به گزارش ایسنا، کودتای 28 مرداد و در پی آن به خاک و خون کشیدن تعداد زیادی از دانشجویان دانشگاه تهران در 16 آذر 1332 لکهای ننگینی در کارنامه سیاسی پهلوی دوم بود. اگرچه بیل کلینتون چهل و دومین رییسجمهور آمریکا، چند دهه بعد با اعتراف رسمی به نقش کشورش در ماجرای کودتا از مردم ایران عذرخواهی کرد، اما آیزنهاور رییسجمهور وقت این کشور و سایر مقامات سیاسی این کشور که عامل شهادت و جراحت شمار زیادی از دانشجویان ایرانی در این ماجرا بودند هرگز از جنایتها و کردههای شرمآورشان از مردم ایران عذرخواهی نکردند.
تظاهرات اعتراضآمیز و خشمآلود دانشجویان دانشگاه تهران در پی همکاری دیوید آیزنهاور رییسجمهور جمهوریخواه آمریکا با دولت انگلستان برای سرنگونی دولت ملی مصدق و کودتای ۲۸ مرداد، تشکیل دادگاه نظامی و محاکمه مصدق، برقراری رابطه مجدد پهلوی دوم با دولت انگلستان پس از ملی شدن صنعت نفت کشور و سفر ریچارد نیکسون معاون رییسجمهور وقت آمریکا به ایران موجب بالا گرفتن درگیریهای خونین بین دانشجویان و گارد شاهنشاهی در محوطه داخلی دانشگاه تهران شد. در این درگیریها علاوه بر دستگیری و مجروح شدن تعداد زیادی از دانشجویان معترض، سه تن از دانشجویان دانشگاه به نامهای مصطفی بزرگنیا، شریعت رضوی و احمد قندچی در روز 16 آذر سال 1332 به شهادت رسیدند و این روز تاریخی «روز دانشجو» نام گرفت و در تارک تاریخ این سرزمین برای همیشه نقش بست.
شهید مصطفی چمران در حادثه 16 آذر 1332 جزو دانشجویان معترض دانشکده فنی دانشگاه تهران حاضر در تظاهرات بود. وی در توصیف این حادثه، گفت: «وقایع آن روز چنان در نظرم مجسم است که گویی همه را به چشم می بینم. صدای رگبار مسلسل در گوشم طنین می اندازد، سکوت موحش بعد از رگبار بدنم را می لرزاند، آه بلند و ناله جانگداز مجروحان را در میان این سکوت دردناک میشنوم. دانشکده فنی خونآلود را در آن روز و روزهای بعد به رأی العین می بینم.»
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نیز از کوران مبارزات خود در عصر رضا پهلوی تا سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره به نقش و تاثیرگذاری عمیق دانشگاه و دانشجو تاکید داشتند.
ایشان در فروردین 1347 در جمع دانشجویان دانشگاه بصره در کربلا گفتند: «عوامل استعمار به ما - روحانیون - که میرسند میگویند «تیپ» جوان و تحصیلکرده و دانشجو فاسد شدهاند، عقاید مذهبی و ملی خود را از دست دادهاند و سر به بیراهه نهادهاند و چشم و گوش بسته، مقلد بیگانگانند؛ و به شما که میرسند، میگویند مراجع و روحانیون خرافی و مرتجعند و واقعیات زمان را درک نمیکنند و متابعت از آنها سیر قهقرایی و عقبگرد است و شرط تعالی و ترقی این است که از این عناصر فناتیک و اُمل و عقایدشان چشم بپوشیم و فاصله بگیریم. ما و شما در این بین وظیفه داریم، علی رغم خواست و کوشش تفرقهجویان و مستعمِرین، روابط معنوی و فکری خود را عمیقتر نموده در هر حال تفاهم کنیم و متفقا با استفاده از تجارب و اطلاعات و نیروی یکدیگر، موجبات ثبات و عظمت و سعادت و ترقی و تعالی خود را فراهم نماییم...»
امام امت در جمع استادان و دانشجویان گیلان نیز بر تبیین جایگاه و نقش علما، دانشمندان، معلمان و اساتید دانشگاه پرداختند و افزودند: «مقام دانشجو و بعد هم مقام معلم، دانشجوها ذخایر این ملت هستند، مقدرات مملکت ما در آتیه به دست دانشجویان امروز است، یعنی در هر رشتهای که باشند در رشته حقوق باشند یک نحو مقدرات در سایر رشته ها هم شئونات مختلفه کشور در دست دانشجویان است که آتیه کشور را آنها باید اداره بکنند چنانچه معلمین تربیت کننده اشخاصی هستند که آنها باید مقدرات مملکت را به دست بگیرند، یعنی سعادت یک مملکت کلیدش به دست معلم است و به دست دانشجو. اول معلم که باید تربیت کند قشرهای جوان را و بعد خود جوانها که باید مملکت را اداره کنند؛ بنابراین هر مملکتی در عالم، هر کشوری در عالم موجودیتش بسته است به دست دانشجو و معلم. کلید سعادت به دست معلم است و همان قدر که معلم بزرگ است مسئولیتش هم بزرگ است. همان قدری که عالم بزرگ است مسئولیت عالم هم بزرگ است و این فرق نمی کند به اینکه عالم در دانشگاهها باشد یا عالم در علوم قدیمه.»
