دفاع مقدس با عنوان «سرباز کوچک امام» با حضور تعدادی از آزادگان در مرکز فرهنگی سیدالشهدا (ع) برگزار شد.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگ حماسه خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)،در این مراسم، خوب‌نژاد، مدیر «مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان» با ارائه گزارشی از نحوه تدوین کتاب سرباز کوچک امام، گفت: جنگ تحمیلی یک نیمه آشکار دارد که همان عملیات‌های انجام شده هستند و نیمه پنهان آن نیز اسارت رزمندگان است. متاسفانه تا کنون به دلیل تواضع و فروتنی آزادگان در نشان دادن نیمه پنهان جنگ به خوبی عمل نکرده‌ایم.

وی ادامه داد: من به همراه مهدی طحانیان راوی این کتاب به مدت سه چهار سال اسیر بودم. او در نهایت شجاعت‌، بسیار متواضع و فروتن بود. خانم دوست‌کامی مؤلف خاطرات این آزاده سرافراز چهار سال برای تدوین این کتاب زحمت کشید. این کتاب در چاپ اول اشکالات و اشتباهاتی داشت که آن هم به دلیل اصرار من برای پایان کار تدوین آن بود اما در ویرایش دوم این اشتباهات برطرف خواهد شد.

خوب‌نژاد در پایان سخنانش گفت: از سال 69 تا کنون 600 عنوان کتاب مرتبط با آزادگان به چاپ رسیده است که 90 عنوان از این تعداد را مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان منتشر کرده است. ما انتظار داریم تمامی هنرمندان و نویسندگان برای ثبت و نگارش خاطرات دوران اسارت رزمندگان فعالیت‌هایی انجام دهند.

به گزارش ایسنا،‌در بخش دیگری از این مراسم، حبیب احمد‌زاده از نویسندگان دفاع مقدس گفت: اگر وقایع هشت سال دفاع مقدس را در گذشته نگه داریم به باتلاق خواهیم رفت. با خوانش این کتاب‌ها حسی در ما ایجاد می‌شود که بسیار ارزشمند است چرا که اینگونه آثار سکوی پرش هستند و نباید در گذشته باقی بمانند. اگر زمانی رستم و سهراب و آرش اسطوره‌های ما بودند؛ امروزه چهار میلیون قهرمان داریم. شاید فراوانی این قهرمان‌ها باعث شده است که نتوانیم به خوبی حق مطلب را ادا کنیم. مبادا روزی بیاید که از ثبت و ضبط نکردن این خاطرات حسرت بخوریم.

مهدی طحانیان در اسارت

احمدزاده افزود: مهدی طحانیان با چاپ این کتاب قسمت دوم جهاد خود را کامل کرد. این حرکت او موجب می‌شود دیگر آزادگان نیز به ثبت و ضبط خاطرات خود تشویق شوند. خوشبختانه این کتاب، تنها، خاطرات طحانیان نیست بلکه خاطراتی از دیگر اسرا و خانواده‌های آنها نیز در آن آورده شده است.

وی با اشاره به حجم زیاد صفحات این کتاب توضیح داد: متاسفانه ما «نسل ساندویچ خور» شده‌ایم چرا که وقتی حجم زیاد این کتاب‌ را می‌بینیم ابتدا فکر می‌کنیم که چگونه آن را بخوانیم. اما من باید بگویم که این کتاب بسیار خوش‌خوان است و اگر صفحه اول آن را بخوانید تا پایان با کتاب همراه خواهید شد. ممکن است در بخش‌هایی از کتاب صدای راوی و مؤلف یکی شود. مثلا در بخش‌های مربوط به برخی راویان، ای کاش لحن و لهجه آنها تغییر نمی‌کرد و خاطرات به سبک روایت‌ها نوشته می‌شد.

احمدزاده ادامه داد: این کتاب تکه‌ای از پازل آزادگان را تکمیل می‌کند چون وقتی خاطرات خانم معصومه آباد از اسرای هشت سال دفاع مقدس را می‌خوانیم متوجه می‌شویم که هر دوی این کتاب‌ها مکمل و تاثیرگذار بریکدیگر هستند. باید بگویم به اینگونه کتاب‌ها می‌توان استناد کرد. اگر در سال‌های دفاع مقدس نتوانستیم به دلایلی مانند کمبود امکانات یا تنبلی قدمی در جهت ثبت خاطرات آزادگان و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس برداریم اکنون این کتاب‌ها سندی هستند که وقایع هشت سال دفاع مقدس را مستند می‌کنند.

احمدزاده با اشاره به نام این کتاب یادآور شد: باید به این فکر کنیم که ممکن است این کتاب ترجمه شود و به کشور آمریکا برود. با توجه به تبلیغاتی که علیه ایران انجام می‌شود ممکن است به خاطر نام کتاب در جذب مخاطب با مشکل مواجه شویم؛ بنابراین باید از تبلیغ مستقیم برخی موارد پرهیز کنیم. این پرهیز کردن و تبلیغ غیرمستقیم صرف نظر کردن از ارزش‌ها محسوب نمی‌شود حتی شهید آوینی هم برای جذب مخاطب از این روش استفاده می‌کرد و یکی از دلایلی که موجب شد کتاب «دا» با اقبال خوبی از سوی مخاطبان مواجه شود همین تبلیغ غیرمستقیم بود.

