به گزارش ایسنا، در این روز حتی اگر اقدام موثر و راهگشایی در جهت کاهش آلام این کودکان از سوی برخی مسئولان و مردم صورت نگیرد اما حداقل آن اینست که با بازتابهای رسانهای و انعکاس واقعیت حضور آنان در اقصی نقاط دنیا، بسیاری این آسیب را نه درک، بلکه میشنوند و می خوانند؛ در ایران نیز هرچند در دولت یازدهم با احیای شورای عالی کودکان پس از هشت سال وقفه، ساماندهی کودکان کار و خیابان در دستور کار قرار گرفت اما زخم پینه بسته کودکان کار و خیابان عمیقتر از اقدامات انجام شده از جمله صدور دفترچه بیمه برای آنها و ... است، به نحوی که درحال حاضر هزاران کودک دستفروش، بارکش، زبالهگرد، کارگر، چرخی و غیره به عنوان "کودک کار" در ایران مشغول کار هستند.
به بهانه روز جهانی مبارزه با کار کودکان با "سارا رضایی" و "سوسن مازیار فر" فعالان حقوق کودک و عضو جمعیت امام علی (ع) و "ثریا عزیزپناه" فعال حقوق کودک و عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان به منظور «بررسی وضعیت کودکان کار در ایران» به گفتوگو پرداختیم، که مشروح آن در ادامه خواهد آمد:
جغرافیای کار کودک در ایران
آمارهای غیررسمی از وجود هفت میلیون کودک کار در ایران خبر می دهند
سودآوری؛ دلیل بالا بودن جمعیت خانوار کودکان کار
سارا رضایی، عضو جمعیت امام علی (ع) در خصوص وضعیت کار کودک در ایران گفت: هنوز آمار مشخصی از کودکان کار در ایران وجود ندارد؛ این در حالیست که آمارهای رسمی رقم دو میلیون کودک کار را در کشور نشان میدهند اما آمارهای غیررسمی از وجود هفت میلیون کودک کار خبر میدهند که 50 درصد آنها را کودکان مهاجر از کشورهای افغانستان، پاکستان و ... تشکیل میدهند.
وی افزود: بیشتر این کودکان در بازه سنی 10 تا 15 سال قرار دارند اما بر اساس شواهد عینی اعضای جمعیت امام علی (ع) کودکان زیر پنج سال و حتی نوزاد که درگیر کار اجباری شدهاند را نیز داشتهایم.
رضایی ادامه داد: بیشتر این کودکان فاقد اوراق هویتی و شناسنامه هستند و اگر ایرانی باشند این مسئله باعث میشود در صورت ایجاد آسیب برای کودک هیچ کمکی به او نتوان کرد.
این عضو جمعیت امام علی (ع) در ادامه عنوان کرد: در مطالعاتی که داشتیم محرومیت از تحصیل در بین کودکان کار رواج بسیاری دارد. بیشتر پراکندگی این کودکان در محلههای جنوب شهر تهران مانند خیابان شوش، اوراق چیها، فرحزاد، خاک سفید و در مناطق اطراف تهران مانند ورامین، رباط کریم و اسلامشهر بوده و محدوده کاری آنها نیز در مرکز و مناطق شمالی تهران است.
رضایی ادامه داد: بیشتر کاری که این کودکان به آن اشتغال دارند گل فروشی، دستفروشی و اسپند دود کنی بوده، این در حالیست که گاهی هم آنها ادامه دهنده شغل پدرشان هستند.
وی همچنین خاطرنشان کرد: این کودکان بیشتر از خانوادههایی هستند که والدین آنها بیکارند و یا کار مشخصی ندارند به همین دلیل کودک مجبور است جبران معاش را در خانواده انجام دهد.
این عضو جمعیت امام علی (ع) افزود: متاسفانه آمار اعتیاد در این خانوادهها بسیار بالاست. تعداد فرزندان در خانوادههای این کودکان به دلیل اینکه برای آنها سودآور است بسیار زیاد است.
رضایی در ادامه گفت: جامعه ما هیچ شناختی از کودک غربتی، کودک بلوچ و ... ندارد و با مطالعه و مشاهده روند زندگی این کودکان از نزدیک دریافتیم که بر خلاف تصوری که برخی گمان میکنند باندهایی این کودکان را اداره میکنند، آنها دارای خانواده بوده و از سوی خانواده خود مجبور به کار میشوند.
