دکتر محمد امین قانعیراد در گفتوگو با ایسنا، در مورد وضعیت ایمنی شهر تهران گفت: یک بحث مربوط به گسلهای شهر تهران و امکان وقوع زلزله است. تهران از نظر زمین شناختی وضعیت مناسبی ندارد و اگر این اتفاق بیفتد خود مدیریت بحران پیچیده میشود. موضوع دیگر، مسائل مربوط به زیرساختها و مسائل سختافزاری شهر تهران است که به فقدان طرح جامع شهری بر میگردد. ساخت و سازهای شهر تهران باید بر اساس نقشه جامع صورت بگیرد. باید وضعیت تهران از نظر زمینشناختی و اینکه در زمان اتفاقاتی مانند بارندگیهای شدید، آتش سوزی، امکان دسترسی نیروهای امدادی هنگام وقوع حوادث و... باید در نظر گرفته شود. در اتفاقهایی مانند پلاسکو نوع شبکه شهری تهران و فقدانهایی که در این زمینه وجود دارد را مشاهده میکنیم.
این جامعهشناس شهری اضافه کرد: در کوچههای با عرض کمتر از شش متر ساختمانهایی ساخته شده و تعداد زیادی ماشین هم در این کوچهها هستند و با معابر و خیابانهای پر ترافیک مواجه هستیم که ازدحام جمعیت در آنها وجود دارد. این شرایط از طرفی خدمترسانی در شرایط بحران و از طرف دیگر در زمینه ایمنی مشکلات زیادی را ایجاد میکند. به همین دلیل شورای شهر باید بازبینی استانداردهای شهری را در اولویت برنامههای خود قرار دهد.
این استاد دانشگاه در مورد دلایل ضعف ایمنی شهر تهران اظهار کرد: این موضوع به خیلی مسائل بر میگردد از جمله ایمنی ساختمانها و همچنین اینکه در چه محلی توسعه شهری صورت گرفته است. وضعیت درهها و کوههای اطراف تهران که به نحوی تصرف شدهاند از نظر زیستمحیطی تعرض به طبیعت محسوب میشود که مشکلاتی را از این نظر ایجاد میکنند و از طرفی هم در زمینه ایمنی چالشهایی را به همراه دارند.
وی ادامه داد: وقتی داخل درهها ساختمانسازی میشود طبیعی است که این اقدامات، سازههای شهری را در خطر قرار میدهد. بنابراین ما از فقدان طرح جامع شهری رنج میبریم و این طرح باید هم الزامات سازهای و کالبدی را در نظر بگیرد و هم به مسائل مربوط به زندگی اجتماعی توجه داشته باشد. این دو موضوع باید با هم در نظر گرفته شود و ساخت و سازها به صورتی انجام شود که هم ایمنی لازم را داشته باشند و هم اینکه از نظر زندگی اجتماعی، فضای تعاملی را برای شهروندان فراهم کند. در حال حاضر وضعیت ساختمانسازی و زیرساختها به گونهای است که نه دارای ایمنی هستند و نه اینکه شرایط اجتماعی و فعالیتهای جمعی در آنها در نظر گرفته شده است. البته باید بگویم که این قضاوتها نسبی است و نمیتوان گفت همه جا، این مسائل در نظر گرفته نشده است ولی موارد زیادی را شاهد هستیم که این ضعفها در آنها وجود دارد.
قانعیراد در مورد دلایل عدم توجه به طرحی یکپارچه گفت: این مسئله تا حد زیادی به عملکرد شهردارهای مناطق مختلف شهری مرتبط است. چارچوبهای کنترل کنندهای وجود ندارد و هر کدام از شهردارها بر اساس برنامه و سلیقه خود، در مورد منطقهای که شهردار آن هستند، تصمیم می گیرند. اگر در جایی هم به شرایط ایمنی و زندگی جمعی توجه شده، تصادفی است.
