عباسی شوازی در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به اینکه پنانسیل ها و ویژگی های یک منطقه ممکن است برای یک جنس خاص جذابیت بیشتری داشته باشد، توضیح داد: برای مثال «عسلویه» یکی از مناطقی است که شهرک صنعتی محسوب می شود. شرایط این منطقه به نحوی است که کارگران، مهندسان، سایر کارکنان و مدیران صنعتی که عمدتا مردان هستند، بیشتر به آنجا مهاجرت می کنند. تردد و سکونت مردان در این مناطق باعث می شود که نسبت جنسی به نفع آنها تغییر کند.
این جمعیت شناس در ادامه با اشاره به مناطقی که در آنها حضور مردان پررنگ تر است اظهار کرد: برای مثال در شهرک مس سرچشمه و یا ذوب آهن «اصفهان»، خانههای سازمانی تشکیل شده که افراد به آنجا مهاجرت می کنند، ولی خانواده آنها همراهشان نیست. آنان مردان مجرد یا متاهلی هستند که چون اعضای خانواده شان درکنار آنها نیست، ساختاری مردانه را ایجاد کرده اند.
رئیس موسسه ملی مطالعات جمعیتی با شاره به تجارب مشابه جهانی در این خصوص اضافه کرد: برای مثال در کشورهایی مانند دبی، امارات، ابوظبی و یا کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز این ناهنگونی دیده می شود. ساختار جنسی این مناطق نشان می دهد که تعداد مردان بیشتر از زنان است. بنابراین طبیعت یک منطقه و ویژگی های اقتصادی و اجتماعی گاهی به عدم تعادل نسبت جنسی منجر می شود.
وی با شاره به بیشتر بودن میزان زندگی تجردی در دهه سوم زندگی ادامه داد: این مساله نیز می تواند منجر به عدم تعادل جنسی در یک جامعه شود. با این وجود اگرچه باید نسبت جنسی در یک منطقه رعایت شود اما گاهی پروژه های اقتصادی و صنعتی، ما را ناگزیر می کنند تا برای رسیدن به رشد و توسعه اقتصادی کشور این تعادل را برهم زنیم.
چهره «زنانه» تهران
رئیس انجمن جمعیت شناسی ایران با اشاره به دلایل زنانه تر شدن چهره پایتخت در سال های اخیر تصریح کرد: تهران یکی از پایتختهایی است که اگرچه ویژگیهای یک شهر و محیط زیستی مطلوب را ندارد اما زمینههایی که در آن منجر به ایجاد اشتغال و تمرکز خدمات شده باعث شده است تا افراد برای جستجوی کار، رفاه و خدمات بیشتر به این مناطق مراجعه کنند. در حال حاضر نسبت به گذشته زنان و دختران بیشتری به تهران جذب میشوند و به آن مهاجرت کنند. علت این مساله عدم توزیع امکانات برابر برای زنان و مردان در سایر شهرهاست.
پادگانهایی که شهرها را «مردانه» کرده است
این جمعیت شناس وجود پادگانهای نظامی در برخی از نقاط کشور را یکی دیگر از دلایل حضور بیشتر مردان در این مناطق دانست و گفت: موقعیت برخی مناطق موجب می شود تا افراد به عنوان سرباز و نیروی نظامی در آنجا حضور پیدا کنند. همین ویژگی سبب مهاجرت یا جذب بخشی از جمعیت مردان به این مناطق میشود. همچنین زمینه های کاری نیز وجود دارد که باعث می شود عده خاصی به این شهرها مهاجرت کنند.
این استاد گروه جمعیت شناسی دانشگاه تهران با اشاره به پویایی جمعیت و عللی که موجب تمرکز بیشتر زنان در برخی نقاط می شود اظهار کرد: بنابراین یکی از دلایلی که ممکن است برای تغییر نسبت جنسی و فزونی دختران وجود داشته باشد این است که به دنبال تغییر فرهنگ شهرنشینی در تهران به عنوان مرکز تحول اجتماعی ایران، موانع فرهنگی حضور زنان در اجتماع در آن کمتر از سایر مناطق است. همچنین به دلیل امکان کار و خدمات بیشتر برای زنان شاهد فزونی زنان در این منطقه هستیم.
عضو مشاورین علمی-بین المللی موسسه مطالعات جمعیتی آسیا، با تاکید بر اهمیت توسعه زیر ساخت ها برای توسعه موزون تصریح کرد: باید بیش از آنکه نگران این شاخص های آماری درباره حضور بیشتر زنان یا مردان در یک منطقه باشیم، توسعه موزون را در کشور ایجاد کنیم. یعنی تلاش کنیم تا خدمات رفاهی برابر در مناطق مختلف ایجاد شود تا افراد به جای مهاجرت در منطقه خودشان سکونت کرده و بعد از اتمام تحصیلات وارد بازار کار شوند.
زنانه و مردانه شدن چهره شهرها، معلولی از عوامل موثر بر مهاجرت به این مناطق است
وی با بیان اینکه زنانه و مردانه شدن چهره شهرها معلولی از عوامل موثر بر مهاجرت به این مناطق محسوب می شود افزود: بنابراین نگاه کردن و توجه به ریشه های اصلی این مهاجرت و عدم توازنی که به دنبال آن شکل میگیرد باید در اولویت سیاست گذاری ها و برنامهریزیها قرار گیرد.
رئیس انجمن جمعیت شناسی ایران با اشاره به اینکه ترکیب جمعیت کشور با توجه به شرایط اجتماعی اقتصادی هر منطقه قابل تغییر است افزود: یکی از موضوعات مهم در برنامهریزی جمعیتی و اقتصاد اجتماعی کشور، توجه به تعادل و توازن جنسیتی است. با توجه به این تغییرات و تحولات باید نوع نگاهمان را برای برنامهریزی و سیاستگذاری در این مناطق تغییر دهیم.
عدم گزارش تولد فرزند یا سقط جنین، نسبت جنسیتی را تغییر میدهد
استاد گروه جمعیت شناسی دانشگاه تهران با بیان اینکه نسبت جنسی به طور طبیعی در بدو تولد حدود 104 پسر در مقابل هر 100 دختر است اظهار کرد: برخی از دلایل اجتماعی و ساختاری به جز مهاجرت نیز ممکن است این نسبت را برهم زند. برای مثال اگر نسبت جنسی در بدو تولد به بیش از 110 برسد، در صورتی که داده ها به دقت جمع آوری شده باشد، نشان می دهد که احتمالا به دلیل سقط جنین یکی از دو جنس بویژه در مورد دختران، نسبت جنسی تغییر کرده است. در این صورت باید ضمن ارائه برنامه های آموزشی و فرهنگی در مورد ایجاد نگرش صحیح "عدالت جنسیتی:، قوانین و مقرراتی برای پیشگیری از رواج این پدیده وضع شود.
این عضو مشاورین علمی بین المللی موسسه مطالعات جمعیتی آسیا، با تاکید بر فرهنگ «عدالت جنسیتی» تصریح کرد: معمولا چنین پدیده ای در کشورها و مناطقی اتفاق می افتد که ترجیح جنسی فرزند پسر رایج است. برای مثال در کشورهای جنوب آسیا، مانند کره جنوبی و یا کشورهایی که باروری پایینی دارند نسبت جنسی برای فرزند دوم و بالاتر به نفع پسران است. همچنین سیاست تک فرزندی چین باعث شده است که خانواده ها ترجیج دهند که دومین فرزندشان پسر باشد و به همین دلیل نوزاد دختر را سقط میکنند.
رئیس موسسه ملی مطالعات جمعیتی، با اشاره به محدوده تغییر نسبت جنسی، تغییرات ناچیز در این میزان را طبیعی دانست و اظهار کرد: گاهی ممکن است نسبت جنسی از 104 به 105 پسر در مقابل 100 دختر تغییر کند. این تغییر فاجعه بار نیست و ممکن است در طول تحولات اجتماعی اتفاق افتاده باشد و جامعه به شکل آرام با آن منطبق شود.
عباسی شوازی با انتقاد از نبود امکانات برابر شهری و روستایی گفت: به دنبال فاصله چشمگیر بین مناطق روستایی و شهری جوانان به دنبال مهاجرت به شهرها هستند و همین امر موجب می شود تا فقط سالمندان در آن منطقه باقی بمانند. این یک معضل اجتماعی است که بایستی جدی تر به آن نگاه کرد.
مسکنهای مهری که توسعه آنها آسیبزاست
این جامعه شناس با تاکید بر عناصری که باعث ادامه حیات در مناطق صنعتی و تجاری هستند اظهار کرد: اگر در این مناطق در کنار کاربری صنعتی و تجاری مراکزی همچون مدارس، خانه بهداشت، مراکز فرهنگی و...احداث شود امکان توسعه پایدار را فراهم می کند. این درحالیست که در برخی مناطق مانند شهر پردیس که تعداد زیادی « مسکن مهر» ساخته شده حال آنکه امکانات رفاهی و زمینه های اشتغال ساکنان وجود ندارد. این اقدامات «رشد یک جانبه» است که حتی اسم آن توسعه نیست و آسیب های زیادی به همراه دارد.
انتهای پیام
نظرات