وی تصریح کرد: در محلهای مانند دروازه غار تهران که معضلات بسیاری همچون اعتیاد، فحشا، کار کودک و ... مشهود است بیشتر کودکان فاقد شناسنامه هستند و توسط والدین مجبور به کار میشوند. این در حالیست که قومیت قالب آنها «غربت» است که از شمال ایران همچون بابل، آمل و ایرانشهر به تهران مهاجرت کردهاند.
این عضو جمعیت امام علی (ع) افزود: در محله «فرحزاد» تهران بیشتر کودکان افغان هستند و متاسفانه معضلات در این محله ریشه کرده به طوریکه کودکانی داریم که علاوه بر کار اجباری، اعتیاد هم دارند و کارشان به شکل جرم است و به مواد فروشی و تن فروشی هم مشغولند.
رضایی در ادامه تصریح کرد: در محله «خاک سفید» بیشتر کودکان «غربت» هستند بر خلاف دروازه غار که بچهها کار میکنند در خاک سفید کودکان بیشتر به بزه مشغولند. الگوهایی که برای این کودکان وجود دارد فضا را طوری ترسیم کرده است که انگار هیچ الگوی دیگری برایشان وجود ندارد.
در کشوری مانند چین کار کودک به نوعی تعریف شده است که با چرخه اقتصادی همخوانی داشته باشد به طوریکه این فعالیت برای کشور سود اقتصادی داشته باشد اما در ایران کار کودکان به شکل کاذب است و تاثیر در چرخه اقتصاد ندارد. این در حالیست که بیشتر این کودکان به خاطر اعتیاد خانواده، فقری که خانواده با آن درگیر است مجبور به کار میشوند.رضایی افزود: کودکی که از تحصیل محروم شده و تنها شغلی که برایش تعیین شده این است تو باید معاش خانواده را تعیین کنی مسئلهای است که در این محلات برای کودکان تعریف شده است و به نوعی هنجار محسوب میشود که در این کودکان نهادینه شده است.
وی همچنین خاطرنشان کرد: در منطقه «مولوی» تهران هم بیشتر کودکان افغان هستند و مدرسه هم میروند اما آمار ترک تحصیل در میانشان بالاست و بر خلاف محلات دیگر هنوز بنیاد خانواده در این محله به هنجار است.
این عضو جمعیت امام علی (ع) ادامه داد: در استانهای دیگر مانند مشهد، محله قلعه ساختمان محلهای است که جمعیت امام علی (ع) در آن اقدام به تشکیل خانه علم کرده و با مطالعاتی که داشتهایم در این منطقه بیشتر کودکان کار و بزه دیده هستند و قومیت قالب آنها هم قوم بلوچ است. محلات دیگر هم مانند قلعه خیابان، همت آباد و اسماعیل آباد در مشهد دارای وضعیت مشابه هستند.
رضایی در ادامه عنوان کرد: شهر ساری هم که بیشتر کودکان مهاجر در تهران از این استان هستند و تمرکزشان در خاک سفید و دروازه غار است به کارهایی مانند باقالیچینی، دست فروشی و ... مشغولند، به صورت فصلی کار میکنند به طوریکه ایامی از سال را به تهران میآیند و ساکن این محلات میشوند.
این عضو جمعیت امام علی (ع) در ادامه با بیان آنکه در میان تحقیقات تفاوتی که استان سیستان و بلوچستان با استانهای دیگر داشت در این بود که انواع مظاهر کار کودک در این استان قابل مشاهده است؛در خصوص وضعیت کارکودک در استان سیستان و بلوچستان گفت:براساس تحقیقات خود و فعالیت های جمعیت امام علی (ع) در این استان شاهد آن بودیم که در هر مغازهای در بازار کودکی مشغول به کار بوده، حتی کودکانی در سطح شهر قرصهای روان گردان، ترامادول و ... میفروشند و این مسئله به صورت نوعی هنجار در آن استان در آمده است.
وی تصریح کرد: محلاتی که این کودکان در آن زندگی میکنند محلاتی مانند شیرآباد و کریم آباد است؛ در محله کریم آباد قاچاق مواد مخدر بسیار شیوع پیدا کرده، مغازه و دکانها به صورت ظاهری فعالیتهایی مانند جمع آوری ضایعات انجام میدهند اما در مغازهها نوجوانانی که حضور دارند ناس، پان، شیشه و کراک میفروشند که خود کودکان نیز به نوعی آلودهاند و از کودک یک ساله تا هفت ساله در میان آنها دیده میشود.
وی افزود: برای حمل مواد مخدر هم از این کودکان در سایر شهرهای این استان استفاده میشود به این صورت که کودکان مواد را قورت میدهند و از مرز که رد میشوند مواد را دفع کرده که آسیب جانی زیادی برای آنها به همراه دارد و تعداد زیادی از این کودکان در اثر این مسئله جان خود را از دست دادهاند.
این عضو جمعیت امام علی (ع) در خصوص شهر شیراز نیز گفت: در شهر شیراز هم کودکان کار در محلههای سعدیه، تخته سیاه و بیات حضور بیشتری دارند که ویژگیهای مشترکی با دیگر مناطق دارد.
رضایی در ادامه خاطرنشان کرد: در کشوری مانند چین کار کودک به نوعی تعریف شده است که با چرخه اقتصادی همخوانی داشته باشد به طوریکه این فعالیت برای کشور سود اقتصادی داشته باشد اما در ایران کار کودکان به شکل کاذب است و تاثیر در چرخه اقتصاد ندارد. این در حالیست که بیشتر این کودکان به خاطر اعتیاد خانواده، فقری که خانواده با آن درگیر است مجبور به کار میشوند.
وی افزود: خانوادهای که دچار فقر مادی است شاید شکل کار کودک در آن هنجارتر باشد. ممکن است کودک در مکانیکی یا باغبانی کار کند اما وقتی بنیان خانواده به هم ریخته میشود و برای مثال یکی از والدین معتاد میشود یا خود خانواده در فروش مواد فعالیت میکنند شکل کار کودک به صورت کاذبتری تبدیل شده و به بزه نزدیک میشود.
این عضو جمعیت امام علی (ع) ادامه داد: بین قومیت غربتی و بلوچ این شکل کار در کودک هنجار محسوب میشود به طوریکه وقتی ما وارد خانواده میشدیم میدیدیم پدر و مادر خانواده سالم هستند ولی فرهنگ خانواده به گونهای است که کودک باید معاش خانواده را تامین کند.
رضایی در ادامه با بیان آنکه در برخی مواقع کار کودک با ویژگیهای زیست محیطی ارتباط دارد گفت: مثلا با خشک شدن دریاچه هامون بسیاری از خانوادهها مهاجرت کردند و به خاطر مسائل و مشکلاتی که به وجود آمد مجبور شدند کودکان خود را سر کار بفرستند یا حتی خیلی از کردهای کوچ نشین که به شهرهای بزرگتر مهاجرت کردند.
وی در ادامه با بیان آنکه به دلیل پایین بودن سن این کودکان با تغییر الگو و آموزش آنها میتوان مسیر زندگیشان را تغییر داد تا آنها الگوی دیگری را انتخاب کنند؛ در خصوص راهکارهای کاهش آمار کار کودک در ایران گفت: در میان راهکارهایی که جمعیت امام علی (ع) ارائه کرده است مهمترین آن حضور مستمر در این محلات است. به طوریکه در تهران در 10 محله خانههایی تاسیس شدهاند که با خانوادهها و کودکان آنها در ارتباط هستیم و به صورت یک برنامه ریزی بلند مدت مسئله آنان را دنبال میکنیم و نه صرفا به صورت برطرف کردن یک نیاز آنی، زیرا تجربه نشان داده آموزش و ارائه الگوی جایگزین به این کودکان باعث تغییر وضعیت کودک و حتی تغییر ذهنیت خانواده این کودکان شده است.
وضعیت معیشتی کودکان «زباله گرد»
بیش از 50 درصد کودکان زباله گرد در مراکز جمع آوری زباله زندگی می کنند
سوسن مازیارفر، عضو جمعیت امام علی (ع) نیز در گفت و گو با ایسنا، به طور خاص به بررسی وضعیت معیشتی کودکان زباله گرد به عنوان یکی از گروههای کار کودک پرداخت و گفت: تیم شناسایی جمعیت امام علی (ع) بعد از حادثه ناگوار آتش گرفتن کارگاه تفکیک زباله، و از دست رفتن دو کودک معصوم به نام های احد و صمد، تصمیم گرفت تا محور آیین کعبه کریمان سال 1396 را کودکان زباله گرد قرار دهد و به براورده کردن آرزوی این کودکان بپردازد. براساس تحقیقات گسترده در تهران و شهرستان ها در 103 مرکز بازیافت و یا دپوی زباله که اعضای جمعیت امام علی توانستند به آنها وارد شوند 708 کودک زندگی می کنند، این مراکز در استانهای تهران (تهران، شهریار، اسلامشهر، قرچک، ورامین، پاکدشت،رباط کریم، سرآسیاب، شهر قدس)، البرز، کرمان، کرمانشاه، خراسان رضوی، گلستان، یزد و سمنان قرار دارند.
این عضو جمعیت امام علی(ع) در خصوص وضعیت معیشتی سخت کودکان زباله گرد نیز گفت: میانگین سنی این کودکان 12 سال بوده و براساس تحقیقات ما 41 درصد آن ها بیسواد و 37 درصد به خاطر "کار" ترک تحصیل کردهاند؛این درحالیست که بیش از 50 درصد آنها در مراکز جمع آوری زباله زندگی می کنند.
وی افزود: بیش از 57 درصد کودکان در مراکز مدیریت پسماند زندگی کرده و ما بقی در خانه به سر می برند. با توجه به وجود حجم انبود زباله دائمی در این مراکز، وجود موجودات موزی از جمله موش، مارمولک و انواع حشرات در محل زندگی کودکان بسیار مشهود است؛ به طوریکه به وضوح علائم حضور این موجودات را در محل خواب، در میان مواد غذایی و وسایل شخصی کودکان مشاهده می کنیم؛ همچنین بر روی بدن اکثر این کودکان زخمهایی وجود دارد که عامل اصلی آن موجودات موزی به خصوص موش است.
مازیارفر در ادامه عنوان کرد: از حدود 43 درصدی که با خانواده زندگی می کنند، 38 درصد زبالات را در محل زندگی خود دپو کرده و پس از تفکیک می فروشند که این موضوع باعث ایجاد خطراتی برای آنها شده و سلامت آنان را به شدت تهدید می کند.
این عضو جمعیت امام علی(ع) همچنین با بیان آنکه با در نظر گرفتن تعداد زیاد مراکز تفکیک زباله در سراسر کشور تخمین زده می شود که هزاران کودک در محلی زندگی می کنند که به دلیل آلودگی محیطی در این محل و حضور حیوانات موزی، یا در معرض بیماری هایی مانند تیفوس، حصبه، سالک، گال، هپاتیت، ایدز، و... هستند و یا به این بیماری ها مبتلا شده اند؛ گفت: در شناساییهای جمعیت امام علی(ع) در گاراژها، در اثر حضور موشها و مارمولکها در این مراکز شاهد صورتهای جویده شده کودکان توسط این جانوران، انگشتان قطع شده دست یا پا ،شکم ها و پشت های زخمی و عفونت کرده ، کندگی و خونمردگی و چرکهای ناشی از گزیدگیهای متعدد و...بودیم.
وی در خصوص بیماری هایی که از طریق موش به این کودکان منتقل می شود نیز گفت:طاعون که با تورم بافت قلب و طحال و کبد، کاهش شدید فشار خون همراه است، دردهای شدید عضلانی، تب و لرز شدید، تیفوس، ضایعات پوستی شدید و تقریبا غیرقابل بازگشت، ورم سرخرنگ و زخم های وسیع،اسهال خونی همراه با تب بالا، خونریزی گوارشی، پارگی و سوراخ شدن روده ها، عفونت مغزی و بافت قلب، عفونت کلیه، درگیری غدد لنفاوی و درگیری چشمی و آسیب بینایی، خونریزی ریوی یا مننژیت و.... از جمله بیماری هایی هستند که به دلیل حضور و مجاورت موش در محل زندگی کودکان زباله گرد همواره آنان را تهدید می کند.