ایشان تاکید کردند: «هر مقداری که انسان عظمتش زیادتر باشد مسئولیتش زیادتر است و چون معلم عظمتش زیاد است، مسئولیتش زیاد است، عظمتش زیاد است برای اینکه تربیت می کند جوانها را و نیروی جوانی در دست معلم تربیت می شود. مسئولیت زیاد است برای اینکه اگر این جوانها و نیروی جوانی در دست معلمین خوب تربیت بشوند آتیه کشوری خوب است، سعادتمند است، و اگر چنانچه معلمین انحراف داشته باشند و تربیت انحرافی بکنند، مملکت به فساد کشیده می شود. بنابراین شما جوانها همان قدری که بزرگ هستید برای اینکه محصل هستید، دانشجو هستید و بعد هم ان شاءالله معلم خواهید شد، همان قدر که بزرگ هستید و شغلتان یک شغل شریف و بزرگ است، مسئولیتتان هم یک مسئولیت بزرگ است.»
امام خمینی (ره) تاکید کردند: «از دانشگاهها و مدارس ... سعادت ملتها شروع می شود. دانشگاهها و مدارسند که تمام مقدرات مملکتی را آنها هستند که اداره می کنند. سعادت یک ملت به دست دانشمندان آن ملت است. دانشمندان ملت اگر انحراف نداشته باشند، استقامت داشته باشند، بر طریق مستقیم باشند ملت هم به طریق مستقیم کشیده می شود و ملت هم سعادتمند می شود و اگر خدای نخواسته انحرافاتی در دانشگاهها در دانشکدهها، در مدارس قدیمه، در مدارس جدیده انحرافاتی پیدا بشود، از آنجاست که انحراف ملت پیدا می شود. ملتها چشمشان به دانشمندها دوخته است، اگر چنانچه عالِم فاسد بشود عالَم فاسد می شود، «اذا فسد العالِم فسد العالَم» برای اینکه عالَم چشمش را به عالِم دوخته است توجه تودۀ مردم به متفکرین کشور است، به علمای کشور است. اگر خدای نخواسته آنها فاسد بشوند همه کشور به فساد کشیده می شود و اگر آنها صالح باشند همه کشور به صلاح و سداد کشیده میشود؛ بنابراین هم شما قشر دانشجو که می خواهید دانشمند بشوید ان شاءالله ـ و خواهید شد ان شاءالله ـ هم شما بزرگ هستید و بزرگوار و هم شما مسئول هستید و مُلتفت باشید که این مسئولیت را، این باری که به دوش شما آمده است، خواهی نخواهی به دوش شما و به دوش همه این مسئولیت آمده است و خدای تبارک و تعالی از شماها انتظار این معنا را دارد که شماها تربیت کنید جامعه را و این یک خدمت بزرگ است که اگر خوب انجام بگیرد این خدمت اینقدر ارج دارد که نمی توانیم ما تعریفش را از عهده برآییم.»
امام خمینی در پیامی به استادان، دانشجویان و دانش آموزان در آستانه بازگشایی مدارس و دانشگاه در شهریور 1358 گفتند: «اکنون ای خواهران و برادران و فرزندان عزیز اسلام! با باز شدن دانشگاهها و دبیرستانها و دبستانها در موضع حساس و سرنوشتسازی هستید و دشمنان اسلام و غارتگران کشور با توطئه ها و نیرنگها می خواهند در این سنگر عظیم که امید ملت و مرکز سرنوشت کشور است، رخنه نموده؛ و با عمال خود، شما را از راه خود ـ که راه حق و راه محرومین و مستضعفین است ـ منحرف، و با اخلالگری در مراکز علم، شما را از هدف بازدارند. لازم می دانم نکاتی چند را با شما عزیزان در میان گذارم، باشد که قسمتی از دِین خود را به اسلام و طبقۀ محروم و شما عزیزان ادا نمایم؛ و از زیر بخشی از مسئولیتهای خود نزد خالق و خلق بیرون آیم.»