این استاد دانشگاه در مورد اینکه شورای شهر در زمینه لزوم توجه به ایمنی در شهر چه اقداماتی انجام داده و در آینده چه مواردی باید در نظر گرفته شود؟ گفت: برای اینکه شاخصهای استانداردهای ایمنی در شهر تهران رعایت شود، باید کنترل وزارت مسکن و شهرسازی وجود داشته باشد اما به نظر میرسد در مواردی نقش شهرداریها بیشتر است. شوراها هم نقشی که باید را ایفا نکردند. شورا باید نقش قانونگذار را داشته باشد و شهرداری این قوانین را اجرا کند ولی در حال حاضر اینطور نیست. شهردارها در حال حاضر اختیاراتی دارند که میتوانند شورا را به دنبال خود بکشند. شورا باید از آدمهایی تشکیل شود که هم از دانش تخصصی و هم نگاه مفهومی برخوردار باشند و نگاه صرفا فنی به شهر کافی نیست. باید توجه کرد که در کنار چنین افرادی، شاخصهای مربوط به زندگی جمعی مورد توجه قرار بگیرد و تلاش شود شهرداریها از نهاد معینی تبعیت کنند نه اینکه هر منطقه با برنامهها و سلیقه شهردار خود اداره شود. این نهاد باید متشکل از نمایندگان مردم باشند و در واقع شورای شهر به نوعی پارلمان شهری است.
قانعیراد عنوان کرد: به نظرم میآید که شورای شهر نیاز دارد ارگانهای نظارتی و رسیدگی و کنترل را افزایش دهد تا ابعاد مختلف فنی و اجتماعی شهر را بیشتر کنترل کند. در حال حاضر به نظر میرسد شورای شهر نهاد ضعیفی است و تقسیم کار لازم در آن صورت نگرفته تا بتواند شهرداری را کنترل کند. شورای شهر باید مانند مجلس که نهادی در سطح ملی است، در سطح شهر کار کند. همان طور که در قوه مقننه نهادهایی وجود دارند که ابعاد مالی را بررسی میکنند و یا در قوه قضائیه سازمان بازرسی وجود دارد، در شورای شهر هم باید چنین شرایطی وجود داشته باشد.
این جامعهشناس در مورد اینکه آیا ارائه لیستهای مختلف از سوی جناحها و گرایشهای سیاسی برای شورای شهر نقش مثبتی در ترکیب آینده شورا میتواند داشته باشد یا خیر؟ اظهار کرد: به هر حال تعداد افرادی که برای حضور در شورا ثبت نام کردهاند بسیار زیاد است و از این بین تنها 21 نفر وارد شورا میشوند. بنابراین طبیعی است که جریانهای سیاسی مختلف افرادی را به شهروندان معرفی کنند. این یک فرایند طبیعی است اما ممکن است که این لیستها اجماع عمومی را نداشته باشد. شاید کسانی که لیستها را نگاه میکنند به نظرشان بیاید بعضی از افراد شرایط مناسب را ندارند و بر مبنای درستی انتخاب نشده باشند. ولی شهروندان باید توجه کنند که چه راه دیگری وجود دارد؟. ممکن است افرادی که احزاب انتخاب میکنند ضعفهایی داشته باشند ولی خود فرایند کار را نمیشود نادیده گرفت. هم در سطح ملی و هم در سطح شهری باید جریانهای فکری، سیاسی و مدنی تشکیل شوند تا بتوانند نقش تعیین کنندهای را ایفا کنند زیرا افراد به صورت انفرادی تاثیر زیادی ندارند. با توجه به اینکه لیستها میتوانند ضعفهایی داشته باشند، شهروندان حق دارند که در این لیستها جرح و تعدیل کنند ولی اینکه به کلی لیستها کنار گذاشته شود، درست نیست.
وی ادامه داد: به طور مثال لیستی که اصلاحطلبان ارائه دادند توسط یک گروه 40 نفره تشکیل شده است و به اجماع رسیدن میان این تعداد افراد مشکل است. هر چند که این اختلافها هم طبیعی است زیرا هر شخصی تلاش میکند افرادی را که فکر می کند مناسب هستند را وارد لیست کند. ارائه لیستها نقطه ضعف هایی دارند اما نقاط قوتی هم دارند که به نظر من باید به آنها توجه کرد.
انتهای پیام
نظرات