مطالبات فعالان حقوق کودکان از مسئولان
شرایط اقتصادی کودکان کار در ایران بهبودی نیافته است
آمارهایی از کودکان بازمانده از تحصیل
ثریا عزیزپناه نیز در گفت و گو با ایسنا، با بیان آنکه در حال حاضر در ایران در حوزه کار کودک با مشکلات عدیده ای مواجه هستیم و دلیل آن نیز کاملا به شرایط معیشتی خانوادههای ایرانی بستگی دارد؛ به طوریکه شرایط اقتصادی کودکان کار در ایران نه تنها بهبودی پیدا نکرده بلکه متاسفانه به دلیل مشکلات معیشتی خانوارها و با توجه به تنگناهای اقتصادی مسئله کار کودک همچنان به قوت خود باقی است افزود: مسئله کودکان کار و خیابان ناشی از کم کاری در سایر حوزههای کشور است؛ زیرا وقتی خانواده دچار مشکلات جدی میشود کودک خود را با این محرومیت درگیر میکند به همین دلیل باید برای حل این معضل بر کارآمدی خانواده و توانمندی خانوادههای کمتر برخوردار، رفاه اجتماعی و عدم طبقاتی شدن جامعه تاکید کنیم.
وی در ادامه به کودکان بازمانده از تحصیل نیز اشاره کرد و گفت: بر اساس آخرین گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، آمار کودکان ترک تحصیل کرده به سه میلیون و 200 هزار نفر میرسد، این در حالیست که گزارش قبلی این مرکز از چهار میلیون و 200 هزار نفر کودک بازمانده از تحصیل در کشور خبر داده بود.
این فعال حقوق کودک ادامه داد: آمار کودکان بازمانده از تحصیل کشور بسیار قابل تامل است و وقتی ریزش تحصیلی و بازماندگی از تحصیل ایجاد میشود باید آن کودکان را در بازار کار رسمی و یا غیر رسمی دنبال کرد زیرا کودکان در بخشهای مختلف از جمله کشاورزی، دامپروری، مشاغل کوچک خانگی، کارگاههای زیرزمینی و همچنین کارگاههایی که از شمول نظارت وزارت کار خارج هستند، به کار گرفته میشوند.
عزیزپناه ادامه داد: کودکان به علت تنگناهای معیشتی خانوادههای خود به کار وادار و از تحصیل محروم میشوند و به گونهای مورد طرد اجتماعی قرار میگیرند. این در حالیست که باید توجه کنیم گروه بسیار قابل توجهی کودک مهاجر، پناهنده و کودکانی که به صورت غیر قانونی به ایران وارد شدهاند نیز از سنین کودکی به دلیل شرایط سخت اقتصادی و معیشتی خود ناچار به انجام مشاغل سخت می شوند.
وی در ادامه اظهارکرد: براساس قوانین داخلی و قوانین سازمان بینالمللی کار که دولت ایران به عضویت آن در آمده است کار اجباری کودکان کمتر از 15 سال منع شده است. این در حالیست که ایران به صورت ویژه دو مقابله نامه 138 و 182 را نیز که درارتباط با سن کودکی و محو بدترین اشکال کار کودک هستند، پذیرفته است.
این فعال حقوق کودک ادامه داد: همچنین دخترانی که در خانهها به کار گمارده شده و به نگهداری از افراد خانواده همچون خواهر و برادران کوچکتر و یا کار در خانه وادار میشوند نیز مشمول این قوانین میشوند.
عزیزپناه افزود: کار در شب، کار با مواد شیمیایی، قرار گرفتن در محیطهای آسیبزا که مناسبتی با سن کودکی ندارد و ساعت کار طولانی نیز باعث محرومیت کودکان شده و جزء مشاغل سخت برای سنین کودکی کار محسوب میشود. زیرا کودکان با انجام این کارهای اجباری آینده خود را از دست میدهند، از آموزش محروم میشوند و در کنار آن به کاری گمارده شده که هیچ تناسبی با سن آنها ندارد و علاوه بر ایجاد مسائل متعدد روحی به جسم آنها نیز آسیب میزند.
وی در ادامه ضمن اشاره به « لایحه حمایت از حقوق کودکان» گفت: در حال حاضر «لایحه حمایت از حقوق کودکان» سالیان طولانی است که در مجلس شورای اسلامی متوقف شده ونیاز است تا تصویب این لایحه مورد پیگیری رسانهها و فعالان حقوق کودک قرار گیردزیرا یکی از نکات بسیار مهم در این لایحه آن است که برای اولین بار سن کودکی (صفر تا 18 سال) در قوانین ایران به رسمیت شناخته شده و پذیرفته شده است و به دنبال این پذیرش راه برای پیگیری حقوق کودکان در سایر ابعاد نیز ایجاد میشود.