وی در خصوص خانم «نصیرا شارما» همان خبرنگاری که با مهدی طحانیان در دوره اسارت مصاحبه ‌کرده بود و در این کتاب نیز به آن اشاره شده است، گفت: او استاد دانشگاه بود و خبرنگار مجربی نبود همسر او سعید سلطان پور از چریک‌های فدایی خلق بود که کشته شده بود. به همین دلیل از نظر روحی کاملا آشفته بود و همین باعث می‌شد که به اردوگاه‌های اسرای ایرانی بیاید و با اسرا مصاحبه کند. او تا کنون 9 کتاب نوشته است و در سال 1948 در شهر الله آباد هند متولد شده است.

احمدزاده که خود از رزمندگان هشت سال دوران دفاع مقدس است در بخش پایانی سخنانش با اشاره به برخی اشتباهات کتاب گفت: در پیشگفتار کتاب و بخش مربوط به آغاز جنگ تحمیلی، از نظر تاریخی اشتباهاتی دیده می‌شود. همچنین در پاره‌ای از بندهای این کتاب لحن واقعی افراد رعایت نشده است. علاوه بر این، نداشتن ماخذ و تاریخ نگاری صحیح در مورد برخی مطالب از دیگر اشتباهاتی است که در بخش‌هایی از این کتاب به چشم می‌خورد.یادمان باشد نباید به هیچ نقل قولی تا وقتی که یک منبع معتبر آن را تایید نکرده است، اعتماد کنیم.

در بخش دیگر این مراسم، فاطمه دوست‌کامی مؤلف کتاب «خاطرات سرباز کوچک امام» توضیح داد: در فاز اول کار که به ثبت خاطرات کودکی‌،دوران انقلاب‌ بسیج،‌اعزام به جبهه و اسارت این آزاده مربوط می‌شد حدود 250 ساعت خاطره ضبط کردیم. در مرحله دوم که رفع ابهام از مطالب بود آقای طحانیان خاطراتی یادش می‌آمد که باعث می‌شد حتی یک فصل کتاب کلا تغییر کند. بنابراین در این بخش هم 100 ساعت ضبط خاطره از وی ضبط کردیم.

وی ادامه داد: مهدی طحانیان در دوران اسارت کم سن و سال بود و همین باعث می‌شد که در کانون توجه عراقی‌ها قرار بگیرد. او از روز 19 اردیبهشت‌ماه سال 61 تا روز آزادسازی خرمشهر(سوم خرداد 61) توسط افسران عراقی به جمع سربازان بعثی‌ برده می‌شد تا آنها ببینند با چه کسی می‌جنگند و نترسند.

دوست‌کامی همچنین اظهار کرد: بخشی از دفاع مقدس ما که در رابطه با آزادگان و اسرای هشت سال دفاع مقدس است خیلی مهجور مانده است و همین باعث شد که این کتاب را بنویسم.

مهدی طحانیان

معصومه آباد، عضو شورای اسلامی شهر تهران و از آزادگان هشت سال دفاع مقدس نیز در بخش دیگر این مراسم گفت: من هشت برادر دارم اما هنگامی که از من می‌پرسند تو چند تا برادر داری؟ می‌گویم حدود 40 هزار. چون تمامی آزادگان را به نوعی برادر خودم می‌دانم و از نزدیک شاهد تمام سختی‌ها و مظلومیت‌های آن‌ها در دوران اسارت بودم. وقتی که با این برادرهایم هم صحبت می‌شوم بسیار به شوق می‌آیم، به گونه‌ای که زبانم بند می‌آید. حوادث دوران اسارت بسیار در من اثر کرده و گذشت زمان باعث نشده است که آنها را فراموش کنم. همیشه این خاطرات برایم تازه هستند. مثلا وقتی کتاب خاطراتم را با عنوان «من زنده هستم» می‌نوشتم حدود سه بار در بیمارستان بستری شدم و بعضی وقت‌ها حالم چنان بد می‌شد که دخترم طبیه‌سادات می‌گفت مادر تو آزاد شد‌ه‌ای. من دخترت هستم. اینجا ایران است.

وی ادامه داد: من شاهد بودم که عراقی‌ها مهدی طحانیان را چگونه با خود به اردوگاه‌ها می‌بردند؛ مخصوصا «اردوگاه عنبر». در فیلمی که آن خبرنگار بی‌حجاب با مهدی طحانیان مصاحبه می‌کند او عنوان می‌کند که 16 ساله است اما آن زمان مهدی 14 ساله بود و من هم دختری 17 ساله بودم.

آباد یادآور شد: هنگامی که عراقی‌ها این اسرای کم سن و سال را می‌آوردند از آنها به عنوان «طفل» نام می‌بردند که به جبهه آمده‌اند. وقتی من را به عنوان امدادگر به جبهه رفته بودم به اسارت گرفتند به فرماندهان‌شان بی‌سیم زدند و گفتند ما یک «ژنرال زن ایرانی» را گرفتیم و از من به عنوان «بنت الخمینی» نام می‌بردند.

به گزارش ایسنا در پایان مراسم،با حضور معصومه آباد‌،آزاده احمدشاهسپندی‌، سیده‌اعظم حسینی‌ مؤلف کتاب «دا»‌، فاطمه دوست‌کامی‌،حبیب احمدزاده‌ نویسنده و کارگردان و حجت‌الاسلام حسین‌پور مدیرمسئول ماهنامه «فکه»، از کتاب خاطرات آزاده مهدی طحانیان با عنوان «خاطرات سرباز کوچک امام» رونمایی شد.

«کتاب سرباز کوچک امام» در 926 صفحه و در قطع وزیری، به قیمت 27 هزار و 600 تومان توسط انتشارات پیام آزادگان به چاپ رسیده است.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha