به گزارش ایسنا، این استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز در آیین بزرگداشت حافظ با موضوع "قلم صنع" در تالار خلیج فارس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید چمران اهواز اظهار کرد: "قلم صنع" برگرفته از یکی از ابیات بحثبرانگیز حافظ است. برخی از ابیات معنای پیچیده و دشواری ندارند اما ظرفیت طرح نظرگاه های مختلف را پیدا می کنند آن هم به جهت ویژگی تکثرپذیری معنایی در ابیات حافظ. این ابیات بحثانگیز در اشعار حافظ چیزی حدود ۵۰۰ بیت از تعداد ۴۸۶ غزل حافظ است که این حاکی از آن است که بسیاری از ابیات حافظ از دیدگاهها و منظرهای مختلف محل بحث فراوان دارند.
او در ادامه بیان کرد: حافظ گاهی یک واژه و گاهی یک عبارت را به صورت ایهام به کار میبرد و این بیانگر آن است که ایهام او تنها واژگانی نیست. تعابیری نیز که از حافظ آورده میشوند، گاهی چندپهلو هستند. حافظ گاهی شیطنتهای زبانی هم میکند و ذهن خواننده را به بازی میگیرد. در دیوان حافظ ممکن است هر کس از یک منظر تفسیر خاصی ارائه دهد و این به جهت ایهامپذیری شعر حافظ است.
امامی خاطرنشان کرد: ابیات بحثانگیز خاص حافظ نیست و مولوی و خاقانی هم دارای چنین ابیاتی در اشعار خود هستند. حتی نظامی هم در مقدمه مخزنالاسرار یکسری ابیات بحثانگیز دارد. اما بحثانگیز بودن ابیات حافظ از نوع دیگری است و دارای ویژگی خاص است.
او افزود: مخاطبان شعر حافظ هم انسانهای عادی هستند که شعر را از دیدگاه ادراکی خود تفسیر میکنند و هم خواص هستند که به ژرفای معانی شعر میپردازند و آن را تحسین میکنند؛ این در حالی است که برخی از مخاطبان شعر حافظ دانشمندان و علمایی بیرون از حوزه علوم انسانی هستند. از این رو افراد با زمینههای ذهنی گوناگون و سواد مختلف شعر حافظ را مطالعه میکنند و حافظ هم گاهی اوقات به گونهای شگفتانگیز با اذهان مخاطبان وارد محاوره میشود.
به باور این استاد ادبیات دانشگاه، وقتی ما از منظر نقد ادبی به شعر حافظ مینگریم راجح و مرجوح بودن شکل نسبی پیدا میکند. در مواقعی ما با تحلیلها روبهرو میشویم که فکر خود را در آینه شعر حافظ ارائه میدهد و او را مصادره میکند.
این عضو هیات علمی دانشگاه با بیان این که غزلیات حافظ به لحاظ شکلشناسی مفهومی به سه دسته عرفانی، غیرعرفانی و ترکیبی تقسیم میشوند در این باره توضیح داد: طبیعی است وقتی غزلی عرفانی است، نمیتوان آن را به صورت غیرعرفانی تفسیر کرد و بالعکس. غزلیات ترکیبی آن دسته ای هستند که به عنوان مثال ابتدای شعر غیر عرفانی، انتهای شعر عرفانی اما کلیت شعر غیرعرفانی است. اما ابیات بحثانگیز گاهی ورای این موضوعات است. به عنوان مثال در بیت "پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت / آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد" که در غزلی هشتبیتی با مطلع "صوفی ار باده به اندازه خورد نوشش باد/ ورنه اندیشه این کار فراموشش باد" جا دارد. این غزل جزو غزلهای ترکیبی گسستهنما است و زمینه فلسفی و عرفانی وسیعی در این بیت وجود ندارد. درباره این بیت خاص، صحبتهای متفاوتی نقل شده است؛ از جمله اینکه "خطاپوش" را در چه معنایی ببینیم. آیا این واژه را در معنای "پوشاننده خطا" در نظر بگیریم یا "پوشیده از خطا".
امامی گفت: گروهی خطاپوش را در معنای "خطاپوشنده" میگیرند که این معنای خاص برآیندی از اندیشه خیامی است به این معنی که خطا بر قلم صنع رفته است اما پیر ما گفت نرفته است؛ پس آفرین بر نظر پاک پیر ما که میخواهد خطای قلم صنع را بپوشاند. پیری که شاعر از آن صحبت میکند، ضمیر و باطن خود حافظ است یعنی دقیقا استنباطی است که حافظ دارد. براساس نظریه ای که می گوید "خطاپوش" به معنی "خطاپوشنده" است. در حقیقت مفسر بیت یا گزیننده این مفهوم به دنبال این است که به نحوی بیت حافظ را تاییدی برای مشرب خیامی بداند. این مشرب خیامی به مشربی گفته میشود که در رباعیاتی منسوب یا متعلق به خیام دیده و استنباط میشود. وقتی صحبت از مشرب خیامی به میان میآید منظور صرفا رباعیهایی نیز که توسط خیام سروده شدهاند نیست. ممکن است برخی توسط خیام و برخی دیگر توسط کسانی سروده شده باشد که تفسیر خاصی از کائنات و معمای هستی داشتند و خودشان را در پشت نام خیام پنهان کردند.
او با بیان این که فروغی حدود ۱۳۰ رباعی را به عنوان رباعیات اصیل خیام برگزیده است که مورد تایید صادق هدایت در ترانههای خیام است گفت: یکی از این رباعیها که با ضبط "خطاپوش" به معنای "خطاپوشنده" مناسبت دارد، به این صورت است که دارنده چو ترکیب طبایع آراست / از بهر چه اوفکندش اندر کم و کاست/ گر نیک آمد شکستن از بهر چه بود/ ورنیک نیامد این صور عیب کراست. در جای دیگر نیز خیام میگوید "گر کار فلک به عدل سنجیده بدی / احوال فلک جمله پسندیده بدی/ ور عدل بدی به کارها در گردون / کی خاطر اهل فضل رنجیده بدی. در این جا بنمایه میگوید ترکیب طبایع دارای کم و کاست است و این در حالی است که در قسمت بعد گفته میشود که کار فلک از روی عدل و درستی نیست و در حقیقت همان مطلبی را بیان میکند که در تفسیر مفسر شعر حافظ از "خطاپوش" به معنای "خطاپوشنده" استنباط میشود.
این استاد ادبیات فارسی ادامه داد: اما نظر دوم "خطاپوش" را به معنای "پوشیده از خطا" در نظر میگیرد. آن چه ضبط خطاپوش به معنای "پوشیده از خطا" را تایید میکند و سبب شده که "خطاپوش" در معنای "خطاپوشیده" به حاشیه رانده شود، دو بیت است که به مجرد اینکه تقصیر خطاپوشیده مطرح شود ممکن است کسی متعرض این نکته شود که تکلیف موارد مشابه چیست. ما برای اینکه "خطاپوش" را در معنای "خطاپوشنده" بگیریم، ابیات تاییدکننده چندانی نداریم اما برای این که واژه را در معنای "خطاپوشیده" بگیریم، ابیات تاییدکننده متعددی سراغ داریم.
او تاکید کرد: باید بگویم اگر گروهی از خوانندگان و مشتاقان شعر حافظ بر اساس دیدگاه و منظر خودشان واژه "خطاپوش" را به معنای "پوشاننده خطا" بگیرند، این تحلیل و دریافت آنها براساس زیرساخت ذهنی آنها است. من نمیتوانم کسی را مجبور کنم که دیدگاه خاصی نسبت به پدیدهای نداشته باشد اما میتوانم بگویم که دیدگاه و تفسیر من براساس آنچه استنباط میکنم و براساس قراینی که مطرح میکنم، فلان چیز است و بعد اجازه بدهم هرکس بر اساس تفکر و تصور خودش استنباط کند.
همچنین در بخشی از این آیین بزرگداشت دکتر مختار ابراهیمی، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز، با اشاره به دلایل صوری شدن ادبیات گفت: وقتی ادبیات را سرسری میخوانیم، سبب میشود که از متن بیرون شویم و در واقع متن ما را کنار میگذارد و وارد تصورات میشویم.
او افزود: متن حافظ چیزی میگوید و تصور ما چیز دیگری است. از متن که بیرون میرویم، برداشت ما عوامانه میشود و به عنوان مثال درصدد این خواهیم بود که بدانیم حافظ شراب میخورده است یا نه و یا اینکه اساطیر شاهنامه واقعیت دارند یا خیر.
ابراهیمی تصریح کرد: در همین راستا جعلیات نیز رخ میدهد و رواج پیدا میکند و بدین گونه متن به زیر آب میرود و در مورد آن خیالبافی میکنیم و سرانجام نیز خود متن مقصر شمرده میشود.
انتهای پیام
نظرات