عزیزپناه در ادامه خاطر نشان کرد: در سالهای گذشته لایحه بسیار قابل قبول «حمایت از کودکان کار و خیابان» که از نظر فعالان حوزه کودکان به ویژه کودکان کار و خیابان دارای نکات بسیار مثبتی بود، در مجلس شورای اسلامی در دست پیگیری بود که به دلیل تقدیم لایحه «حمایت از حقوق کودکان» به مجلس این لایحه از صحن خارج و کنار گذاشته شد.
وی افزود: متاسفانه لایحه «حمایت از کودکان کار و خیابان» به دلیل اهمیت به مسائلی همچون آموزش، بهداشت و ایمنی و ... کودکان کار و خیابان که تعداد قابل توجهی از کودکان ایران هستند و هم به لحاظ سنجش وضعیت کاری آنها مورد اهمیت بود اما متاسفانه سالیان طولانی است که این لایحه در مجلس مسکوت مانده و به طور کلی از دستور کار خارج شده است؛ به این ترتیب در حال حاضر تمام مطالبات فعالان حوزه کودک به «لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان» محدود و منوط شده است، در حالیکه الان هشتمین سالی است که شاهد رفت و آمد این لایحه در دولت دهم و مجلس هستیم. با این حال مدام این موضوع را به نمایندگان مجلس یادآوری کرده تا مسئله حمایت از حقوق کودکان به ویژه کودکان در شرایط دشوار را در دستور کار خود قرار دهند.
این فعال حقوق کودک در ادامه ضمن ابراز امیدواری از تصویب این لایحه در مجلس شورای اسلامی گفت: تصویب این لایحه حداقل موجب پایان دادن به تشدد سن کودکی میشود. به همین دلیل درخواست جدی فعالان حوزه حقوق کودک رسیدگی نمایندگان جهت تصویب این لایحه است.
عزیزپناه در ادامه به کودکانی که در معابر عمومی اقدام به کار میکنند نیز اشاره کرد و گفت: کودکانی که در معابر عمومی در سنین مختلف از هر دو جنسیت دختر و پسر در حال دستفروشی هستند و مورد بی مهریهای بسیار زیاد قرار میگیرند نیز هنوز تعیین تکلیف نشدهاند زیرا در قوانین ما دستفروشی جرم محسوب نمیشود و متاسفانه به دلیل عدم اطلاع و همچنین اجرای طرح های ساماندهی متعدد شاهد برخوردهای گوناگون با این گروه هستیم و تا کنون نتوانستهایم مسائل آنان را حل کنیم به طوریکه در حال حاضر بر اساس آمارهای بهزیستی بیش از 6000 کودک خیابانی ساماندهی شدهاند اما نیاز است گزارش دقیقی ارائه شود که منظور بهزیستی از ساماندهی دقیقا چه فرایندی است؟.
وی در ادامه با بیان آنکه ویژگی کودکان کار و خیابان ایران با سایر جوامع متفاوت است افزود: در کشور ما براساس تحقیقات قابل اتکایی که در این حوزه انجام گرفته بیش از 90 تا 95 درصد کودکان کار و خیابان دارای خانواده هستند. این در حالیست که در میان کودکان مهاجر غیر ایرانی نیز این آمار بسیار قابل توجه است و این کودکان پس از پایان ساعت کاری به خانواده خود مراجعه میکنند. به این ترتیب برنامه ریزی، ورود و مداخله بر وضعیت کودکان کار و خیابان باید مبتنی بر واقعیت زیستی کودکان کار و خیابان ایران و به ویژه در محور خانواده آنها باشد زیرا ما نمیتوانیم با الگوبرداری از سایر کشورهای دنیا در این زمینه اقدام موثری را به انجام برسانیم.