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در ادامه این پیام تاکید کردند: «بزرگترین وابستگی ملت های مستضعف به ابرقدرتها و مستکبرین، وابستگی فکری و درونی است که سایر وابستگی ها از آن سرچشمه می گیرد... شما استادان و فرهنگیان و دانشجویان دانشگاهها و دانشسراها ... باید کوشش کنید و مغزها را از این وابستگی فکری شستشو دهید و با این خدمت بزرگ و ارزنده، ملت و کشور خود را نجات دهید. در آغاز باز شدن دانشگاهها و ... اشخاصی یا گروههایی بخواهند با اسمهایی و تبلیغاتی فریبنده در کار دانشگاهها اخلال کنند و ... عزیزان دانشگاهی و محصلین سایر مدارس با بی اعتنایی و سردی با آنان مواجه شوند و توطئه آنان را خنثی نمایند. آنچه کراراً تذکر دادهام و رمز پیروزی است، اتحاد گروههای دانشجویی و تشکیل یک گروه اسلامی - ملی است در مقابل منحرفان که کوشش دارند تفرقه بیفکنند.»
رهبر فقید انقلاب اسلامی متذکر شدند: «باید کوشش در راه علم و به دست آوردن تخصص در رشته های مختلفه اساس فعالیت دانشجویان عزیز باشد که نیازمندی های میهن به دست خود آنها برآورده و کشور ما با کوشش شما خودکفا شود. اسلام دین مستند به برهان و متکی به منطق است و از آزادی بیان و قلم نمیهراسد و از طرح مکتبهای دیگر که انحراف آنها در محیط خود آن مکتبها ثابت و در پیش دانشمندان خودشان شکست خورده هستند، باکی ندارد شما دانشجویان محترم نباید با پیروان مکتبهای دیگر با خشونت و شدت، رفتار و درگیری و هیاهو راه بیندازید. ما همه و شما دانشجوهای محترم و این دانشجویان، خواهران ما، همه کوشا باشیم به اینکه آن طوری که باید و آن طوری که لازم است در جمهوری اسلامی ما عمل کنیم. همچو نباشد که فقط لفظ باشد که ما جمهوری اسلامی هستیم، لکن نه دانشگاههایمان و نه دانشسراهایمان و نه ... هیچ کدام آن معنایی که باید در اسلام باشد، در آنها نباشد.»
ایشان تاکید کردند: «دانشگاهیها بدانند این را که همان طوری که یک مجتهد در سرنوشت خودش باید دخالت کند، یک دانشجوی جوان هم باید در سرنوشت خودش دخالت کند. فرق مابین دانشگاهی و دانشجو و مثلا مدرسهای و اینها نیست، همهشان با هم هستند. اینکه در دانشگاه رفتند و یک همچو مطلبی را گفتند، این یک توطئهای است برای اینکه شما جوانها را مایوس کنند. بیدار باشید. توجه کنید. اینها با توطئههایشان میخواهند کار را انجام بدهند، نمی توانند با دخالت نظامی کار بکنند، اینها می خواهند با شیطنتهایشان کار خودشان را انجام بدهند. آن وقت شیطنت این بود که سیاست از مذهب خارج است و بسیار ضرر به ما زدند و ما بسیار ضرر خوردیم و آنها هم بسیار نفع بردند. این مطلب شکست خورده. حالا می گویند که سیاست حق مجتهدین است یعنی، در امور سیاسی در ایران پانصد نفر دخالت کنند، باقیشان بروند سراغ کارشان. یعنی مردم بروند سراغ کارشان، هیچ کار به مسائل اجتماعی نداشته باشند، و چند نفر پیرمرد ملا بیایند دخالت بکنند. این از آن توطئه سابق بدتر است برای ایران.»
امام امت همچنین در وصیت نامه سیاسی ـ الهیشان خطاب به دانشجویان و دانشآموزان، وصیت کردند «وصیت اینجانب به جوانان عزیز دانشسراها و دبیرستانها و دانشگاه ها آن است که خودشان شجاعانه در مقابل انحرافات قیام نمایند تا استقلال و آزادی خود و کشور و ملت خودشان مصون باشد. ... احتیاج ما پس از این همه عقب ماندگی مصنوعی به صنعتهای بزرگ کشورهای خارجی، حقیقتی است انکارناپذیر و این به آن معنی نیست که ما باید در علوم پیشرفته به یکی از دو قطب وابسته شویم. دولت و ارتش باید کوشش کنند که دانشجویان متعهد را در کشورهایی که صنایع بزرگ پیشرفته را دارند و استعمار و استثمارگر نیستند بفرستند؛ و از فرستادن به امریکا و شوروی و کشورهای دیگر که در مسیر این دو قطب هستند احتراز کنند، مگر انشاءاللّه روزی برسد که این دو قدرت به اشتباه خود پی برند و در مسیر انسانیت و انساندوستی و احترام به حقوق دیگران واقع شوند.»
انتهای پیام
نظرات