عزیزپناه در ادامه با بیان آنکه تعداد کمی از کودکان کار و خیابان سایر کشورهای دنیا از خانواده برخوردار هستند گفت: در برنامههای رسیدگی به وضعیت کودکان کار و خیابان ایران نیاز است به تقویت نهاد خانواده و توانمندسازی آنها تاکید شود تا حداقل خانواده ای به دلیل تنگناهای معیشتی کودک خود را از آموزش و تحصیل محروم نکند و برای آن دسته از والدینی که به دلیل اعتیاد، غفلت و کم توجهی کودک خود را به کار وادار میکنند نیز باید ساز و کار قانونی تعریف شود.
وی افزود: در حال حاضر به علت کم توجهی و عدم تعریف یک مداخله موثر در امور کودکان کار و خیابان دچار مشکلات متعددی هستیم و چرخه زندگی این کودکان همچنان بر محور محرومیت میچرخد و هیچ برنامهای برای کاهش این بار محرومیت تعریف نشده است؛در حالی که ین مسئله زیبنده هیچ کشوری به ویژه کشور ایران نیست.
این فعال حقوق کودک در خصوص تعرضات جنسی به کودکان کار و خیابان نیز گفت: آزار جنسی در بیشتر جوامع به ویژه جامعه ما یک تابوی جدی است و به سختی میتوان به این حوزه ورود کرد و حتی در زمان ورود به آن نیز اثبات این جرم بسیار کار سختی است، بنابراین هیچ آمار قابل اتکایی به دلیل دشواری این مسیر در دست نیست یا در دسترس همگان نیست.
عزیزپناه افزود: زمانی که کودکان در ساعات طولانی و اماکن دور از مراقبت بزرگسال به ویژه پدر و مادر حضور دارند، چه کودکانی که در کارگاههای زیرزمینی کار می کنند و چه کودکانی که در معابر مشغول دستفروشی هستند مورد آزار جنسی قرار خواهند گرفت و به طور کلی آمار تعرضات جنسی به کودکان کار و خیابان نسبت به سایر کودکان بیشتر است و تفاوت بسیار معناداری دارد.
وی تصریح کرد: این کودکان همواره به دلیل عدم همراهی بزرگسالان، عدم قدرت «نه» گفتن و مراقبت از خود در معرض آسیب هستند و هم به دلیل توان ضعیف بدنی و جایگاه اجتماعی، آسیبهای متعدد و بیماریهای زیادی را متحمل میشوند و در معرض آزارهای جسمی روانی و غفلت هستند؛به طوریکه در بلندمدت میبینیم کودکان کار و خیابان دچار آسیبهای جدی نه تنها در کارگاه ها و معابر بلکه در درون خانواده هستند.
این فعال حقوق کودک در ادامه به ضرورت مراکز توسعه و راه اندازی مراکز امن بهزیستی و شهرداری تاکید کرد و گفت: کودکان کار و خیابان به این اماکن نیاز دارند زیرا در این مراکز ایمنی قابل قبول است و آنها میتوانند لحظاتی را که در خانوادههایشان به دلیل اعتیاد شدید والدین،درگیری والدین در امر خرید و فروش مواد مخدر و ... ناامنی را تجربه میکنند در این مراکز حضور یابند.
عزیزپناه تاکید کرد: منظور از این مراکز آن دسته از مراکزی نیستند که سازمان بهزیستی با حکم قضایی و به اجبار کودکان را در آنجا نگهداری میکند بلکه منظور مراکزی هستند که کودکان میتوانند آزادانه در آنجا حضور یافته و از آن خارج شوند.
وی در پایان با بیان آنکه در صورت عدم توجه به کودکان کار و خیابان با وجود آنکه خود این کودکان آسیب اجتماعی نیستند اما آسیبهای اجتماعی متعددی را ایجاد خواهند کرد گفت: اگر مداخلهای صحیح برای اصلاح چرخه زندگی این کودکان تعریف شود، مشکلات آنها به تناسب شرایط زندگیشان دسته بندی شوند و نهادهای حمایتی در جهت توانمندی آنها اقدام کنند میتوان شاهد کاهش آمار کودکان کار و خیابان در ایران باشیم؛این درحالیست که در حال حاضر بیش از 33 نهاد و موسسه در بخش دولتی برای این مسئله فعالیت میکنند و آئین نامهای نیز با مشارکت نهادهای مدنی در وزارت کار جهت بهبود وضعیت کودکان کار و خیابان تدوین شده که نیاز است به طور عینی در زندگی این کودکان عملیاتی شود.
انتهای پیام
نظرات